اطلاعات عمومی

حاتمی، خاطرات زیبایی برای ما به جا گذاشته، فیلم ها و سریال هایی دیدنی و مینیاتورگونه...
در سالروز تولدش، سری به دیالوگ هایش زده ایم تا کمی هم شعر خوب بخوانیم.

یک :سر شام گریه نکنید، غذا رو به مردم زهر نکنین. سماور بزرگ و استکان نعلبکی هم به قدر کفایت داریم. راه نیفتین دوره در و همسایه پی ظرف و ظروف.
آبروداری کنین بچه ها، نه با اسراف. سفره از صفای میزبان خرم می شه، نه از مرصع پلو. حرمت زنیت مادرتون رو حفظ کنین. محمد ابراهیم، گوشت رو خیلی ریز نکن مادر، اون وقت می گن خورشتشون فقط لپه داره و پیاز داغ ... (مادر- 1368)

دو :ما یه سر خاک و فاتحه باس بیایم ... که خب اونم میایم ... فاتحه اش رو هم می شه از همین راه دور پیشکی حواله کرد! ... (با دست محکم می زنه تو پیشونیش! شق!) فاتحه! (مادر- 1368)

سه :
ولایت زندان، ما را طلبید عاقبت این عشاق خانه. هنوز زنجیر در گوشت است، زنجیرک! موریانه گوشت! کی به استخوان می رسی آخر. زنجیرک! تسبیح عارفان، صدای پای من حالا شنیدنی ست، از این دست ساز، کوه کوچک! (هزاردستان -1358)

چهار :
آیین چراغ خاموشی نیست، قربانی خوف مرگ ندارد، مقدر است. بیهوده پروار شدی، کمتر چریده بودی بیشتر می ماندی، چه پاکیزه است کفنت، این پوستین سفید حنابسته، قربانی، عید قربان مبارک، دلم سخت گرفته، دریغ از یک گوش مطمئن، به تو اعتماد می کنم همصحبت.
چون مجلس، مجلس قربانی است و پایان سخن وقت ذبح تو، چه شبیه چشم های تو به چشم های دخترم، مهرالنساء، ذبح تو سخته برای من (حاجی واشنگتن - 1361)

پنج :
دلمون برات تنگ می شه، بهت عادت کرده بودیم. به اخم و تخمات، اولدرم بلدرمات، سگ صلحیات. ولی گور پدر دل ما ! دل تو شاد! (سوته دلان - 1356)

شش :
مقدر است امروز لباس نو بپوشم، اگر می توانی درد و غم را هم از تن من بشوی.
(سلطان صاحبقران - 1354)

هفت :
شاعر و تاجر که با هم فرق ندارن، تاجر ورشکسته شاعر میشه، شاعر پولدار می ره تاجر میشه. (حسن کچل – 1348)

هشت : کاش این دنیا هم مثل یک جعبه موسیقی بود، همه صداها آهنگ بود، همه حرف ها ترانه (دلشدگان – 1371)

نه :
چشم شیطون کر توپ توپم، این مال و منال مفتی همچین هلو برو تو گلو گیر نیومد، حاصل یه عمر جوب گردیه، آقامون ظروف چی بود خودمون شدیم جوب چی، آقا مجید ظروف چی، جوب چی، میخه زنگ زده، زنجیر زنگ زده، تارزانه زنگ زده، ساعته زنگ زده، حواستو جمع کن ساعت زنگ زده دیگه زنگ نمی زنه چون زنگاشو زده!!! (سوته دلان – 1356)

ده :
برای آمدن به چشم نقاش، باید در چشم انداز بود. (کمال الملک – 1363)

یازده :
ضیافت مرگ، عطر و طعمش دعاست. روغن خوبم تو خونه داریم، زعفرونم هست، اما چربی و شیرینی ملاک نیست، این حرمتیه که زنده ها به مرده هاشون می ذارن (مادر – 1368)

دوازده :داداش حبیب، من و تو از یه خمیریم، منتها تنورمون الاحده است. تنور تو عقدی بود، تنور من صیغه ای تیغه ای! کله تو شد عینهو نون تافتون، گرد ... کله من عین نون سنگک ... هه هه حالا شکر که بربری نشدیم! (سوته دلان – 1356)

و ...

داوود رشیدی: علی حاتمی نابغه بود

داوود رشیدی که در سریال ماندگار مرحوم علی حاتمی یعنی مجموعه هزاردستان نقش شیش انگشتی را ایفا کرده بود، سالروزتولد مرحوم علی حاتمی را به خاطر داشت و با وجود خستگی فراوان که ناشی از سفر طولانی اش بود به صورت اختصاصی پیامی را به مناسبت تولد این کارگردان داد که در زیر می خوانید:

«علی حاتمی یک ویژگی داشت که هر کسی آن را ندارد و آن هم پشتکاری بود که این کارگردان داشت. او دنبال همه کارها را می گرفت و محال بود که آن را نیمه کاره رها کند. او با همه ناملایمتی ها که با او در آن سال ها می شد، سریال عظیم هزاردستان را ساخت. سریالی که در زمان ساختش چندین بار مدیران سیما عوض شدند. یعنی اینقدر عظیم بود!

علی حاتمی هر بار مجبور بود که فیلمنامه اش را تمام و کمال برای هر کدام از این مدیران توضیح دهد و این همان پشتکاری است که به آن اشاره کردم. بعد از آن دیگر سریالی به وزن و افتخار هزاردستان در تلویزیون ندیدیم و نخواهیم دید.
ویژگی دیگر او نبوغ تمام نشدنی اش بود. او کارگردان نابغه ای بود. یادش گرامی و روحش شاد و تولدش هم مبارک».

در ادامه مطلب ببینید...

در کلاس‌های درس طراحی فیگور دانشگاه‌های هنر علاوه بر اجبار دانشجویان دختر به طراحی از اندام پسران، دانشجویان پسر نیز مجبور به طراحی از اندام دختران دانشجوی هنر همکلاسی خود هستند.

به گزارش سه نسل به نقل از خبر دانشجو، به گفته دانشجویان رشته های هنری در دانشگاه های هنر، کلاس های طراحی فیگور در دانشگاه های هنر به این صورت است که یکی از دانشجویان در وسط کلاس با ژستی مخصوص می نشیند و دیگر دانشجویان کلاس اعم از دختر و پسر! در اطراف او به صورت حلقه ای نشسته و برای کشیدن ژست باید با دقت به او نگاه کنند؛ این نگاه دقیق باعث می شود تا حالات بدن و اعضای ژست کامل کشیده شود.

استاد درس از دانشجوی مدل می خواهد تا حالات بدن خود را طوری تنظیم کند که همه دانشجویان بتوانند اندام های او را ببینند.

دانشجویان طراح نیز باید به دقت به اعضا و ژست مدل خیره شوند تا بتوانند طرحی که مورد نظر استاد است را پیاده کنند.
 
این در حالی است که اگر دانشجوی دختر چادری بخواهد با چادر خود مدل شود، استاد دانشجو را مجاب می کند که امکان خلاقیت از دانشجویان طراح گرفته می شود و دانشجو باید چادر خود را بردارد، بنابراين دانشجوی چادری مورد تمسخر دیگر دانشجویان نیز قرار می گیرد.
 
برخی از دانشجویان که شئونات دانشجویی را رعایت نمی کنند و با پوششی نامناسب در کلاس های درس حاضر می شوند، بارها و بارها از سمت اساتید به عنوان مدل انتخاب شده و بقیه دانشجویان باید آنها را طراحی کنند.
 
در این کلاس ها به دلیل اینکه فیگورها باید متفاوت باشند، همه دانشجویان در طی این کلاس باید به عنوان مدل انتخاب شده و به اجبار حالات نامناسبی را بگیرند تا دیگر دانشجویان اعم از دختر و پسر بتوانند حالت های بدن او را طراحی کنند.
 
در این کلاس علاوه بر اجبار دانشجویان دختر به طراحی از اندام پسران، دانشجویان پسر نیز مجبور به طراحی از اندام دختران دانشجوی هنر همکلاسی خود هستند.
 
موضوع جالب تر آنکه استاد دانشجويان را ترغیب می کند تا در هنگام طراحی به موسیقی نیز گوش دهند، بنابراين برخی از دانشجویان از آهنگ غیر مجاز و خارجی در کلاس استفاده می کنند و با مخالفت استاد نیز مواجه نمی شوند.
 
این روش های تدریس در حالی است که دین مبین اسلام نگاه مستقیم به نامحرم و گوش دادن به این گونه موسیقی ها را ناپسند شمرده است و با توجه به تأکیدات مقام معظم رهبری مبنی بر اسلامی کردن دانشگاه ها، در دانشگاه های کشور هنوز شاهد بروز اینگونه رفتارهای غیر اسلامی هستیم.
 
با توجه به اهمیت هنر در دین مبین اسلام و جایگاه هنر اسلامی در اسلام؛ منوجه مي شويم كه اسلام مخالف هنر نیست، بلكه مخالف سو استفاده از هنر و هر موهبت الهی دیگر می باشد.
 
خدا زیباست و زیبایی ها را دوست دارد؛ اما زیبایی های آفرینش باید توسط افرادی كه نگاه زیبا به آفرینش و هستی دارند، به تصویر کشيده شود و با سلیقه های آلوده به هوای نفس و شهوات انسانی آمیخته نشود.
 
اسلام مخالف این است که در لوای تدریس هنر، موازین شرعی و اخلاقی توسط اساتید كشور اسلامی در دانشگاه هایی که نام اسلام را یدک می کشند، زیر پا گذاشته شده و جوانان فرهیخته کشور را به اسم هنر، مجبور به گناه کنند.