از نگاه دیگران شما در یک رابطه سال و ایده آل به سر می برید اما خودتان احساس می کنید که یک جای کار می لنگد. احساس می کنید اشکالی وجود دارد، و ناگهان خود را در حال بررسی موبایل و جیب های او می یابید. در همین زمان است که تلخی واقعیت شما را غافلگیر می کند: بله! او به شما خیانت می کند. بسیاری از ما این تجربه دردناک را داشته ایم. در این مواقع از خود می پرسیم: آیا اشتباهی از من سر زده است؟ آیا به اندازه کافی خوب نبوده ام؟ آیا نشانه هایی وجود داشت که آنها را نادیده رفتم؟
تلفن همراه یکی از خصوصی ترین اشیا هر فرد است. اگر همسرتان در حال خیانت به شما باشد، مطمئنا رد پای آن را در تلفن همراهش خواهید دید. بنابراین اگر همسرتان در نشان دادن تلفن همراهش به شما خودداری کرد، باید به او شک کنید. این روزها کار کردن زیاد با تلفن همراه امری طبیعی است که تقریبا تمام افراد به آن دچارند اما زمانی که شما در اطراف همسرتان هستید و او گوشی خود را کنار می گذارد یا آن را خاموش می کند، پس بی شک او در حال پنهان کردن چیزی از شماست.
گاهی ممکن است که شبکه های اجتماعی حوصله همسرتان را سر برده باشد و بخواهد که مدتی از آن دور شود، در اینصورت ایرادی ندارد و نباید خیلی به دلیل آن گیر دهید اما زمانی که او شما را از لیست دوستانش حذف می کند، باید به او شک کنید. مطمئنا این کار او طبیعی نیست و او چیزی یا کسی را از شما پنهان می کند.
آدمها به دلایل مختلف ناراحت و عصبی می شوند اما اگر دیدید که شریک زندگی تان تنها در زمان هایی که کنار شماست بداخلاق، عصبی و بهانه گیر می شود، آنوقت به دنبال دلیل اصلی آن باشید. شاید که او بخواهد در مورد موضوعی با شما صحبت کند.
دلایل زیادی برای سفر وجود دارد، سفرهای کاری، سفرهای تفریحی برای دور شدن از استرس زندگی روزمره و... هیچکدام از اینها جای نگرانی ندارد اما اگر همسر شما بدون برنامه ریزی قبلی و هماهنگی با شما ناگهان چمدان سفر خود را بست، توصیه ما به شما این است که پیگیر دلیل آن باشید. البته احتمال این که او شما را نیز تشویق به سفر کند نیز وجود دارد. در این شرایط اگر که او بر این کار اصرار کرد، بدون این که ذره ای از دوری شما دلتنگ و ناراحت باشد، باید به این رفتار او شک کنید. شاید او به دنبال پیدا کردن فضایی برای خیانت به شما است.
اگر همسر شما در حال خیانت به شما باشد، احتمال این که این موضوع را برعکس ببیند و بی دلیل شما را به این کار متهم کند، نیز وجود دارد. در واقع او با این کار می خواهد که کارهای خودش را پنهان و حواس شما را به جای دیگری پرت کند. افراد خیانت کار و دروغگو همه را به چشم خودشان می بینند.
شما از دور می ببینید که همسرتان گلی را بویید و لبخند زد یا که بی دلیل خوشحال است، در این شرایط باید منتظر باشید تا او خبر خوبش را به گوش شما نیز برساند اما اگر چنین اتفاقی نیافتد، باید به دنبال دلیل شادی او باشید. مطمئنا او دلیلی جز شما برای شادی اش پیدا کرده است.
اگر تا به حال همسرتان بود که به سمت تان می آمد اما حال نیازهای شما را، زمانی که به سمت اش دست دراز می کنید، پس می زند، باید دلیلش را بپرسید. شاید دلیل آن استرس کاری، اختلال هورمونی یا حتی بیماری های روانی باشد اما دلایل دیگری هم وجود دارد که ممکن است رابطه شما را به اتمام برساند، پس هر چه سریع تر به دنبال علتش باشید.
افراد خیانتکار به هیچ صراطی مستقیم نیستند. زمانی که بحثی بین شما بوجود می آید، آنها کوچک ترین تلاشی برای حل آن نمی کنند و احساسات شما را کاملا نادیده می گیرند. اگر شما نیز احساس کردید که همسرتان ناگهان لجباز شده و به حرف های شما کوچک ترین اهمیتی نمی دهد، هوشیار باشید زیرا اینها نشانه ای از خیانت است. مسلما بحث و دعوا در هر رابطه ای طبیعی است اما اگر یک طرف رابطه تلاشی برای حل آن نکرد یا به بیانی سر سازش نداشت، باید به آن شک کنید.
اگر با همسرتان برنامه ای ریخته اید و منتظر او نشسته اید تا بدان عمل کنید اما او ذره ای تمایل به آنها را ندارد یا آنها را کنسل می کند، باید به طور جدی با او گفتگو کنید. کنسل کردن برنامه ها یا کنار کشیدن از آنها نه تنها توهین به رابطه عاشقانه شماست بلکه بی احترامی نیز محسوب می شود.
اگر شریک زندگی تان بدون شما به میهمانی رفت یا که برای رفتن به خانه پدر و مادر خود تنهایی را ترجیح داد، احتمال این که در آینده اش نیز شما جایی نداشته باشید، زیاد است. در واقع او برنامه زندگی اش را، مهم نیست که کوتاه مدت است یا بلند مدت، بدون شما می بیند و دوست ندارد که شما را در آن شریک کند. آیا فکر کرده اید که شاید پای فرد دیگری در میان است؟
اگر دوست، آشنا یا حتی غریبه ای برای اولین بار به شما پیغام و خبر داد که همسرتان در حال خیانت به شماست، بهتر است که از همسرتان دفاع و گوشی را قطع کنید اما اگر این پیغام ها تکرار شد باید فکر دیگری کنید. از آنجا که این موضوع جای نگرانی دارد، بهتر است که هر چه سریع تر با همسرتان گفتگو کنید.
در نهایت، اگر چه همسرتان با اعتمادترین فرد زندگی شماست اما اگر تعدادی از نشانه های بالا را به طور مکرر در رفتارهای او دیدید، تا دیر نشده وارد عمل شوید.
با توجه به اینکه بسیاری از تصورات و توقعاتی که ما از رابطه جنسی داریم بر اساس اطلاعاتی است که به صورت غیرفعال به ما میرسد، مثلا با دیدن فیلمها، خواندن مطالب، صبحت با دوستان و... بنابراین برای اینکه توقعات واقعگرایانه و مشخصی داشته باشیم باید روند کسب اطلاعات را به صورت فعال و خودآگاه در آوریم.
مثلا فرد ابتدا به ساکن، خودش باید بداند، چه نوع لمسی را با چه شدت و فرکانسی در کجای بدنش دوست دارد، که وقتی در یک رابطه قرار گرفت بتواند این قضیه را با شریک جنسیاش در میان بگذارد. اینکه انتظار داشته باشید فرد مقابلتان این اطلاعات را به طور کامل از قبل داشته باشد و در جریان رابطه با شما به درستی به کار گیرد، خیلی واقعگرایانه نیست. یا اینکه شنیده باشید که مثلا در برقراری رابطه، در بار اول درد و خونریزی وحشتناک وجود دارد و بدون اینکه این قضیه را از نظر علمی و ساختار بدنی خود مورد بررسی قرار بدهید، قطعا ترس ناسالمی را در خودتان پرورش میدهید.
داشتن رفتار جراتمندانه را باید از موقعیتهای سادهتر، تمرین کرد. مثلا در مورد خوردن و نوشیدن! آیا میتوانید چیزی را که میخواهید بخورید و چیزی که نمیخواهید نخورید؟ یا برای نشان دادن اینکه همراه خوبی هستید بقیه غذایی که هست را میخورید یا چیزی را مینوشید که بعدا ممکن است حتی پشیمان هم بشوید؟ تمرین ابراز وجود در این موقعیتهای ساده و مهارت نه گفتن، حتما در مورد رابطه جنسیتان هم به کارتان خواهد آمد. البته درخصوص افراد کمرو و مبتلا به اضطراب اجتماعی شاید لازم باشد که چند جلسه با روانپزشک یا روانشناس در زمینه رفتار جراتمندانه کار کنند.
بعد از اینکه مرحله یک و دو را با موفقیت پشت سر گذاشتید نوبت اجرایی کردن این یادگیریهاست.
_ رابطه دلخواه خود را بر اساس آموختههایتان شکل دهید. البته گاهی اوقات بهخصوص وقتی خانمها خواسته جنسیشان را مطرح میکنند، آقا دچار شک و تردید میشود و این صور برای وی بهوجود میآید که خانم، تجربههای پیشین زیادی داشته است. بنابراین باید کل رابطه، اعتماد زوجین بهم و صمیمیت بینشان و فرهنگ دو طرف را در نظر گرفت.
_ اینکه همسر شما (زن یا مرد)، بدن خودش را به درستی بشناسد و حداقل تا حدی بداند که چه ترجیحات جنسی دارد، احتمال شکلگیری رابطه بهتری را بالا میبرد.
_ در مورد زوجینی که سالها در کنار هم زندگی کردهاند، بهتر است که این خواستهها به یکباره عنوان نشود که باعث شگفتی طرف مقابل از این تغییر رویه شود. بلکه بهتر است این سری پستها را بعد از مطالعه با همسرتان به اشتراک بگذارید و هر دو با هم به آرامی این مسیر را طی کنید، یادگیریهایتان را با هم در میان بگذارید و تغییرات جدید را در رابطهتان ایجاد کنید.
وبسایت مردمان: باتوجه به اینکه فاصلهی بین سن بلوغ تا ازدواج روزبهروز بیشتر میشود، افراد بیشتری برای برآورده کردن نیازهای جنسی خود به روابطجنسی تصادفی روی میآورند. طبق مطالعهای که در دانشگاه بینگهمتون در این رابطه انجام گرفت، مشخص شد که روابطجنسی تصادفی بخشی از یک تغییر فرهنگی محسوب میشود که به زندگی افراد بزرگسال در جهان غرب بهشدت نفوذ کرده است. با اینحال این روابط تهدید قابلتوجهی برای سلامت جسمی و روانی این افراد محسوب میشود.
علاوه بر خطراتی مثل ابتلا به بیماریهای مقاربتی، بارداریهای ناخواسته، تجاوز یا آزارهای جنسی دیگر. افرادیکه چنین روابطی در زندگی دارند دچار عواقب احساسی میشوند که مدتی طولانی بعد از اتمام رابطه هم در فرد باقی میماند. برقراری چنین روابطی در زمان دانشگاه میتواند بر آینده تحصیلی و کاری جوانان تاثیر بگذارد و در محلکار هم میتواند تا همین میزان فاجعه بار باشد. انجام تحقیقات روی رفتارهای جنسی به اندازهی کافی دشوار هست. ولی وقتی موضوع روابط جنسی تصادفی و یکشبه و خارج از روابط جدی و طولانی باشد، کار سختتر هم خواهد شد. پشیمانی، شرم، خجالت و خاطرات بد ناشی از این روابط روی اعتمادبهنفس فرد تاثیر میگذارد
و در عین حال افراد دیگری در این ارتباطات خود از جهت متضاد اغراق میکنند. با وجود اینکه در حال حاضر در قرن بیستویکم هستیم ولی خیلی از هنجارهای اجتماعی ما هنوز به قرن بیستم متصل است. استاندارد دوگانه قدیم هنوز هم نگاهی تحقیرآمیز به زنها دارد و از مردهایی که به روابط زودگذر عادت کردهاند یا تجلیل میکند و یا سرزنش کردنشان را فراموش میکند. براساس آنچه محققان این تحقیق دریافتند، پذیرش بیشتر روابطجنسی زودگذر از جانب مردان قطعاً پایه و اساس بیولوژیکی دارد ولی راهی برای جداسازی بیولوژی از تاثیرات اجتماعی-فرهنگی نیست زیرا هر دو آنها بهشدت به هم وابسته هستند و همیشه هم همینطور خواهند ماند.
اگر مسئلهی تفاوتهای جنسیتی را کنار بگذاریم، درمورد عواقب احساسی غیرعمدی روابطجنسی زودگذر چه میدانیم؟
محققان این عواقب را بیشمار میدانند. اول عامل ناراحتی را عنوان میکنند. باوجود سیل پیامهایی که در رسانههای درمورد بیاشکال بودن این روابطجنسی موقت میخوانید، این روابط اگر مطابق میل شما نباشند این احساس را ایجاد خواهند کرد که استانداردهای درونی خودتان را نقض کردهاید. اینکه برای وارد شدن به چنین روابطی خودتان را تحتفشار احساس کنید، فقط به این دلیل که بقیهی افراد جامعه هم این کار را میکنند، ممکن است دچار اضطراب عملکردی شوید و خودتان را در معرض نارسایی جنسی در آینده قرار دهید.
واکنشهای متداول دیگر شامل پشیمانی، ناامیدی، سردرگمی، خجالت، گناه و پایین آمدن اعتمادبهنفس میشود و افراد دیگری هم مشکلاتی مثل احساس غرور، احساس اضطراب، هیجان و احساس دوستداشتهشدن را گزارش کردهاند. (معمولاً احساسات قبل و حین این روابط مطلوبتر هستند و بعد از رابطه منفی میشوند.) محققانی که ارتباط سلامت روانی و روابطجنسی زودگذر را بررسی میکنند گزارش کردهاند که شرکتکنندههای این تحقیق که قبلاً افسرده نبودند بعد از وارد شدن به چنین ارتباطاتی علائم بیشتری از افسردگی و تنهایی از خودشان نشان دادهاند.
گروه دیگری از عوامل خطرزا روابطجنسی نامشخص است. یک تحقیق گزارش کرده است که تقریباً نیمی از زنان شرکتکننده در این تحقیق عنوان کردهاند که رابطهجنسی نامشخص داشتهاند که مصرف الکل و موادمخدر یکی از دلایل مهم این روابط بوده است. اکثر تحقیقاتی که بر روی ارتباط سلامتی و روابطجنسی زودگذر انجام گرفته است براساس نمونههای کوچک بودهاند که عموماً از دانشکدهها جمعآوری شدهاند. ولی مقالهای از دانشگاه ایالت ساکرامنتو براساس تحقیقی است که روی دانشجوهای چند دانشکده، بیش از ۳۹۰۰ نفر در ۳۰ دانشکده در سراسر ایالات متحده امریکا، انجام گرفته که همهی آنها هم دگرجنسگرا بوده و پیشینهی قومیتی و طبقهاجتماعی متفاوتی داشتهاند.
از شرکتکنندهها خواسته شد عنوان کنند که طی ۳۰ روز گذشته چند مرتبه با کسی که کمتر از یک هفته میشناختهاند رابطهجنسی داشتهاند. برای ارزیابی وضعیت سلامت آنها از شرکتکنندهها خواسته شد به اعتمابهنفس، میزان رضایت از زندگی، حسشان نسبت به عملکرد مثبت و حس خودآموزیشان امتیاز بدهند. برای بررسی ناامیدی روانی افراد از شرکتکنندهها خواسته شد میزان احساس افسردگی، اضطراب عمومی و اضطراب اجتماعی خود را گزارش کنند. نتایج تحقیق نشان داده که درصد نسبی بالایی از دانشجوها طی یک ماه گذشته رابطهجنسی زودگذر داشتهاند (۱۱٪) که بیشتر آنها مرد (۶/۱۸٪) و میزان کمتری زن (۴/۷٪) بودهاند.
این تفاوت شبیه به نتایج تحقیقات دیگری است که در این زمینه انجام گرفته است و میتواند نشاندهندهی یک تفاوت جنسیتی واقعی و برمبنای بیولوژی باشد. از سوی دیگر، این تفاوت میتواند منعکسکنندهی تاثیرات متفاوت اجتماعی باشد که بر میزان راحتی افراد درصورت چنین روابط و آشناییهایی اثر میگذارد. همانطور که پیشبینی میشد، افرادی که روابط زودگذر بیشتری داشتند، دچار ناراحتیهای روانی بیشتری بودند. دانشجوهایی که اخیراً چنین رابطهای را تجربه کرده بودند، سطح پایینتری از اعتمادبهنفس، رضایت از زندگی و شادی را در مقایسه با آنهایی که طی یک ماه اخیر رابطهجنسی زودگذر نداشتهاند، گزارش کرده بودند. و دانشجوهایی که اخیراً رابطهجنسی زودگذر داشتند، باتوجه به سطح افسردگی و اضطرابشان،
دچار میزان بالاتری ناراحتی و پریشانی بودهاند. برخلاف این تصور که مردان با چنین روابطی مشکل ندارند ولی خانمها با آن مشکل دارند، هیچ تفاوت جنسیتی در این تحقیق مشاهده نشد. یک رابطهجنسی واقعی با یک غریبه به جای یک پارتنر یا دوست هم برای آقایان و هم خانمها به یک میزان موجب تضعیف سلامت روحی و اعتمادبهنفس میشود. البته این تحقیق همبستگی بوده است و نمیدانیم ضعیفتر بودن سلامت روحی باعث میشود فرد بیشتر بهسمت این روابط کشیده شود یا نه. تنها راه برای بررسی مستقیم رابطهی بین روابطجنسی زودگذر و سلامت روحی-روانی انجام تحقیقات طولی است، هرچند این تحقیقات هم کامل نخواهند بود. افرادیکه به دنبال فرصتهایی برای روابطجنسی زودگذر هستند، بهویژه کسانی که این کار را تحتتاثیر الکل و موادمخدر انجام میدهند،
احتمالاً با احساسات مداوم تنهایی، افسردگی و اضطراب اجتماعی سر و کار دارند و به همین دلیل سعی دارند که این مشکلات خود را به صورت موقتی با این ارتباطات کاهش دهند. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که هرچند هنجارهای جنسیتی، بیولوژی یا ترکیبی از هر دوی اینها ممکن است باعث شود که مردها بیشتر به دنبال چنین ارتباطاتی باشند (یا حداقل آن را گزارش کنند)، ارتباط بین سلامت روانی و داشتن این روابط در زنها و مردها یکسان است. علاوهبراین، این واقعیت که رابطهجنسی زودگذر در این تحقیق اینطور معنی شده است (با یک غریبه طی یک ماه اخیر)، این امکان وجود دارد که فقط روی جمعیتی تحقیق شده باشد که بهخاطر بالاتر بودن سطح تحریکپذیری، بیشتر درمعرض این روابط هستند. در این مقطع، عوامل سلامت روحی میتوانند برای از بین بردن تاثیرات جنسیتی، روابط اجتماعی یا بیولوژی را مغلوب کنند.
نتیجهگیری: ما باید توجه بیشتری به این روابط در همهی سطوح داشته باشیم، از زن و مردهای جوان گرفته که به سمت این روابط تمایل دارند تا والدین، مسئولان دانشگاهها و متخصصین سلامت روان. اگر شما قبلاً چنین روابطی داشتهاید، نتایج تحقیقات به شما پیشنهاد میکند که به این فکر کنید که چطور این روابط میتواند بر سلامت روح و روان شما اثر داشته باشد. همهی ما به دنبال روابط خوب و رضایتبخش هستیم و با دانستن خطراتی که این روابط زودگذر میتواند بر سلامتتان داشته باشد، میتوانید فرصت بهتری برای پیدا کردن یک رابطهی بادوام به خودتان بدهید.
لذا باید خانواده های گرامی به این نکته توجه داشته باشند برای اینکه آرامش بیشتری در محیط خانه مستولی و حاکم باشد: باید به این اصول اساسی گردن نهاد تا بتوان به تحکیم نهاد خانواده کمک کرد. روابط سالم و صحیح زوجین زمانی میسر می شود که زوجین در امر مبادله ی اطلاعات و احساسات، مسایل خاصی را رعایت کنند.
اصل اول: درک متقابل یا همدلی دوطرفه
یکی از رایج ترین اشتباهات ارتباطی که همه ما مرتکب آن می شویم این است که گمان می کنیم وقتی کسی را می شناسیم، هر برداشتی که از اعمال، رفتار و گفتار او داشته باشیم صحیح و درست است. در این مواقع بیشتر تصور می کنیم که می دانیم طرف مقابل چه می گوید و چه منظوری دارد، حال آنکه اغلب معنا و مقصود صحیح طرف مقابل را درک نکرده و دچار نتیجه گیری شتاب زده و قضاوت اشتباه شده ایم. این نتیجه گیریهای شتاب زده و قضاوت های اشتباه همان فرضیه های خانمان براندازی هستند که به راحتی مهر و عشق میان زن و شوهر را از بین می برند و سبب ایجاد سوءتفاهم و تنش های عاطفی می شوند. خوشبختانه یا متاسفانه باید گفت که ارتباط حقیقی و موثر جز با درک کردن دیگران و فهمیدن احساس آنها ممکن نیست و رسیدن به این حد خود نیازمند درک واقعیتهای دیگری است؛ واقعیت هایی همچون :
_ آنچه در ظاهر می بینیم همیشه با واقعیتها همخوانی ندارد.
_
رفتار، اعمال و گفتاری که از طرف مقابل می بینیم بیانگر همه وجوه واقعی
احساس او نیستند و می بایست به دنبال احساسات واقعی او در پس رفتار، اعمال و
گفتارش باشیم.
_ آنچه پرسیدنش برای ما ساده است ممکن است برای طرف مقابل بسیار دشوار باشد.
_ آنچه شنیدنش برای ما ساده است ممکن است برای طرف مقابل دردناک باشد.
_ آنچه ما گمان می کنیم برای طرف مقابل مفید است ممکن است به نفع او نباشد.
_ افراد به شیوه های مختلف احساسات خود را بروز می دهند.
_
هر آنچه ما فکر می کنیم صددرصد درست نیست و هر آنچه دیگران می گویند
صددرصد نادرست نیست. داوری کردن و قضاوتهای منفی، به راحتی می توانند
مناسبات و روابط زناشویی ما را مختل کنند و تا زمانی که ما نتوانیم قضاوتهای میان افراد را به رسمیت بشناسیم ادامه پیدا می کنند.
اصل دوم: درک صحیح تفاوتها و احترام به آنها
همه ما کم و بیش از متفاوت ظاهرشدن می ترسیم. شاید به این دلیل که نگرانیم مبادا مضحکه دیگران شویم و یا موجبات شکست و ناکامی خود را فراهم آوریم. در حالی که تفاوتها جادویی هستند و می توانند جذب کننده همه موهبتهایی باشند که خواهان آن هستیم. در روابط میان زن و مرد، تفاوتهای موجود میان این دو جنس در واقع مکمل آنان بوده و به هر کدام از طرفین این فرصت را می دهد که به تعادل و کمال برسند. به بیان ساده تر، از آنجا که هرکدام از ما گاهی جذب کسانی می شویم که به طور کامل با ما تفاوت دارند می توانیم نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی کنیم و با کمک یکدیگر با مسایل خود کنار بیاییم. بعد دیگر جادوی تفاوت، تقویت عشق و روابط مهرانگیز میان زن و شوهر است؛ چراکه وقتی تفاوتها را می پذیریم کم کم متوجه اشتباهات و قضاوتهای ناعادلانه خود می شویم و رنجش کمتری از طرف مقابل به دل می گیریم و تنها در چنین حالتی است که عشق اصیل نمود پیدا می کند، در حالتی که ما طرف مقابلمان را با تمام تفاوتها و شباهتهایی که با ما دارد می پذیریم و دوست داریم.
اصل سوم: داوری نکردن
ما تنها وقتی می توانیم از شر داوری منفی و نادرست خلاص شویم که تفاوتهای میان خود و همسرمان را درک کنیم و احساسات، افکار و امیال خود را به طور صحیح و با موفقیت به طرف مقابل منتقل کنیم. داوری کردن و قضاوتهای منفی، به راحتی می توانند مناسبات و روابط زناشویی ما را مختل کنند و تا زمانی که ما نتوانیم قضاوتهای میان افراد را به رسمیت بشناسیم ادامه پیدا می کنند. در حقیقت ما باید دوست بداریم، بپذیریم، قدرشناسی کنیم و احترام بگذاریم تا بتوانیم داوری کردن را کنار بگذاریم و خود و دیگران را همان گونه که هستیم و هستند دوست بداریم. آنچه اهمیت دارد توجه به این نکته است که قضاوت منفی ما درباره دیگران نشان دهنده این است که ما از خودمان راضی نیستیم. چراکه اغلب داوری های منفی نشانه فرافکنی عقایدی است که در خفا درباره خود داریم و آنها را به دیگران تعمیم می دهیم.
اصل چهارم: قبول مسوولیت برابر برای حفظ یک رابطه
اگر ندانید که شما و همسرتان هر دو به یک اندازه در قبال یکدیگر مسئولید، ادامه رابطه تا حدودی غیرممکن می شود. همه ما گاه گاهی احساس می کنیم که مدام صحبت می کنیم، ایثار می کنیم، زحمت می کشیم و رسیدگی می کنیم اما در مقابل چیزی عایدمان نمی شود. این رویه قربانیهاست و نشانه آن است که به یک اندازه قبول مسوولیت نکرده و نمی کنیم. قربانیها احساس می کنند که توان تغییر دادن شرایط را ندارند. چنین افرادی نمی دانند و یا اعتقاد ندارند که می توانند روابط زناشویی خود را کنترل و اداره کنند و آن را تغییر دهند. آنها هرگز باور نمی کنند که اگر به شکل دیگری برخورد کرده بودند نتایج بهتری به دست می آوردند. قربانیها نمی خواهند بپذیرند که خود در چگونگی ایجاد مسایل پیش آمده، نقش داشته اند. نتیجه احساس قربانی بودن، احساس رنجش و سرزنش است و سرکوب کردن رنجش نه تنها موجب داروی منفی می شود بلکه یکی از زمینه های بالقوه به هم خوردن روابط عاطفی است.
اگر مردی با چوب بر سر زنش بکوبد و بر اثر این ضربه از سر زن خون جاری شود، مرد به راحتی مسوولیت کارش را می پذیرد. اما بیشتر مردان مسوولیت کم کاری خود در یک رابطه عاطفی را نمی پذیرند چون از چگونگی عملکرد خود بی اطلاعند. به همین دلیل شاید بتوان گفت مهم ترین وظیفه زن برای ایجاد مسوولیت برابر طرفین در یک رابطه این است که احساسات، عواطف و دلخوریهای خود را بدون پیش داوری و قضاوت و بی آنکه رنجشی به دل داشته باشد محترمانه با مرد در میان بگذارد و به جای سرکوب کردن رنجش و تجربه قربانی بودن، مرد را آگاه کند که کدام رفتار او باعث واکنش تند زنش شده است.
اصل پنجم: تمرین بخشش
ابراز مهر و عشق نیازمند هیچ کوشش فرساینده ای نیست و اگر ما برای محبت کردن و مهر ورزیدن به تلاش و کوشش بسیار نیاز داریم به این معناست که خود را فریفته ایم و رنجشی را در خود سرکوب کرده ایم. بنابراین ما در برابر ایجاد حس رنجش تنها دو راه پیش رو داریم: یا به راستی ببخشیم، یا اینکه به جای رنجیدن، مسوولیت خود را در قبال آنچه بر سر رابطه مان آمده است بپذیریم. باید واقع بین باشیم، همه ما قدرت آن را داریم که شرایط را تغییر دهیم. کافی است بدانیم و درک کنیم که چگونه با رفتار و گفتار خود واکنش های موردنظر را در رفتار طرف مقابل ایجاد کنیم.
اگر احساس قربانی بودن را کنار بگذاریم و از احساسات و رنجش های خود با طرف مقابل سخن بگوییم، اگر داوری نکنیم و هیچ کس جز خود را مقصر ردیف اول ندانیم و اگر بدانیم که این رفتار و گفتار و اعمال خود ماست که رفتار و گفتار و اعمال خود ماست که رفتار و گفتار و اعمال طرف مقابل ما را رقم می زند، اگر فراموش نکنیم که سرکوب کردن رنجشها و پاگذاشتن بر روی دلخوریها، خواسته یا ناخواسته تاثیر سوء خود را در طرف مقابل می گذارد و در یک چشم برهم زدن اساس رابطه ما را از بیخ و بن نابود می کند، می توانیم یک زندگی زناشویی موفق داشته باشیم.
به اعتقاد روانشناسان، این ابراز علاقه ها و محبت ها خیلی بیشتر از گوش دادن فعال و اعتماد در رابطه اهمیت دارند. تحقیقات مختلف 10 رمز موفقیت شاد، راضی و خوشبخت نگه داشتن زوج ها را معرفی کرده است.
1 - به همسرتان بگویید دوستش دارید
با اینکه درست است که عمل کردن بهتر از حرف زدن است اما گاهی اوقات کلمات و حرف ها تاثیر به مراتب بیشتر نسبت به اعمال دارند. هر از گاهی احساساتتان را به صورت کلامی نشان دهید. یک "دوستت دارم" ساده می تواند احساسی عالی در همسرتان ایجاد کند و باعث می شود او احساس دوست داشته شدن و امنیت کند.
2 - کمی محبت نشان دهید
رفتارهایی که نشان دهنده صمیمیت جسمی است — گذاشتن دستتان پشت همسرتان، انداختن دستتان روی شانه هایش وقتی جلوی تلویزیون نشسته اید، گذاشتن دستتان روی پایش وقتی کنار هم نشسته اید، گرفتن دست هایش موقع راه رفتن — احساسی گرم و صمیمی به همسرتان منتقل می کند و عشق و محبت شما را به او می رساند.
3 - همسرتان را تحسین کنید
همیشه چیزهایی که در همسرتان دوست دارید را به او بگویید — چیزهایی که تحسین می کنید، چیزهایی که در شما ایجاد غرور می کند، توانایی ها و نقاط قدرت او. ایجاد یک رابطه عاشقانه فقط مربوط به پیوند درونی نیست، برای به دست آوردن چنین رابطه ای باید بتوانید او را تشویق و تحسین کنید و برای رشد و پیشرفت در جریان زندگی حمایتش کنید. به همسرتان کمک کنید از توانایی های خود در بالاترین حد استفاده کند.
4 - خود را تقسیم کنید
چیزهایی که دوست دارید و دوست ندارید، آرزوها و ترس ها، دستاوردها و اشتباهات یا هر چیز دیگر مربوط به خودتان را فقط برای خود نگه ندارید. اگر چیزی برایتان مهم است، آن را با همسرتان تقسیم کنید. از این مهمتر، این تقسیم کردن خودتان باید بیشتر از هر کس دیگر با همسرتان باشد. با اینکه لازم است در هر رابطه ای کمی فضای شخصی برای هر دو طرف وجود داشته باشد، اما همسرتان باید همیشه نزدیک ترین فرد به شما باشد.
5 - هر زمان همسرتان نیاز داشت، حضور داشته باشید
وقتی همسرتان با یک مشکل مهم در زندگی خود روبه رو می شود، مثل از دست دادن کار خود یا مرگ یکی از عزیزانش، مشخص است که باید چه بکنید. اما در اتفاقات جزئی زندگی هم خیلی مهم است که همیشه برای او حضور داشته باشد - مثل یک مشاجره کوچک در محل کار، یک اشتباه کاری و ... باید به حرف های او گوش دهید، با او درد و دل کنید و بتوانید آرامش را دوباره به همسرتان برگردانید.
6 - هدیه بدهید
از فرصت ها برای دادن هدایای مادی استفاده کنید. یک کتاب خوب، یک دسر خوشمزه، یک تکه طلا یا جواهر یا لباس، هر چیز کوچک یا بزرگی که به او نشان دهد به فکرش هستید. یک یادداشت عاشقانه برای او بگذارید یا یک پیامک عاشقانه بفرستید. این کارها به همسرتان نشان می دهد همیشه به یادش هستید و دوستش دارید.
7 - به نیازها و کمبودهای همسرتان با سخاوت جواب دهید
یکی از بزرگترین قاتلان روابط، انتظارات غیر منطقی است. شما با یک انسان ازدواج کرده اید نه یک ربات، انسانی که سرشار از اشتباه و نقص است. اینها خصوصیات او هستند نه اشکالات او. باید یاد بگیرید خصوصیات و ویژگی های همسرتان را بشناسید و تحسین کنید. باید او را همانطور که هست بپذیرید. از آنجا که ضعف های ما در مرکز عمیق ترین نا امنی های ماست، به هیچ عنوان سعی نکنید اشتباهات و اشکالات او را برجسته تر از آنچه که هست نشان دهید.
8 - "زمان تنهایی" را یکی از اولویت ها قرار دهید
هر چقدر هم هر دو شما زندگی های پرمشغله ای داشته باشید، حتماً حداقل یک یا شب در هفته را تنها با هم بگذرانید. تجربه های تازه با هم داشته باشید، از خاطراتتان برای هم بگویید و از بودن با هم لذت ببرید.
9 - هیچ چیز را دست کم نگیرید
هر روز بخاطر وجود همسرتان و هزاران خوشی که با خود به زندگی تان آورده است، قدردانی و شکرگزاری کنید. به خاطر داشته باشید که اگر در رابطه تان شاد و خوشبخت هستید، مطمئناً همسرتان روزی هزاران کار انجام می دهد که رابطه تان پابرجا بماند. هیچوقت این را دست کم نگیرید.
10 - به دنبال برابری باشید
حتماً از قانون طلایی رابطه پیروی کنید: با همسرتان همانطور رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود. کارها و مسئولیت ها را بین خودتان تقسیم کنید و انتظار چیزهای غیرمنطقی نداشته باشید که خودتان حاضر به دادن آنها نیستید.
با یکدیگر عهد بسته اید که نسبت به هم صادق باشید و
مراقب یکدیگر باشید. اما متاسفانه برخی از ازدواجها به دلیل اینکه یکی یا
هر دو طرف تصمیم می گیرند به هم دروغ بگویند به انتها می رسند و یا به ورطه
نابودی می افتد.
واضح است که بدترین نوع تزلزل در اعتماد زمانی رخ می دهد که یکی از زوجین نسبت به دیگری مرتکب بی وفایی (خیانت)
شود. این نوع دروغ کاملا ریشه اعتماد و عشق در یک ازدواج را می خشکاند و
باعث می شود طرف مقابل احساس بسیار بد، عذاب آور، تلخ و وحشتناک مورد خیانت
واقع شدن را تجربه کند.
البته باز هم انواع مختلفی از نیرنگ و فریب وجود دارد که می تواند زندگی زناشویی را تا مرز از هم پاشیدگی پیش ببرد مانند زن یا شوهری که درباره مسایل مالی به یکدیگر دروغ می گویند، و یا مردی که هیچگاه دوست ندارد به همسرش بگوید کجا می رود یا می آید و ... همه نمونه هایی از آسیبهای جدی ازدواج و زندگی مشترک هستند. همچنین یکی دیگر از موضوعات مهم عدم صداقت در زندگی زناشویی، اعتیاد مرد به یک داروی خاص یا مواد مخدر است که عمدتا هیچکس از آن اطلاعی ندارد ولی زمانی که این موضوع برای زن برملا شود باعث پیدایش حس خیانت و عصبانیت مفرط می گردد.
همچنین دروغ گفتن در مورد بی ارزش ترین چیزها می تواند به پیدایش یک بی اعتمادی کلی نسبت به همسر شود.
حال ادامه بحث ما در مورد زندگی زوجینی است که به هر یک از اشکال عنوان شده، با عدم صداقت یا همان خیانت همسرشان مواجه شده اند. لذا اگر فهمیدید که ازدواج تان از چنین مشکلاتی رنج می برد نکات زیر را در نظر بگیرید تا موفق به ایجاد اعتماد مجدد به همسرتان شوید:
1 - اگر همسرتان سبب از بین رفتن اعتماد شما شده است و یا اگر شما چنین کاری را در حق او کرده اید دو مساله وجود دارد که باید برای شما اتفاق بیفتد تا مجددا به هم اعتماد کنید. هر کدام از شما دو نفر محتاج عشق و تفاهم هستید و اگر نسبت به همسرتان احساس خشم می کنید لازم است از این عصبانیت دست بکشید و الا قادر به ایجاد اعتماد مجدد نخواهید بود. عصبانیت های طولانی مدت سبب می گردد که به این راحتی پذیرای عذرخواهی و گذشت نباشید و این در حالی است که عذرخواهی اولین چیزی است که برای ایجاد اعتماد مجدد باید محقق شود. صادقانه عذرخواهی کنید و سعی کنید با کمال صداقت به گناه خود اعتراف کنید و اگر شما کسی هستید که باید عذرخواهی را بپذیرد اینکار را صادقانه و صمیمانه انجام دهید. سپس درباره آنچه حس می کنید و اینکه کاهش حس اعتماد چه اثری بر شما داشته با هم حرف بزنید. نسبت به همسرتان صادق و بی غل و غش و مودب باشید وقتی که همسرتان تصمیم می گیرد درباره احساساتش با شما حرف بزند باید خیلی مراقب باشید که او را نرنجانید.
2 - هر چند تعهدی شکسته شده اما اعتماد مجدد زمانی دوباره حاصل می شود که شما باز هم نسبت به یکدیگر متعهد شوید و از آن مراقبت کنید. متعهد شوید که صادق و بی ریا باشید و بیشتر با هم تعامل برقرار کنید. وقتی تعهد پایه ریزی می شود تنها راه ایجاد مجدد اعتماد حذف کردن اشتباه گذشته است. ممکن است در یک لحظه آن مشکل قدیمی فراموش شود اما تنها یک ارتباط جدید که بر اساس اعتماد پی ریزی شده است می تواند خود را حفظ کند.
3 - در برخورد با این فرآیند صبور باشید. شما چه بخواهید و چه نخواهید اعتمادتان به سرعت به جایگاه اول باز نمی گردد. این مساله نسبی است زیرا فرض شده که یک شوهر قابل اعتمادترین دوست زن است. ولی اگر شما نسبت به اعتماد همسرتان مرتکب خیانت شده اید لازم است بفهمید چه موقع او نسبت به شما احساس خشم می کند. ابتدا انتظار یک پاسخ شدید نسبت به بی وفایی خود را داشته باشید و به تمام چیزها و کارهایی که به اشتباه انجام داده اید اقرار کنید و آنها را بپذیرید. هر گونه ریاکاری و عدم صداقت در این مورد نهایتا فاش خواهد شد و به مشکلات بیشتر و بدتری ختم خواهد شد.
اگر خواهان یک رابطه قوی و محکم بر پایه اعتماد هستید، لازم است اکنون نسبت به آنچه در گذشته انجام داده اید کاملا صادق باشید.
هر چند شکستن و از بین بردن اعتماد همسر می تواند شکل رابطه زن و شوهر را تا مدتهای طولانی تحت تاثیر خود قرار دهد اما نسبت به آنچه از روی اشتباه مرتکب شده اید صادق باشید. اگر نسبت به بی وفایی و ریاکاری خود احساس گناه می کنید همان کسی باشید که به همسرتان درباره آنچه انجام داده اید خبر می دهد. در غیر این صورت به طور مستقل مطلع خواهد شد و احساس خیانت بیشتری خواهد کرد.
با کمی صبوری و پشتکار بیشتر می توانید مجددا روابط دوستانه و عاشقانه ای را که در ابتدای ازدواج دارا هستید احیا کنید.
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی جام نیوز به نقل از سایت ایندیپندنت؛ افزایش تعداد سایت های مستهجن، به نگرانی والدین آمریکایی دامن زده است و به چالشی برای این جامعه تبدیل شده است.
افزایش سایت هایی که به مسایل جنسی صرف می پردازند در آمریکا، موجی از نگرانی را در والدین آمریکایی پدید آورده است، آنها نگرانند فرزندانشان به تماشای این گونه سایت های مخرب ترغیب شوند.
روزنامه ایندیپندنت با طرح این سوال که "تاثیر واقعی تماشای مسایل جنسی به طور آنلاین در اینترنت چیست؟ افزود:
«در حال حاضر تماشای سایت های پورنو در میان کودکان و نوجوانان انگلیسی افزایش یافته است. بسیاری از آنها به طور قطع در زندگی آینده و در ارتباط با همسران شان دچار مشکل خواهند شد، زیرا تصورشان از این روابط، همان تصاویر و فیلم های مستهجنی است که در ذهن شان نقش بسته و دائم به آنها تصوری غیر واقعی از مسایل جنسی ارائه می کنند. چرا که خیال می کنند باید تمامی حرکات فیلم ها را بتوانند انجام دهند.»
این روزنامه انگلیسی اضافه کرد:
«بسیاری از مجلات و فیلم های مستهجن، نقش اساسی در طلاق ها داشته اند چرا که اینترنت دسترسی بر این فیلم ها را آسان تر کرده است.»
ایندیپندنت افزود:
«حدود یک سوم از ترافیک اینترنتی آمریکا مربوط به سایت های پورنو است و تحقیقات نشان می دهد که دو سوم از مردان و یک سوم از زنان زیر 50 سال این کشور به طور مرتب اینگونه فیلم ها را تماشا می کنند.»
به نوشته این روزنامه انگلیسی؛ بین 40 تا 80 درصد کودکان 10 تا 17 ساله آمریکایی فیلم های مستهجن تماشا می کنند و اکثر آنها به وسیله تلفن های هوشمند یا کامپیوتر خانگی خود این تصاویر را نگاه می کنند.
خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز خانواده سبز
۱- مردهای نیازمند
او بیش از اندازه احساساتی است و از همان آغاز کار تمام عواطف خود را به
بیرون میریزد. این مرد نسبت به خود شک دارد و دائما نیازمند اطمینان های
مکرر در زمینه شغلی دوستی و رابطه ای است. چرا او جذاب نیست: اعتماد به نفس
و استقلال از جمله خصوصیات جذاب آقایون در نظر خانم ها هستند و عدم
اطمینان و وابستگی نکوهیده هستند. بیشتر خانم ها به دنبال مرد قدرتمندی
هستند که در زندگی بتوانند بر او تکیه کنند. بنابراین اگر شما همیشه بر
آنها تکیه کنید – به ویژه در مراحل ابتدایی رابطه – او ممکن است نسبت به
توانایی های شما مشکوک شود و از آنجایی که خانم با تمام ناامنی ها به یک
رابطه قدم می گذارند دیگر انتظار ندارند که از جانب شما نیز شاهد عدم
اطمینان باشند. اگر چنین فردی هستید چه بکنید: زمان بندی راه حل کار شماست.
شما در آغاز ارتباط می بایستی خیلی مراقب اخلاق و رفتار خودتان باشید. نا
امنی ها و تمام احساسات خود را یک جا بروز ندهید. زمانی که رابطه شما به
اندازه کافی صمیمی شد می توانید عواطف خود را تا آنجا که میل دارید با او
در میان بگذارید. در آن زمان او حتی به خاطر انجام این کار از شما سپاسگزار
نیز خواهد شد.
۲- مردی که رفتارش قابل پیش بینی باشد
خانمها از این نوع مردها خوششان نمی آید چراکه می توانند به راحتی تمام عکس
العمل هایش را پیش بینی کنند. چنینی مردی در ذهن خود پیرو یکسری قوانین و
مقررات خاصی است که همیشه رفتارهایش را بر پایه آنها انجام می دهد. به
عنوان مثال هیچ گاه برای اینکه خانم را سوپرایز کنند بدون قرار قبلی او را
به گردش نمی برند. چرا او جذاب نیست: خانم ها تا حدی به دنبال رفتار غیر
قابل انتظار در آقایون می گردند (مردهایی با روح آزاد) به این دلیل است که
اکثر خانم ها به دنبال “پسرهای شیطون” می گردند. این تنها به دلیل شیطنت
نیست که خانم ها جذب می شوند بلکه دلیل اصلی آن غیر قابل پیش بینی بودن
آنهاست. اگر چنین فردی هستید چه بکنید: اگر می خواهید در خانم ها تاثیر
بگذارید لزوما نباید آدم بدی باشید بلکه سعی کنید خصوصیات مثبت را با هم
جمع کنید – به ویژه در ابتدای رابطه - به راحتی با او تماس بگیرید و برای
آخر هفته او را به یک پیک نیک و یا شام خوشمزه دعوت کنید. زمانی که این کار
را انجام دهید اگر تا چند وقت هم درگیر کارهای روزمره خود باشید او از دست
شما ناراحت نمی شود. سعی کنید هر چند وقت یکبار با انجام کار های این
چنینی او را شگفت زده کنید و سرزندگی و شادابی را به رابطه خود دعوت کنید.
۳- مردهای متکبر
او بسیار خود خواه و خود بین است. همچنین بی ادب نیز می باشد نه تنها با
خانم ها بلکه با تمام افراد و احساس می کند که همه از او پایین تر هستند.
حتی اگر در روز ملاقات شخصی که دارای چنین خصوصیتی است با خانم مورد نظر
مهربان باشد و برخورد خوبی داشته باشد باز هم کافی نخواهد بود زیرا خانم ها
رفتار شما را با سایر افراد را نیز مد نظر می گیرند. چرا او جذاب نیست:
خانم ها اغلب برای ارزیابی خصوصیات اخلاقی مردها رفتار آنها را با افراد
دیگر می سنجند. بنابر این اگر در روز ملاقات با او مهربان باشید خانم رفتار
شما با سایر افراد را نیز مد نظر قرار می دهد. اگر چنین فردی هستید چه
بکنید: هیچ خانمی دوست ندارد که در جلوی مردی کم بیاورد بنابراین در زمان
ملاقات بهتر است خود پرستیتان را پنهان کنید و اگر می خواهید که حقیقتا در
او تاثیر بگذارید باید با تمام افرادی که در کنار شما هستند با احترام
رفتار کنید. چرا که او در حال نظاره شماست.
۴- مرد خشن و بی نزاکت
چنین مردی در نزد شما خانم های دیگر را هم از زیر نظر خود می گذارند. با
خدمتکار رستوران بیش از اندازه صحبت کرده و احساس عشق ورزی می نماید. روی
هم رفته او برای خانم ها هیچ گونه ارزش و اعتباری قائل نیست. چرا او جذاب
نیست: این کار نه تنها نوعی بی نزاکتی قلمداد می شود بلکه باعث می شود تا
خانم حس عزت نفس خود را نیز از دست بدهند. اگر در اولین قرار ملاقات با یک
خانم چنین رفتاری را از خود بروز بدهید بدون شک هیچ شانسی برای برقراری
ارتباط پیدا نخواهید کرد. اگر چنین فردی هستید چه بکنید: اگر نمی توانید
چنین اخلاقی را برای مدت زمانی طولانی از خود دور نگه دارید حداقل سعی کنید
که در اولین ملاقات چنین کارهایی از شما سر نزند. اگر بخواهید دائما نگاه
هایتان را به این طرف و آن طرف بچرخانید این کار پس از مدتی به صورت یک
عادت ناپسند در می آید. اگر بخواهیم با صداقت کامل به قضییه نگاه کنیم باید
بگوییم که بروز چنین رفتاری در هیچ مرحله ای از رابطه برای طرف مقابل به
هیچ وجه قابل قبول نمی باشد.
۵- مردهای چیپ
این نوع از آقایون خانم را به شام دعوت می کنند و زمانی که موقع پرداخت
صورتحساب فرا می رسد با وقاهت تمام از خانم می خواهند که پول غذا را دانگی
حساب کنند. هیچ گاه پول هایش را به خاطر خرید گل برای همسرش خرج نمی کند و
همیشه ارزانترین نوشیدنی را انتخاب می کند. او از همان اولین قرار ملاقات
طوری برخورد می کند که گویی در تنگنای مالی قرار دارد. چرا او جذاب نیست:
چند ملاقات اولیه معمولا باید با سخاوت تمام انجام شود. و لغاتی نظیر ” پس
انداز” و “بودجه” نباید حرفی برای گفتن پیدا کنند. اگر در اولین قرار
ملاقات برایش خاطره ای از جمع کردن پول بسازید شانس خود را برای ادامه
رابطه از دست خواهید داد. اگر چنین فردی هستید چه بکنید: سر کیسه را شل
کنید. لازم نیست برای تاثیر گذاری هزینه زیادی در نظر بگیرید اما باید کاری
کنید که او تصور کند که وجودش برای شما خاص است. خرید گل هم هر از چند
گاهی مزه خوبی دارد.
۶- مرد جر و بحث کن
این تیپ مردها عادت دارند که هر گفتگوی را به سرعت به مشاجره تبدی کنند.
اما باید بدانید که اگر خانم ها را مجبور کنید که تمام مدت به دفاع از خود
بپردازند زندگی آانچنان که باید و شاید برایشان دلپذیر نخواهد بود. او
زمانی که خانم را با خود به بیرون می برد به جای اینکه او احساس کند به
گردش و تفریح آمده بیشتر تصور می کند که در یک جلسه مناقشه است. به همین
دلیل به لاک دفاعی فرو رفته و آسیب پذیر می شود. چرا او جذاب نیست: قرار
ملاقات باید یک تجربه دلپذیر باشد. اگر او مجبور باشد که تمام مدت با شما
سر و کله بزند دیگر وقتی برای لذت بردن باقی نخواهد ماند. جر و بحث بیش از
اندازه باعث ایجاد استرس می شود و شما هم به طور یقین هر گز نمی خواهید که
همسرتان از شما خاطره های استرس زایی را در ذهنش ثبت کند. اگر چنین فردی
هستید چه بکنید: مهمترین کار این است که آرامش خود را در هر شرایطی حفظ
کنید. شما به این دلیل جر و بحث راه می اندازید که در مورد موضوعی عصبی و
نا مطمئن هستید. بنابر این قبل از قرار ملاقات تمام چیزهایی که در ذهن
دارید بر روی کاغذ بیاورید و سوالات مناسب را از بین آنها انتخاب کنید. با
این کار نه تنها کار شما به جر و بحث کشیده نخواهد شد بلکه گفتگو آرام و
دلنیشی نیز دارید.
۷- عقل کل
این گونه افراد فقط در پی قضاوت رفتار سایرین هستند. او احتمالا نه سیگار
می شکد و نه از مشروبات الکلی استفاده می کند. او از همان روز اول شروع می
کند به گفتن چیزهایی از این قبیل “شما اصلا نباید لب به مشروب بزنید”، ”
دسر باعث ایجاد چاقی می شود ” و … چرا او جذاب نیست: هیچ کس دوست ندارد
مورد قضاوت دیگران قرار بگیرد به ویژه در روز ملاقات. انسان ها این کار را
آزار دهنده و بی ادبی قلمداد می کنند. اگر چنین فردی هستید چه بکنید: شما
می توانید نطق های خود را برای زمانی نگه دارید که رابطه اندکی صمیمی تر
شد. اما تا قبل از زمان سیگار کشیدن، مشروب خوردن و سفارش دسر او به شما
ارتباطی پیدا نمی کند.
۸- مردهای زن گریز
این تیپ مردها با تلخکامی تمام با خانم ها برخورد می کنند. آنها در روز
ملاقات نمی توانند خود را نگه دارند و مرتبا از جنس مونث ایراد گرفته،
دشنام می دهند و از او انتقاد می کنند. چرا او جذاب نیست: در این لیست این
خصوصیت تنها رفتاری است که مطمئنا باعث بر هم خوردن ارتباط خواهد شد. و
اصلا هم جای تعجب وجود ندارد. آیا شما به شخصه خانمی را سراغ دارید که از
بودن در یک چنین رابطه ای لذت ببرد؟ اگر چنین فردی هستید چه بکنید: شما
نیاز دارید که مجددا نگاهی به طرز برخورد خود بیندازید. این رفتار نه تنها
بی ادبانه و کثیف است بلکه تنها تیری است که باعث از بین رفتن علاقه می
شود.
مرد شگفت آوری باشید
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اگر دارای هر یک از خصوصیات ذکر شده هستید لازم نیست بیش از اندازه بترسید؛
اما همیشه به خاطر داشته باشید که: اینها نکاتی هستند که خانم ها معمولا
در اولین قرار ملاقات بر روی آن بسیار دقیق می شوند. پس اگر می خواهید از
ملاقات خود بهترین نتیجه را کسب کنید لیست بالا را مطالعه کنید و تا آنجا
که می توانید از این رفتار خانم- ناپسند اجتناب کنید .
حواس تان را جمع کنید؛ زندگی ای که به سختی ساخته اید، به آسانی می تواند از هم بپاشد. فقط کافی است که غرق تکرار شوید یا زیاده از حد به خودتان مطمئن باشید و فکر کنید که هیچ اشتباهی از شما سر نمی زند. دنیای زنان و مردان بیش از چیزی که شما فکر می کنید متفاوت است. ممکن است موضوعی که برای شما کاملا عادی و پذیرفته شده است، از نظر همسرتان یک اشتباه غیرقابل بخشش باشد. پس به جای آن که اینقدر به خودتان مطمئن باشید و فکر کنید که یک زندگی بی عیب و نقص دارید، سعی کنید دنیا را از دریچه چشم همسرتان ببینید و طوری زندگی کنید که نه فقط از نظر خودتان یک همسر ایدآل باشید بلکه در نگاه همسرتان هم یک مرد بی عیب و نقص به حساب بیایید.
خانم ها از مقایسه شدن بیزارند
مریم 28 ساله است.
همسرش قبل از او یک بار ازدواج کرده بوده اما به خاطر مشکلاتی که میان او و
همسرش وجود داشته، در دوره عقد از یکدیگر جدا شده اند. او به شوهرش
اطمینان کامل دارد و هرگز از این که پای آن زن و هر زن دیگری در زندگی شان
باز شود نمی ترسد. مشکل مریم ترس از ارتباط همسرش با فرد دیگری نیست بلکه
او دوست ندارد شوهرش از همسر سابقش حرف بزند یا گاهی این 2 را با هم مقایسه
کند.
گاهی حسادت طبیعی است؛ خواسته مریم کاملا طبیعی است. زن ها سایه رقیب های احتمالی را با تیر می زنند. اگر قبلا ازدواج کرده بودید، سابقه نامزدی ناموفقی داشته اید یا در میان آشنایان تان کسی بوده که قبلا خانواده شما اصرار داشتند با او ازدواج کنید، بیشتر باید مراقب حرف زدن تان باشید. احتمالا در تمامی این افراد هم مثل آدم های دیگر توانایی ها یا ویژگی های مثبتی وجود داشته اما دلیلی ندارد که در مقابل همسرتان در مورد توانایی های آن ها حرف بزنید. اگر همسرتان به خوبی آن ها غذا درست نمی کند و در کارش به اندازه آن ها به موفقیت نمی رسد، انتقادتان را در دل تان نگه دارید و هرگز او را با زنی که در زندگی تان بوده یا قرار بوده که باشد مقایسه نکنید.
بگذارید ملکه خانه باشدزن ها فقط از مقایسه شدن با رقبای شان نمی ترسند. این که هر زن دیگری در ذهن همسرشان موفق تر و توامندتر از آن ها باشد، به زن ها احساس ناامنی می دهد. آن ها دوست دارند ملکه خانه باشند و این که در ذهن همسرشان کامل ترین زن دنیا باشند، برای آن ها به معنی خوشبختی و موفقیت در ازدواج است. به همین دلیل وقتی از او می خواهید فلان غذا را مثل مادرتان درست کند، فلان ظرافت را مثل مادرتان داشته باشد یا فلان رفتارش مثل رفتار مادرتان باشد، از کوره در می روند و نه تنها از شما می رنجند بلکه مادران که هیچ نقشی در این ماجرا نداشته را هم مقصر می دانند.
به خاطر دیگران او را سرزنش نکنید
الهام و همسرش با
عشق و به سختی زندگی شان را شروع کرده اند. خانواده او با ازدواج شان
مخالف بوده اند و برخورد درستی هم با همسرش نداشته اند.
گرچه او هنوز هم فکر می کند که خانواده اش در اشتباه بوده اند و همسرش فردی نبوده که آن ها فکر می کرده اند اما با وجود علاقه ای که به همسرش دارد، می گوید کاش کمی بیشتر صبر می کرد و با وجود مخالفت خانواده اش ازدواج نمی کرد. زیرا قهر چند ساله همسر و خانواده اش روی رابطه 2 نفره شان هم تاثیر گذاشته و آن ها را از هم دور کرده است. او می گوید بعد از ازدواج کاملا تنها شده است، چون نمی تواند مثل قبل با خانواده اش وقت بگذراند و از طرف دیگر، همسرش می گوید دلیلی ندارد که بعد از ازدواج مثل گذشته با دوستان مجردش و گروه های چند نفره دوستانش تفریح کند.
حضور خانواده ها به زندگی امنیت می دهد اگر خانواده اش با ازدواج شما مخالف بوده اند یا به هر دلیلی با آن ها دچار مشکل شده اید، ناراحتی تان را در دل تان نگه دارید و آن را به ابزاری برای سرکوفت زدن به همسرتان تبدیل نکنید. به او نشان دهید مسئولیت کار هرکسی متوجه خود اوست و نه دیگران و نگذارید که به خاطر اشتباهات دیگران احساس گناه کند. از طرف دیگر، فراموش نکنید که با وجود همه این اتفاقات، باز هم آن ها خانواده او هستند و تا پایان عمر به حضور و حمایت شان احتیاج دارد. بدون غرولند و سرزنش به ملاقات شان بروید و بگذارید که همسرتان آزادانه با آن ها در ارتباط باشد. اگر شما از این ملاقات ها آزرده می شوید، می توانید به شکلی که همسرتان را ناراحت نکند، این بازدید ها را کمتر کنید اما نباید رابطه شما و خانواده اش، بین او و خانواده اش فاصله ای بیندازد، زیرا این فاصله تنها همسرتان را آزار نمی دهد بلکه می تواند به مرور، زندگی مشترک شما را هم از هم بپاشد و البته متانت و فداکاری شما در برخورد با خانواده او، می تواند از شما در ذهن همسرتان یک قهرمان و حامی همیشگی بسازد.
همسرتان ملک شخصی شما نیست
فکر نکنید که انتخاب
همسر، یعنی در اختیار گرفتن او. شما همراه او هستید و نه مالکش. قرار نیست
مردانگی تان را با تعیین حد و مرز و محدود کردنش اثبات کنید. شما هم حق
دارید که از او بخواهید مثل شما در قالب این زندگی مشترک، به علائق و
خواسته هایش برسد. نباید با وضع محدودیت و بحث کردن های مداوم از همسرتان
بخواهید که خودش را تغییر دهد اما می توانید با رفتارهای تان و نشان دادن
این تغییرها در خودتان، روی او هم تاثیر بگذارید. اگر دیدید هنوز هم اوضاع
آن طور که باید پیش نمی رود، دوستانه و آرام با او صحبت کنید و در صورتی که
باز هم نتیجه نگرفتید، به جای بحث و دعوا با یک روان شناس مشورت کنید.
شاید این بار شما در اشتباه باشید و مشکل، توقع های زیاد شما باشد و نه
رفتارهای اشتباه همسرتان.
شما فقط نان آور خانواده نیستید
ساناز 32 سالش است.
او 5 سال است که با همسرش زیر یک سقف زندگی می کند. وضعیت مالی خوبی دارند
و دغدغه های اقتصادی زندگی شان را تهدید نمی کند اما به نظر او همین اوضاع
خوب مالی یک تهدید برای زندگی شان است.
او خانه دار است و در پایان روز نه تنها از کارهای تمام نشدنی خانه خسته می شود بلکه تنهایی طولانی هم او را بی حوصله می کند. در مقابل همسرش هم اغلب تا شب سر کار است و وقتی به خانه می آید نه توانایی بیرون رفتن را دارد و نه حوصله گپ زدن.
مدام دو دو تا چهارتا نکنید؛ فراهم کردن همه امکانات زندگی، تنها مسئولیت یک همسر ایده آل نیست. با شروع کردن زندگی مشترک، قبل از آن که یک زن به امکانات و پول احتیاج داشته باشد، به یک همراه و هم صحبت احتیاج دارد. حتی اگر خسته ترین آدم دنیا هم باشید، نباید از خانه مشترک تان فقط به عنوان یک خوابگاه استفاده کنید. بعد از یک روز تنهایی، همسرتان به حضور صد در صدی شما و صحبت کردن با شما احتیاج دارد. پس به جای همراه شدن با او، نگویید من این همه جان می کنم که تو در رفاه باشی! شاید شما سرتان بیش از حد شلوغ باشد اما باز هم نباید یک سری موضوعات را فراموش کنید. تاریخ های مهم زندگی مشترک تان مثل سالگرد ازدواج و سالگرد تولد و... را هرگز فراموش نکنید و به دلیل شلوغ بودن سرتان از کنار این مناسبت ها ساده نگذرید.
فکر نکنید که پول همه مشکل ها را حل می کند و به جای هدیه دادن می توانید با دادن پول به همسرتان این روز را هم پشت سر بگذارید. هدیه های نقدی و البته هدیه های ارزان قیمت می تواند آفت رابطه شما باشد. شاید این مناسبت ها تنها 2 یا 3 بار در سال، در زندگی شما تکرار شوند و وظیفه شما به عنوان همسر او، این است که در طول سال، فکر و جیب تان را برای این روز ها آماده کنید.
خانم ها کارخانه تولید محبت نیستند
همسرتان فقط
برای محبت کردن به شما و آرام کردن زندگی تان با شما ازدواج نکرده است.
همانقدر که از او انتظار محبت دارید، باید در خودتان هم احساس مسئولیت کنید
و متقابلا شما هم در کنار او باشید.
شاید شما خصلت های بدی داشته باشید که همسرتان با آن ها کنار می آید و شما را به خاطرشان کنار نمی گذارد اما فکر نکنید اوضاع همیشه به این شکل می ماند. ممکن است همسرتان به دلیل علاقه ای که به شما دارد، بیشتر از دیگران به شما برای تغییر خودتان یا شرایط تان فرصت دهد اما این فرصت دادن تا ابد ادامه پیدا نمی کند.
اگر روزی صبرش لبریز شد، فکر نکنید که او تغییر کرده است یا این که وظیفه دارد تا ابد همه اشتباهات شما را نادیده بگیرد بلکه به جای متهم کردن او بهتر است نگاهی به رفتارهای تان در زمانی که او بی وقفه محبت و گذشت می کرده بیندازید و بی طرفانه در مورد خودتان قضاوت کنید.
تنهایی بعد از ازدواج، زندگی را ویران می کند
ستاره
23 سالش است و تازه چند ماهی است که ازدواج کرده. او معتقد است همسرش
ایراد بزرگی ندارد. هم خوش اخلاق است و هم تمام ویژگی های یک مرد ایدآل را
دارد اما چند هفته ای است که رفتار او با همسرش سرسنگین شده و منتظر جرقه
ای از طرف اوست که دوباره رابطه شان روبه راه شود اما این اتفاق نمی افتد.
او از 2 موضوع گله دارد یکی غرق شدن همسرش در تلفن همراه است و دیگری وقت
گذرانی همیشگی همسرش با دوستان قدیمی اش و تنها گذاشتن او.
موبایل تان را غلاف کنید؛ آنقدر غرق کامپیوتر، تلفن همراه یا فیلم دیدن می شوید که نمی فهمید چقدر زمان گذشته است؛ شما گمان می کنید همین چند دقیقه پیش بازی را شروع کرده اید و هنوز زمان زیادی نگذشته اما همسرتان ساعت هاست که منتظر است شما بازی تان را تمام کنید و با تمام دل و جان در خانه حضور پیدا کنید. شاید در آغاز او منتظر تمام شدن بازی شما بماند اما بعد از مدتی با افراط شما در این زمینه، آنقدر نسبت به این موضوع حساس می شود که هر بار سراغ تلفن همراه یا رایانه تان می روید، بیشتر و بیشتر از شما عصبانی و ناامید می شود. فراموش نکنید شما برای تنها روی مبل نشستن و بازی کردن ازدواج نکرده اید و حق ندارید به خاطر سرگرمی خودتان، در زمانی که مهمان دارید یا یک عالمه کار برای انجام دادن در خانه وجود دارد، او را دست تنها بگذارید و به تلفن همراه تان پناه ببرید. همسرتان به توجه شما احتیاج دارد و دوست دارد برای شما اولویت اول در هر لحظه او باشد و نه یک رایانه یا تلفن همراه.
خانه محل آرامش است نه زندان
اشتباه فکر نکنید!
قرار نیست بعد از ازدواج تنها شوید و در خانه حبس شوید اما چه بخواهید و چه
نخواهید زندگی شما بعد از متاهل شدن تغییراتی خواهد کرد؛ این تغییر مشکل
ازدواج شما نیست بلکه طبیعت یک زندگی 2 نفره است. بعد از مدتی نه تنها
تفریح های شما 2 نفره خواهد شد بلکه حتی علائق، عادت ها و نیازهای تان هم
به هم شبیه خواهند شد، فقط باید کمی صبور باشید و فکر نکنید هر تغییری که
اتفاق می افتد به زیان شماست. اگر باهوش باشید، بعد از ازدواج می توانید
همه آزادی ها و علائق تان را داشته باشید. این خواسته شما فقط با یک کلید
برآورده می شود و آن هم رسیدن به این خواسته ها از کانال همسرتان است. شما
می توانید دوستان تان را با همسرتان آشنا کنید، به خانه بیاورید شان و حتی
یک گروه دوستی را برای شب های آخر هفته دور هم جمع کنید.
اگر نگران این هستید که ملاقات های تنهایی مردانه تان تمام شود، باید بگوییم که آن هم بستگی به خودتان دارد. اگر تعادل را رعایت کنید، می توانید این ملاقات ها را هم از دست ندهید. شاید دیگر هر هفته یک بار با دوستان مجردتان دور هم جمع نشوید اما می توانید به ازای هر چند دیدار خانوادگی اش که ترتیب می دهید، یک بار هم به تنهایی دور هم جمع شوید. زیاده روی نکنید و با ترجیح دادن دیگران به همسرتان او را حساس نکنید تا او هم همیشه در کنارتان باشد و از این وقت گذرانی های دوره مجردی تان هم استقبال کند.
مسوول آموزش کلینیک سلامت خانواده دانشگاه شاهد با اشاره به اینکه تنش و ناآرامی و مشاجره می تواند میان هر زوجی بوجود آید خاطرنشان کرد:« به هنگام مشاجره و بگو مگو از تابلوهای ورود ممنوع زندگی عبور نکنیم یعنی اگر با یکدیگر بگومگو داریم به اقداماتی مثل ترک خانه ، شب ها به خانه نیامدن، هتک حرمت یکدیگر به ویژه در مقابل والدین، اقوام و دوستان ویا اعمال خشونت فیزیکی علیه هم مبادرت نکنیم . »
.:: This Template By : web93.ir ::.