برخی عبارات و گزارههای موجود در این مقاله به این شرح است:
درتاریخ، کتابی سراغ نداریم که مانند قرآن طبق یک سیستم عددی تنظیم شده باشد بر این حقیقت، علاوه بر 40بند پیشین، موارد زیر نیز گواه صادقی است:
الف: کلمه “الله“ 2698 مرتبه در قرآن تکرار شده که مضربی از عدد 19 است (142 * 19 ) و تعداد حروف “بسم الله الرحمن الرحیم“ نیز 19 مورد می باشد.
مسئله جالب اینکه در سوره اخلاص بعد از“قل هو الله احد“ جمله “الله الصمد“ آمده در صورتی که اگر “هو الصمد“ می آمد، جمله صحیح بود. از نظر دسترو زبانی باید “هو “ می آمد اما با این حال “الله“ آمده است، اگر بجای “الله“ “هو“ می آمد ، سیستم ریاضی قران بهم می ریخت و این مسئله شباهت زیادی دارد به همان “اخوان“ و “قوم“ در سوره “ق“.
ب: مورد جالب دیگر در سوره مریم حروف مقطعه کهیعص می باشد که بصورت حروف آغازین آمده است، این حروف در سوره مریم، بصورت جداگانه، با این تعداد بکار رفته اند: حرف “ک“ 137 مرتبه، حرف “ه“ 168 مرتبه، حرف “ی“ 345 مرتبه، حرف “ع“ 122 مرتبه، حرف ص“ 26 مرتبه. جمع این ارقام به این صورت است: 345+ 168+137+122+26= 897 که مضروب عدد 19 می باشد (42*19) یعنی مجموع تکرار حروف پنجگانه (ک، ه، ی، ع ، ص،) سوره مریم (سوره شماره 19) علاوه بر آنکه برعدد 19 (تعداد حروف بسم الله الرحمن الرحیم ) قابل تقسیم است، بر عدد 14 (که تعداد حروف مقطعه است) نیز قابل تقسیم می باشد(798=57*14).
پ: در قرآن بعضی از کلمات با کلمه های دیگر که از نظر معنی با همدیگر تناسب دارند یکسان به کار رفته اند. مثلاً :
1- کلمه “حیوه“ 145 بار با مشتقات آن در قرآن بکار رفته است و به همان تعداد (145 بار) کلمه “موت یا مرگ“ با مشتقاتش بکار رفته است.
2- کلمه “دنیا“ 115 بار و کلمه “آخرت“ هم 115 بار بکار رفته است.
3- کلمه “ملائکه“ 88 بار در قرآن آمده است و کلمه “شیاطین“ نیز به همان تعداد 88 بار بکار برده شده اند.
4-“حر“ یعنی گرما 40 بار و کلمه “برد“ یعنی سرما نیز 40 بار بکار برده شده اند.
5- کلمه “مصائب“ 75 بار و کلمه “شکر“ نیز 75 بار.
6- کلمه"زکات"32 بار و کلمه “برکات“ نیز 32 بار .
7- کلمه “عقل“ و مشتقات آن 49 بار و کلمه “نور“ نیز با مشتقاتش 49 بار .
8- کلمه “یوم “ به معنی روز و “شهر“ به معنی ماه در قرآن به ترتیب 365 بار و 12 بار بکار رفته اند.
9- کلمه “رجل“ به معنی مرد 24 بار و کلمه “امرأه “ به معنی زن نیز 24 بار در قرآن بکار رفته اند.
10- کلمه “امام“ بصورت مفرد و جمع 12 بار در قرآن آمده است.
آیا اینها تصادفی است؟ !
« خروج پیامبر اکرم(ص) از مدینه به قصد حجه الوداع ( 10ق) »
ازطرف پیامبر اکرم(ص) در ماه ذیقعده ی سال دهم هجری قمری به اهالی مدینه و قبیله های اطراف اعلام شد که امسال آن حضرت قصد زیارت خانه ی خدا و برپایی مراسم حج را دارد.
به همین جهت، تعداد زیادی از مسلمانان به همراه آن حضرت عازم مکه شدند.
پیامبر اکرم (ص) در روز 25 ذیقعده ی سال دهم هجری قمری از مدینه حرکت نموده و درمکانی به نام ذوالحلیفه احرام بست. تمام همسران آن حضرت و یگانه دختر گرامیش حضر ت فاطمه(س) در این سفر همرا ه پیامبر(ص) بودند. حضرت علی(ع) نیز پس از ماموریت جهادی وتبلیغی در منطقه ی یمن، به دستور پیامبر اکرم(ص) در مراسم بزرگ حجه الوداع حضوریافت.
چون حج این سال آخرین حج پیامبر اکرم(ص) بود به حجه الوداع مشهور گردید.
پس از پایان مراسم حجه الوداع هنگام بازگشت به مدینه در مکانی به نام غدیر خم پیامبراکرم(ص) در اجتماع یکصد هزار نفری، حضرت علی(ع) را به فرمان خداوند متعال به جانشینی خود منصوب فرمود و همگان با امیرالمومنین علی(ع) بیعت کردند.
آنچه از روایات به دست مىآید، روز 25 ذىالقعده یکی از مهمترین روزها در طول سال است که علاوه بر روز هبوط آدم (ع) و میلاد نورانی حضرت ابراهیم(ع) و حضرت مسیح(ع) است روزی است که خداوند متعال برای گل سرسبد خلقت خود یعنی بشر، رحمت و برکت خود را گستراند و از نقطه کعبه خشکی را در سراسر کره زمین پخش نمود.
در حقیقت روز دحوالارض، روز گسترش خشکی در زمین و آماده شدن آن برای زندگانی مادی و دنیوی بشر است.
و از ناحیه معصومین(ع) بزرگداشت این روز بسیار سفارش شده و شایسته است هر فردی در این روز که یادآور شروع نزول رحمت الهی است، خداوند را بر تمامی نعمتهایی که قابل شمارش نیستند، شکرگزاری نماید؛ «و ان تعدوا نعمه الله لا تحصوها».
جالب این است که در دعاهی مأثوره در مورد روز دحوالارض، از آن به دحوالکعبه یاد شده است. در این دعی شریف آمده است:
«اللهم داحی الکعبه... اسئلک فی هذاالیوم من ایامک التی اعظمت حقها...»
خدایا!ی پهن کننده خانه کعبه! از تو درخواست میکنم در این روز که حقوق و اهمیت آن را برای عباد، بزرگ شمردهای...
و این تعبیر بیانگر یک حقیقت بسیار مهم است و آن اینکه کره خاکی و زمین حقیقتی غیر از امتداد و بسط کعبه نیست.
خداوند کعبه را به عنوان «اول بیت وضع للناس» قرارداد و پس از آن نقطه کعبه را به نقاط مختلف کره زمین بسط داد و گستراند.
آنگاه در ادامه همین دعا و در وصف کعبه گسترش یافته مىفرماید:
«و جعلتها عندالمؤمنین ودیعه و الیک ذریعه و برحمتک الوسیله»
در نزد مؤمنان امانتی است که باید در قبال آن پاسخگو باشند که چگونه با آن رفتار کردند و حقوقش را حفظ نمودند و برای رسیدن به تو وسیلهای است که از خاک به معراج برسند.
لذا سجده بر خاک که نهایت خضوع و ذلت است، بهترین وسیله برای اوج و عروج است و در مقابل، زمین نیز واسطهای است برای نزول رحمت الهی و شاید به همین مناسبت باشد که مطابق برخی روایات، روز دحوالارض روز قیام حضرت حجت(عج) ذکر شده است.
اعمال و فضیلت روز دحو الارض
روز بیست و پنجم روز دحو الارض است و یکی از چهار روزی است که در تمام سال به فضیلت روزه ممتاز است و در روایتی روزه اش مثل روزه هفتاد سال است و در روایت دیگر کفاره هفتاد سال آمده است و هر که این روز را روزه بدارد و شبش را به عبادت به سرآورد از برای او عبادت صد سال نوشته شود و از برای روزه دار این روز هر چه در میان آسمان و زمین است ، استغفار کنند و این روزی است که رحمت خدا در آن منتشر گردیده است.
درواقع دحوالارض روز شروع حیات بخشی خداوند به جهان خاکی است که توجه به آن در روایاتو تعیین اعمال خاص همچون روزه، عبادت، دعا و غسل واهتمام به آن از سوی معصومین (ع) نشانگر عنایت حضرت حق به این روز با برکت است.
تعبیر به اینکه "در روز دحوالارض رحمت خدا منتشر گردیده و از براى عبادت و اجتماع به ذکر خدا در این روز، اجربسیار است" و امثال آن، مومنین را بر انجام مستحبات مخصوص این روز ترغیب می نماید. درباره روزه این روز آمده است:
روزه این روز همانند روزه هفتاد سال است.
روزه این روز کفاره گناهان هفتاد سال است.
برای روزه دار این روز هرکه و هرچه در میان آسمان و زمین است استغفار می کند و ...
از دیگراعمال این روز شریف دو رکعت نماز است که در آن حمد و پنج مرتبه سوره "والشمس" خوانده می شود و بعد از سلام نماز بخواند:لا حوْل و لا قوه إلا بالله الْعلیالْعظیم
پس دعاکند و بخواند:
یا مقیل الْعثرات أقلْنی عثْرتی یامجیب الدعوات أجبْ دعْوتی یا سامع الْأصْوات اسْمعْ صوْتیو ارْحمْنی و تجاوزْ عنْ سیئاتی و ما عنْدی یا ذا الْجلال والْإکْرام.
و همچنین دعای "اللهم داحی الکعبه ..." از دعاهای مخصوص این روز است.
میرداماد ( ره ) در رساله ی اربعه ایام خود افضل اعمال مستحب را در این روز زیارت حضرت رضا علیه السلام بیان می دارد. چیزی به ذهنم آمد گفتم بنویسم. نمی دانم درست است یا نه. شاید فضیلت زیارت امام رضا در این روز به خاطر این است که کعبه واقعی دل های عاشق ، آستان مصفای اوست . اینم حرف دله دیگه سخت نگیرید.
برو طواف دلی کن نه کعبه گل را
که این خلیل بنا کرد و آن خدای خلیل
از امیرالمومنین (علیه السلام ) روایت شده است که فرمودند:
« اولین رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد در بیست وپنج ذی القعده بود. کسی که در این روز روزه بگیرد وشبش را به عبادت بایستد ،عبادت صد سال را که روزش را روزه و شبش را عبادت کرده است خواهد داشت.»
در این روز یک میلیون رحمت نازل می شود که نودونه هزار تای آن برای روزه داران این روز و عبادت کنندگان این شب خواهد بود.
هر گروهی که در این روز برای ذکر پروردگار خویش گرد هم آیند ، پراکنده نمی شوند مگر این که خواسته آنان داده می شود.
برای اهل مراقبت و سیر وسلوک ، طاعت وعبادت در این شب اهمیت ویژه ای دارد زیرا نسبت به دیگر ایام مشهور مورد توجه عامه مردم نیست و آنها کمتر در این ایام به طاعت خدا مشغول می گردند ، لذا دحوالارض می تواند از ایام ممتاز سال باشد زیرا توجه در زمان غفلت عموم از مراقبات مهم باعث سرعت اجابت است واعمال نزد حضرت حق بزرگتر وبه قبول نزدیکتر واجر بیشتری دارد.
باشد تا روزی که ملک الموت جانمان را به تسخیر خود می گیرد این اعمال و ترویج آن چراغی ویا آسایشی برای قیامت ومنزل ابدی ما باشد ،آن روزی که ما به پیشگاه خدا ناله می زنیم و از ذات مقدس ربوبی طلب مهلت به اندازه لحظه ای می کنیم که ندا می رسد هرگز و ما می مانیم واعمال از پیش فرستاده شده.
دعای روز دحو الارض:
اللهمداحی الْکعْبه ؛ و فالق الْحبه و صارف اللزْبه؛
و کاشفکل کرْبهٍ أسْألک فی هذا الْیوْم منْ أیامک التی أعْظمْتحقها
و أقْدمْت سبْقها؛ و جعلْتها عنْد الْمؤْمنین ودیعهً
و إلیْک ذریعهً؛ و برحْمتک الْوسیعه
أنْ تصلی علیمحمدٍ عبْدک الْمنْتجب
فی الْمیثاق الْقریب یوْم التلاق
فاتق کل رتْقٍ و داعٍ إلی کل حقٍ
و علی أهْل بیْتهالْأطْهار الْهداه الْمنار
دعائم الْجبار و ولاه الْجنه والنار
و أعْطنا فی یوْمنا هذا منْ عطائک الْمخْزون غ
یْرمقْطوعٍ و لا ممْنوعٍ
تجْمع لنا به التوْبه و حسْنالْأوْبه
یا خیْر مدْعوٍ و أکْرم مرْجوٍ
یا کفی یا وفی؛ یا منْ لطْفه خفیٌ
الْطفْ لی بلطْفک و أسْعدْنی بعفْوک
وأیدْنی بنصْرک و لا تنْسنی کریم ذکْرک بولاه أمْرک
وحفظه سرک و احْفظْنی منْ شوائب الدهْر
إلی یوْم الْحشْرو النشْر
و أشْهدْنی أوْلیاءک عنْد خروج نفْسی
و حلولرمْسی و انْقطاع عملی و انْقضاء أجلی
اللهم و اذْکرْنیعلی طول الْبلی إذا حللْت بیْن أطْباق الثری
و نسینیالناسون من الْوری و أحْللْنی دار الْمقامه
و بوئْنیمنْزل الْکرامه و اجْعلْنی منْ مرافقی أوْلیائک
و أهْلاجْتبائک و اصْطفائک و بارکْ لی فی لقائک
و ارْزقْنی حسْنالْعمل قبْل حلول الْأجل بریئا من الزلل و سوء الْخطل
اللهم و أوْردْنی حوْض نبیک محمدٍ صلی الله علیْه وآله
و اسْقنی منْه مشْربا رویا سائغا هنیئا
لا أظْمأ بعْدهو لا أحلأ ورْده و لا عنْه أذاد
و اجْعلْه لی خیْر زادٍ وأوْفی میعادٍ یوْم یقوم الْأشْهاد
اللهم و الْعنْ جبابرهالْأولین و الْآخرین
و بحقوق وْلیائکالْمسْتأْثرین
اللهم و اقْصمْ دعائمهمْ و أهْلکْ أشْیاعهمْو عاملهمْ
و عجلْ مهالکهمْ و اسْلبْهمْ ممالکهمْ
و ضیقْعلیْهمْ مسالکهمْ و الْعنْ مساهمهمْ و مشارکهمْ
اللهم وعجلْ فرج أوْلیائک و ارْددْ علیْهمْ مظالمهمْ و أظْهرْبالْحق قائمهمْ
و اجْعلْه لدینک منْتصرا و بأمْرک فیأعْدائک مؤْتمرا
اللهم احْففْه بملائکه النصْر و بماألْقیْت إلیْه من الْأمْر فی لیْله الْقدْر
منْتقما لک حتیترْضی و یعود دینک به
و علی یدیْه جدیدا غضا و یمْحضالْحق محْضا
و یرْفض الْباطل رفْضا
اللهم صل علیْه و علیجمیع آبائه
و اجْعلْنا منْ صحْبه و أسْرته
و ابْعثْنا فیکرته حتی نکون فی زمانه منْ أعْوانه
اللهم أدْرکْبنا قیامه و أشْهدْنا أیامه
و صل علی محمدٍ وارْددْ إلیْنا سلامه
و السلام علیْه و رحْمهالله و برکاته
"من آیات قرآن را که به علوم پزشکی و بهداشتی و طبیعی ارتباط داشت دنبال کردم و از کودکی آن ها را فراگرفتم و کاملاً به آن آگاه بودم. بنابراین دریافتم که این آیات از هر نظر با معارف و علوم جهانی منطبق است...
هر کس دست اندر کار هنر یا علم باشد و آیات قرآن را با هنر و علمی که آموخته است مقایسه کند به همان صورت که من مقایسه کردم بدون تردید به اسلام خواهد گروید، البته اگر صاحب عقلی سلیم و بی غرض باشد."
«رود ویل» نویسنده انگلیسی:
"اروپا نباید فراموش کند که مدیون قرآن محمدی (صلی الله علیه و آ له) است؛ زیرا قرآن بود که آفتاب علم را در اروپا طلوع داد. "
«ارنست رنان» فرانسوی:
"در کتابخانه شخصی من هزاران جلد کتاب سیاسی، اجتماعی، ادبی و غیره وجود دارد که همه آن ها را بیشتر از یک بار مطالعه نکرده ام و چه بسا کتاب هایی که فقط زینت کتابخانه من می باشند. ولی یک جلد کتاب هست که همیشه مونس من است و هر وقت خسته می شوم و می خواهم درهایی از معانی و کمال بر روی من باز شود آن را مطالعه می کنم و از مطالعه زیاد آن خسته و ملول نمی شوم، این کتاب؛ «قرآن» کتاب آسمانی مسلمین است."
«ه .ج .ولز» دانشمند و مورخ انگلیسی:
"در قرآن، بهترین عبارات و عالی ترین جملات نازل گردیده و اسلوب فصاحت و بلاغت آن به حدی زیباست که عقول عقلا را حیران ساخته است. قرآن کتابی است ابدی و جهانی."
بانو «مایل انجلو» ایتالیایی:
"آشنایی من با تعالیم حیات بخش و معارف درخشان اسلام و قرآن، بینش جدید و عمیقی در من به وجود آورد و طرز فکرم را درباره جهان آفرینش و فلسفه وجود به کلی دگرگون ساخت و احساس کردم تعلیمات اسلام بر خلاف تعالیم مسیحیت، انسان را موجودی شریف و با شخصیت می شناسد نه موجودی کثیف و ذاتاً آلوده... در این کتاب دستور زندگی و نحوه بهره برداری از لذایذ این دنیا و حمایت آن، به طرزی جالب و خردمندانه بیان شده است."
دکتر «گوستاولوبون» فرانسوی:
" قرآن که کتاب آسمانی مسلمین است، تنها منحصر به تعالیم و دستورهای مذهبی نیست و بلکه دستورهای سیاسی و اجتماعی مسلمانان نیز در آن درج است. تعلیمات اخلاقی قرآن به مراتب بالاتر از تعلیمات اخلاقی انجیل است."
«آلوارو ماچوردوم کومینز» شاعر، نویسنده، روزنامه نگار و محقق اسپانیایی:
"عده ای از من خواستند بعضی از سوره های قرآن را برایشان ترجمه کنم. من هم سوره کوتاهی را انتخاب کردم که از یگانگی خداوند می گوید؛ "سوره توحید" را.
این سوره و موسیقی آن، آنچنان زیبا بود که برای من شاعر بسیار مهم بود. همچنین سوره "فاتحه الکتاب" را که درباره جهانی بودن خداوند است ترجمه کردم. به این ترتیب بود که جهانی بودن و یگانگی خداوند مرا به این نتیجه رساند که این دین، مردمی ترین و منطقی ترین دین برای از بین بردن ناآرامی ها و مشکلات جوانان امروزی است.
«گوته» شاعر و نویسنده بزرگ آلمانی:
"ما ابتدا از قرآن روی گردان بودیم، ولی طولی نکشید که این کتاب توجه ما را به خود جلب نمود و به حیرت در آورد و بالاخره مجبور شدیم اصول و قواعد آن را بزرگ بشماریم و در مطابقت الفاظ آن با معانی بکوشیم.
مرام و مقاصد این کتاب بی اندازه قوی و محکم و مبانی آن بلند و از این نظر ما را به اهمیت و علو مقام خود بیشتر جذب می نماید. با این وصف بزودی بزرگ ترین تأثیر خود را در تمام جهان نموده، نتیجه مهمی از خود به جا خواهد گذارد.
و باز می گوید:
عن قریب است که این کتاب توصیف ناپذیر عالم را به خود جلب نموده، تأثیر عمیقی در دانش جهان نهد و جهان مدار گردد. "
«ولیز» از بزرگ ترین نویسندگان انگلیسی:
"هر دینی که با مدنیت و تمدن در هر دوره و زمان سیر نکند، آن را بی پروا به دیوار بزنید. برای آنکه دینی که پهلو به پهلو با تمدن سیر نکند برای پیروان خود، لهو و شر و اباطیل است و آن ها را به سوی تباهی می کشاند و دین حقی که با تمدن همگام است؛ «اسلام» است و هر کس بخواهد این معنی را دریابد به «قرآن» و محتوای آن از لحاظ علم و قانون و نظام اجتماعی مراجعه کند.
پس قرآن کتاب دینی و علمی اجتماعی و اخلاقی و تاریخی است... و اگر کسی به من بگوید که اسلام را تعریف کن، می گویم اسلام یعنی تمدن واقعی بشر."
«توماس کارلایل» دانشمند معروف و مورخ مشهور اسکاتلندی:
"اگر یک بار به این کتاب مقدس نظر افکنیم، حقایق برجسته و خصایص اسرار وجود طوری در مضامین جوهری آن پرورش یافته که عظمت و حقیقت قرآن به خوبی از آن ها نمایان می شود، و این خود مزیت بزرگی است که فقط به قرآن اختصاص یافته و در هیچ کتاب علمی و سیاسی و اقتصادی دیگر دیده نمی شود.
خواندن بعضی از کتاب ها، تأثیر عمیقی در ذهن انسان می گذارد ولی هرگز با تأثیر قرآن در خور مقایسه نیست."
.:: This Template By : web93.ir ::.