هوا سرد است و برف آهسته بارد
ز ابري ساكت و خاكستري رنگ
زمين را بارش مثقال ، مثقال
فرستد پوشش فرسنگ ، فرسنگ
سرود كلبه ي بي روزن شب
سرود برف و باران است امشب
ولي از زوزه هاي باد پيداست
كه شب مهمان طوفان است امشب
دوان بر پرده هاي برفها ، باد
روان بر بالهاي باد ، باران
درون كلبه ي بي روزن شب
شب طوفاني سرد زمستان
آواز سگها
زمين سرد است و برف آلوده و تر
هوا تاريك و طوفان خشمناك است
كشد - مانند گرگان - باد ، زوزه
ولي ما نيكبختان را چه باك است ؟
كنار مطبخ ارباب ، آنجا
بر آن خاك اره هاي نرم خفتن
چه لذت بخش و مطبوع است ، و آنگاه
عزيزم گفتم و جانم شنفتن
وز آن ته مانده هاي سفره خوردن
و گر آن هم نباشد استخواني
چه عمر راحتي دنياي خوبي
چه ارباب عزيز و مهرباني
ولي شلاق ! اين ديگر بلايي ست
بلي ، اما تحمل كرد بايد
درست است اينكه الحق دردناك است
ولي ارباب آخر رحمش آيد
گذارد چون فروكش كرد خشمش
كه سر بر كفش و بر پايش گذاريم
شمارد زخمهامان را و ما اين
محبت را غنيمت مي شماريم
خروشد باد و بارد همچنان برف
ز سقف كلبه ي بي روزن شب
شب طوفاني سرد زمستان
زمستان سياه مرگ مركب
آواز گرگها
زمين سرد است و برف آلوده و تر
هوا تاريك و طوفان خشمگين است
كشد - مانند سگها - باد ، زوزه
زمين و آسمان با ما به كين است
شب و كولاك رعب انگيز و وحشي
شب و صحراي وحشتناك و سرما
بلاي نيستي ، سرماي پر سوز
حكومت مي كند بر دشت و بر ما
نه ما را گوشه ي گرم كنامي
شكاف كوهساري سر پناهي
نه حتي جنگلي كوچك ، كه بتوان
در آن آسود بي تشويش گاهي
دو دشمن در كمين ماست ، دايم
دو دشمن مي دهد ما را شكنجه
برون : سرما درون : اين آتش جوع
كه بر اركان ما افكنده پنجه
دو ... اينك ... سومين دشمن ... كه ناگاه
برون جست از كمين و حمله ور گشت
سلاح آتشين ... بي رحم ... بي رحم
نه پاي رفتن و ني جاي برگشت
بنوش اي برف ! گلگون شو ، برافروز
كه اين خون ، خون ما بي خانمانهاست
كه اين خون ، خون گرگان گرسنه ست
كه اين خون ، خون فرزندان صحراست
درين سرما ، گرسنه ، زخم خورده ،
دويم آسيمه سر بر برف چون باد
وليكن عزت آزادگي را
نگهبانيم ، آزاديم ، آزاد
مهدی اخوان ثالث
حضرت رضا(علیه السلام) در روایت دیگری، در پاسخ اباصلت هروی که از ایشان پرسید: «نشانههای قائم شما هنگام ظهور چیست؟» میفرماید: نشانهاش این است که در سنّ پیری است، ولی منظرش جوان است، به گونهای که بیننده میپندارد چهل ساله یا کمتر از آن است. نشانه دیگرش آن است که به گذشت شب و روز پیر نشود تا آنکه اَجَلش فرا رسد.
نویسنده ارجمند کتاب مکیال المکارم، در بخش چهارم کتاب خود، جمال و زیبایی حضرت مهدی(روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه) را یکی از ویژگیهای آن حضرت میشمرد و مینویسد:
بدان که مولای ما حضرت صاحبالزمان(روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه)، زیباترین و خوش صورتترین مردم است؛ زیرا شبیهترین مردم به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) است.1
از بررسی روایات و مطالعه حکایتهای نیکبختانی که توفیق زیارت آن امام را یافتهاند، برمیآید که قامت و رخسار نازنین امام عصر(روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه) در کمال زیبایی و اعتدال بوده و سیمای مبارکش، دلربا و خیرهکننده است.
همین قامت رعنا و رخسار دلربا موجب شده است هزاران عاشق دلسوخته در آغاز هر صبح با زاری و التماس از خدای خود چنین بخواهند:
خداوندا! آن چهره زیبا و جمال دلآرا را به من بنمای و چشمان مرا با یک نظر به او روشنایی بخش.2
از آنجا که آشنایی بیشتر با صفات و خصال یوسف زهرا، حضرت مهدی(روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه) راهی برای شناخت مدعیان دروغین به شمار میآید و افزون بر این میتواند موجب انس و ارتباط شیعیان با آن عزیز غایب از نظر باشد، با بهرهگیری از کلمات معصومان(علیهم السلام) و حکایتهای نقل شده از تشرّف یافتگان، به بررسی این موضوع میپردازیم. باشد تا به مصداق «وصف العیش نصف العیش»، ما هم از آن جمال دلآرا بهرهمند شویم.
روایات فراوانی در توصیف جمال دلآرای آخرین حجت خدا، حضرت مهدی(روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه) وارد شده است که در مجموع آنها را به دو بخش میتوان تقسیم کرد:
الف) روایاتی که به توصیف کلی سیرت و صورت آن حضرت، بسنده و از ایشان به عنوان شبیهترین مردم به رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) یاد کردهاند که از آن جمله به روایات زیر میتوان اشاره کرد:
1. از «جابر بن عبدالله انصاری» نقل شده است که پیامبر گرامی اسلام فرمود:
مهدی از فرزندان من است. اسم او، اسم من و کنیه او، کنیه من است. او از نظر خَلق و خُلق، شبیهترین مردم به من است.3
2. «احمد بن اسحاق بن سعد قمی» میگوید: از امام حسن عسکری(علیه السلام) شنیدم که میفرمود:
سپاس از آن خدایی است که مرا از دنیا نبرد تا آنکه جانشین مرا به من نشان داد. او از نظر آفرینش و اخلاق، شبیهترین مردم به رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) است.4
با توجه به این روایات، همه خصال و صفاتی را که در قرآن و روایات به پیامبر گرامی اسلام نسبت داده شده است، به وجود مقدس امام مهدی(روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه) نیز میتوان نسبت داد. روایاتی که به توصیف ویژگیهای ظاهری پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) پرداختهاند، فراوانند. در اینجا به یکی از آنها اشاره میکنیم. در روایتی که از امام محمد باقر(علیه السلام) نقل شده، ویژگیهای ظاهری پیامبر خاتم چنین توصیف شده است:
رخسار پیامبر خدا، سپید آمیخته به سرخی و چشمانش سیاه و درشت و ابروانش به هم پیوسته و کف دست و پایش پر گوشت و درشت بود؛ بدان سان که گویی طلا بر انگشتانش ریخته باشد. استخوان دو شانهاش بزرگ بود. چون به کسی روی میکرد، به خاطر مهربانی شدیدی که داشت، با همه بدن به جانب او توجه میکرد. یک رشته موی از گودی گلو تا نافش روییده بود، انگار که میانه صفحه نقره خالص، خطی کشیده شده باشد. گردن و شانههایش مانند گلابپاش سیمین بود. بینی کشیدهای داشت که هنگام آشامیدن آب نزدیک بود به آب برسد. هنگام راه رفتن محکم قدم برمیداشت که گویا به سرازیری فرود میآید. باری، نه قبل و نه پس از پیامبر خدا کسی مثل او دیده نشده است.5
ب) روایاتی که خصال و سیمای امام مهدی(روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه) را به تفصیل بیان کرده و ویژگیهای آن حضرت را یک به یک برشمردهاند. برخی از روایاتی که در این زمینه وارد شده، به شرح زیر است:
1. پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم)، امام مهدی(روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه) را شبیه خود معرفی کرده، در توصیف او میفرماید:
پدر و مادرم به فدای او که هم نام من، شبیه من و شبیه موسی، زاده عمران است. بر [بدن] او نوارهایی [جامههایی] از نور است که از شعاع قدس است.6
2. آن حضرت در روایت دیگری در توصیف چهره فرزندش، امام مهدی(روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه) میفرماید:
مهدی از فرزندان من است. چهرة او مانند چهره ماه درخشنده است.7
3.
پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله وسلم) در روایتی پیشانی و بینی امام
مهدی(روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه) را اینگونه توصیف
میکند:
مهدی از من است، پیشانی گشاده و بینی کشیده دارد.8
4.
در روایت دیگری از پیامبر خاتم(ص) نقل شده، رنگ چهره و اندام امام
مهدی(روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه) چنین توصیف شده است:
مهدی
مردی از فرزندان من است. رنگ [چهره] او رنگ عربی9 و اندام او اندام
اسرائیلی10 است. بر گونة راست او خالی است که همانند ستاره درخشان است.11
5.
با توجه به همه ویژگیهای یادشده است که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و
آله وسلم) در وصف امام مهدی(روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه)
میفرماید:
مهدی، طاووس اهل بهشت است.12
6. امام باقر(علیه السلام) از پدرش و جدش روایت میکند که روزی امام علی(علیه السلام) در حالی که بالای منبر بود، فرمود:
از
فرزندان من در آخرالزمان، مردی ظهور میکند که رنگ [صورتش] سفید متمایل به
سرخی و سینهاش فراخ و رانهایش ستبر و شانههایش قوی است و در پشتش دو
خال است، یکی، به رنگ پوستش و دیگری، مشابه خال پیامبر اکرم(صلی الله علیه
و آله وسلم).13
7. امام رضا(علیه السلام) نیز در بیان صفات و ویژگیهای امام عصر(روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه) میفرماید:
قائم
کسی است که در سن پیرمردان و با چهرة جوانان قیام کند و نیرومند باشد تا
بدانجا که اگر دستش را به سوی بزرگترین درخت روی زمین دراز کند، آن را از
جای برکند و اگر بین کوهها فریاد برآورد، صخرههای آن فروپاشد.14
8. حضرت رضا(علیه السلام) در روایت دیگری، در پاسخ اباصلت هروی که از ایشان پرسید: «نشانههای قائم شما هنگام ظهور چیست؟» میفرماید:
نشانهاش
این است که در سنّ پیری است، ولی منظرش جوان است، به گونهای که بیننده
میپندارد چهل ساله یا کمتر از آن است. نشانه دیگرش آن است که به گذشت شب و
روز پیر نشود تا آنکه اَجَلش فرا رسد.15
9. «علی بن ابراهیم بن مهزیار اهوازی» که بیست مرتبه به شوق دیدار مولایش ـ امام مهدی(روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه) ـ به حج مشرف شد و سرانجام به آرزوی خود دست یافت، در گزارش دیدار خود، آن حضرت را این گونه توصیف میکند.
او میانه بالابود، نه بسیار بلند قد و نه بسیار کوتاه قد. صورتی گرد، سینهای فراخ، پیشانی سفید و ابروانی به هم پیوسته داشت. بر گونه راست او خالی بود؛ چون دانه مشک که بر قطعه عنبر ساییده باشد.16
10. «ابراهیم بن مهزیار» نیز که به شرف ملاقات امام مهدی(روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه) رسیده است، در بیان خصال آن امام میگوید:
او
جوانی نورس و نورانی و سپید پیشانی بود با ابروانی گشاده و گونهها و بینی
کشیده و قامتی بلند و نیکو چون شاخه سرو. گویا پیشانیاش ستارهای درخشان
بود و برگونه راستش، خالی بود که مانند مشک و عنبر بر صفحهای نقرهای
میدرخشید. بر سرش، گیسوانی پرپشت و سیاه و افشان بود که روی گوشش را
پوشانده بود. سیمایی داشت که هیچ چشمی برازندهتر و زیباتر و با طمأنینهتر
و باحیاتر از آن ندیده است.17
پینوشتها:
1. حائری قزوینی، مکیال المکارم، ج 1، ص 132.
2. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 99، ص 111، (قسمتی از دعای عهد).
3. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ترجمه: منصور پهلوان، ج 1، باب 25، صص 534 و 535، ح 1.
4. همان، ج 2، باب 38، ص 118، ح 7.
5. کلینی، الکافی، ج1، ص 443.
6. علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج 36، ص 337-338، ح 200.
7. همان، ج 51، ص 91.
8. همان، ص 90.
9.
رنگ عربی، گندمگون یا سفید است. در برخی روایات وارد شده است که رنگ چهره
امام مهدی همانند رنگ چهره پیامبر اکرم(ص)؛ یعنی سپید آمیخته به سرخی است.
10. اندام اسرائیلی، اندام فرزندان یعقوب(علیه السلام) است که به داشتن قد بلند و اندام رشید مشهور بودند.
11. همان، ص 95.
12.علامه مجلسی، همان، ج 51، ص 91.
13.شیخ صدوق، همان، ج2، باب 57 ، ص 560 ، ح 17.
14. همان، ج 2، باب 35، ص 69 ، ح 8 .
15. همان، باب 57 ، ص 558 ، ح 12.
16. علامه مجلسی، همان، ج 52، .
17.شیخ صدوق، همان، ج 2، باب 43، صص 180 و 181
|
عَن اَبِیجَعفَر عَن رَسولِ الله صَلیاللهُ عَلیهِ وَ الهِ قَالَ: مَا بَنی بِناء فِی الاِسلامِ اَحَبَّ اِلیاللهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ التََّزوِیج؛ بنائی محبوبتر از ازدواج در نزد خدا بینانگذاری نشده است. 25 عَن اَبِی عَبدِاللهِ عَلیهِ السَلام قَالَ رَسولُ الله صَلَیاللهُ عَلَیهِ وَ اله: مَن تَزَوّجَ اَحرَزَ نِصفَ دِینِهِ فَلیَتّقِ اللهَ فِی النِصفِ الاخَرِ؛ هر کس ازدواج کند نصف دین خود را بیمه کرده، و باید با خویشتنداری نصف دیگر را نگه دارد. 26 عَن اَبِی عَبدِ الله عَلیهِ السَلام قَالَ اَمیرُالمُؤمِنِین عَلَیهِ السَلام: تَزَوّجُوا فَاِنَّ رَسولَ اللهِ صَلَیاللهُ عَلَیهِ وَ الهِ قَالَ مَن اَحَبَّ اَنْ یَتبِّعَ سُنّتِی فَاِنَّ مِن سُنتّی التَزویجَ؛ ازدواج کنید زیرا پیامبر فرمود: هر که دوست دارد از روش من پیروی کند؛ باید بداند ازدواج روش من است. 27 عَن اَبِی عَبدِ الله عَلَیهِ السَلام قَال النَبِی صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه: رَکعَتان یُصَلَّیهَا مُتَزَوِّجٌ اَفضَلُ مِن رَجُلٍ عَزَبٍ یَقومُ لَیلَهُ وَ یَصُومُ نَهارَهُ؛ دو رکعت نماز کسی که ازدواج کرده برتر است از روزهداری و شب زندهداری کسی که ازدواج نکرده است. 28 عَن اَبِیعَبدِ الله عَلَیهِ السَلام قَالَ رَسولُ اللهِ صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ الِه: رَذّالُ مَوتَاکُم العُزّابُ، پستترین مردگان شما عزبها هستند. 29 عَن مُحمَّدِ بنِ مُسلِم اَنّ اَبَا عَبدِ اللهِ عَلَیهِ السَلام قَالَ اَنَّ رَسُولَ اللهِ صَلَی اللهُ عَلَیهِ وََ الِه قاَلَ: تَزَوَّجُوا فَاِنّی مُکاثِرٌ بِکُمُ الاُمَمَ غَداً یَومَ القِیَامَةِ حَتَّی اَنّ السِقْطَ لَیَجِئی محبنطاء عَلی بَابِ الجَنَّةِ فَیُقالُ لَهُ اُدخُل فَیَقُولُ لا حَتَّی یَدخُلَ اَبَوایَ الجنَّةَ قَبلِی، ازدواج کنید که من در فردای رستاخیر زیادی آمار شما را در میان امتّها خواستارم حتی آن جنین نارس سقط شده خشمگین میآید و بر در بهشت میایستد. به او گفته میشود: وارد شو. پاسخ میدهد: وارد نمیشوم تا پدر و مادرم جلوتر از من وارد شوند. 30 میرزای نوری مینویسد: چگونه ترک خواهند فرمود چنین سنّت عظیمه جدّ بزرگوار خود را با آن همه ترغیب و تحریص در فعل و انجام آن، و تهدید و تخویف که در ترک آن وارد شده است. سزاوارترین امّت در اخذ سنّت پیامبر صلی الله علیه واله امام هر عصر است و تاکنون کسی ترک آن را از خصایص آن جناب (امام زمان) نشمرده است. 31 مرحوم نهاوندی میگوید: بالجمله بعد از اعتقاد به زندگی و غبیت آن بزرگوار و استحباب تَناکُح و تناسل و منع ار رهبانیت و عُزوبَت؛ لابد آن حضرت را عیال و اولاد میباشد، و کثرت آن به سبب طول عمر چنانکه عادت اقتضاء میکند، باعث اختیار بلدی خاصّ است که خالی از غیر خواصّ باشد، تا ذکر آن حضرت چنانکه مقتضای حکمت غیبت است مستور بماند، و اولاد او هم به آسودگی خاطر زندگی کنند. پس گول این شبهات، مخور و انکار وجود بلاد آن بزرگوار را افسانه شمار. 32 اما با بررسی روایات در مییابیم که در مورد همسر یا همسران حضرت تنها یک روایت وجود دارد که مرحوم کفعمی آنرا در مصباح نقل کرده است. براساس این روایت همسر آن حضرت از نسل عبدالعزّی فرزند عبدالمطلب میباشد. 33 لیکن درباره اولاد آن حضرت روایات بسیاری آمده که از آن استفاده میشود حضرت در دوران غیبت فرزندانی دارد به برخی از آنها اشاره میشود: 1- سیّدبن طاووس در جمالالاسبوع میگوید: روایتی با سندهای متصل یافتم که حضرت ولی عصرعجلالله تعالیفرجه را اولاد بسیاری هست که در شهرهای کرانه دریا حاکم و والی هستند، و در نیکی و بزرگواری در رأس نیکان روزگار و در قلّه صفات ابرار و اخیار هستند. 34 2- امام صادقعلیهالسلام میفرماید: برای صاحب این امر دو غیبت است که یکی از آنها به قدری طولانی میشود که برخی از مردم میگویند او وفات کرده است. برخی میگویند کشته شده است! و عدهای میگویند آمده و رفته است! و جز تعداد اندکی از شیعیان بر باور خود استوار نمیمانند، و کسی از اقامتگاه او مطلّع نمیشود، حتی فرزندانش نیز جایگاه او را نمیدانند، به جز کسی که متصّدی امور اوست. 35 3- محمدبن مشهدی در مزار از امام صادق علیهالسلام نقل میکند که فرمود: گویا میبینم نزول قائمعجلالله تعالیفرجه را در مسجد سهله با اهل و عیالش. 36 4- رسولاکرم صلیاللهعلیه واله در آخرین شب زندگی خود، قلم و دولت خواست و وصایای فراوانی را املاء کرد و امیرمؤمنان نوشت. آنگاه وصیتهائی هم در رابطه با فرزندان حضرت مهدی علیهالسلام بیان فرمود، و دستور داد که آنرا مامان معصوم دست به دست به حضرت مهدیعلیهالسلام برسانند، و او به هنگام وفات به پسرش تحویل دهد. 37 5- مرحوم شیخ حرّ عاملی در کتاب الایقاظ من الهجعة بابی را به بحث از دولت فرزندان امامزمانعجلالله تعالیفرجه اختصاص داده است. 38 6- مرحوم علامه مجلسی نیز بابی را به بحث و گفتگو از جانشینان و فرزندان حضرت ولیعصرعجلالله تعالیفرجه اختصاص داده است. 39 7 و 8- داستان انباری و علیبن فاضل مازندرانی که به آنها اشاره شد. آنچه مسلّم است اینکه از فرزندان حضرتمهدی علیهالسلام هیچ کدام امام نخواهد بود، و گرنه تعداد امامان معصوم بیش از دوازده تن میشود که بر خلاف ضرورت مذهب است. مرحوم شیخ طوسی در این خصوص میگوید: هرکس بگوید که حضرت ولیعصرعجلالله تعالیفرجه فرزند امام دارد که تعداد امامان به سیزده برسد؛ سخن باطل گفته است. 40 شاید فرزندان آن حضرت بطور ناشناس در میان مردم زندگی کنند، و به برکت روش و رفتار آنان، گروهی به آئین اسلام و راه راست تشیع گرایش یابند. چنانکه مرحوم آیةالله مرعشی نجفی بر آن معتقد بود. دعاهای بسیاری از ناحیه مقدّسه صادر شده یا از دیگر معصومان علهیمالسلام وارد شده که در زمان غیبت در اماکن مقدسه یا ایّام متبرکّه خوانده میشود، و در آن از فرزندان و اهل بیت حضرت ولی عصر عجلالله تعالیفرجه سخن به میان آمده است، در حق آنان دعا شده و یا به ایشان سلام و درود تقدیم گشته است که به دلیل مأثور بودن، بر اثبات مطلب دلالت میکند. در این دعاها تعبیرهای صریحی چون ولد، ذریّه، اهل بیت و آلالبیت به کار رفته که وجود همسر و فرزندان را برای آن حضرت اثبات میکند. در این زمینه دعاهای بسیاری هست که بخشی از آنها را یادآور میشویم. 1- در ضمن صلواتی که از ناحیه مقدسه صادر شده، چنین میخوانیم: وَ عَلَی وَلِیّکَ وَ وُلاةِ عَهدِهِ وَ الاَئِمَّةِ مِن وُلدِهِ وَ مَدّ فِی اَعمَارَهِم وَ زِد فِی آجالِهِم وَ بَلِّغْهُم اَقصَی آمالِهِم دِیناً و َدُنیاً وَ آخِرَةً اِنَّک عَلَی کُلّ شَیئٍی قَدِیر؛ درود فرست بر ولی امرت و اولیاء عهدش و پیشوایان از فرزندان او، بر عمر و اجلشان بیفزای و آنها را به عالیترین آرزوهای دینی، دنیوی و اخرویشان برسان، که تو حقاً به هر چیز توانائی. 41 2- در ضمن دعائی که به هنگام وداع سرداب مقدس وارد شده، چنین میخوانیم؛ صَلِّ عَلی وَلِیِّکَ وََ وُلاةِ عَهدِکَ وَ الاَئِمَّةِ مِن وُلدِهِ؛ درود بر ولیّ امرت و اولیاء عهدت و پیشوایان از فرزندانش. 42 3- در زیارت مخصوصه حضرت ولیعصرعجلالله تعالیفرجه در روزهای جمعه چنین آمده است: السَلامُ عَلَی وُلاةِ عَهدِهِ وَ عََلَی الاَئِمَّةِ مِن وُلدِهِ؛ درود بر اولیاء عهدش و پیشوایان از فرزندانش. 43. 4- امام رضا علیهالسلام در قسمتی از دعائی که تعلیم فرموده تا در زمان غیبت خوانده شود، چنین میفرماید: اللّهُمَّ اَعطِهِ فِی نَفسِهِ وَ اَهلِهِ وَ وُلدِهِ وَ ذُرّیَّتِهِ وَ اُمّتِهِ وَ جَمِیعِ رَعیَّتِهِ مَا تَقرُّ بِهِ عَینُهُ؛ بارالها به او درباره خودش، اهلش، فرزندانش، امتش وهمه رعیّتش موجبات روشنی دیده عطا فرما. 44 5- در فرازی از زیارت مخصوص آن حضرت در هر روز جمعه چنین میخوانیم: یا مولای یا صاحبالزمان صلواتالله علیک و علیآل بیتک ... صلواتالله علیک و علی اهل بیتک الطاهرین؛ یعنی ای سرور من، ای صاحبالزمان، درود خدا بر تو و اهلبیت تو باد ... صلوات خدا بر تو و آلبیت تو باد. 45 6- سیدبن طاووس دعائی طولانی از ناحیه مقدسه نقل کرده و آن را از تعقیبات نماز عصر جمعه شمرده، میفرماید: اگر به هیچکدام از اعمال عصر جمعه موفق نشدی؛ این دعا را ترک نکن که از ناحیه مقدسه به آن امر شده است. در فرازی از این دعا چنین میخوانیم: حَتی نَظَرَ اِلی وَلِیِّکَ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ آلِهِ ظاهِرَ المَقالَةِ وَاضِحَ الدِلالَةِ هَادِیاً مِن الضَلالَةِ شافِیاً مِنَ الجَهالَةِ؛ تا نگاه کنیم بر ولیّ تو که صلوات تو بر او و فرزندان او باد، با گفتاری روشن، برهانی آشکار، راهگشا از گمراهی و نجاتدهنده از نادانی. 46 7- در بخشی از صلوات بسیاری مفصّلی که در صبح جمعه وارد شده است چنین آمده: وَ تَجعَلَهُ وَ ذُریّتَهُ فِیها الاَئِمَّةَ الوَارِثین؛ او و ذریّهاش را پیشوایان و وارثان زمین قراردهی. 47 8- همین مضمون در دعای شب بیست وسوم ماه رمضان نیز وارده شده که آنرا سید طاووس با سند خود در کتاب عمل شهر رمضان آورده است. 48 در خاتمه، باید اعتراف نمود که وجود مقدس حضرت بقیةالله الاعظم عجل الله تعالیفرجه پر از راز و رمز، و از استثناهای آفرینش است که به خواست خدای توانا مانند جریانات حضرت نوح و حضرت ابراهیم، و حضرتموسی و حضرت عیسی- سلامالله علیهم- مافوق فهم و تحلیل معمول است. ولی فرزندان حضرتش شاید زندگی و مرگ طبیعی داشته باشند، زیرا دلیلی بر دیرزیستی آنان نداریم. چنانکه داستان علیبن فاضل و تشرّف او به حضور پنجمین نواده حضرتعجلالله تعالیفرجه بنام سیّد شمس الدّین- در اواخر قرن هفتم هجری- و نیز نام های دیگری که در داستان انباری آمده است؛ گویای این مطلب است. خداوند توفیق معرفت آن حضرت و انتظار ظهورش را نصیب همه بندگانش بگرداند. بِمَنِّهِ وَ کَرَمِهِ. پانوشتها: 20- بحارالانوار، ج 53، ص 213- 221. 21- اثبات الهداة، ج 2، ص 579. 22- یس/ 36. 23- روم/ 21. 24- فاطر/ 43. 25- وسائلالشیعه، ج 20، ص14، ح 24901. 26- همان، ص 17، ح 24908. 27- همان، ح 24911. 28- همان، ص 19، ح 24914. 29- وسائلالشیعه، ج 20، ص 19. 30- جامع احادیثالشیعه، ج 20، ص 7؛ من لا یحضرهالفقیه، ج 2، ص 242. 31- نجم الثاقب، ص 224. 32- العبقری الحسان، ج 2، ص134. 33- نجم الثاقب، ص 225. 34- جمالالاسبوع، ص 512. 35- غیبت، شیخ طوسی، ص 103؛ بحارالانوار، ج 52، ص 152. 36- نجم ثاقب، ص 225. 37- الایقاظ من الهجعة، ص 393؛ غیبت، شیخ طوسی، ص 97؛ بحار، ج 52، ص 148. 38- الایقاظ من الهجعة، ص 392. 39- بحارالانوار، ج 53، ص 145- 149. 40- غبیت، شیخ طوسی، ص 137. 41- غیبت، شیخ طوسی، ص 170؛ مصباح، کفعمی، ص 548؛ جمالالاسبوع، ص 514؛ بحارالانوار، ج 52، ص 22. 42- مصباح الزائر، ص 237؛ بحارالانوار، ج 102، ص 114. 43- بحارالانوار، ج 102 ص 228. 44- جمالالاسبوع، ص 510- 516. 45- جمالالاسبوع، ص 28؛ مفاتیحالجنان، اعمال روز جمعه. 46- کمالالدین، ص 512؛ جمالالاسبوع، ص 523. 47- بحارالانوار، ج 89، ص 34؛ نجم الثاقب، ص 226. 48- نجم الثاقب، 226و 434. منبع: زندگی امام علیهالسلام در غیبت (چگونگی، مکان، همسر و اولاد) |
کینکت مایکروسافت فقط یک وسیله بازی نیست. با کمی فکر و ایده می بینید که چه استفاده هایی می توان از این محصول جدید به وجود آورد. و این ایده جدید یک گام دیگر برای کنترل ربات ها محسوب می شود.
این ربات پرنده با کمک یک کینکت توسط حرکات بدن کنترل می شود. برای مشخص
نمودن حرکات کافی است که دست هایتان را به اطراف حرکت دهید تا ربات از
دستورات شما پیروی کند. جالب اینجا است که برای ایمنی کاربر هم یک منطقه
پرواز ممنوع برای ربات تعریف شده که ربات پرنده را از ورود به منطقه ای که
فرد کنترل کننده ایستاده منع می کند.
این طرح نتیجه یک کار تحقیقاتی است که در زوریخ انجام شده. اما می توانید
امیدوار باشید که طی چند سال آینده امکان کنترل ابزارهای مختلفی را با
حرکات بدن در اختیار دارید.
دیدن
ویدیو کوتاه
این کار هم خالی از لطف نیست.
ه







.:: This Template By : web93.ir ::.