رنگهای كمكی یعنی بنفش و قهوهای و خاكستری در یك طبقه نسبتا متفاوتی قرار دارند. اگر بخواهیم با صراحت كلام سخن بگوییم، سیاه و خاكستری اساسا رنگ به شمار نمیآیند،
زیرا سیاه اصولا رنگ نیست و رنگ خاكستری نیز در آزمایش، كاملا بیرنگ و خنثی است. لذا آن دو را بیرنگ مینامند. بنفش، تركیبی است از آبی و قرمز، در حالی كه قهوهای مخلوطی از نارنجی، قرمز و سیاه است و یك رنگ تیره و نسبتا بیروح را میسازد. ترجیح دادن هر یك از سه رنگ «بیرنگ» (سیاه، خاكستری یا قهوهای) را میتوان نشانهای از یك نقطهنظر منفی نسبت به زندگی دانست.
هیچیك از دو رنگ بنفش و قهوهای در شمار رنگهای مستقل (اصلی) روانی نیستند.
برخی از روانشناسان عقیده دارند رنگی كه برگزیده و دلخواه فرد است میتواند گویای خصوصیات اخلاقی و روانشناسی او باشد.
قرمز، خوش قلب اما خودپرست
این رنگ، مظهر شدت و زیادهروی است كه گاهی در جهت مخالف آن است. قرمز، رنگ عشق، تنفر، فداكاری، خشونت، خون و آتش است. كسی كه به این رنگ علاقه دارد هرگز نمیتواند در زندگی بیتفاوت باشد. اینگونه اشخاص تند و سركش و در عین حال فعال، شجاع و كمی عجول هستند. احتمال شكست بهخصوص در عشق برای آنها فراوان است. قضاوتهای عجولانه و ناگهانی در مورد دیگران سبب از بین رفتن دوستیهایشان میشود با آن كه در عشق كاملا فداكارند اما اگر روزی زندگی بر وفق مراد نباشد، بدون تفكر و جویا شدن علت میجنگند.
دو عیب بزرگ، خودپرستی و عدم كنترل، در نفس آنهاست و دو صفت ممتازشان خوشقلبی و حس بزرگطلبی است. بهطور كلی دوستداران رنگ قرمز دارای خصوصیات متضادی هستند.
صورتی؛ موردعلاقه دیگران
رنگ صورتی در واقع همان قرمز است كه كمرنگ شده. اگر به این رنگ علاقه دارید تمام صفات رنگ قرمز را كمی ملایمتر دارا میباشید. با گذشت هستید و در عشق، تندی نشان نمیدهید. دیگران را خوب درك میكنید و با اطرافیان خود باملایمت و لطف رفتار میكنید و به دلیل نشاط و شادابیتان مورد علاقه اطرافیان خود هستید. آنهایی كه به این رنگ علاقه دارند، اغلب شكستها، خشونتها و دشواریهای زندگی را تحمل كردهاند و با مشكلات فراوانی مواجه شدهاند.
آبی، نظم و پشتكار و تنهایی
رنگ آبی از رنگهایی است كه طرفداران زیادی دارد.
اگر به این رنگ علاقه دارید كاملا میتوانید احساسات و هیجانات خود را كنترل كنید. ظاهر آرام شما، دیگران را وادار میكند كه به شما احترام بگذارند و دوست دارید پیوسته مورد احترام و ستایش دیگران قرار بگیرید. در خرید و پوشش لباس قناعت میكنید و به علت شرم و حیا و گاه غروری كه در شماست میل دارید اغلب تنها باشید. حماقت و عدم فهم دیگران، شما را كسل میكند و كسانی كه از نظر هوش و فهم بر شما برتری دارند شما را ناراحت میكنند. كارهای خود را از روی نظم و ترتیب و بر پایه قواعد معینی انجام میدهید و یكی از صفات مشخص پشتكار شماست.
اگر زندگی شما یک نواخت کسل کننده و خالی از انرژی است رعایت نکات زیر زیر می تواند به پویایی شما کمک کند.
روزا به قدم زدن بپردازید، و در این حین لبخند بزنید. این برترین داروی ضد افسردگی ست.
حداقل در روز با خود خلوت کنید، در صورت نیاز از قفل در غافل نشوید.
با استفاده از ویدئو برنامه های تلویزیونی آخر شب و مورد علاقه تان را ضبط کنید، و خواب بیشتری کنید.
صبحها که از خواب بیدار می شوید این جمله را کامل و تکرار کنید: « امروز قصد دارم….»
- با سه E زندگی کنید؛ Energy (انرژی)، Enthusiasm (شوق)، Empathy (فهم
و همدلی با دیگران)، و همینطور با سه F یعنی Faith (ایمان)، Family
(خانواده) و Friends (دوستان).
امسال بیشتر از سال پیش به تماشای فیلمهای عمومی (مناسب برای تمام سنین)، بازی با دوستان و خواندن کتاب بپردازید.
زمانی را به مراقبه و نیایش اختصاص دهید. اینها سوخت روزانه برای انجام زندگی پر مشغله مان را فراهم می کنند.
وقت بیداری بیشتر رویا ببینید.
از غذاهایی که از گیاهان و درختان بار می آیند بیشتر مصرف کنید، و ازآنها که در کارخانه ها تولید می شوند کمتر.
مقداری چای سبز و مقادیر بسیار فراوان تری آب بنوشید. ایدا اریزا (نوعی
زغال اخته آبی رنگ)، غذاهای دریائی، گل کلم، بادام و گردو و خشکبار مصرف
کنید
تلاش کنید هر روز حداقل سه نفر را به لبخند وادارید.
از خانه گرفته تا داخل ماشین و روی میز کار همه را مرتب و تمیز کنید، بگذارید انرژی تازه ای وارد زندگیتان شود.
انرژی پرارزشتان را بر سر شایعه سازی، هیولاهای انرژی خوار، مسائل مربوط
به گذشته، افکار منفی و یا آنچه بدان کنترل ندارید هدر ندهید. در عوض
انرژیتان را صرف همین لحظه مثبت اکنون کنید.
این را درک کنید که زندگی یک مدرسه است و شما اینجائید تا بیاموزید، تا
همه امتحانهایتان را بگذرانید. مشکلات تنها بخشی از این دوره آموزشی اند که
درست مثل کلاس درس جبر می آیند و می روند، منتها درسهائی که از این کلاس
فراگرفته می شود عمری با شما باقی خواهد ماند.
صبحانه تان را چون یک شاه، ناهارتان را چون یک شاهزاده و شام تان را چون بچه دانشگاهی ای بخورید که کارت اعتباریش ته کشیده باشد.
بیشتر لبخند بزنید و بیشتر بخندید. این هیولاهای انرژی خوار را ازتان دور نگه خواهد داشت.
زندگی چندان عادلانه به نظر نمی رسد، با این حال زیباست.
زندگی کوتاه تر از آنیست که وقتمان را صرف تنفر از دیگران کنیم.
خودتان را خیلی جدی نگیرید، دیگران هم اینکار را در مورد شما نمی کنند.
مجبور نیستید همه بحث ها و منازعات را به نفع خود تمام کنید. با مخالفتها موافقت کنید.
با گذشته تان از در سازش در آئید، آنوقت دیگر اکنونتان را خراب نخواهید کرد.
زندگی تان را با زندگی دیگران مقایسه نکنید. شما از موضوع و هدف این سفر آنها هیچ نمی دانید.
از شمع هایتان استفاده کنید، خوشگل ترین ملافه تان را کنار نگذارید، برای
روز مبادا و یا روزی خاص نگه شان ندارید، امروز همان روز بخصوص است.
جز شما کس دیگری مسئول خوشبختی تان نیست.
همه باصطلاح بدبختیها را با این جمله قالب دهید: «آیا تا پنج سال آینده، هیچ اهمیتی خواهند داشت؟»
همه را به خاطر هر چیز و همه چیز ببخشید.
افکار مردم در مورد شما، هیچ ربطی به شما ندارند.
زمان حلال همه مشکلات است. به همه چیز زمان دهید، زمان.
یک موقعیت هر چقدر خوب یا بد، بالاخره تغییر می کند.
زمان بیماری، این شغل نیست که به دردتان می رسد، دوستانتان هستند. با آنها در تماس باشید.
از شر هر آنچه سودمند، زیبا و شادی بخش نیست، خلاص شوید.
حسادت هدر دادن وقت است. شما الان به همه آنچه نیاز دارید رسیده اید.
بهترینها هنوز در راه اند.
هر حسی که می خواهید داشته باشید، بلند شوید، شیک کنید و بزنید بیرون.
کار درست را انجام دهید!
با خانواده در تماس باشید.
شبها قبل از خواب این جمله را کامل و تکرار کنید: «به خاطر… ممنونم.» «امروز به … دست یافتم.»
یادتان باشد، برکتهای زندگی آنقدر هست که استرس و نگرانی را بدان راهی نباشد.
از سفر لذت ببر. بهترین استفاده را از آن کنید و از سفرتان لذت ببرید.
ارائه
مطلب زیر تلاش برای جلوگیری از وقوع اختلافاتی است كه به سبب آن امروزه
راهروهای دادگاه خانواده مملو از جمعیت است . پس به امید آنكه شما را هرگز
در آنجا ملاقات نكنیم توجه شما را به چند نكته انسانی كه حاصل بررسی مواد
حقوقی و خلاصه مسائلی است كه معمولاً در دادگاه ها با آن روبرو هستیم ، جلب
می كنیم .
1- اگر از گذشت ، صبر و بردباری در خود نشانی دارید به سراغ ازدواج بروید .
زمانی برای شروع یك زندگی مشترك تصمیم بگیرید كه از استقلال و توان كافی
خود برای اداره یك خانواده جدید مطمئن هستید .
2- زمانی را برای جاری شدن صیغه عقد مطلوب بدانید كه از خواست ها و نگرش
های یكدیگر باخبرید و می دانید كه هر دو هدفی مشترك را دنبال می كنید .
برای رسیدن به این شناخت ، مدتی به یكدیگر فرصت دهید .
3- در این دنیای بزرگ هیچ دو نفری مانند هم نیستند . تفاوتهای بارز میان دو
خواهر و یا دو برادر كه هر دو زاده یك مادر و پدر هستند ، خود گویای این
مسئله است . بنابراین مبنای تفاهم را معیارهای اصلی و اساسی برگزینید .
توقف و ایستادن بر اصول فرعی یكدیگر چندان كمكی به بهبود روابط زناشویی
نخواهد كرد.
4 - قبل از ازدواج به مسئله اعتیاد به طور جدی بیندیشید و از عدم اعتیاد
همسرتان به هر گونه مواد مخدر ، اطمینان كامل حاصل كنید . نگذارید امید به
ترك كردن و یا ترك دادن سبب شروع یك زندگی پُرمشكل شود .
5- برای داشتن زندگی خوب و توأم با آرامش ، به شیوه زندگی انتخابی خود عشق
بورزید . چشم وهم چشمی ، حسادت و تجمل پرستی ، بار سنگین زندگی های امروز
را از دوش هیچ زوج جوانی بر نداشته است . به راستی كه كم كردن توقعات ،
گنجینه ای بزرگ برای ساختن آینده یك زوج جوان است .
6- تجربه بارها و بارها ثابت كرده كه زوجی موفق و سربلند هستند كه در كشاكش
زندگی در كنارهم ، یارهم هستند . در كنار هم در شادی ها می خندند و در
سختی و رنج ها با هم به جنگ مشكلات می روند . اشتباهات یكدیگر را می بخشند و
موفقیت های یكدیگر را جشن می گیرند ، براستی زن و شوهرهایی كه به جای در
كنار هم بودن ، مقابل یكدیگر می ایستند و زندگی می كنند ، نه زندگی ، كه
نبردی سخت می كنند .
7- به یاد بسپارید كه گفتن كلمات محبت آمیز، ذكر محسنات یكدیگر و یادآوری
اینكه همسرتان را دوست می دارید و به وجودش در كنارتان افتخار می كنید ،
كلمات یا جملات مختص دوران آشنایی و اوایل ازدواج نیستند . انسانها نیاز به
شنیدن مهر یكدیگر دارند ، آنچه در دل و ذهنتان می گذرد را صادقانه به زبان
آورید كه خود یكی از عوامل مهم در بقای زندگی زناشویی است.
8- بد نیست اگر بدانیم استفاده از تجربیات و نظریات دیگران مترادف با دخالت
آنها در زندگی زناشویی ما نیست ؛ چه بهتر اگر تجربیات گذشتگانمان را سرمشق
كنیم و خود كاشف شادی های دیگر باشیم .
9- اگر در برخی مسائل با یكدیگر اختلاف نظر دارید هرگز فرزندانتان را از آن
مطلع نكنید . در مقابل فرزند ، پدر و مادر عنصری واحد و جدایی ناپذیرند كه
حرفشان و قولشان یكی است.
10- دوستی سرلوحه بهترین نوع رابطه هاست كه نه در شناسنامه و نه در هیچ جای
دیگر ثبت نمی شود ، اما عمیق و بی پیرایه است . بهترین والدین همانهایی
هستند كه با فرزندانشان دوست و رفیق اند . بهترین زوجها نیز آنانی هستند كه
قبل از این كه به یادشان بیاید كه زن و شوهر یكدیگرند ، بدانند كه دوست هم
هستند . رابطه صمیمانه و خالصانه توأم با درك و حفظ احترام همدیگر ، شاید
یكی دیگر از عوامل مهم تضمین كننده بقای یك زندگی است .
نقش پدران در دوران بلوغ دختران
نیاز های دخترونه
همه میدانیم که دوره بلوغ بسیار حساس است. یک سری نگرشها در همین سن میتواند مشخص شود و حتی آینده کودکان از همین سن رقم بخورد اما معمولاً در زمانی که بخواهیم عمل کنیم نمیدانیم چه طور میتوانیم از این دوره حساس بهترین استفاده را بکنیم. این موضوع شاید برای پدران حیاتیتر باشد…
هرچه میگذرد پژوهشهای بیشتری در رابطه با تاثیرات مثبت تقویت رابطه پدر و دختر انجام میشود. پژوهش ها نشان می دهد هر چه رابطه پدر با دختر بهتر و صمیمانهتر باشد، دختران احتمال کمتری دارد که مرتکب خلاف شوند، نمرات درسی بهتری میگیرند و میتوانند دوستیهای بهتری با دیگران برقرار کنند اما این رابطه علاوه بر این تاثیرات در کوتاه مدت، تاثیرات طولانیمدت دیگری نیز دربردارد. خانمهایی که روابط بهتری با همسرانشان دارند و از نظر روانی و جسمی از سلامت بهتری برخوردارند، در سنین نوجوانی رفتار بهتری با پدرانشان داشتهاند.
در تحقیق دیگری محققان به این نتیجه
رسیدند که هر چه رابطه پدر با دخترش صمیمانهتر و نزدیکتر باشد، دختر در
سن بالاتری به سن بلوغ میرسد. اگر در مورد عوارض بلوغ زودرس دختران
اطلاعات داشته باشید، به ارزش بیش از پیش پدر پی میبرید.
با او در مورد ایجاد حد و مرز در رابطه با جنس مخالف و راه های پیشگیری از
مزاحمت های خیابانی و اعتماد به پدر و مادر جهت راائه راه حل های مناسب
صحبت داشته باشید
اما پدران برای اینکه بخواهند رابطه خوب و موثری با دخترانشان داشته باشند، باید به چه نکاتی توجه کنند؟
رابطهای هدفمند و در چارچوب
در دوره بلوغ به دخترتان توضیح دهید که
ممکن است در این سن، در اجتماع کمکم، توجههایی را از جنس مخالف دریافت
کند اما این توجهها لزوماً نشاندهنده علاقه فرد مقابل به او نیست. پس
بهتر است که خیلی روی این موارد حساب باز نکند. در عین حال این توجهها
گاهی به مزاحمتهایی منجر میشوند که هر دختری باید راههای مقابله با آن
را فرا بگیرد. در درجه اول راههای پیشگیری از این موارد را به او یاد
دهید. مواردی چون مشخص ساختن حد رابطه خود با پسرها از همان اولین برخورد.
در مرحله بعدی راههایی را معرفی کنید که اگر مزاحمتی برایش ایجاد شد چگونه
از خودش دفاع کند و یا مزاحمت را به حداقل برساند و این اطمینان را در او
ایجاد کنید که اگر هر مشکلی برایش پیش آمد شما و مادرش پشتیبان او خواهید
بود. اهمیت این نکته زمانی مشخص میشود که دخترها مشکلات کوچک را از ترس
برخوردهای خشن، از خانواده مخفی میکنند و خود این پنهانکاری، باعث
سوءاستفاده از جانب دیگران و بروز مشکلات شدیدتر میگردد. با توجه به
پایین آمدن سن بلوغ روانی در طی سالهای اخیر بهتر است این مسایل را در
شروع دوره راهنمایی با دخترتان در میان بگذارید یعنی قبل از اینکه تجارب
ناخوشایندی برایش روی داده باشد.
نیاز های دخترونه
با توجه به رشد دخترتان درباره مسایل مربوط به دوستی بین دختر و پسر در این سن و مشکلات و خطرات دوستیهای ناسالم و به دور از اطلاع خانواده برایش توضیح دهید اما توجه داشته باشید که نباید میل به جنس مخالف را آنقدر طبیعی جلوه دهید که دختر شما اگر هم تا به امروز توجه زیادی را صرف این موضوع نمیکرده از فردا درگیری ذهنی زیادی پیدا کند. در مورد عقیده خودتان و همسرتان با او، در این رابطه صحبت کنید. از عبارتهای باید و نباید استفاده نکنید چرا که در این مرحله هدف، آگاه کردن او از عقاید شماست. این توضیحات باعث میشود دخترتان متوجه شود که شما در مورد او و تغییراتی که برایش رخ داده، بیاطلاع نیستید. این بر اعتبار شما نزد دخترتان افزوده و به او این امکان را میدهد که در زمان لازم با شما یا همسرتان صحبت کند.
در سالهای پایانی دبیرستان و یا دوران
دانشجویی توضیح دهید هدف از رابطه با جنس مخالف پیدا کردن همسری مناسب است و
نه خوشگذرانیهای موقت. در این دوره کمکم با او وارد صحبت درباره
ملاکهای انتخاب همسر شوید و نظر او را جویا شوید. بیشتر به حرفهای او گوش
دهید نه اینکه برایش سخنرانی کنید و مطمئن باشید خود این گوش کردن بهتر از
هر روش دیگری او را به تفکر وادار کرده، نظرات او را اصلاح کرده و او را
با واقعیتهای زندگی آشنا میسازد.
دخترها مشکلات کوچک را از ترس برخوردهای خشن، از خانواده مخفی میکنند و
خود این پنهانکاری، باعث سوءاستفاده از جانب دیگران و بروز مشکلات شدیدتر
میگردد.
مشخص کردن ضوابط خانه
در مورد تمایل دخترتان به خودآرایی بهتر است قبل از اینکه اختلاف و یا مشکلی پیش بیاید، محدودیتهای خانواده را برایش توضیح دهید. محدودیتهایی که شما و همسرتان از او انتظار دارید رعایت کند. البته پیشنهاد میکنم هر چه قدر هم میخواهید دخترتان را در محیطی آزاد بار بیاورید باز محدودیتهایی را برایش در نظر بگیرید چرا که این موضوع به ویژه در سنین پایین، در درجه اول باعث حفظ ایمنی او میگردد.
زمانی برای تقویت رابطه
هر چند وقت یک بار وقتی را برای دخترتان در نظر بگیرید. مثلاً یک ساعت در ماه و در این زمان با او به صورت دو نفری به پارک بروید و در طی پیادهروی از حال و روزش خبردار شوید. البته توجه داشته باشید که افزایش این زمان به شکلی کنترل نشده خود میتواند شما را زمانی که او میخواهد ازدواج کند با مشکل روبهرو سازد و به نوعی باعث عدم تمایل به ازدواج در او گردد. داشتن رابطه عاطفی مناسب با شما باعث کاهش توجه زودرس دخترتان به جنس مخالف شده و میتواند این میل را تا زمانی که معقولانهتر با موضوع برخورد کند، به تعویق بیندازد.
همواره از دوران كودكی به عنوان بهترین و شادترین دوره ی زندگی انسان نام برده شده است. كودكی دنیائی از معصومیت و پاكی در كنار شادی و سبكبالی را در ذهن تداعی می كند. بسیاری از بزرگسالان در كشاكش سختی ها و مشكلات زندگی با یاد كردن از دوران خوش كودكی خود، دمی از غم زمانه فارغ می شوند و بر بال خاطرات به دنیایی كوچ می كنند كه در آن از فشار مسئولیت و مرارت خبری نیست. گویی داشتن یك كودكی شاد و آسوده، فرد را برای مواجهه با درگیریهای آینده و مسئولیت های بزرگسالی تجهیز می كند و به او جزیره ای امن از خاطرات دلنشین می بخشد كه به گاه سختی در آن پناه جوید، خستگی را از خود دور كرده و با نیرویی مضاعف به جنگ سختی ها برود.
مسلماً آرزوی هر پدر و مادری فراهم كردن یك چنین كودكی ای برای فرزند
دلبندشان خواهد بود. اما مسئله اینجاست كه شادی و نشاط آموختنی نیست. شما
می توانید به فرزند خود مهارتهای زندگی، آشپزی، خواندن و نوشتن و حتی یك
زبان خارجی را بیاموزید، ولی آموختن شاد بودن و خوشبخت بودن،امری است كه از
توان شما خارج است. اكثر دانشمندان معتقدند ژنهایی كه فرزندان از والدین
به ارث برده اند نقشی اساسی در توانایی فرد برای شاد بودن و احساس رضایت از
زندگی دارد.
با این وجود نقش پدر و مادر در میزان شادی و نشاط كودك چشمگیر است.
شاید شما نتوانید به فرزند خود یاد بدهید كه خوشحال باشد ولی فراهم كردن
امكانات و بستر مناسب برای خوشبختی و شاد زیستن فرزند، هدیه ای است كه فقط
شما می توانید به فرزندتان بدهید.
در این مطلب ما راه هایی به شما پیشنهاد می كنیم كه می توانند شما را در فراهم كردن این خوشبختی و نشاط برای فرزندتان یاری دهند.
كودك خود را همان گونه كه هست دوست بدارید
همه ی متخصصان بر طبق نتایج مطالعات و یافته های خود متفق القولند كه اولین
راز داشتن كودك شاد و سرزنده این است كه او را همان طور كه هست بپذیرید و
دوست بدارید. هنگامی كه فرزندان با دانستن عشق و علاقه ی والدین به خود
بزرگ می شوند مطمئن هستند كه خصوصیات و توانائیهای شخصی آنان مانند میزان
ضریب هوشی عقاید و علاقه مندیهای شخصی آنان از سوی والیدن محترم شمرده شده و
پذیرفته و تحسین می شوند. این آگاهی و اطمینان در آنها شادی عمیقی را پدید
می آورد كه در تمام طول زندگی با ایشان خواهد ماند و سنگ بنایی برای
موفقیتها و خوشبختی در زندگی آینده ی آنها خواهد بود.
«نمی توانم» را با «می توانم »عوض كنید
وقتی فرزندتان می داند كه شما نسبت به او ایمان و اعتماد خدشه ناپذیری
دارید، خود را قادر به انجام هر كاری خواهد دید. آن چه مهم است ذهنیت
فرزندتان در مورد عقیده ی شما نسبت به خودش است. فرزندتان شما را به عنوان
الگو باور دارد بنابراین خود را از دریچه ی چشمان شما می بیند و می شناسد.
پس نظر شما برای او بسیار تعیین كننده است. پدری تعریف می كند وقتی پسر من
در مدرسه راهنمایی درس می خواند به فوتبال علاقمند شد. ولی مربی فوتبال
مدرسه به او گفت كه در این زمینه هیچ استعدادی ندارد. او با دلخوری موضوع
را با من مطرح كرد به او گفتم: هرگز اجازه نده كسی رویاها و هدفهایت را از
تو بگیرد. و امروز پس از گذشت چندین سال از آن روز، پسر من یكی از بازیكنان
مطرح و موفق در زمینه ی فوتبال حرفه ای است.
قانون گذاری منصفانه و بی طرف
برای زندگی خود و فرزندانتان قوانین و حدود مناسب و منصفانه ای تعیین كرده و
آنها را با جدیت رعایت كنید. این قانون گذاری شاید در وهله ی اول برای
فرزندانتان چندان دلچسب نباشد ولی در عمل به آنها احساسی از امنیت و آسایش
خواهد داد. یك متخصص می گوید: خود را مجسم كنید كه در حال عبور از تنگه ای
باریك مشرف به دره ای عمیق هستید. مسلماً خوشحال خواهید شد اگر بر لبه
پرتگاه نرده های محافظی نصب شده باشد كه شما را از سقوط به دره محافظت كند.
با این اطمینان، راحت تر و آسوده تر به راه خود ادامه خواهید داد. برای
اكثركودكان شادی ونشاط، از احساس امنیت و آسایش حاصل می شود. وقتی كودكان
متوجه شوند باید رفتار خود را با حدود و ضوابط خاصی تطبیق داده و از قواعد
خاصی پیروی كند، احساس امنیت و كامیابی بیشتری خواهند داشت.
نیمه ی پر لیوان را به فرزندتان نشان دهید
همواره به فرزند خود یادآوری كنید كه هیچ مشكل و مسئله ای در دنیا وجود ندارد كه شما باهم از پس حل كردن آن برنیائید.
به فرزند خود بیاموزید كه مثبت اندیش و خوش بین باشد و ناامیدی و یاس را از
خود براند. این آموزش بسیار مهم و حیاتی است. زیرا با آموختن مهارت مثبت
اندیشی در دوران كودكی، فرزندتان گام بزرگی به سوی دوران بزرگسالی شاد و
پرنشاط در بر خواهد داشت.
انسانهای منفی نگر و ناراضی اغلب درگیر مسائل و خاطرات ناخوشایند و تلخ
زندگی خود هستند و با فكر كردن و تجسم این خاطرات امكان شاد زیستن را از
خود می گیرند. در حالی كه انسانهای شاد و مثبت اندیش با تمركز بر وقایع
مثبت زندگی، راه خود را به سوی آینده ای روشن تر می گشایند.
برای فرزندتان گروه حمایتی تشكیل دهید:
این گروه علاوه بر پدر و مادر می تواند افراد دیگری مانند معلم، مربی ورزش،
معلم پرورشی یا مشاور مدرسه را نیز دربر بگیرد. كسانیكه به سرنوشت فرزند
شما علاقمند و در آن دخیلند و كودك به آنها اعتماد دارد. گروه دوستان و
همسالان نیز بخش بزرگی از دایره ی ارتباطی و حمایتی اطراف كودك را تشكیل می
دهند و معمولاً تاثیر به سزایی بر كودك دارند پس مراقب باشید آنها را
نادیده نگرفته و در این گروه جا بدهید. بدین ترتیب می توانید فرزند خود را
در ادامه و گسترش دوستی ها و روابط خود با همسالانشان یاری كنید. یك روان
شناس بالینی بیمارستان كودكان در این باره می گوید: مهارت دوست یابی و حفظ
روابط از مهارتهای حیاتی برای هر انسان است كه او را در ایجاد روابط عمیق و
پایدار در زندگی آینده یاری كرده از این رو یكی از عوامل مهم و اساسی در
احساس رضایت شخص از زندگی و شاد زیستن درآینده ی كودك است.
برنامه ی ورزشی منظم:
كودكان عصر حاضر در مقایسه با نسل پیشین بیشتر در خطر اضافه وزن و چاقی
قرار دارند كه مسلماً این موضوع تاثیر خوشایندی بر سلامت و رضایت آنها در
زندگی آینده نخواهد داشت. كودكان چاق معمولاً احساس رضایت از خود ندارند و
از كمبود اعتماد به نفس رنج می برند و بیشتر از سایر كودكان مستعد ابتلا به
افسردگی خواهند بود. به نظر یك متخصص امور تربیتی راه چاره این است: ورزش
منظم. وقتی كودك خوب و درست تغذیه شود و در عین حال فعالیت جسمی مناسبی
داشته باشد، میزان ترشح هورمون شادی بخش اندورفین در مغز بیشتر خواهد شد كه
به احساس رضایت از خود و در نتیجه اعتماد به نفس در كودك منتهی می شود. با
اجتناب از غذاهای آماده ی بیرون و در عوض مصرف میوه و سبزیجات میان وعده
های سالم و طبخ غذاهای خانگی به جای فرآورده های آماده علاوه بر كنترل
میزان پروتئین لازم برای كودك مواد مغذی بیشتری به بدن او برسانید.
كودك خود را به بازیهای پرتحرك خارج از منزل ترغیب كنید. بازی آزادانه و
كودك مدار با گروه همسالان، فرزندتان را متناسب و در وزن معمول نگه می دارد
و در عین حال خلاقیت، استقلال و روابط اجتماعی را به او می آموزد.
خاطرات شاد خود را ثبت كنید.
برای پرورش حس قدرشناسی و شكرگزاری در فرزندانمان و نیز برای ثبت و یادآوری
خاطرات، جعبه ی یادگاری بسازیم. كودك می تواند فهرستی از تمام چیزهای خوبی
كه خود به او داده و یا اتفاقات مثبت و شادی بخشی كه برای او می افتد تهیه
كرده و آن را در جعبه قرار دهد. عكس دوستان و خانواده، كارت پستال،
یادگاری های كوچك دوستان و نزدیكان و یا سوغاتیهای یك سفر شاد همگی می
توانند در این جعبه قرار گیرند و هنگامی كه كودكتان بیمار و یا افسرده است
دنیایی از خاطرات خوش را برای او تداعی كرده و لبخند را به لبان او
بیاورید.
لحظات طلایی ارتباط را دریابید
برنامه ای منظم تنظیم كنید كه طی آن افراد خانواده بتوانند دوستانه در مورد
مسائل خود صحبت كنند. طی این جلسات می توانید به همراه فرزندتان فعالیتهای
هفتگی و ورزشی او را مرور كنید تا در صورت لزوم بتوانید با آگاهی از تمام
مسائلش، او را در بهبود وضعیت خود یاری دهید.
می توانید این جلسات را در فضای غیر رسمی، و یا توام با فعالیتهای خانوادگی
مانند پیك نیك، دوچرخه سواری، پیاه روی و یا حتی خرید منزل برگزار كنید.
پرداختن به فعالیت های مورد علاقه ی افراد خانواده، دخیل كردن كودك در امور
جاری منزل شما را یاری می دهد كه به فرزند خود نزدیك تر شده، لحظات طلائی
ارتباط را دریابید.
نرمش در برابر طوفان
یكی از اجزای جدائی ناپذیر لازم برای دستیابی به شادی پایدار، انعطاف پذیری
و تطبیق در مواجهه با مسائل و مشكلات است. همه ی ما داستان درخت بزرگ و
فعال كوچك را در برابر طوفان می دانیم. درخت تناور صدساله، به علت ایستادگی
در برابر طوفان شكست، ولی نهال كوچك با نرمش وانعطاف پذیری خم شد وباقی
ماند. بنابراین از برخورد فرزند خود با سختی ها و ناراحتی ها نگران نباشید.
برخورد و تجربه ی امروز او درمقابله با مسائل و درگیریها در عملكرد فردای
او در برابر مشكلات جدی تر تعیین كننده است و می تواند به او كمك كند تا
بهتر تصمیم بگیرد.
سعی نكنید كودك خود را از هر اتفاقی محافظت كرده و به اصطلاح او را لای پر
قو بزرگ كنید. در عوض به او بیاموزید كه شناخت درستی از مسائل و مشكلات
پیدا كرده و بتواند آنها را اصلاح كند.
اگر فرزندتان درگیر یك ناامیدی و افسردگی بزرگ شده است به او كمك كنید تا
از نظر روحی به شرایط عادی بازگردد. سپس او را تشویق كنید با بیان احساسات
خود، خود را سبك كند. همان طور كه پیش تر گفته شد فرزندان از والدین خود
الگو می گیرند پس به خاطر داشته باشید كه خود نیز نمونه ی خیلی خوبی از
نرمش و انعطاف پذیری در همه ی موارد از بی كار شدن گرفته تا ترافیك سنگین
خیابان را به او نشان بدهید.
شگفتی را از او نگیرید
هنگامی كه كودك در برابر چیزی بزرگ تر از خویش قرار می گیرد، دچار شگفتی
شده و میل دارد تمام جزئیات را درباره آن بداند. با فرزند خود درباره ی
ایمان شخصی تان به خدا و یا اعتقاد خانوادگی خود صحبت كنید.
به او یاد بدهید كه دربر خورد با مقدسات و دین، نیاز نیست فرد همه ی مطلب
را درك كند می تواند به سادگی از وجود آنها لذت برده و به آنها احترام
بگذارد. قدم زدن در جنگل یا پارك، تماشای آسمان شب، تماشای زمین خیس و حتی
كرمها پس از باران. همگی و همگی جلوه های زیبایی از طبیعت هستند كه می
توانند در عین زیبایی، توانایی پذیرش و لذت بردن را بدون درك جزئیات به
فرزند شما بیاموزند.با شركت كردن در این فعالیتها و در عین حال شركت دادن
فرزندتان در مسائل خود، روحیه ی كنجكاوی را در او تقویت كرده و در عین حال
شاد بودن و لذت بردن از همه ی مسائل جزئی را به او بیاموزید.
انگیزه پیشرفت را یك میل یا علاقه به موفقیت به صورت کلی یا موفقیت در یك زمینه خاص است.
انگیزه پیشرفت را به صورت یك میل یا علاقه به موفقیت به صورت کلی یا موفقیت
در یك زمینه خاص تعریف كردهاند. پژوهشهای انجام شده در این زمینه نشان
دادهاند افراد از لحاظ این نیاز با هم تفاوت زیادی دارند. بعضی افراد
دارای انگیزه سطح بالایی هستند و در رقابت با دیگران و در كارهای خود ،
برای كسب موفقیت ، بسختی میكوشند و بعضی دیگر، انگیزه چندانی به پیشرفت و
موفقیت ندارند و از ترس شكست، آماده خطركردن برای كسب موفقیت نیستند. بعضی
از این افراد بیشتر از دیگران بلند پروازند و برای كسب موفقیت در زندگی
میكوشند.
پژوهشهای انجام شده دیگرنیز نشان دادهاند افراد دارای انگیزه پیشرفت زیاد در انجام كارها و از جمله یادگیری در مقایسه با افرادی كه از این انگیزه بیبهرهاند ، پیشی میگیرند. این افراد در مورد انجام كارهای دشوار و ساده هیچكدام را انتخاب نمیكنند ، زیرا انجام كارهای بسیار دشوار معمولا به شكست منجر میشوند و از طرف دیگر، انجام كارهای خیلی ساده نیز افتخاری نصیب این افراد نمیكند. براساس نظریه ی روان شناسی اشخاصی كه دارای انگیزه ی پیشرفت زیاد هستند در كارهایی كه دارای درجه دشواری متوسط هستند (نه خیلی دشوار و نه خیلی آسان) توفیق زیادی به دست میآورند. یعنی كارهایی كه این افراد در آن حداكثر تلاش را نشان میدهند كارهایی هستند كه اندكی خطر نیاز دارند.
این افراد در مورد انجام كارهای دشوار و ساده هیچكدام را انتخاب نمیكنند ، زیرا انجام كارهای بسیار دشوار معمولا به شكست منجر میشوند و از طرف دیگر، انجام كارهای خیلی ساده نیز افتخاری نصیب این افراد نمیكند.
همچنین اشخاصی كه نیاز به پیشرفت در آنها قوی است میخواهند كامل شوند و عملكرد خود را بهبود ببخشند. آنها وظیفه شناسند و ترجیح میدهند كارهایی انجام دهند كه چالش انگیز باشد و به كاری دست میزنند كه به موجب آن ارزیابی پیشرفت آنان به نحوی، خواه با مقایسه پیشرفت خود با پیشرفت دیگر افراد یا برحسب ملاك های دیگر امكان پذیر باشد.
افرادی كه دارای نیاز به پیشرفت سطح بالایی هستند ، معمولا موفقیتهای خود را به شخص خود ، یعنی مهارتها و كوششهای شخصی نسبت می دهند. افرادی كه از سطح پایینی از نیاز به پیشرفت برخوردارند ، عوامل بیرونی را مسوول موفقیت های خود میدانند. علاوه بر این، افراد دارای نیاز به پیشرفت زیاد ، شكست اولیه خود را به عدم كوشش نسبت می دهند نه فقدان توانایی، در نتیجه پشتكار آنها برای ادامه كار افزایش مییابد ، زیرا معتقدند كوشش بیشتر در نهایت به موفقیت خواهد انجامید. در مقابل، افرادی كه دارای نیاز به پیشرفت كم هستند شكست اولیه خود را معمولا به فقدان كوشش نسبت نمیدهند و از كوشش باز میمانند.
افرادی كه نیاز به پیشرفت بالایی دارند نسبت به اشخاص دیگری كه استعدادهای یادگیری مشابهی دارند ، اما از نیاز به پیشرفت پایینی برخوردارند . نمرات بهتری به دست میآورند. آنها نسبت به افرادی كه نیاز به پیشرفت پایینی دارند اما صاحب همان استعدادها هستند ، دستمزدهای بیشتری دریافت میكنند و به درجات شغلی بالاتری ارتقا می یابند.
منشاء نیاز به پیشرفت
نیاز به پیشرفت پدیدهای چندوجهی است كه در یك صفت واحد قرار ندارد ، بلكه در دامنهای از فرآیندهای اجتماعی، شناختی و رشدی قرار دارد.
تأثیر جامعهپذیری
انگیزه ی پیشرفت افراد تا حدی از جامعه تاثیر می گیرد. در صورتی كه والدین این موارد را تأمین كنند ، فرزندان آنها تلاشها و پیشرفت نسبتا نیرومندی به خرج می دهند:
آموزش استقلال (مثل اتكاء به نفس و خودمختاری) ، آرمانهای عملكردی عالی، ارزش قائل شدن برای كارهای مرتبط با پیشرفت، معیارهای دوستی برای برتری، محیط خانوادگی سرشار از تحریك مثل كتابهایی برای خواندن، تجربیات گستردهای مانند مسافرت و فراهم كردن كتابهای كودكان كه مملو از داستانهای تخیلی مرتبط با پیشرفت باشند.
تأثیرات شناختی
چنانچه شرایط خانه، مدرسه، سالن ورزش، محیط كار و محیط درمان، اعتقاد به توانایی زیاد، گرایش تسلط ، انتظارات برای موفقیت، ارزش قائل شدن برای پیشرفت داشته باشند ، زمینه شناختی را برای پرورش شیوه ی تفكر پیشرفتگرا آماده میكنند.
تأثیرات رشدی
انگیزه پیشرفت یك رفتار عمدتا آموخته شده و اكتسابی است. كودكان معمولا از راه تقلید رفتار والدین خود و دیگر افراد مهمی كه به عنوان سرمشق مدنظر قرار میدهند ، یاد میگیرند. كودكان از طریق یادگیری مشاهدهای بسیاری از ویژگیهای سرمشق از جمله نیاز به پیشرفت را میپذیرند. گفته میشود انتظاراتی كه پدران و مادران از فرزندان خود دارند نیز در افزایش انگیزش پیشرفت آنان موثر است.
برای موفقیت بهتر است انگیزه ی پیشرفت را در خودمان بیشتر کنیم و در کارهایمان پشتکار داشته باشیم.
.:: This Template By : web93.ir ::.