+ ۱۳۹۸/۱۰/۰۷

برترین‌ها: ما شارح و وصف‌کننده‌ایم و در این ماجرا مطلقا قضاوتی نداریم. روز گذشته بریده‌های‌ویدئویی از حضور مهناز افشار در کنسرت گوگوش دست به دست می‌شد که ما بنا به ملاحظات قادر به انتشار آن نبودیم، منتهی اینجا می‌خواهیم مساله را از بعدی دیگر بررسی کنیم.

مهناز افشار و راه بازگشتی که احتمالا مسدود شد

https://static1.shomanews.com/servev2/Q2IjEbghSpyP/b54EPYiYwLU,/%5B%5B%5B%5B%5B%5B%5B%5B%5B%5B%5B%5B%5B%5B%5B%5B%5B%5B.jpg

 

https://seemorgh.com/images/content/2019/12/mahnazafshar-googoosh0.jpg

 

مساله اینجا خودِ مهناز افشار است هم او که روی سنِ کنسرت گوگوش با موضع‌گیریِ سیاسی تقریبا حیات هنری خودش در ایران را به پایان رساند و حالا باید به اندازه‌ی همان ام.بی.سی پرشیا و امثالهم، زیست هنری داشته باشد.

فردا که روزنامه‌های تهران چاپ شوند حتما و حتما واکنش‌هایی خواهد آمد که راه بازگشت افشار را دشوار خواهد کرد، این که افشار چرا و چگونه به چنین تصمیمی رسیده بر ما پوشیده است اما این که چنین فرایندی آگاهانه بوده، بله، قطعا آگاهانه بوده.

 

 


   برچسب‌ها: مهناز افشار, کنسرت گوگوش, سینما, بازیگران زن
   
+ ۱۳۹۷/۰۱/۲۸

برد پیت بازیگر 54 ساله با یک خانم مهندس جوان آشنا شده است و گویا رابطه ای عاطفی بین آنها شکل گرفته است.

با معشوقه جدید برد پیت آشنا شوید

به نظر می‌رسد برد پیت بازیگر آمریکایی بحران طلاق از آنجلینا جولی را پشت سر گذاشته و اعتماد به نفس خود را بازیافته است. این درحالی است که منابع خبری متعددی از جدایی غم انگیز و روزگار دردناک برد پیت پس از جدایی خبر داده بودند.

برد پیت اکنون اوقات خوشی را با نامزد جدیدش مهندس (نری اوکسمن) تجربه می‌کند.‌

نری اوکسمن استاد مؤسسه فناوری ماسوچوست است. این آشنایی در یک همایش پیرامون معماری و هنر رقم خورده است.

بنابه گزارش منابع خبری نامزد جدید برد پیت در سال ۲۰۱۶ از همسر سابقش که یک نوازنده آرژانتینی بوده جدا شده است.


نری اوکسمن معشوقه جدید برد پیت

نری اوکسمن معشوقه جدید برد پیت


   برچسب‌ها: بردپیت, سینما, ازدواج, اطلاعات عمومی
   
+ ۱۳۹۲/۰۹/۱۰

پس از موفقیت فیلم فروشنده و برنده شدن شهاب حسینی و اشک ریختن ترانه علیدوستی, مردم پیام های طنزی را در فضای مجازی منتشر کرده اند که در ادامه تعدادی از آنها را می خوانید.

نوشته های طنز مردم درباره اتفاقات جشنواره کن

شصت و نهمین جشنواره بین المللی کن با درخشش شهاب حسینی و اصغر فرهادی در میان تمام ستارگان دنیای سینما تمام شد.

شهاب حسینی جایزه بهترین بازیگر مرد این جشنواره و اصغر فرهادی نخل طلایی برای بهترین فیلمنامه را دریافت کرد.

بلافاصله بعد از دریافت جوایز و واکنش مردم در شبکه های اجتماعی ،برخی از کاربران با سرعت نور پیام های طنز خود را منتشرکردند.

** منم نخل موخام :(
"چرا اونجا که شهاب حسینی برنده شد و ترانه اشکاشو پاک میکرد محسن چاوشی نخوند؟ "


"جایزه ی کاهوی سبز هم داده شد به سحر دولتشاهی."


"اصغر فرهادی این دفعه از «مایکل بارکر» و «تیم برنارد» تشکر نکرد چرا؟ "


"با دوتا فیلم عاشق یه بازیگر میشین؟
بابا ما شهاب حسینی رو از اکسیژن دنبال کردیم
آب دونه ش دادیم به اینجا رسوندیمش"


"من تنها جاییزه ای که تو زندگیم بردم،همین نخل طلایی بود که شهاب حسینی به همه ایرانیا تقدیم کرد!"


"جاي چاووشي تو جشنواره كن خالي بود،بايد يه ناله طلايي هم به اون ميدادن!"


‏"فرزاد حسنى نشسته جايزه بردن شهاب حسينى رو نگاه مى كنه ميگه خدا كنه توش زرشك باشه خدا كنه توش زرشك باشه"


   برچسب‌ها: سینما, شماره بازیگران
   
+ ۱۳۹۱/۰۷/۲۴
با وجود تأیید مدیر شبکه دو نسبت به خبر بازگشت مجریان ممنوع الکار به تلویزیون، وی از اعلام زمان دقیق یا عناوین برنامه هایی که احسان علیخانی و آزاده نامداری در آنها حضور خواهند داشت، پرهیز می کند.

موضوع ممنوعیت تصویر یا کار برای برخی از مجریان سیما، همواره در مرکز توجه قرار داشته و شایعات و حرف و حدیثها پیرامون آن فراوان ذکر شده است. از آخرین نمونه های این موضوع می توان به خبری اشاره کرد که روز گذشته در برخی سایتها منتشر شده و در آن اعلام شده بود با پایان یافتن دوره محرومیت دو مجری مرد و یک مجری زن سیما، این سه نفر به زودی روبروی دوربین قرار گرفته و برنامه اجرا خواهند کرد.

همچنین در این خبر اشاره شده بود که در این مدت شبکه های ماهواره ای تلاش فراوانی برای جذب و خروج این افراد از کشور داشتند که با پاسخ منفی مواجه شده اند.

پیگیری این اخبار نیز همواره به دلیل تلاش سازمان صدا و سیما برای پررنگ نکردن چنین موضوعاتی یا به سرانجام نمی رسد یا با پاسخهایی سرشار از ابهام، موضوع را گنگ تر جلوه می دهد. در این خصوص روی لبه تیغ بودن مجریان نیز، آنها را ناخواسته از پاسخگویی معذور می دارد. با این حال در این زمینه شاید بتوان از آخرین اخباری که در زمینه ممنوع التصویر بودن مجریانی چون آزاده نامداری و احسان علیخانی منتشر شده بود، به گفتگویی اشاره کرد که چندی پیش با علی بخشی زاده مدیر شبکه دو سیما در مهر داشتیم.

در راستای خبری که مورد اشاره قرار گرفت، دیگر بار این موضوع را با وی در میان گذاشتیم و بخشی زاده همچنان بر بازگشت دو مجری که آخرین بار در شبکه دو دیده شده بودند، اصرار کرد.

وی در گفتگو با مهر با تاکید بر اینکه نامداری و علیخانی به زودی مقابل دوربین قرار خواهند گرفت، درباره برنامه مستندی که تهیه کنندگی آن را علیخانی بر عهده دارد، اظهار کرد: وی گزینه هایی که در برنامه های مختلفی از جمله "ماه عسل" معرفی شده بودند را انتخاب کرده و درباره آنها مستندی خواهد ساخت.

مدیر شبکه دو زمان دقیق کلید خوردن این مستند که پیش از این، سعید اشناب مشاور او گفته بود نیمه شهریور ماه آغاز می شود را نامعلوم دانست و در پاسخ به اینکه آیا علیخانی را مقابل دوربین نیز خواهیم دید یا خیر؟ تصریح کرد: بله. مقدمات برنامه ای که او اجرایش را بر عهده دارد، به زودی تمام می شود و اجرایش را نیز خواهیم دید. آزاده نامداری نیز برنامه ای را اجرا خواهد کرد.

بخشی زاده از عنوان کردن نام این برنامه یا تهیه کننده آنها اجتناب کرد و دراین باره که آیا پاییز شاهد اجرای این دو تن خواهیم بود، یادآور شد: این موضوع در حال پیگیری است. پاییز نشد فصل آتی. اما ما قطعا شاهد اجرای نامداری و علیخانی خواهیم بود.

مدیر شبکه دو در گفتگویی که 25 شهریور 91 داشت نیز اعلام کرده بود این مجریان "به زودی" به تلویزیون بازخواهند گشت. اما از اعلام زمان "به زودی" پرهیز کرده بود.

  منبع : آفتاب

   برچسب‌ها: سینما, تلویزیون, احسان علیخانی, عکس
   
+ ۱۳۹۱/۰۷/۱۷
انتقاد غیر منتظره دو رسانه اصول گرا از نرفتن «یه حبه قند»به اسکار: "جهان" و "جوان": با هزینه کردن مقدسات، فیلم میرکریمی را حذف کردیم

ایران در مقابله با ساخت فیلمی موهن علیه پیامبر اسلام، اسکار را تحریم کرد. این سیاست در نگاه نخست به شدت ارزشی و برخاسته از آرمانهای والای تصمیم گیرندگان آن به نظر می آید.

با هزینه کردن مقدسات، فیلم میرکریمی را حذف کردیم

سایت جوان ضمن اشاره به مطلب فوق در مطلبی به قلم محمدحسین جعفریان آورده است: از همین رو وقتی یکی از مسئولان وزارت ارشاد که در نظر من مدیری محترم و دلسوز است، زنگ زد و گفت: آیا بیانیه ای را که اغلب چهره های فرهنگی کشور در تحریم اسکار امضا کرده اند، شما هم امضا می کنید یا نه؟ بی درنگ پاسخ مثبت دادم و از آنجا که ذره ای در تقدس و لزوم این حرکت تردید نداشتم، نام برخی از دوستان سرشناس را نیز بدون اطلاع آنها اضافه کردم و به تلفن کننده اطمینان دادم موافقت آنها را خودم خواهم گرفت.

البته پس از پایان مکالمه برایم این سوال مطرح شد که چرا باید خود مدیران یک وزارتخانه به تکاپو بیفتند تا برای چنین امری امضا جمع کنند؟ زیرا ارزش چنین حرکت هایی به خودجوش بودن آنهاست. اما باز خودم را قانع کردم که اهمیت این مسئله سبب شده تا دوستان خود زودتر به میدان بیایند و کاری کنند تا ما از دیگر جوامع اسلامی در این جهاد مقدس عقب نمانیم و با این استدلال حتی در دل، تحسین شان کردم. اما چند روز بعد که معلوم شد کمیته انتخاب سینمای ایران برای اسکار، فیلم «یه حبه قند» را برای شرکت در این مراسم برگزیده و با این تصمیم- تحریم اسکار- این فیلم در واقع بار دیگر از یک حق مسلم خود که لیاقتش را داشته محروم شده، آن تلفن و رفتار دوستان مسئولم، سخت دلگیر و مأیوسم کرد.

البته هنوز هم باور دارم آثار مثبت این تصمیم بیشتر و شدنش بهتر از نشدنش بود ولی سؤالاتی در این میان بی پاسخ باقی ماند که بدجور آزاردهنده اند. از جمله آنکه مسئولان تصمیم گیرنده که از مدتها پیش در جریان فعالیت کمیته انتخاب بودند، چرا از همان آغاز با شعار تحریم اسکار دست به این جهاد فرهنگی نزدند و تنها ساعاتی پس از اعلام فیلم منتخب، پی به اهمیت این تصمیم ارزشی بردند و آن را اعلام کردند؟

ناظران بی طرف سینمای این سرزمین، برخورد عجیب و تأسف انگیز این عزیزان را با این فیلم که آبروی سینمای ماست، در جشنواره فجر از یاد نمی برند. آنگاه که به خاطر اندک اعتراض کارگردان آن به ترکیب هیئت داوران جشنواره، به جای گفت و گو و تبادل نظر با وی، ناگهان فیلم از تمام مراحل مسابقه حذف شد و تا امروز به محاق کامل رفته است. واقعاً چرا ما برعکس توصیه خداوند به مؤمنانش، با دگراندیشان رحیم هستیم و با دلسوزان و همفکران خودمان بدتر از دشمن و بدتر از کفار رفتار می کنیم. چطور است که پروژه «لاله» اینقدر برای مسئولان فرهنگی مهم می شود و برخلاف تمام شعارهای ضدهالیوودی، کارگردان درجه دهم هالیوودی اش بر صدر می نشیند و قدر می بیند، اما آدمی چون «میرکریمی» به خاطر اندک اعتراض، این سان مغضوب درگاه می شود و حتی وقتی هم بر ارزشهای جهانی کارش صحه می گذارند، به این بهانه حتی با توسل و هزینه کردن از مقدسات، در صدد حذفش به هر قیمت برمی آییم.

در همین ارتباط سایت جهان نیوز نیز در مطلبی به قلم کیوان صائمی آورده است:

سیاست، در حال گسترش سیطره صلبش بر همه حوزه های دیگر جامعه ایران به ویژه فرهنگ است. نمونه حاضر و برجسته این قضیه رویکردی است که درحوزه سینما در همه این سالها در حال اجرایی شدن است. از بایکوت فیلمهای ارزشی و سالم توسط جریان روشنفکری نقد در ایران به واسطه نزدیکی تفکر صاحبان آن فیلمها به نظام و حکومت تا برخورد حذفی و ناعادلانه بخشی از مجریان سیاست های فرهنگی خرد دولت با برخی از فیلمها و فیلمسازان به دلیل لجبازیهای صنفی و حتی سیاسی.

دو سال پیش در جشنواره فجر ماجرای آخرین فیلم میرکریمی یک حبه قند ماجرای جالبی بود برای اینکه نشانمان دهد که چگونه می توان برخلاف سیاستهای کلان فرهنگی نظام یک فیلم را قربانی لجبازیهای بچه گانه کرد.

قبل از شروع جشنواره میرکریمی درباره داوران و سیاستهای فرهنگی جشنواره و وزارت ارشاد مصاحبه کرده بود و حرفهای تندی درباره آنها زده بود و این آغازی بود بر کلید خوردن بایکوت و نادیده گرفتن یک حبه قند.

فیلم میرکریمی فیلم فوق العاده باارزشی بود و نزدیکترین نمونه برجسته به آنچه رهبر انقلاب در دیدار با سینماگران آن نوع سینمای امیدبخش را کلید حل مشکلات کشور نامیده بود. فیلم کاملا در مقابل جریان مد روز سینمای ایران در این سالها چیزی که نامش را سیاه نمایی از ایران و زندگی ایران می گذارند ایستاده بود و در لابه لای 90 دقیقه روایت داستانش بارقه های پررنگی از امید و حیات با مولفه های ایرانی و اسلامی را نمایش می داد.

ماجراهای حاشیه ای جشنواره فجر دو سال پیش که برای میرکریمی به وجود آمد اساسا غیرقابل درک بود، اما به نظر می رسد میرکریمی هر حرفی هم زده باشد چنین بی اعتنایی لجبازانه ای با این اثر ارزشمند ملی چیزی جز بلاهت نمی توانست لقب بگیرد.

یک حبه قند عملا نادیده انگاشته شد با وجود ارزش های برجسته اش حتی در حاشیه ای ترین جوایز جشنواره هم نامزد نشد و اکران آن هم در نهایت سادگی و بی سر و صدایی انجام شد.

حالا این ماجرای جالبی است که گفته شد همین فیلم قرار است از سوی ایران به اسکار فرستاده شود؛ هرچند بعدا موضوع تحریم اسکار جدی و قطعی شد.

اما جدا از جنبه های فنی با کیفیت فیلم، مهمتر از آن "یک حبه قند" فیلم کاملا سالم و باارزشی است که همه آن چیزهایی که خیال می کنیم یک فیلم ایرانی باید داشته باشد در خودش جمع و جور کرده است. می شود به فیلم خرده گرفت که طولانی است یا در مواقعی از ریتم می افتد یا چیزهای دیگر اما فکر می کنم ارزش هایی که فیلم میرکریمی دارد انقدری هست که اصلا نشود به این چیزها فکر کرد. نقطه اوج کار میرکریمی نگاه واقعی و پر از جزئیاتی است که از آدمهای ایرانی داستانش میدهد.

برشی که یک حبه قند از زندگی 24 ساعته پرماجرای یک خانواده یزدی نشانمان می دهد آیینه واضح و مشخص از سنتها و عادات و رسوم و اعتقادات و رفتارهای آدم های ایرانی با عصاره خوش بینی و امید است و میرکریمی خیلی خوب توانسته است از همه عناصری که نیاز بوده است کمک بگیرد تا فیلمش را تبدیل به نمایشی پررنگ و جامع از جامعه ایرانی پرانگیزه و پر امید کند.

نمی توان تحسین خود را از میرکریمی دریغ کرد برای نمایش هوشمندانه شخصیت فرهاد اصلانی روحانی دل نازکی که چقدر باهوش است و حواسش به چه چیزهایی هست. تک تک شخصیتهای فیلم و داستانهای هر کدام از این آدم ها پر از نکته و جزئیات ارزشمند است برای ارائه نمونه والایی از زندگی به سبک ایرانی.

اگر سال پیش جدایی نادر از سیمین فرهنگ و خانواده ایرانی را اینچنین تهی از هر عنصر و نشانه ایرانی نمایش داده بود، میرکریمی کاملا در نقطه مقابل آن ایستاد. حیف که در داخل ایران فیلم دیده نشد.

  منبع : کافه سینما

   برچسب‌ها: نقد, سینما, فیلم سینمایی, یه حبه قند
   
+ ۱۳۹۱/۰۷/۱۶
سال پیش در چنین روزهایی شایعه ای در محافل سینمایی دهان به دهان نقل می شد؛ داستان گیتاریست گروه آرین که با حمایت یک سوپر استار، تجربه سینمایی خود را می خواست آغاز کند.


از تهیه کنندگانی می گفتند که از شرط گذاری سوپراستار معروف برای دادن نقش اول به گیتاریست جوان آرین عصبانی بودند و حتی قراردادشان را لغو کرده بودند اما سماجت آن سوپراستار جواب داد و آن گیتاریست جوان و خوش قیافه راهی سینما شد؛ اتفاقی که سینمای تجاری ایران هرگز از آن متضرر نشد.
در بهمن سال 81 تماشاگران اولین بار او را در فیلم شام آخر فریدون جیرانی دیدند. به گزارش ایسنا "کافه سینما" به نقل از روزنامه "هفت صبح" بر مقدمه مطلبی با عنوان "محمدرضا گلزار کجاست؟" افزوده است: در مقابل هانیه توسلی و کتایون ریاحی. نامش محمدرضا گلزار بود، با چهره ای معصوم که بلافاصله همراهی تماشاگر را به دست می آورد و بیانی متوسط...
او جای خالی سوپر استار مرد در سینمای تماشاگرپسند را به سرعت پر کرد؛ کاری که هیچ کس حتی بازیگران ماهرتر و قدرتری مثل فروتن، عرب نیا و رادان نتوانستند انجام دهند. در یک دهه ای که متعاقب شام آخر آمد، نام گلزار همواره مترادف استقبال تماشاگران و موفقیت فیلم در گیشه بود.

محمدرضا گلزار کجاست؟ + عکس

او یک تنه میلیاردها تومان سود برای سینمای ایران درآمد داشت و البته دستمزدهای نجومی خودش هم شهره آفاق شده بود؛ مثل (مبلغی) که برای یک هفته کار در دموکراسی در روز روشن گرفت یا دستمزد نجومی اش برای بازی در سریال ساخت ایران. مهندس و گیتاریست سابق، بچه محله اندیشه عباس آباد، در این یک دهه، جزیره اطمینان دریای متلاطم سینمای ما بود. جلوتر از مهناز افشار و امین حیایی و الناز شاکردوست. او به ندرت نقش آفرینی متمایزی انجام داد (به جز بوتیک).

به لحاظ هنری برخلاف رادان و فروتن و حامد بهداد و شهاب حسینی کوچکترین جاه طلبی سینمایی ای نداشت. مهناز افشار از یک همبازی مناسب گلزار تا سطح بهترین بازیگران زن سینمای ایران پیش رفت اما گلزار در همان دایره قدیم چرخ می زد. شاید تن آسا بود... شاید هم سینما دغدغه اصلی اش نبود... شاید هم این تله تهیه کننده ها بود تا گلزار آن شمایل مردم پسند معمول را رها نکند.

هرچه بود تماشاگران دوستش داشتند حتی به قیمت اینکه بسیاری او را نماد احیای سینمای فارسی می دانستند. اما شاید دوره او هم تمام شده باشد. پس از شکست پروژه سریال شبکه خانگی ساخت ایران، آخرین فیلم او "تو و من" با یک فروش حقیرانه آخرین نفس هایش را در سینماهای تهران می کشد. با فروش روزانه کمتر از کمدی جنگی ضد گلوله. با فروشی معادل یک دوازدهم کلاه قرمزی در هر روز؛ آن هم در فیلمی که سازندگانش در همه زمینه ها سنگ تمام گذاشته اند.

از میکس الناز شاکردوست و بهنوش بختیاری گرفته تا غمزه های گل درشت و کرشمه های پر آب و تاب و البته فامیل بازی درجه یک! دوران گلزار تمام شده است؟ پس از یک دهه؟ بازیگر 37 ساله سینمای ما در سنی که همه ستارگان بزرگ تازه قدرت نمایی اصلی شان شروع می شود به حاشیه سینما خواهد رفت؟ راستی گلزار الان کجاست؟

 

  منبع : سیمرغ


   برچسب‌ها: سینما, گلزار, محمدرضا گلزار, ماشین
   
+ ۱۳۹۱/۰۵/۲۵
نادیا دلدار گلچین بازیگر سینما و تلویزیون صبح امروز پس از چند روز کما در بیمارستان عرفان دارفانی را وداع گفت.

نسیم جعفری دختر این هنرمند در این باره گفت: متاسفانه ساعت 6 صبح امروز مادرم که در بخش ICU بیمارستان عرفان بستری بود دارفانی را وداع گفت.

مادرم در طول این سال ها رنج و سختی فراوانی را به خاطر بیماری اش متحمل شده بود و متاسفانه بعد از گذشت 9 روز که وی به کمای سنگین رفته بود او را برای همیشه از دست دادیم.

نادیا دلدار گلچین که سال هاست از بیماری کلیه رنج می برد به تازگی از بیمارستان مدرس به بیمارستان عرفان منتقل شده بود. وی از روز دوشنبه 16 مردادماه به دلیل ایست قلبی در کما به سر می برد. سید احمد میرعلایی رئیس بنیاد سینمایی فارابی تمام هزینه های این هنرمند را بر عهده گرفته بود.

نادیا دلدار گلچین متولد 1339 در تهران است و دیپلم موسیقی از هنرستان عالی موسیقی داشت. وی فعالیت بازیگری اش را از سال 1369 با فیلم "ابلیس" آغاز کرده و در فیلم هایی چون "روسری آبی"، "کمکم کن"، "مهر مادری"، "غریبانه"، "شیدا"، "دختری با کفش های کتانی"و... به ایفای نقش پرداخته است.

وی فرزند نادر گلچین خواننده و دختر عموی مرجانه گلچین بازیگر است.

  منبع : برترین ها

   برچسب‌ها: سینما, درگذشت, بازیگر, زن
   
+ ۱۳۹۱/۰۵/۲۵
بازیگران اصلی این فیلم ایرانی بوده و در طول فیلمبرداری به زبان فارسی صحبت می کنند. چند بازیگر هالیوودی نیز در کنار ایرانیان به نقش آفرینی می پردازند که البته در کسوت فرشته نجات زن مظلوم داستان ظاهر شده و نماد امید و آگاهی او به حساب می آیند.


از زمانی که ابرقدرت ها متوجه شده اند با توپ و تانک و نیروی انسانی، توان رقابت و مقابله با ایران اسلامی را ندارند، مدت زیادی نمی گذرد. از این رو چند وقتی است که به طور جدی، به جنگ نرم و برنامه ریزی بر روی افکار و باورهای مردم دنیا علیه کشورهای اسلامی روی آورده اند. نمونه های این امر نیز کم نیست. از فیلم های پرسپولیس، 300 و سنگسار ثریا گرفته تا بازی های رایانه ای نظیر شاهزاده ایرانی، بتل فیلد و...

نمونه آخر این جنگ های روانی، ساخت فیلمی با محوریت جایگاه زن در کشورهای اسلامی است که البته مثل همیشه با چاشنی تحریف و سیاه نمایی آماده نمایش می شود.

"دوشیزگی (virginity)" نام جدید ترین اثر هالیوودی و ضد ایرانی غرب است که مراحل فیلمبرداری آن آغاز شده و طبق اعلام رسانه های خارجی تا اوایل سال 2013 آماده نمایش خواهد شد. با درز برخی اخبار و اطلاعات از این پروژه دریافتیم که مضمون کلی این فیلم، روایت زنی ایرانی است که گاه و بی گاه مورد ظلم و غضب همسر و پدرش قرار می گیرد و از این رو به مرور زمان سرخورده و پریشان شده و بارها فکر خودکشی به سرش می زند. در طول داستان، این زن هر بار که چشمان شوهرش را دور می بیند دست به خطایی بزرگ و ناشایست زده و به نوعی با او و دیگر اعضای خانواده لج بازی می کند.

مهمترین نکته در ساخت چنین فیلمی، ترسیم چهره ای دیو سرشت از مردان ایرانی است که چیزی جز روابط جنسی، انحصار طلبی و خشونت بلد نیستند. در مقابل آن زنان ایرانی موجوداتی سرخورده، بی ارزش و بدون آزادی هستند که تحت هر شرایطی از جانب مردان مورد آزار، اذیت و سوء استفاده قرار می گیرند.

بازیگران اصلی این فیلم ایرانی بوده و در طول فیلمبرداری به زبان فارسی صحبت می کنند. چند بازیگر هالیوودی نیز در کنار ایرانیان به نقش آفرینی می پردازند که البته در کسوت فرشته نجات زن مظلوم داستان ظاهر شده و نماد امید و آگاهی او به حساب می آیند.

سعید خوزه، کارگردانی "دوشیزگی" را بر عهده دارد، مردی نه چندان نام آشنا که در کارنامه هنری اش چیزی جز چند کلیپ شوی تصویری و مستند بازیگران قبل از انقلاب به چشم نمی خورد. اما موضوع جالب توجه در این پروژه حضور کامران ملک مطیعی، فرزند ناصر ملک مطیعی از بازیگران سابق سینمای ایران است که مردم او را با نقش آقای دکتر در سری اول سریال زیر آسمان شهر به یاد دارند و در این پروژه نقش پدری بداخلاق و کوردل را بازی می کند.

آنچه مسلم است، هالیوود و دیگر غول های فیلمسازی دنیا، به این زودی ها قصد ندارند دست از سیاه نمایی و تحریف فرهنگ و تمدن ایرانیان بردارند. ای کاش سینماگران ایرانی به جای سرمایه گذاری در پروژه های پر خرجی چون "لاله" به فکر مقابله با این تیپ حرکت های رسانه های غربی باشند. این فیلم اولین نیست و قرار نیست آخرین مورد آن هم باشد.

  منبع : جوان امروز

   برچسب‌ها: اخبار, سینما, هنرپیشه, مرد
   
+ ۱۳۹۱/۰۵/۲۴
علی حاتمی را شاعر سینمای ایران می دانند.
با اینکه کارگردانی اش، حرف نداشت اما آنقدر در دیالوگ نویسی تبحر داشت که حالا از دیالوگ هایش به عنوان نمونه ای از ادبیات فارسی یاد میکنند.

حاتمی، خاطرات زیبایی برای ما به جا گذاشته، فیلم ها و سریال هایی دیدنی و مینیاتورگونه...
در سالروز تولدش، سری به دیالوگ هایش زده ایم تا کمی هم شعر خوب بخوانیم.

یک :سر شام گریه نکنید، غذا رو به مردم زهر نکنین. سماور بزرگ و استکان نعلبکی هم به قدر کفایت داریم. راه نیفتین دوره در و همسایه پی ظرف و ظروف.
آبروداری کنین بچه ها، نه با اسراف. سفره از صفای میزبان خرم می شه، نه از مرصع پلو. حرمت زنیت مادرتون رو حفظ کنین. محمد ابراهیم، گوشت رو خیلی ریز نکن مادر، اون وقت می گن خورشتشون فقط لپه داره و پیاز داغ ... (مادر- 1368)

دو :ما یه سر خاک و فاتحه باس بیایم ... که خب اونم میایم ... فاتحه اش رو هم می شه از همین راه دور پیشکی حواله کرد! ... (با دست محکم می زنه تو پیشونیش! شق!) فاتحه! (مادر- 1368)

سه :
ولایت زندان، ما را طلبید عاقبت این عشاق خانه. هنوز زنجیر در گوشت است، زنجیرک! موریانه گوشت! کی به استخوان می رسی آخر. زنجیرک! تسبیح عارفان، صدای پای من حالا شنیدنی ست، از این دست ساز، کوه کوچک! (هزاردستان -1358)

چهار :
آیین چراغ خاموشی نیست، قربانی خوف مرگ ندارد، مقدر است. بیهوده پروار شدی، کمتر چریده بودی بیشتر می ماندی، چه پاکیزه است کفنت، این پوستین سفید حنابسته، قربانی، عید قربان مبارک، دلم سخت گرفته، دریغ از یک گوش مطمئن، به تو اعتماد می کنم همصحبت.
چون مجلس، مجلس قربانی است و پایان سخن وقت ذبح تو، چه شبیه چشم های تو به چشم های دخترم، مهرالنساء، ذبح تو سخته برای من (حاجی واشنگتن - 1361)

پنج :
دلمون برات تنگ می شه، بهت عادت کرده بودیم. به اخم و تخمات، اولدرم بلدرمات، سگ صلحیات. ولی گور پدر دل ما ! دل تو شاد! (سوته دلان - 1356)

شش :
مقدر است امروز لباس نو بپوشم، اگر می توانی درد و غم را هم از تن من بشوی.
(سلطان صاحبقران - 1354)

هفت :
شاعر و تاجر که با هم فرق ندارن، تاجر ورشکسته شاعر میشه، شاعر پولدار می ره تاجر میشه. (حسن کچل – 1348)

هشت : کاش این دنیا هم مثل یک جعبه موسیقی بود، همه صداها آهنگ بود، همه حرف ها ترانه (دلشدگان – 1371)

نه :
چشم شیطون کر توپ توپم، این مال و منال مفتی همچین هلو برو تو گلو گیر نیومد، حاصل یه عمر جوب گردیه، آقامون ظروف چی بود خودمون شدیم جوب چی، آقا مجید ظروف چی، جوب چی، میخه زنگ زده، زنجیر زنگ زده، تارزانه زنگ زده، ساعته زنگ زده، حواستو جمع کن ساعت زنگ زده دیگه زنگ نمی زنه چون زنگاشو زده!!! (سوته دلان – 1356)

ده :
برای آمدن به چشم نقاش، باید در چشم انداز بود. (کمال الملک – 1363)

یازده :
ضیافت مرگ، عطر و طعمش دعاست. روغن خوبم تو خونه داریم، زعفرونم هست، اما چربی و شیرینی ملاک نیست، این حرمتیه که زنده ها به مرده هاشون می ذارن (مادر – 1368)

دوازده :داداش حبیب، من و تو از یه خمیریم، منتها تنورمون الاحده است. تنور تو عقدی بود، تنور من صیغه ای تیغه ای! کله تو شد عینهو نون تافتون، گرد ... کله من عین نون سنگک ... هه هه حالا شکر که بربری نشدیم! (سوته دلان – 1356)

و ...

داوود رشیدی: علی حاتمی نابغه بود

داوود رشیدی که در سریال ماندگار مرحوم علی حاتمی یعنی مجموعه هزاردستان نقش شیش انگشتی را ایفا کرده بود، سالروزتولد مرحوم علی حاتمی را به خاطر داشت و با وجود خستگی فراوان که ناشی از سفر طولانی اش بود به صورت اختصاصی پیامی را به مناسبت تولد این کارگردان داد که در زیر می خوانید:

«علی حاتمی یک ویژگی داشت که هر کسی آن را ندارد و آن هم پشتکاری بود که این کارگردان داشت. او دنبال همه کارها را می گرفت و محال بود که آن را نیمه کاره رها کند. او با همه ناملایمتی ها که با او در آن سال ها می شد، سریال عظیم هزاردستان را ساخت. سریالی که در زمان ساختش چندین بار مدیران سیما عوض شدند. یعنی اینقدر عظیم بود!

علی حاتمی هر بار مجبور بود که فیلمنامه اش را تمام و کمال برای هر کدام از این مدیران توضیح دهد و این همان پشتکاری است که به آن اشاره کردم. بعد از آن دیگر سریالی به وزن و افتخار هزاردستان در تلویزیون ندیدیم و نخواهیم دید.
ویژگی دیگر او نبوغ تمام نشدنی اش بود. او کارگردان نابغه ای بود. یادش گرامی و روحش شاد و تولدش هم مبارک».

  منبع : ویستا

   برچسب‌ها: سینما, هنر, فیلم, دیالوگ
   
+ ۱۳۹۱/۰۵/۲۰
فرج ا... سلحشور را این روزها دیگر همه می شناسند؛ هم به دلیل ساخت فیلم های سینمایی و مجموعه های تلویزیونی تاریخی مذهبی که مهم ترین آن «یوسف پیامبر» بود و هم به لطف برخی اظهارنظرهای عجیبش درباره سینمای ایران.


حضور سلحشور در حرم مطهر امام رضا(ع) فرصتی بود تا چند دقیقه ای را با او هم کلام شویم و درباره موضوعاتی هم چون جای خالی فرهنگ رضوی در سینمای ایران و دلیل توجه نکردن سینماگران به تولید فیلم و سریال درباره امام رضا(ع) گفت وگو کنیم.

البته این گفت و گوی ما نیز از اظهارنظرهای سلحشور درباره سینمای ایران و ماهیت آن بی نصیب نماند! ضمن این که این کارگردان سینما و تلویزیون ایران در صحبت هایش خبری را هم اعلام می کند: «تولید مجموعه داستان های معجزات امام رضا(ع) به زودی آغاز می شود

به هر روی سلحشور در این گفت و گو مهم ترین عامل خالی بودن جای فرهنگ رضوی در سینمای ایران را ماهیت غیراسلامی سینما می داند و با تاکید خاصی می گوید: «سینمای ما با امام رضا(ع) و معنویت دشمنی دارد.»

سینمای ایران، الحادی است!

در ابتدای این گفت وگو از فرج ا... سلحشور سوال می کنم که چرا سینماگران کمتر به تولید فیلم و یا مجموعه های تلویزیونی متناسب با فرهنگ رضوی می پردازند؟ او در پاسخ به این سوال با اظهاراتی تند به استقبال سینمای ایران می رود: «مشکل این جاست که ماهیت سینمای دنیا و از جمله سینمای ما اسلامی نیست؛ ما جزئی از سینمای دنیا هستیم و به نظر من سینمای ایران، سینمای الحاد است پس چه طور انتظار دارید به معنویت و آقا امام رضا(ع) بپردازد؟»

از او می پرسم که اگر سینمای ایران طوری است که او می گوید آیا نباید معنویت را وارد آن کرد؟ سلحشور می گوید: چه کسی باید معنویت را وارد سینمای ایران کند؟ سینماگران؟ آیا شما مبارزه با قاچاق را به یک قاچاقچی واگذار می کنی که انتظار داری سینماگران معنویت را وارد سینمای ایران کنند؟

سینمای ایران دشمن امام رضا (ع) و معنویت است

این کارگردان سینما و تلویزیون در ادامه به فعالیت هایی که در زمینه تولید فیلم هایی با مضمون مذهبی انجام داده است اشاره می کند و یادآور می شود: تا جایی که در توان داشتیم در این زمینه تلاش کرده ایم و حتی در بحث معارف رضوی نیز مذاکراتی داشتیم و یک سری فعالیت ها درباره موضوع امام رضا(ع) و معجزات و اتفاقاتی که برای زائران این حضرت رخ داده انجام داده ایم که به زودی تولید آن آغاز می شود. اما یک نفر نمی تواند از پس همه کارها برآید بلکه باید مجموعه سینمایی ما اصلاح شود.

سلحشور مدعی است که «سینما در تضاد با معارف رضوی است» و «سینمای ایران دشمن امام رضا (ع) و معنویت است»: «سینمای ما امام رضا(ع) را قبول ندارد؛ امام رضا(ع) نماینده معنویت است در حالی که سینما نماینده مادیات، نفسانیات و مظاهر دنیایی است بنابراین قرار دادن این دو کنار هم جور در نمی آید.»

کارگردان مجموعه تلویزیونی «یوسف پیامبر» سپس تاکید می کند که اگر سینماگر با این تفکر موجود به سراغ تولید فیلم هایی متناسب با معارف رضوی برود بی شک به دید برخی ها از قانون سینما تخلف کرده است!

اول باید مبانی سینما را اسلامی کنیم

از سلحشور می پرسم که بر اساس اظهارنظرهای شما آیا راهی برای پرداختن به معارف رضوی در سینمای ایران وجود ندارد؟ که پاسخ می دهد: اول باید مبانی سینما درست شود آن هم طبق اصول اسلامی مثل بانکداری اسلامی و یا دانشگاه اسلامی؛ در این صورت سینماگر اسلامی تربیت خواهد شد و در خدمت آقا امام رضا(ع) و ساخت فیلم های ولایی نیز قرار خواهد گرفت.

سلحشور در پایان این گفت و گو جمله ای را برای چندمین بار تکرار و بر آن تاکید می کند: «ابتدا باید سعی کنیم که مبانی سینمای ما اسلامی شود آن وقت انتظار داشته باشیم که معارف رضوی در این سینما حضور داشته باشد.»

  منبع : برترینها


   برچسب‌ها: عکس, حبیب الله سلحشور, انتقاد, تند
   

درباره وبلاگ

کافه فان / Cafefun.ir
سایت اطلاعات عمومی و دانستنی ها

موضوعات

تبليغات

.:: This Template By : web93.ir ::.

برچسب ها: اطلاعات عمومی ، آموزش ، موفقیت ، ازدواج ، دانستنی ، گیاهان دارویی ، تعبیر خواب ، خانه داری ، سخن بزرگان ، دانلود ، بازیگران ، روانشناسی ، فال ، اس ام اس جدید ، دکتر شریعتی ، شاعران ، آموزش یوگا ، کودکان ، تکنولوژی و فن آوری ، دانلود ، تحقیق ، مقاله ، پایان نامه ، احادیث ، شعر ، رمان ، عکس ، قرآن ، ادعیه ، دکوراسیون ، سرگرمی ، اعتیاد ، کامپیوتر ، ترفند ، ورزش ، کد آهنگ ، مقالات مهندسی ، طنز ، دانلود کتاب ، پزشکی ، سلامت ، برنامه اندروید ، زنان ، آشپزی ، تاریخ ، داستان کوتاه ، مدل لباس ، مدل مانتو ، مدل آرایش