از آنجا که واکنشهای معشوق بر فرد عاشق تأثیر به سزایی دارد لذا بررسی این واکنشها از نظر تأثیری که بر دیگری داریم، کاملاً با ارزش است.
|
انجام بدهید |
انجام ندهید |
|
۱ ـ او را درک کنید. |
۱ ـ با او ازدواج نکنید. |
|
۲ ـ محترمانه برخورد کنید. |
۲ ـ با او رابطه جنسی برقرار نکنید. |
|
۳ ـ دوستانه رفتار کنید. |
۳ ـ او را طرد نکنید. |
|
۴ ـ علت رد درخواست او را برایش توضیح دهید. |
۴ ـ به او توهین نکنید. |
|
۵ ـ روشن و آشکار صحبت کنید و از بیان کلمات دو پهلو خودداری کنید. |
۵ ـ از عواطف او سوء استفاده نکنید. |
|
۶ ـ به او اجازه دهید که با شما صحبت کند اما این اجازه نباید به گونهای باشد که فرد تصور کند میتواند نظر شما را تغییر دهد. |
۶ ـ راز او را به دیگران نگویید. |
|
۷ ـ سعی کنید خود را بشناسید. |
۷ ـ او را آزار ندهید. |
|
۸ ـ این رابطه را از سایر روابط کاری و… جدا کنید. |
۸ ـ با رفتار غیرکلامی به او پیامهای متناقض ندهید. |
|
۹ ـ به رفتارهای غیرکلامی طرد کنندهی خود توجه کنید. |
۹ ـ اجازه ندهید که او شما را آزار دهد. |
|
۱۰ ـ در صورتی که پیامهای شما را به طور متناقض درک کرد (پذیرش ـ طرد) برای او توضیح دهید که پذیرش شما به چه معناست و طرد شما به چه معناست. |
1 ـ به او بگویید که رفتار او برای شما آزار دهنده است.
۲ ـ از او فاصله بگیرید.
۳ ـ از قدرت عاطفی خودتان برای ارجاع او به روان درمانگر یا مشاور استفاده کنید.
۴ ـ با قاطعیت به او بگویید که از شما فاصله بگیرد.
شهید ابوالفضل یعقوبی فرزند یعقوب در تاریخ ۴۴/۵/۲ در شهرستان اردبیل دیده به جهان گشود. در تاریخ ۶۴/۱۱/۲۷ در منطقه عملیاتی فاو در عملیات والفجر ۸ به فیض رفیع شهادت نایل آمد.«ابوالفضل باوفا»دوست شهید ابوالفضل یعقوبی به نقل از خود شهید این خاطره را تعریف می کند:
در قسمت تبلیغات اداره بنیاد شهید شهرستان اردبیل کار میکردم. گاهی از بسیج ادارات عازم جبهه میشدیم.
اوایل
اسفندماه ۱۳۶۴ شمسی بود. حدود سه ماه میشد که از جبهه برگشته بودم،
مشغول تکثیر عکس عزیزانی بودم که تازه به شهادت رسیده بودند و قرار بود در
یکی دو روز آینده تشییع شوند.
ناگهانی عکسی توجه مرا به خود جلب کرد.
تازه با او آشنا شده بودم، خوب میشناختمش. در حالی که به عکس نگاه
میکردم، بیاختیار اشک میریختم. یاد روزی افتادم که با او آشنا شده بودم.
یاد لحظاتی که برای ایجاد معبر، نیزارها را با هم قطع میکردیم.
مرداد ماه هزار و سیصد و شصت و چهار بود، از طرف بسیج سپاه پاسداران جهت شرکت در عملیات در منطقهی هورالعظیم حضور داشتیم.
هر
روز چند نفر از بسیجیان را جهت همکاری با نیروهای اطلاعاتی به خاک دشمن
میبردند. روزی با تعدادی از بچهها جهت شناسایی خط مقدم و قطع نیزارها
جهت ایجاد معبر برای عبور قایقهای تندروی موتوری عازم خط مقدم شدیم. بعد
از سه ساعت در نزدیکی خط مقدم به اسکلهای شناور که روی آب بود رسیدیم.
از
آنجا به بعد را باید با بَلَم طی میکردیم. ما را به یکی از نیروهای
اطلاعاتی منطقه که جوانی برومند و خوش سیما بود و تبسم به لب داشت تحویل
دادند. جوانبرومند مسئول محور و فرمانده گروهان بود. همگی سوار بلمها شده
از لای نیزارها به خط مقدم هدایت شدیم.
وقتی دیدیم فرمانده به زبان محلی صحبت میکند، خوشحال شدیم. بعد از کمی صحبت متوجه شدیم که او نیز از همشهریهای ماست و اسمش ابوالفضل است.
در حالی که گرم گفت و گو بودیم، از لابهلای نیزارها به طرف دشمن حرکت میکردیم. بعد از یک ساعت پارو زدن به منطقهی حساسی رسیدیم. گلولههای بیهدف عراقیها از بالای سرمان رد میشدند. صدای عراقیها که با هم صحبت میکردند به وضوح شنیده میشد. برای اینکه صدای پارو زدن ما را نشنوند، پاروها را جمع کردیم و در داخل بلمها گذاشتیم. آرام با گرفتن نیزارها بلمها را پیش میراندیم.
ما که در اولین حضورمان در آن
نیزارها، کمی دلهره داشتیم، ولی ابوالفضل عادی رفتار میکرد؛ انگار نه
انگار که در منطقهی عراقیهاست. در چهرهاش اصلا نگرانی و اضطراب و ترس
دیده نمیشد. او بارها در لای همین نیزارها به کمین دشمن رفته، وجب به وجب
منطقه را مثل کف دستش میشناخت.
دلهرهی من از این بود که در آن مکان هیچ جانپناه و سنگری نبود و اگر دشمن از حضورمان مطلع میشد کارمان تمام بود.
تنها چیزی که به ما روحیه میداد
لبخند و تبسم جاودانهی ابوالفضل بود. هیچ وقت در آن موقعیت نیز ندیدم که
گل لبخند در لبانش پرپر شود. با روحیهی نترس و شجاعی که داشت ما را از
نگرانی در میآورد.
بعد از ساعتها تلاش با هدایت و فرماندهی ابوالفضل،
نیها را قطع کرده و چندین معبر در لای نیزارها جهت حرکت قایقهای تندرو
که قرار بود عملیات از آن منطقه صورت گیرد ایجاد کردیم و خوشحال از موفقیت
در این عملیات، راهی پشت جبهه شدیم.
در راه از سخنان فرمانده متوجه شدم که از نیروهای اطلاعاتی سپاه پاسداران شهرستان اردبیل است. بعد از کلی گفتوگو پرسیدم:
آیا ازدواج کردهای یا نه؟!
گفت: نه، هنوز ازدواج نکردهام، مجرد هستم.
علتش را پرسیدم، لبخند زد!
از خندهاش متعجب شده، مصمم شدم حتما دلیل خنده و ازدواج نکردنش را بدانم.
وقتی اصرارهای مرا دید گفت:
عکس , عکس های الناز شاکر دوست , جدید ترین عکس های الناز شاکر دوست , سری جدید عکس های الناز شاکردوست , عکس های خوشگل زن , عکس دختر ,عکس , عکس های الناز شاکر دوست , جدید ترین عکس های الناز شاکر دوست , سری جدید عکس های الناز شاکردوست , عکس های خوشگل زن , عکس دختر ,عکس , عکس های الناز شاکر دوست , جدید ترین عکس های الناز شاکر دوست , سری جدید عکس های الناز شاکردوست , عکس های خوشگل زن , عکس دختر ,عکس , عکس های الناز شاکر دوست , جدید ترین عکس های الناز شاکر دوست , سری جدید عکس های الناز شاکردوست , عکس های خوشگل زن , عکس دختر
کتاب زوج مناسب … هم از جذابیت زیادی برخوردار است و هم برای دختران جوان کاربرد فراوانی دارد . قسمت هایی از این کتاب را در زیر می خوانید .
آیا متوجه شدی که هرچی بیشتر آرایش می کنی ، موهایت را رنگ می کنی و زیر ابرویت را باریک می کنی بیشتر جلب توجه می کنی ؟
البته پسرهایی که متوجه ات می شوند قصد زندگی با تو را ندارند و به درد زندگی هم نمی خورند .
در ضمن هر چی بیشتر صورتت را دست کاری کنی زودتر آن را خراب می کنی .
یادت باشه ، تو این صورت را یک عمر احتیاج داری ،
پسرهایی هم که تازیگی ها موهایشان را بلند می کنند و به ریشهایشان مدل می دهند خوب جلب توجه می کنند .
ولی وقتی درعمق زندگیشان فرو بروی متوجه سه عیب می شود .
- دائم در خیابان بهشان گیر می دهند .
- کمترشان کار مفیدی دارند و به درد زندگی می خورند .
- به خاطر سرو ظاهر گرانشان جیبهایشان همیشه خالیه
پسرها وقتی دور هم جمع اند شوخ طبع می شوند و مسخره بازیشان گل می کند . سعی کن در چنین شرایطی حتی اگر یکی از آن ها را هم می شناسی سر حرف را با او باز نکنی . چون یا شروع به مسخره بازی می کنند یا از خجالت پشت گوشهایشان قرمز می شود .
ولی زیر نظر رفتن وشناسایی روابطشان بین یکدیگر کار اشتباهی نیست . مخصوصاً اگر پسری را پسندیدی و برای دوستهایت تعریف کردی مطمئن باش که آن ها با ادا و اطوارشان کار را خراب می کنند . آخرسرش هم برای دست انداختنت دائم از تو می پرسند . پس چی شد ؟ چرا جور نشد ؟ در ضمن اسمت هم بد در می ره ، آش نخورده و دهان سوخته . دوستانت هم اگر هم ازدواج کرده اند یا نامزد دارند ، دلیل بر این نیست که تو هم حتماً باید برای خودت کسی را دست وپا کنی!
عشق با عجله و زورکی مثل سیگار و اعتیاد می ماند . ناخواسته گریبانگیرت شده و شاید تا آخر عمر رهایت نکند . عاشق دلباخته تو روزی بدون این که به فکرش باشی جلوی پایت سبز خواهند شد .
در خیابان ها اتومبیل های شیکی پیدا می شه . پسرهای خوش تیپی هم پشت آن نشسته اند . اگر دعوت به سوار شدنت کردند یادت باشه . اگر یک بار سوار شدی عادتت میشه . چیزی که راحت به دست میاد ، راحت از دست می ره و اتفاقات ناگواری که تعریف می شه در همین کوچه و خیابان ها رخ می ده . پسرهای زیادی هستند که از شماره تلفنشان کارت ویزیت می سازند که نشانه باکلاسی نیست .
در ضمن پشت تلفن آدم داستان های زیاید می تونه تعریف بکنه . خلاصه که می خواهم بگویم اگر از پسری خوشت آمد لطفا همان اول ببین که آیا تصورش را می کنی و روزی با این مرد زندگی کنی ؟
وگرنه تکلیفت را سریع با او مشخص کن و سرکارش نگذار چون که :
زن ها ومردهای زیادی در این دنیا هستند که همیشه فکر می کنند اگر آن زمان
آن اشتباه را نمی کردیم امروز سرنوشتمان این نمی شد که داریم .
درضمن در دوران نامزدی دو نکته را همیشه در نظر داشته باش و به او هم یادآور شو :
۱- شما نامزد همدیگر ید نه مالک یکدیگر
۲- خاتمه نامزدیتان ( به هر دلیل) خاتمه زندگیتان نیست .
تا هم در این زمان با هم بهتر کنار بیاید و هم در زندگی آینده تان از این
مشکلات نداشته باشید . پسرهای امروزی درست نمی دانند که تا چه حد باید
اخلاق پدر را به ارث ببرند .
همه جا پول خرج کنند وکسی روی حرفشان نیاید اما چیزی که مشخصه این است که دخترهای امروزی مادرهای سابق نیستند .
الحق که برابری در روابط هم خیلی قشنگتره و از لحاظ تحصیلات باید حداقل هم سطح تر باشد .
نه این که من به قابلیت های او اعتماد ندارم . این تویی که پایین تر از
خودت را قبول نداری ، اگر هم داری و روزی به همسری خودت چنین شخصی را
پذیرفتی کافیست که یک بار تیکه ای در این مورد بیندازی مطمئن باش که هیچ
وقت این تیکه از یادش نمی ره .
●در روز خواستگاری
لباس رسمی بپوش که خیلی زرق وبرق نداشته باشه . وقت را قبلا با هم تعیین
کنید تا اتفاق ناگواری نیفتد ! اگر می خواهی در حین چای آوردن دستت نلرزد
سعی کن خودت باشی بدون هیچ گونه تزویر و ریایی . خجالت و رودربایستی هم
اشتباه است . اینجا بالاخره تصمیم راجع به زندگی ات گرفته می شود . می دانم
که دوست داری بهترین مراسم ازدواج را داشته باشی . والدینتان هم همین طور .
این یک واقعه ای است که فقط یک بار در زندگی رخ می دهد . ولی در جامعه ای
که مشکلات اقتصادی بالایی داره برای یک خاطره به یاد ماندنی و یک آلبوم عکس
نباید دست کمی زیر تیغ قرض و فشار برود .
●به اندازه بود ، باید نمود
شما برای اثبات چیزی به دوست و فامیل با هم ازدواج نمی نید . سال اول
ازدواج سال مهمیه . در این سال روابط واقعیتان مشخص می شود جمله ای که در
این سال در هر صورت غلطه . حالا که زن و شوهر شده ایم . انگار به علت
ازدواج ، رابطه تان عوض شده . در ضمن برای بچه دار شدن هم دست نگه دار ، تا
بنیه مالیتان قوی تر شود.
به منفیبافیهایتان پایان دهید. وقتی که با دوستان یا
خانوادهتان صحبت میکنید، خشم یا عصبانیتتان از اینکه ازدواج نکردهاید را
بروز ندهید. به جای اینکه مدام از ازدواج نکردنتان حرف بزنید سعی کنید در مورد
موضوعاتی که برای طرف مقابلتان جالب است گفتوگو کنید. میتوانید با توجه به شخصیت
فرد مقابلتان از سیاست، مذهب، هنر، سرگرمی یا ورزش صحبت کنید و اگر هم
کسی از شما پرسید که چرا ازدواج نکردهاید، به جای آه و ناله کردن خیلی منطقی
بگویید که هنوز با فردی که برایتان مناسب باشد روبهرو نشدهاید.
برای جلب توجه دیگران به هر شیوهای متوسل نشوید. اگر
شما یک دوست یا همکار دارید که نسبتا به شما نزدیک است و احساس میکنید، میتواند
فرد مناسبی در زندگی شما باشد، عجولانه اقدام نکنید. بگذارید زمان بگذرد و به شما
ثابت شود که آیا میتوانید زوج خوبی برای هم باشید یا اینکه او هم همین علاقه را
به شما دارد؟ هیچ وقت با فرستادن یک پیامک عاشقانه و ابراز عشقتان به زبان
بیزبانی، رابطه دوستیتان را خراب نکنید زیرا ممکن است او با دیدن چنین
واکنشهایی از طرف شما، کاملا از شما فاصله بگیرد و همین دوستی آرام و ساده را هم
از دست بدهید. از طرف دیگر اگر او به فرد دیگری علاقهمند است، واکنش خصمانهای
نشان ندهید و دوستیتان را به هم نریزید. به این فکر کنید که این فرد در مقام یک
دوست ساده چقدر به زندگی شما آرامش میدهد و تنهاییتان را از بین میبرد. با این
اوصاف آیا هنوز هم ارزش این را دارد که بهخاطر اینکه عاشقتان نیست از زندگیتان
بیرون برود؟
برای مشغول کردن ذهنتان و شلوغ کردن زندگیتان راههای
دیگری پیدا کنید. درست است که هر تعلقی در زندگی جای خودش را دارد و هیچچیز
نمیتواند جای یک همراه خوب را برای شما پر کند اما اگر از تکبعدی بودن دست
بردارید و مشغولیتهای دیگری برای خودتان ایجاد کنید خیلی چیزها تغییر میکند. سعی
کنید کار مورد علاقهتان را پیدا کنید و آن را جدی بگیرید، برای زندگیتان دلیلی
پیدا کنید. این دلیل میتواند کار، تحصیل، دوستان، خانواده یا هر چیز دیگری باشد.
همانطور که گفتیم این موارد نمیتواند جای یک رابطه حمایتگرانه و عاطفی را پر کند
اما اگر شما زندگیتان را پوچ و بیمعنا نبینید و دلایل زیادی برای افتخار کردن
بهخود و زندگیتان داشته باشید، حالتان خیلی بهتر از حالا میشود.
قطعا در خانواده و در میان دوستان شما افراد زیادی هستند که قصد ازدواج دارند و
روز به روز هم تعدادشان کمتر میشود. ممکن است با ازدواجکردن هر کدام آنها از خود
بپرسید که چرا شما نتوانستهاید یکی از گزینهها باشید و چرا همیشه زنان دیگر هستند
که مورد توجه قرار میگیرند اما به جای این فکر و خیالها سعی کنید در خود
معیارهایی را پرورش دهید که از نظر همه برای انتخاب یک همسر ایدهآل ضروری هستند.
آدمهای اطراف شما براساس رفتارهایی که در همین لحظات عادی زندگیتان انجام
میدهید روی شما قضاوت میکنند. بدخلقیها، بهانهگیریها، رفتارهایی که با
خانوادهتان دارید و بسیاری موارد دیگر میتواند مبنای قضاوت دیگران روی شما باشد.
پس اگر واقعا قصد ازدواج دارید و این دنیای مجردی آزارتان میدهد، به همه این
جزئیات توجه کنید. ظاهرسازی کافی نیست بلکه باید با دل و جان همه اینها را تغییر
دهید.
ممکن است شما پیش از این، چند رابطه شکست
خورده را تجربه کرده باشید و این شکستهای مکرر اعتماد به نفس شما را از بین برده
باشد. بهجای اینکه احساس ناتوانی کنید سعی کنید از این شکستها درس بگیرید.
رابطههای شما به چه دلایلی شکست خورده؟ چه اشتباهاتی کردهاید و چه کارهایی
میتوانستید و نکردهاید؟ اگر واقعا دوست دارید که ازدواج کنید باید برای شروع یک
رابطه تازه آماده باشید. مهم نیست که این رابطه در چه زمانی شکل میگیرد بلکه شما
باید همیشه برای چنین ارتباطی آماده باشید. رابطهها و زندگیهای مشترک
اطرافیانتان هم میتواند برای شما الگوی خوبی باشد اینکه چه رفتارهایی انجام
میدهند که از نظرتان اشتباه است و باید از آنها بپرهیزید و چه رفتارهایی
میتواند الگوی مناسبی برای زندگی آینده شما باشد. از طرف دیگر به رفتارها و شخصیت
مردان اطرافتان هم دقت کنید. شاید با همین بررسیها بتوانید در تصمیمگیری
آیندهتان هم موفقتر باشید و بدانید که چه مردی میتواند شاهزاده سوار بر اسب شما
باشد.
محافظه کاریهای بیمورد را کنار بگذارید و با ازدواج،
وسواس گونه برخورد نکنید. اگر خواستگارهایی دارید که حاضر نیستید حرفهایشان را
بشنوید یا اگر گاهی فامیل و دوستانتان کسی را برای ازدواج به شما معرفی میکنند
اما شما اهمیتی نمیدهید، باید کمی در نگاهتان تجدید نظر کنید. شاید یکی از همین
موارد بتواند همسر ایدهآلی برای شما باشد. از آشنایی نترسید و چند هفتهای با
خواستگارهایتان صحبت کنید و بعد تصمیم بگیرید، مشکلات کوچک آدمها را بهانه نه
گفتن نکنید. فراموش نکنید که هر کسی با هر شخصیتی هم که باشد، مشکلاتی دارد که
میتوان از آنها ایراد گرفت. شما نمیتوانید یک شخصیت بیعیب و نقص را بهعنوان
همسرتان انتخاب کنید چون اصلا چنین شخصیتی وجود ندارد اما سعی کنید فردی را انتخاب
کنید که بتوانید با مشکلاتش کنار بیایید و مدام به خاطرشان افسرده یا عصبانی
نشوید.
شما نباید برای فرار از چیزی به سمت ازدواج بروید بلکه باید
تنها برای ساختن یک زندگی بهتر در کنار فردی که به شما آرامش میدهد چنین قدمی
بردارید.
اگر نمیدانید چطور باید انتخاب کنید و چطور پیش بروید بهتر
است سراغ یک مشاور بروید.
با شرکت در کلاسهای آمادگی ازدواج
میتوانید تا حدودی تکلیفتان را روشن کنید و هم آگاهانهتر انتخاب کنید و هم
منطقیتر پیش بروید.
آیا ازدواج را به قول معروف هندوانه سربسته میدانید یا معتقدید
باید کاملا چشمها را باز کرد و به سنجش ملاکهای فردی و خانوادگی پرداخت؟
آیا ازدواج را فرآیندی برای تکامل شخصیت فردی و اجتماعی میدانید یا صرفا برای اینکه توسط دیگران تایید شوید انجام میدهید؟
آیا ازدواج را به قول معروف هندوانه سربسته میدانید یا معتقدید باید کاملا چشمها را باز کرد و به سنجش ملاکهای فردی و خانوادگی پرداخت؟
آیا از طرفداران ازدواج سنتی هستید یا ازدواج به اصطلاح مدرن را مناسب میدانید؟
دکتر ارجمندنیا، روانشناس در برنامه پرنیان رادیو سلامت به این پرسشها پاسخ داده که چکیدهای از آن را در زیر میخوانید.
عوامل زیادی در انتخاب همسر دخیل است که در اینجا بیشتر به نحوه انتخاب و نقش مثبت خانواده بر رشد روانی و هدایت فرد میپردازیم.
ازدواج سالم رابطه صمیمی و روانی است که در طول زمان رشد کرده و انسان را کاملتر میکند. امروزه به لحاظ علمی اثبات شده قسمتی از مغز که مرکز تصمیمگیری و کنترل هیجانات است، هنگام مشاهده افراد مشابه فعالتر میشود، یعنی مغز ما حین ملاقات با فرد هم طبقه اجتماعی و فکری خودمان واکنش مثبت و فعالیت بیشتری انجام میدهد.
این موضوع در واقع همان مساله همکفو بودن است که در اسلام بدان اشاره شده یعنی شباهت و همشأن بودن زن و مرد در علم، شخصیت، فرهنگ، سن و…
در گذشته ازدواجها سنتی بود یعنی انتخاب و تصمیمگیری به وسیله خانواده انجام میشد و بیشتر ماحصل تفاهم بین خانوادهها بود.
ولی در ازدواجهای مدرن طرفین خودشان تصمیم میگیرند و خانوادهها در این امر مهم نقش چندانی ندارد.آشنایی در این موارد اغلب در محیطهای تحصیلی، شغلی و حتی مجازی رخ میدهد و بعد از آشنایی خانوادهها در جریان قرار میگیرند که تقدم و تاخر جابجا شده است.
آنچه که میتواند یک ازدواج محکم و موفق را شکل دهد یک ارتباط سالم است، یعنی دو طرف تحت آگاهی و نظارت خانوادهها یک ارتباط سالم و عقلگرایانه جهت تحلیل و شناخت واقعبینانه از یکدیگر و خانوادههای یکدیگر داشته باشند، چون خانواده بستر زندگی فرد است و شناخت آن تکمیلکننده شناخت فردی است.
اگر فردی بگوید در انتخاب از خانوادهام کمک نمیگیرم، اغلب این دیدگاه به دلیل باورهای نادرستی است که خود را از لحاظ تحصیلی یا مهارتهای اجتماعی برتر از والدین میداند و نیازی به مشورت با والدین نمیبیند، فرد در این مورد به علت تصمیمگیریهای خام و عجولانه، در زندگی مشترک متوجه تضادهایی بین ایدهآل و زندگی واقعیاش میشود.
اگر فردی خودش را از انتخاب محروم کند و بگوید من نظری ندارم و خانوادهام تصمیم بگیرند که این ارتباط صحیح نیست و ناسالم است این فرد در آینده هیچ مشکلی در زندگی خانوادگی را تقبل نمیکند و همه را به گردن خانواده میاندازد.
واژه سنتی و مدرن بار ارزشی ندارد و میبایست جنبههای مثبت و منفی هر کدام را بررسی کنیم.
حق انتخاب همسر توسط خود فرد با نظارت والدین یکی از مناسبترین راهکارهاست یعنی هم والدین به این حق فرزند احترام بگذارند و هم جوانان از تجربیات و مشورت با والدین حتما بهره ببرند. آگاهی والدین بخصوص با توجه به شناختی که از فرزند خود دارند، بسیار مفید و موثر است، جوانان حتی برای استفاده از تجارب صحیح میتوانند از مشاوره یا صحبت با افرادی که ازدواجهای موفق و ناموفق داشتهاند نیز تحقیق کنند.
خانواده همیشه باید حامی و پشتیبان بودن خود را بیان کند و اگر متوجه مشکلاتی در مسیر انتخاب فرزندش شد باید بدون تهدید به ترک یا اعمال نظرهای غیرمنطقی و تصمیمهای خودسرانه، موضوع را کاملا با دلایل منطقی بیان کند و فرزند را از معایب و پیشامدهای کارش آگاه سازد.
سن مناسب ازدواج براساس بلوغ جسمانی، روانی و اجتماعی در هر فرد متفاوت است؛ بلوغ روانی یعنی فرد به رشد و ثبات فکری و عاطفی دست یافته است و قادر به کنترل احساسات و هیجانات خود میباشد. استقلال شخصیت و عدم وابستگی غیرطبیعی نیز از عوامل مهم بلوغ روانی است.سازگاری و تطبیق با شرایط زندگی خانوادگی و یا محیط کار از نشانههای بلوغ اجتماعی در فرد است.
ازدواج، فرد را با اعتقادات و عادات و اولویتهای جدید روبهرو میکند اگر این انتخاب فقط بر مبنای احساس و علاقه و بدون پایه عقلی و منطقی باشد، احتمال اشتباه بودن آن بیشتر میشود.
.:: This Template By : web93.ir ::.