+ ۱۳۸۹/۰۷/۳۰

امروزه خودكشی نوجوانان و جوانان از جمله بحرانی ترین مشكلات جوامع صنعتی به شمار می آید و هر خانواده ای باید از علل دست زدن جوانان به این عمل آگاه بوده و زمینه های بروز آن را بشناسد تا بتواند در كاهش احتمال بروز این بحران در میان نسل جوان بكاهد.

بررسی ها نشان می دهد بعد از مصاحبه با نوجوانانی كه قصد خودكشی داشته و یا حداقل یكبار به آن دست زده بودند اكثرشان اقرار كردند كه علت اقدامشان به این كار فرار از موقعیتی بود كه در آن قرار داشتند و یا توانائی تحمل وضعیت موجود را نداشتند.

اما جالب است بدانیم كه این افراد به آن میزان كه خواستار فرار از موقعیت بحرانی خود بودند خواستار مرگ و خودكشی نبودند و در آن لحظات راهی غیر از خودكشی نیافته بودند.

بسیاری از افرادی كه به حیات خود خاتمه میدهند و یا قصد خودكشی دارند احساس طرد شدن، صدمه دیدن، باختن و یا بی ارزش بودن میكنند.

عده ای نگرانند كه سبب نا امیدی سایر افراد خانواده شده اند و جمعی نیز احساس عدم پذیرش از طرف اطرافیان دارند و تصور میكنند كه به دیگران تحمیل شده اند.

همه ما در دورانی از زندگی در اثر مشكلات و احساسات شكست خورده خود بسیار آسیب پذیر هستیم. در اینگونه مواقع بسیاری از ما راهی برای برون رفت از مشكلات پیدا كرده و با عزمی استوار و امید سعی به بر طرف كردن آنان میكنیم.

حال این سئوال باقی می ماند كه به چه علت عده ای اقدام به خودكشی می كنند؟ جواب این مسئله اینست كه این عده از افسردگی نیز رنج می برند.

افسردگی ایكه موجب خودكشی می شود
افسردگی سبب میشود كه افراد به ناكامی های خود، مسائل نا امید كننده و نقاط منفی موقعیتهائی كه درآن قرار گرفته اند تمركز كنند و توانایی های خود را برای حل مشكلات بسیار كوچك شمارند.

فردی كه افسردگی شدید دارد قادر به دیدن نكات مثبت زندگی خود نیست و به خود باورانده است كه او هرگز نمیتواند و قادر نیست كه رنگ خوشبختی و سعادت را ببیند.

افسردگی تا اندازه ای افكار او را تحت تاثیر قرار میدهد كه او راهی برای رفع مشكلات خود نمیبیند و در این حالت است كه افسردگی مانند یك فیلتر بر افكارعمل كرده و انسان را از مسیر زندگی منحرف میكند و بدین علت است كه این افراد تشخیص نمیدهند كه خودكشی تنها راه مقابله با مشكلات مقطعی زندگی نمیباشد.

بسیاری از این افراد از این مساله آگاهی ندارند كه افسرده اند و این افسردگی آنان است كه مانع از پیدا كردن راه حل برای مقابله با مشكلاتشان می شود نه موقعیتی كه در آن قرار گرفته اند.

زمانیكه فرد افسرده تحت معالجات درست و موثر قرار بگیرد از افكار منفی رها شده و میتوانند امید و انرژی و شادمانی خود را دوباره باز یابد، اما در هنگام افسردگی فكر به پایان دادن به زندگی تنها گزینه این فرد است.

بعضی از افراد دارای دوگانگی در افكار و شخصیت خود هستند، این افراد نیز در خطر اقدام به خودكشی قرار دارند، زیرا حالت روانی این افراد بدینگونه است كه زمانی دچار افسردگی مفرط بوده و زمانی بیش از حد با انرژی هستند كه به این دوگانگی شخصیتی آنها مانیا (mania) و یا مانیك (manic) گفته می شود.

هر دوی این حالات یعنی افسردگی و یا بیش فعالی سبب انحراف افكار آنان می گردد و بر قضاوت و نگرش آنان تاثیر دارد و برای این افراد برون رفت از مشكلات و قضاوت امیدوارانه در مقابله با آنها یك چالش است.

عده ای از افرادی كه خودكشی میكنند قصد مردن ندارند اما تنها راهی كه برای بیان احساسات خود به اطرافیانشان پیدا میكنند اقدام به این كار است.

خوشبختانه علائمی برای شناسایی حالات افرادی كه در سرشان هوای خودكشی را می پرورانند وجود دارد كه خانواده ها با آگاهی از آنها و برخورد مناسب با جوانانشان می توانند قبل از اینكه واقعا دیر شود به آنها در رفع مشكلاتشان كمك كنند.

علائم هشدار دهنده
در اغلب موارد علامات و نشانه هائی وجود دارند كه مشخص میكند فرد قصد خودكشی دارد :

1- صحبت از خودكشی و یا مرگ در حضور دیگران
2- صحبت از فرار
3- بخشیدن وسائل و متعلقات خود به دیگران
4- صحبت از نا امیدی و احساس گناه كردن
5- علاقه نداشتن به شركت در فعالیت های مورد علاقه شان
6- مشكل داشتن در تمركز در فعالیت های روزانه
7- تغییرات در عادات غذائی و خواب
8- دست زدن به اعمال مخرب مانند بریدن یا سوزاندن اعضاء بدن و یا روی آوردن به مواد مخدر
 

   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۳۰

تا ده پانزده سال پیش، همة رویکردهای روان‌شناسی اصرار داشتند که شوخ‌طبعی و خنده روی سلامت روان اثر مثبت دارد.

روانکاوان پیرو فروید، شوخی را یک شیوة دفاعی پخته و متمدن می‌دانستند که ما آدم‌ها در مقابل اضطراب به کار می‌گیریم، البته ناخودآگاه! گروهی به نام شناخت‌گراها می‌گفتند شوخی یک توانایی شناختی‌ است؛ توانایی فهمیدن، بازسازی، به یاد آوردن و البته خلق لطیفه‌‌ها.

عده‌ای مثل رفتارگراها آن را در حد یک عادت پایین‌ آوردند و در مقابل، انسان‌گراها شوخی را به اندازة یک نگاه ویژه به جهان، بالا می‌بردند. اما همة این گروه‌ها در یک چیز موافق بودند: شوخی چیز خوبی است!
البته همه آنها این را اذعان دارند که شوخی و خنده برای هر موقعیت نمیتوان بهترین نسخه باشد و شوخی کردن و خندیدن هم جا و مکان خاص خود را میطلبد اما به طور کلی همه اندیشمندان با خنده درمانی به نوعی موافقند
ارد بزرگ در این رابطه میگوید: خنده طبیعی زیباست و نوای زندگیست .


همة استادان که نظرشان را دادند، کم‌کم‌ عده‌ای شروع کردند برای شوخی تست درست کردن. یکی از این جدیدترها به نام رُد. ای. مارتین (Rod A.Martin) هم مثل بقیه مشغول شد.

مارتین اولش از پر و پا قرص‌ترین طرفدارهای شوخ‌طبعی بود. او فکر می‌کرد شوخی در مقابل استرس معجزه می‌کند. تست‌های اولش را هم بر همین پایه ساخت. اما در سال‌های آخر قرن بیستم (1998 تا 2000) کشف کرد که یک جای کار می‌لنگد.

او و همکارش کوپر دریافتند که شوخی در بهترین حالت، رابطة بسیار ضعیفی با سلامت روان دارد.

شوخی‌ها، انواع و اقسام

مارتین در ادامة تحقیقاتش در سال 2003 اعلام کرد که چهار سبک شوخی را تشخیص داده است و فهمیده است کدامشان سالم‌اند و کدامشان ناسالم. این سبک‌‌ها عبارت‌اند از:

1 ـ شوخی خودفزاینده (self - enhancing)
ما با این شوخی‌ها خودمان را بالاتر از حد واقعی می‌بریم بدون این که دیگران را تحقیر کنیم. مثلا یک فرد با قیافة معمولی به دوستش می‌گوید: «لامسب این خوش‌تیپی هم شده دردسر برای ما!»

2 ـ شوخی پیونددهنده (af f iliative)
این شوخی، بدون این که ما یا دیگران را بالا و پایین ببرد، رابطه را محکم‌تر می‌کند. مثلا وقتی از دو هنرپیشة مرد که زیاد با همدیگر همبازی شده‌اند با شیطنت به یک زوج سینمایی تعبیر می‌کنیم، از این شوخی استفاده کرده‌ایم.

3 ـ شوخی پرخاشگرانه (aggressive)
شوخی‌هایی که با به کاربردنش طرف مقابل را تحقیر می‌کنیم. مثال‌هایش متأسفانه زیادند. وقتی توی یک جمع، کسی به شما می‌گوید «گدا» و بعد که ناراحت می‌شوید می‌گوید «شوخی کردم بی‌جنبه!»، دو بار از شوخی پرخاشگرانه استفاده کرده است.

4 ـ شوخی‌ خودشکنانه (self –defeating)
با استفاده از این شوخی‌ها ما خودمان را تحقیر می‌کنیم تا دیگران لبخند بزنند. مثلا: «ما سگ شما نیستیم دوستان!»

می‌شود حدس زد که شوخی‌های اول و دوم، شوخی‌های سالم و سومی و چهارمی ناسالم هستند. و البته می‌شود با توجه به این دسته‌بندی آدم ها را هم روان‌شناسی کرد:

شوخی‌های خودفزاینده: این آدم‌ها نگاه شوخ طبعانه به زندگی دارند. از شوخی برای مقابله با استرس و غمگینی استفاده می‌کنند. اضطراب کمتری دارند. برون‌گرا، صادق، سرزنده، دارای عزت نفس بالا و البته خوش‌بین هستند.

شوخی‌‌های پیونددهنده: این آدم‌ها، هم خوب شوخی می‌کنند هم زیاد! بیشتر از دیگران لطیفه می‌گویند. دوست دارند جمع را سرگرم کنند. این آد‌م‌ها هم اضطراب و افسردگی کمتری دارند. و البته برون‌گرایی، صداقت، سرزندگی، عزت نفس و خوش‌بینی بالا را هم کپی کنید!

شوخی‌های پرخاشگرانه: این آدم‌ها توی جنبه‌های دیگر زندگی‌شان هم پرخاشگری و خصومت را بروز می‌دهند. این موجودات، صمیمیت و درستکاری کمی دارند. روابط دوستانه را خراب می‌کنند و کمتر مورد پذیرش دیگران قرار می‌گیرند.

شوخی‌های خودشکنانه: آدم‌هایی که با شوخی خودشان را تحقیر می‌کنند، افسردگی و اضطراب بیشتر دارند. جالب است که این آدم‌ها خصومت و پرخاشگری را هم بیشتر تجربه می‌کنند، البته احتمالا به صورت پنهان. این افراد، عزت نفس و صمیمت پایین‌تری دارند و از حجم حمایت اطرافیان، چندان راضی نیستند. (رجوع کنید به ستون «شوخی روی نمودار»)

شوخی ایرانی: می‌دانید چند تحقیق عمیق و واقعی در مورد روان‌شناسی شوخی در ایران انجام شده است؟ دقیقا هیچی! این در حالی است که یک مجلة معتبر علمی به نام «نشریة بین‌المللی تحقیقات شوخی» در دنیا وجود دارد.

تنها اشاره‌ای که به شوخی در تحقیقات ایرانی شده است، مربوط به هیجان‌جویی دانشجویان تهرانی در خوابگاه است. هم دختران و هم پسران دانشجو، در ده اولویت اول هیجان جویی‌شان، از شوخی با یکدیگر نام برده بودند.

ما ایرانی‌ها آستانة خندیدن بالاتری نسبت به کشورهای غربی داریم. یعنی ما را دیرتر و دشوارتر می‌توان خنداند. زبان فارسی که به گفتة دکتر نجم آبادی تبدیل به یک زبان ادبی و پر از ایهام شده است، بستر مناسبی برای استفاده و سوءاستفاده در قالب شوخی است. می‌گویند از هر صد جملة فارسی، شصت جمله کژتابی دارد، یعنی می‌توان از آن برداشت‌های گوناگون کرد.



کاری که مارتین و همکارانش در غرب انجام دادند، مبتنی بر روشی آماری به نام تحلیل عوامل بود. آن‌ها با مراجعه به فرهنگ عامة مردم و جمع‌آوری شوخی‌ها از پرسشنامه‌های بسیار طولانی، به این 4نوع شوخی اصلی رسیدند.

چه بسا اگر چنین کاری در ایران انجام شود، ما به انواع دیگر شوخی هم دست پیدا کنیم. می‌توان حدس زد که متأسفانه «طعنه» به عنوان یک شوخی، هم عرض با شوخی پرخاشگرانه به شدت بین ما رواج دارد. شوخی کنایه‌آمیز شاید پیچیده‌ترین نوع شوخی باشد.

ما در کلماتمان دیگران را بالا می‌بریم اما در واقع، هدفمان تحقیر طرف مقابل است. وقتی ما به دوستمان که تازگی‌ها مشروط شده است می‌گوییم «دکتر!» هدفی جز تحقیرش نداریم.(رجوع کنید به نمودار «شوخی طعنه آمیز»)

شوخی‌های زنانه، شوخی‌ها ی مردانه
همان‌طور که حدس می‌زنید، مردها بیشتر از شوخی‌های پرخاشگرانه استفاده می‌کنند و همان‌طور که حدسش را نمی‌زنید شوخی خودشکنانه هم در مردها شایع‌تر است، اما در شوخی‌های دیگر تفاوت چندانی بین زن و مرد وجود ندارد.

این‌ها نتایج تحقیقات مارتین است، اما محققان دیگر هم بیکار نبوده‌اند و در بحث شوخی به نتایج جالبی رسیده‌اند؛ مثلا اریک برسلر روان‌شناس دانشگاه مک مستر کانادا، دریافت که خانم‌ها و آقایان برای شوخی‌های مشابه، معنای مشابهی قائل نیستند.

او در پژوهش‌هایش از زنان و مردان متعددی درخواست کرد به پرسش‌نامه‌ای جواب بدهند که تمایل به انواع شوخی را در فرد مقابل می‌سنجید و نتیجه این شد که: «زنان عمدتا دوست دارند که مردان، مولد یا آغازگر شوخی باشند و مردان عمدتا دوست دارند که زن‌ها پذیرندة شوخی‌هایشان باشند.»

جان مورال، استاد روان‌شناسی بالینی در کالج ویلیامزبورگ ایالت ویرجینیا هم تحقیقاتی با موضوع «شوخی» داشته است. او می‌گوید: «مردها گاهی برای تحقیر دیگران از شوخی استفاده می‌کنند؛ یعنی گاهی شوخی را ابزاری برای یک توهین خودمانی می‌دانند، چیزی شبیه شوخی‌های پرخاشگرانة خودمان، اما به ندرت از شوخی برای تحقیر دیگران استفاده می‌کنند.»

به نظر او، این یک تفاوت پایه‌ای بین مردان و زنان است که مردان عمدتا برای رقابت با سایر مردان از شوخی استفاده می‌کنند، اما زنان عمدتا برای پیوند با زنان دیگر.

«مردان بامزه جذاب ترند.» این جمله بدیهی را هم نیلسون به زبان علمی تبیین کرده است. او می‌گوید مردان شوخ‌طبع دو ویژگی مهم دارند: اول این که، خلاق هستند و دوم این که، چشم‌انداز مضاعفی دارند.

یعنی هم از دید خودشان به قضایا نگاه می‌کنند و هم از دید شوخی شونده. نیلسون تأکید دارد که: «این دو صفت به ویژه برای زنان بسیار جذاب است.»

جالب است بدانید که در یکی از روش‌های رایج درمان افسردگی، موسوم به شناخت درمانی، یکی از اهداف مهم درمانگر، ایجاد تغییر در نوع نگاه فرد افسرده به جهان است. شناخت‌ درمانگران از شوخی برای تأمین این منظور استفاده می‌کنند.

شناخت آدم‌ها بر مبنای شوخی‌هایشان
گروهی از روان‌شناسان از حدود شصت سال پیش شروع کردند به جست‌و‌جوی صفات عمدة شخصیتی افراد. روش آن‌ها این بود که لغت نامه‌ها را ورق می‌زدند، صفات انسانی را انتخاب می‌کردند و آن‌ها را تبدیل می‌کردند به پرسشنامه.

بعد آن‌ها را روی یک گروه از آدم‌ها که نمایندة جامعه محسوب می‌شدند اجرا می‌کردند و در نهایت یک سری فرایندهای پیچیدة آماری انجام می‌دادند تا برسند به چند صفت عمده.

جدیدترین و پذیرفته شده‌ترین این صفات، پنج عامل بزرگ شخصیت هستند که آقایان مک کرا و کوستا آن‌ها را کشف کرده‌اند. این پنج صفت عبارت‌اند از:

«روان نژندگرایی»، یعنی این که شما چقدر هیجان‌هایتان پایدار است؟ «برون گرایی»، یعنی این که شما چقدر دوست دارید با جمع باشید و در گروه‌ها فعالیت کنید؟، «پذیرا بودن در مقابل تجارب جدید»، یعنی این که شما چقدر دوست دارید با عقاید جدید، جاهای جدید، هنرهای جدید و کلا موقعیت‌های جدید آشنا شوید؟، «توافق پذیری»،یعنی این که شما وقتی در یک جمع قرار می‌گیرید چقدر با آن جمع همرنگ می‌شوید و فروتنانه قوانینش را می‌پذیرید؟ و بالاخره «وظیفه شناسی»، که منظم بودن، با وجدان بودن و دقیق بودن شما را می‌سنجد.

این مقدمة بلند به این خاطر بود که بگوییم آن سبک‌های شوخی که به آن‌ها اشاره کردیم، با این عوامل شخصیتی رابطه دارند؛ بدین ترتیب که:
کسانی که عمدتا از شوخی‌های خودفزاینده استفاده می‌کنند، هیجانات پایدارتری دارند و به قول معروف دمدمی مزاج نیستند. این افراد غالبا برون‌گراترند و نسبت به تجربه‌های جدید هم پذیراترند. بد نیست بدانید که این گروه معمولا صفات مردانة بیشتری هم دارند، چه زن باشند و چه مرد.


کسانی که عمدتا از شوخی‌های پیونددهنده استفاده می‌کنند، بیشتر تمایل دارند که با جمع باشند یعنی برون‌گراترند و مثل خودفزاینده‌ها به حضور در موقعیت‌های جدید هم تمایل دارند اما این افراد بر عکس خودفزاینده‌ها صفات زنانة بیشتری دارند.


کسانی که از شوخی‌های پرخاشگرانه استفاده می‌کنند، پایداری هیجانی‌شان پایین‌تر است، یعنی دمدمی‌ مزاج‌ترند و زودتر از کوره در می‌روند. آن‌ها وقتی در جمعی قرار می‌گیرند معمولا ساز خودشان را می‌زنند یعنی «توافق پذیری» پایینی دارند و بالاخره این که این گروه معمولا آدم‌های وظیفه‌شناسی نیستند. قابل حدس است که شوخی‌های پرخاشگرانه را هم باید جزو شوخی‌های مردانه محسوب کرد.



کسانی که از شوخی‌های خودشکنانه استفاده می‌کنند، پایداری هیجانی‌شان به شدت پایین است و به همین خاطر نمرات اضطراب و افسردگی‌شان بالاست. آن‌ها هم مثل پرخاشگرها در جمع، توافق‌پذیری پایینی دارند و آدم‌های چندان با وجدانی نیستند و جالب‌تر این که این شوخ طبعی هم با صفات مردانه‌تر رابطه دارد.

شوخی، نوعی دیگر
به خودتان اجازه بدهید که راحت‌تر بخندید. این را هم در محدودة باورهایتان وارد کنید، هم در محدودة رفتارهایتان. به زندگی‌ به چشم یک کمدی رمانتیک نگاه کنید، نه یک تراژدی وحشتناک.

عادت‌های ناخوشایندتان را با «قصد متناقض» نابود کنید! مثلا اگر می‌ترسید در حضور جمع صحبت کنید مبادا نامناسب ارزیابی شوید، عمدا در به وجود آمدن این فاجعه مبالغه کنید.

عمدا همان کار را انجام بدهید تا بر ترستان غالب شوید. مثلا می‌توانید در مورد آن موقعیت، مطلب بنویسید: شما به شدت عرق کرده‌اید، طوری که از پیشانی‌تان فواره‌های عرق بیرون می‌زند. از این بدتر که نمی‌شود!

در مورد کلماتی که استفاده می‌کنید حساس باشید. ممکن است به مرور زمان نوع خاصی از کلمات در صحبت‌های شما رسوب کرده باشند. می‌توانید با افکارتان آن‌ها را تغییر دهید.

با دوست یا همسرتان در مورد شوخی‌ها یک «واژه شناسی» خلق کنید. این باعث می‌شود که بتوانید از تفسیرهای همدیگر در مورد شوخی‌ها آگاه شوید، در صورت لازم آن‌ها را تغییر دهید و ارزیابی کنید که کدام یک از آن‌ها واقعا بهترند.



جمله‌های داغ
رابرت فراست : شوخی بیجا و خنده بی دلیل، دلنشین‌ترین نوع بزدلی است.
ارد بزرگ : خنده های بلند و پیگیر ، نفیر فرا رسیدن هنگامه رنج و سختی ست.
مارک تواین : شوخی، ریشه‌اش شادی نیست. ریشه‌اش غم است. گمان نمی‌کنم توی بهشت، خبری از شوخی باشد!
گروچو مارکز : شوخی، عقلی است که زده باشد به صد.سرش.

   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۳۰

بسیاری از خانم‌ها و آقایان که مدتی از شروع زندگی مشترک‌شان می‌گذرد، وقتی به گذشته نگاه می‌کنند یاد دورانی می‌افتند که عاشق یکدیگر بودند و هیچ‌چیز نمی‌توانست جلوی زندگی عاشقانه‌شان را بگیرد، اما وقتی با هم ازدواج می‌کنند و مدت زمانی از این ماجرا می‌گذرد، عشق از زندگی آنها رخت برمی‌بندد.

آنها درگیر گرفتاری‌های روزمره می‌شوند و سرشان آنقدر شلوغ می‌شود که زندگی مشترک برای‌شان یک‌نواخت شده و جذابیت خود را از دست می‌دهد. در این شرایط زمانی هم که تصمیم می‌گیرند تا به زندگی‌شان سر و سامان داده و طراوت گذشته را به آن بازگردانند، سردرگم می‌شوند که از کجا باید شروع کنند ؟

زندگی عاشقانه یک اتفاق نیست، بلکه یک ارتباط روزانه است ، یک رابطه دوستانه است که هر روز بیش از پیش رشد می‌کند.

باید از زمانی که در کنار هم هستید لذت ببرید و تصور کنید نزد دوست داشتنی‌ترین فرد زندگی خود هستید.
زندگی رمانتیک فرایند پیوند دادن است. بسیاری از زوج‌ها معمولا سعی می‌کنند فضای عاشقانه را با غافل‌گیر کردن طرف مقابل مثلا با رفتن به یک رستوران فوق‌العاده و یا برنامه‌‌ریزی یک مسافرت به زندگی خود بیاورند. اما زمانی که می‌بینند طرف مقابل‌شان چندان خوشحال نشده، خیلی ناراحت می‌شوند. این امر کاملا طبیعی است، چرا که ممکن است چیزهایی که برای شما جالب و سرگرم کننده هستند، برای همسرتان جذاب نباشند.

از آن جایی که بیشتر افراد با تکنیک‌های ذهن‌خوانی آشنا نیستند! پس بهتر است از همسر خود سوال کنید چه چیزی دوست دارد. فقط کافی است بگویید: «تو، زندگی همراه با عشق را در چه چیزهایی می‌بینی؟» ، «عقیده ی تو در مورد یک ملاقات فوق‌العاده چیست؟ برای مسافرت کدام شهر را انتخاب می‌کنی؟»
مثلا : آیا همسرتان اهل هنر است؟ خوب می‌توانید او را به موزه و یا نمایشگاه‌های مختلف ببرید.

او را غافلگیر کنید:
پرسیدن علایق همسر و سپس عمل بر طبق گفته‌های او به این معنا نیست که شما نمی‌توانید او را غافلگیر کنید، حالا حتما نباید یک مسافرت باشد، می‌توانید یک یادداشت ساده ، اما غافلگیر کننده را در کیفش قرار دهید، غذا و یا سالاد مورد علاقه‌اش را درست کنید و او را به فیلمی که به تازگی اکران شده و او آرزوی دیدنش را دارد، ببرید.

برقراری ثبات:
زندگی رمانتیک یک اتفاق نیست. این نیست که شما آخر هفته بیرون بروید و همه چیز تمام شود. این امر مستلزم تلاش‌های مداوم است. البته اگر شما خلاق نباشید شاید برای‌تان کمی مشکل باشد. پس باید راهی پیدا کنید تا به شما کمک کند. بهتر است از سوال کردن از خود شروع کنید، سپس چند کتاب در مورد موضوعی که به شما پیشنهاد کرده خریداری کنید.

توجه کردن:
توجه خود را بر روی یکدیگر معطوف کنید نه بر روی اینکه در زمانی که با او هستید، چه کار دیگری هم می‌توانید انجام دهید:
می‌‌خواهید با هم به پارک بروید؟ پس لطفا تلفن همراه و کیف‌تان را با خود نبرید.


اموری را که ممکن است توجه شما را مخدوش کنند، کنار بگذارید و از وقتی که در کنار هم هستید نهایت استفاده را ببرید.

ایجاد فضای همراه با عشق در زندگی زناشویی امری نیست که یک شبه و بدون تلاش و کوشش به دست آید. در زندگی مشترک همیشه باید رفاقت و دوستی وجود داشته باشد. برنامه‌هایی بریزید که علایق هر دو نفر را تطمیع کند، با به کارگیری رموز عاشقانه ی کوچک یکدیگر را غافلگیر کنید و زمانی که با یکدیگر هستید تمام توجه خود را به او معطوف سازید.

   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۳۰

افرادی که بیشترین وقت خود را صرف زندگی دیگران می‏کنند (مشاوره، راهنمایی و …)، از رسیدن به زندگی خود باز می‏مانند.
 کسانی که می‏گویند “من نباید این راز را فاش کنم اما فقط به تو می‏گویم” دقیقا راز شما را نیز به همین صورت برای دیگران بازگو می‏نمایند.
 گفتن حقیقت مهم است؛ این مهم نیست که ما راست می‏گوییم و دیگران اشتباه می‏کنند.
 هیچ هدفی بدون طی کردن مسیر و راه آن دست یافتنی نیست.
 کسانی که سر خود را مانند کبک در برف فرو می‏برند در واقع لگد دیگران را به جان می‏خرند.
 آنچه که در ظاهر هر شخص می‏بینیم، به ندرت دقیقا همان چیزی است که آن شخص واقعا هست.
 جرات و شهامت این نیست که روبروی شیر بایستیم بلکه این است که بفهمیم چطور می‏توان از شر او جان سالم بدر برد.
 ما از همان اول پدر و مادر زاده نشده‏ایم، بلکه باید بیاموزیم که چطور می‏توان پدر و مادر بود.
 کلماتی که بر زبان جاری می‏گردند، قدرت خود را از ما گرفته‏اند – از خود هیچ قدرتی ندارند.
 افراد خردمند در سکوت به سر می‏برند تا بیش از هر چیز صدای تمنای خود را بشنوند.
 فرشته ها به زمین نمی‏آیند تا ببینند ما چه می‏کنیم بلکه می‏آیند تا به ما بگویند چه کار بهتر است انجام دهیم.
 هیچ چیز مانند ارتباط و وابستگی با دیگران، با تمام وجود، به درد انسان نمی‏خورد.
 در واقع ما هیچچ چیز را کنترل نمی‏کنیم مگر رفتار و کردار و تصمیمات خودمان.
 هیچ کس نمی‏تواند ما را شاد کند جز خودمان. (اگر بخواهیم)
 این یک اشتباه بزرگ است اگر از تجربیات خود درس نگیریم.
 من هیچ چیز نمی‏دانم، به من بیاموزید؛ من هیچ چیز نمی‏شنوم، به من بگویید؛ من هیچ چیز نخواهم دید، به من نشان دهید – ما با هم پیروزیم.
 پشیمانی از آن دسته چیزهایی است که ما به اشتباه آن را انتخاب می‏کنیم.
 آنچه در قلب خود می‏پرورانیم، همان است که در زندگی ان دنیا در دستان خود داریم.
 تنها به این دلیل که بذری را که کاشته ایم نمی‏بینیم، نمی توانیم بگوییم چیزی از اینجا بیرون نمی‏آید.
 جنسیت واقعی وجود ندارد. هر کسی قسمتی از روحیات جنس مخالف را در خود دارد.
 تجربیات شما، تجربیات شما هستند؛ شخصیت شما نیستند.
 فرض کردن‏ها از تنبلی ما در جستجوی حقیقت سرچشمه می‏گیرند.
 هیچ کس به طور کامل بی‏طرف نیست.
 خانواده ما تنها جایی نیست که ما در ان متولد شده‏ایم؛ گاهی یک دست باز و رویی گشاده نیز ما را متولد می‏کند.
 شما همیشه راه درست را نمی‏پیمایید.
 فروتنی و تواضع، در واقع توانایی پذیرفتن خطاست.
 توانایی یک مرد آن چیزی نیست که در جیبش دارد، بلکه آن است که بر دوشش دارد.
 اگر شما یک قدم مثبت بردارید، کائنات ??? قدم به سمت شما می‏آیند.
 اگر می‏خواهید بدیها سرتان نیاید، نخواهید سر دیگران آید.
 اگر می‏خواهید با حقیقت سر و کار نداشته باشید، همیشه در خیالات خود گم هستید.
 فخرفروشی لباسی است که فقط تن احمقان می‏شود.
 کسی که از همه بیشتر می‏داند، معمولا همان کسی است که کمتر حرف می‏زند.
 هر کسی سزاوار ارزشمند شدن و معشوق دیگران بودن است.
 هیچ کس جواب نهایی را به شما نخواهد داد، مگر خودتان.
 شما تنها با ابزاری که دارید می‏توانید عمل کنید، پس به دنبال ابزار جدید وقت خود را تلف نکنید.
 اگر خطاهای خود را خطا در نظر نگیریم، آنگاه با هر خطا راهی اشتباه را کشف کرده‏ایم.
 این انسانها هستند که به زندگی معنا می‏دهند و نه اشیاء.
 همیشه سوالاتی هستند که جوابشان ناپیداست و بزودی جوابشان پیدا خواهد شد.
 در حال حاضر نه آینده وجود دارد و نه گذشته، زندگی جاریست.
 اگر بخواهید، اسکلت همیشه در کنج کمد منتظر شماست تا شما را بخورد.
 وقتی صحبت می‏کنیم، صدای هیچ کس را نمی‏شنویم.
 والدین نباید کوچکترها را در برابر تصمیمات زندگی مسئول بدانند.
 اینکه پدران ما چه کاره بوده‏اند مهم نیست، مهم این است که ما چه خواهیم کرد و چه خواهیم شد.
 اگر فکر می‏کنید که باید همین الآن بگویید، پس بگویید و اگر می دانید که باید کاری را الآن انجام دهید، پس انجام دهید.
 هر تغییری نیاز به حرکت دارد.
 کمک دیگران به معنای انجام تمام و کمال کار ما نیست.
 اینطور نیست که هر کسی شما را دوست بدارد ولی شما می‏توانید هر کسی را دوست داشته باشید.
 اگر کاری را همیشه برای کسی انجام دادید، او هرگز آن کار را یاد نخواهد گرفت.
 هیچ چیز بیشتر از خنده مسری و واگیردار نیست.
 بهترین هدیه‏ای که می‏توان به دیگران داد، وقت و صبر خودمان است.
 زیبایی محض با چشم قابل مشاهده نیست، بلکه با فکر و دل دیده می‏شود.
 هر کسی بذر کمال را در وجودش دارا می‏باشد، اما کمتر کسی می‏تواند آنرا پرورش دهد.
 تنها راه پایان دادن به مشاجره‏ها، پیدا کردن یک راه حل است.
 هر عملی که انجام می‏دهیم و هر حرفی که میگوییم به ما باز می‏گردد اما نه به گونه‏ای که انتظارش را داشتیم.
 اگر یک پله از نردبان شکست، با کمی زحمت پا را باید بالاتر گذاشت.
 هرگز کلمات ناگفته را در اتاق دربسته محبوس نکنید.
 هرکس بیش از آنچه خود را می‏شناسد است.
 از هر چه بترسیم اسیرش می‏شویم.
 نیازمندترین انسانها حریص‏ترین آنهاست.
 آنچنان خیال کنید که گویا تا ابد زنده‏اید و انچنان عمل کنید که گویا امروز می‏میرید.
 بخندید همچنانکه نفس می‏کشید و دوست داشته باشید همچنانکه زندگی می‏کنید.
 هیچ کس نمی‏تواند بازگردد و شروعی جدید را رقم بزند اما هر کسی می‏تواند شروع کند و پایانی خوش را بسازد.
 مهمترین چیزها در زندگی چیزی نیستند که قابل لمس باشند.
 زیباترین عکسها در اتاقهای تاریک ظاهر می‏شوند؛ پس هر موقع در قسمتی تاریک از زندگی قرار گرفتی بدان که طبیعت می‏خواهد تصویری زیبا از تو بسازد.
 برف سنگینی بارید؛ درختی شکست، درختی زیباتر شد.
 زندگی مانند بازی حکم است، مهم نیست که دست خوبی نداشته باشیم، مهم این است که یار خوبی داشته باشیم.
 از کوتهی ماست که دیوار بلند است.
 از شیش جلو به زندگی نگاه کنید نه از آین رو به عقب.
به خاطر ترساندن موش خانه‏ات را آتش نزن.
 هنر زندگی کردن، هنر نقاشی کردن بدون پاک کردن است.
 بهترین لذت زندگی انجام دادن عملی است که دیگران می‏گویند نمی‏توانیم.
 هر روز از زندگی معجزه است. من روزم را هدر نمی‏دهم. من قدر معجزات را می‏دانم.
 آرام بنشین. تقلا نکن. بهار می‏آید و سبزه‏ها رشد می‏کنند.
 اینکه چه می‏اندیشیم، چه می‏دانیم و به چه اعتقاد داریم مهم نیست. مهم این است که چه می‏کنیم.
 از زندگی هر انچه لیاقتش را داریم به ما می‏رسد نه آنچه آرزویش را داریم.
 از آنجا که زندگی آین وجود ماست، فقط با تغییر ما تغییر می‏کند.
 ساعتی که خراب است، در هر روز دوبار زمان را درست نشان می‏دهد.
 هرگاه در زندگی خانه‏ای از یخ ساختی، بر آب شدنش گریه نکن.
 برای انسانهای بزرگ چون بر این باورند که : یا راهی خواهم یافت یا راهی خواهم ساخت.
 آرزوهایت را یک جا یادداشت کن و یکی یکی از خدا و کائنات بخواه. خدا و کائنات یادشان نمی‏رود اما تو یادت خواهد رفت آنچه را که امروز داری، آرزوی دیروزت بوده است.
 برگ در انتهای زوال می‏افتد و میوه در انتهای کمال. بنگر که چون برگی زردی یا سیبی سرخ؟
 اگرنتوانستی کسی را ببخشی از بزرگی گناه او نیست، از کوچکی دل توست.
 به کسی که در جستجوی حقیقت است ایمان آور و به کسی که حق را یافته است شک کن.
 ما آمده‏ایم تا با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم نه به هر قیمتی زندگی کنیم.
 هر کس چرای زندگی را یافت با هر چگونه‏ای خواهد ساخت.
 سخن نیک را از گویند آن بگیرید هر چند خود بدان عمل نکند.
 ناتوانترین مردم کسی است که نتواند دوستی پیدا کند و ناتوانتر از او کسی است که دوستان خود را از دست بدهد.
 چون عقل کامل گردد، سخن گفتن کمتر شود.
 صبحگاهان به جستجوی روزی درآیید که برکت و موفقیت در صبح زود نهفته است.
 به بار نشستن هر کار نیازمند ???? روز صبر است.
 راز موفقیت در این است که با طبیعت و کائنات هماهنگ باشیم و در مسیر موجهای زندگی لذت ببریم.
 موفقیت یک مسیر است و نه هدف.
 موفقیت بیشترین و بهترین استفاده از آن چیزی است که هم اکنون داریم.
 شکست موفقیت است، اگر از آن درس بگیریم.
 موفقیت این نیست که هرگز اشتباه نکنیم بلکه این است که یک اشتباه را دوبار مرتکب نشویم.
 موفقیت دستیابی به آن چیزی است که می‏خواهیم و شادمانی خواستن آن چیزی است که بدست می‏آوریم.
 موفقیت توانایی پرش از شکستی بر شکستی دیگر است بدون اینکه خسته شویم.
 من می‏دانم که تمام هستی برای من خلق شده. پس نگران نیستم و تمام هستی را یار و یاور خود می‏بینم.
 بازی زندگی بازی بومرنگهاست. مراقب بومرنگ خود باشیم که به کدام طرف پرتاب می‏شود.
 تفکر مثبت اساس هر موفقیت است.

   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۳۰

دوست عزیزم تو بیشتر به چه یا کی وابسته ای؟
به پدر؟ مادر؟ همسر؟ فرزند؟ یا شغل ، مدرک ، موقعیت و ثروت؟ یا به سلامتی ات؟ تفکراتت؟ احساساتت؟ یا اعتقاداتت؟ فرقی نمی کنه ، وابستگی یعنی اینکه خودت را به شیئی غیر از اصل خودت ، چنان ببندی که آزادیَت را بگیرد.
انسان نامحدود و البته آزاد آفریده شده است . و همه هستی مسخّر و در اختیار اوست. هیچ چیزی ارزش آن را ندارد تا انسانی را به خود ببندد و وابسته و زندانی خود کند. و همه هستی رشد و ارتقاءاشان در اینست که در خدمت آدمی باشند نه بر عکس. اشرف مخلوقات و سرور کائنات یعنی این.
حالا وقتی خودت را وابسته به موقعیت یا فردی می کنی ، در واقع خود را از موقعیت برتر و آزادی که داری به جایگاه پَست و محدودی تنزّل داده و گره می زنی. خود را شکننده می کنی. افراد و اشیاء دیگر زوال پذیر و رفتنی اند. شغل ، مدرک ، ثروت ، سلامتی ، احساس و ... ، همه تغییر پذیر و از بین رفتنی اند. و هرکس به آنها وابسته باشد نیز رنج فرسودگی ، تنهایی، جدایی و پست شدن را ناچاراً ، همواره با خود دارد.
و اما عشق
عشق فراتر از هر گونه وابستگی هاست. اگر تو به یک نفر وابسته شدی و بدون او می میری ، نام آن را عشق مگذار. مثل نوزادی که به شیر مادر وابسته است ، اگر شیر مادر نباشد کودک می میرد، چون وابسته است. عشق وابستگی نیست که با نبود معشوق ، فرد مردنی شود. اصلاً معشوقی که اکنون باشد و فردا نباشد ، چگونه می تواند عشق ایجاد کند، صرفاً یک نوع وابستگی می آورد. و صد البته هنگام از بین رفتن هم تاثر و اندوه.
آری عشق همیشه رو به تزاید است. عشق آزاد و رهاست و پیرو آن عاشق و معشوق هم چنین اند. عشق ، عاشق را هر روز فربه تر می کند. شادتر می کند. حرکت عشق فقط رو به جلوست. غم و شادی در عشق واقعی ، مساوی و لذت بخش است. معشوق شکستنی نیست، مردنی نیست، پژمردنی نیست ، بی وفا نیست. لذا عاشق هم به همین صورت پایدار ، قوی و رو به رشد است. و بیت زیر نیز توصیف چنین عشقی است.
مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
وابستگی ، انسان را از بی نهایت هستی ، به محدوده ای گره می زند، به مانند چشمی که از این همه رنگ ، فقط رنگ سیاه و سفید را ببیند. مانند این همه اندام آدمی که به هنگام سرطان ، صرفاً یکنوع از سلولهایش شروع به رشد و توده شدن، می نماید. کسی که معتاد به مواد مخدر می شود ، از بی نهایت لذتی که می تواند از تمام اعضاء و جوارح خود ببرد ، صرفاً به یک لذت بسنده می کند، کسی که وابسته به سکس می شود ، از بی نهایت پتانسیل خود ، به لحاظ وابستگی اش ، محروم می ماند. کسی که به یک فرد وابسته می شود ، از تمامی انسانها ، و بی نهایت هستی، فقط یکی را به عنوان مجرای تنفس خود بر می گزیند. کسی که خود را به شغل ، ثروت ، ... ، وابسته می کند، از تمام جنبه های آدمی ، و موفقیت های گوناگون خود چشم پوشی می کند.
عشق را از هر کجا شروع کنید به زودی متوجه می شوید بسیار سیار و روان است. و همه آفرینش را در خود جای می دهد. وقتی عشق چنین عظیم و بزرگ است ، پس در انحصار شئی یا شخصی نیست، که آن را از ما بگیرد و ما را تنها بگذارد. همه هستی در وجود ماست ، پس، از دست دادن هیچ چیز ، موجب کاستی در این بی نهایت عشق ما ، نمی شود.



   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۳۰

آیا باور دارید مرز باریکی میان عشق و نفرت وجود دارد؟ دانشمندان بریتانیایی با انجام تحقیقات جامعی این امر را به صورت علمی ثابت کرده اند.زمانی که شما به دشمن تان نگاه می کنید نفرت همان مسیری را در ذهن می پیماد که عشق و این همان نتیجه یی است که محققان آن را در مجله معتبر «Public Library Of Science» به چاپ رسانده اند.سمیر زکی و جان پال رومایا از دانشگاه کولگ لندن، مدیریت این تحقیقات را بر عهده داشتند. آنها با اسکن مغزی افراد متفاوت موفق شدند نقشه فعالیت های ذهنی انسان ها را هنگام مواجهه با عوامل نفرت زا و عشق های هیجان انگیز ترسیم کنند. در گوشه یی از این گزارش آمده است؛ «این وابستگی دلیلی است برای اینکه چرا در زندگی عشق و نفرت تا این حد به یکدیگر نزدیک هستند. نتایج ما نشان می دهد در مغز، یک الگوی واحد از فعالیت ها در رابطه با کینه ورزیدن و علاقه داشتن شکل می گیرد.»در این آزمایش به 17 نفر از زنان و مردان عکس هایی از عشاق سابق، همکاران و رقبا، آشنایان و حتی برخی چهره های سیاسی و اجتماعی نشان داده شد. زمانی که چهره دشمنان به نمایش درمی آمد، محققان از MRI برای پیدا کردن الگوی متمایزی در مغز استفاده می کردند.پروفسور زکی و رومایا این الگو را «مدار نفرت» نامیدند. همچنین فعالیت هایی از «مدار نفرت» در همان بخشی از مغز که پیشتر «مدار عشق» در آنجا یافت شده بود، شناسایی شد. زکی در این رابطه عنوان کرد؛ «تقریباً همان فعل و انفعالاتی که در آزمایش های مربوط به عشق و علاقه به آنها دست یافتیم، در مورد نفرت نیز صدق می کرد. من تا حدودی شگفت زده شدم که چطور عشق می تواند تغییر شکل دهد و به نفرت تبدیل شود.»

به گفته این محققان هنگام رودررو شدن با شخصی که از آن تنفر دارید، بخشی از مغز فعال می شود که این بخش، ناحیه مربوط به نقد و نکوهش (البته با اندیشه صحیح) رفتارهای احتمالی افراد است.

چنین کنش های مغزی در پوتامن و اینسولا - دو ناحیه یی که هنگام مشاهده فرد مورد علاقه فعال می شوند - نیز رخ می دهد. به گفته زکی، دانشمندان منطقه مربوط به اعمال پرخاشگرانه و شرایط پریشانی آور را به یکدیگر مربوط دانسته اند. اما تفاوت بزرگی در این بین وجود دارد. بخش بزرگ تری از قشر مخ - منطقه مربوط به قضاوت و نتیجه گیری - زمان عشق غیرفعال می شود اما در زمان نفرت نه. این شاید همان مصداق جمله معروف «عشق انسان را کور می کند»، باشد. در جای دیگری از تحقیقات آمده با وجودی که هر دو احساس حواس و مناطق یکسانی را درگیر می کند، اما انسان های عاشق در مورد شریک شان کمتر قضاوت می کنند یا خرده می گیرند، اما زمان روبه رو شدن با رقیب نفرت انگیزشان بیشتر در این موارد تمرکز می کنند؛ «به نظر می رسد در زمینه نفرت، شخص مورد تنفر می خواهد قضاوت شما را در مجموع کارها و اعمالش ببیند، هر چند بیشتر این مسائل به نوعی به آسیب رساندن ختم می شوند.» طبیعی است مثل هر نظریه و تحقیق دیگری، نتایج منتشرشده این آزمایش هم مخالفان یا موافقان خود را داشته باشد. به عنوان مثال دکتر کامرون کارتر استاد روانشناسی و مدیر مرکز منابع تصویری دانشگاه کالیفرنیا در دیویس با طرح این پرسش نظرش را مطرح می کند؛ «آیا این مطالعات با چیزهایی فراتر از نشان دادن عکس فرد مورد نفرت هم، همین نتایج را به دست می دهد؟» وی می گوید؛ «به نظرم جالب است و البته آزمایشی مقدماتی انجام شده. آنها فعالیت های متفاوت را در بخش های متفاوت مشاهده کرده اند و سپس در مورد اینکه این فعالیت ها چه مفهومی می دهند، تفکر کرده اند.» طبق ادعای زکی تجربیات وی این مطلب را می رساند که نفرت بیشتر محاسبه گر است در حالی که عشق اعتمادگر است.کارتر می افزاید؛ «افراد آزمایش های مختلفی را انجام داده اند که حالات و چهره های گوناگون در آن دخیل بوده؛ چهره افراد داخل گروه، چهره افراد خارج گروه، چهره افراد خندان، چهره افراد نژادهای متفاوت. اما این انسان ها نمی توانستند استنتاج مطمئنی از آن چهره ها داشته باشند.»او به این نکته اشاره می کند که در آزمایش زکی و رومایا با حداکثر سرعت از داوطلبان پرسیده اند چه احساسی نسبت به چهره نمایش داده شده دارند و سپس اسکنر را فعال کرده اند.

با این وجود تیم تحقیق مایل است از نتایج به دست آمده به عنوان راهنمایی برای آزمایش های بعدی استفاده کند؛ «ما آزمایش های اکتشافی زیادی برای پیگیری داریم و حتی یکی از آنها می توانند مطالعه عشق باشد. به عنوان مثال عشق های رمانتیک مستقیماً به یک شخص ربط پیدا می کنند، اما نفرت می تواند به یک گروه یا فردی از اعضای آن گروه مربوط باشد.» برای زکی چنین چیزی کینه و عداوت را بسیار پیچیده تر از عشق نشان می دهد.


   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۳۰

1- به تماشای غروب آفتاب بنشینید.
2- بیشتر بخندید.
3- کمتر گله کنید.
4- با تلفن کردن به یک دوست قدیمی، او را غافلگیر کنید.
5- هدیه‌هایی که گرفته‌اید را بیرون بیاورید و تماشا کنید. شاید برایتان قابل استفاده باشند.
6- دعا کنید.
7- در داخل آسانسور با آدمها صحبت کنید.
8- هر از گاهی نفس عمیق بکشید.
9- لذت عطسه کردن را حس کنید.
10- قدر این که پایتان نشکسته است را بدانید.
11- زیر دوش آواز بخوانید.
12- با بقیه فرق داشته باشید.
13- کفشهایتان را عوضی پایتان کنید و به خودتان بخندید.
14- به دنیای بالای سرتان خیره شوید.
15- با حیوانات بازی کنید.
16- کارهای برنامه‌ریزی نشده انجام دهید. برای انجام آن در همین آخر هفته برنامه‌ریزی کنید!
17- برای کاری برنامه‌ریزی کنید و آن را درست طبق برنامه انجام دهید. البته کار مشکلی است!
18- از تناقضات لذت ببرید.
19- دستان خود را در آسمان تکان دهید.
20- در حوض یا استخری که ماهی دارد شنا کنید، کنار آنها.
21- از درخت بالا بروید.
22- در حال رفتن به کلاس، یکبار دور خودتان بچرخید.
23- به دیگران بگوئید که خوشگل شده‌اند.
24- مجموعه‌ای از یک چیز (تمبر، برگ، سنگ، جغد، …) برای خودتان جمع‌آوری کنید.
25- هر وقت که امکانش وجود داشت پابرهنه راه بروید.
26- آدم برفی یا خانه ماسه‌ای بسازید.
27- بدون آن که مقصد خاصی داشته باشید پیاده روی کنید.
28- وقتی تمام امتحاناتتان تمام شد، برای خودتان یک بستنی بخرید و با لذت بخورید.
29- جلوی آینه شکلک در بیاورید و خودتان را سرگرم کنید.
30- فقط نشنوید، سعی کنید گوش کنید.
31- رنگهای اصلی را بشناسید و از آنها لذت ببرید.
32- وقتی از خواب بیدار می‌شوید، زنده بودنتان را حس کنید.
33- زیر باران راه بروید.
34- تا جایی که می‌توانید بالا بپرید.
35- برقصید. حتی در تختخواب.
36- کمتر حرف بزنید و بیشتر بگوئید.
37- قبل از آن که مجبور به رژیم گرفتن بشوید، حرکات ورزشی انجام دهید.
38- بازی شطرنج را یاد بگیرید.
39- کنار رودخانه یا دریا بنشینید و در سکوت به صدای آب گوش کنید.
40- هرگز شوخ طبعی خود را از دست ندهید.


   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۳۰

 یك تست ساده و جذاب كه باید با صداقت به سوالات ان پاسخ دهید
سوال اول:
شما به طرف خانه كسی كه دوست دارید می روید.
دو راه برای رسیدن به انجا وجود دارد:
ـ یكی كوتاه و مستقیم است كه شما را سریع به مقصد می رساند ولی خیلی ساده و خسته كننده است
ـ اما راه دوم به طور قابل ملاحظه ای طولانی تر است ولی پر از مناظر زیبا و جالب است.
حال شما كدام راه را برای رسیدن به خانه محبوبتان انتخاب می كنید؟راه كوتاه یا بلند؟
سوال دوم:
در راه دو بوته گل رز می بینید .یكی پر از رزهای قرمز و دیگری پر از رزهای سفید.شما تصمیم می گیرید 20 شاخه از رزها را برای او بچینید.
چند تا را سفید و چند تا را قرمز انتخاب می كنید
(شما می توانید یا همه را یا از تركیب دو رنگ انتخاب كنید)
سوال سوم:
با لاخره شما به خانه او می رسید .
یكی از افراد خانواده در را بر روی شما باز می كند.
شما می توانید از انها بخواهید كه دوستتان را صدا بزند.
یا اینكه خودتان او را خبر كنید.
حالا چكار می كنید؟
سوال چهارم:
شما وارد منزل شده به اتاق او می روید ولی كسی انجا نیست.پس تصمیم می گیرید رزها را همان جا بگذارید.
ترجیح می دهید انها را لب پنجره بگذارید یا روی تخت؟
سوال پنجم:
شب می شود شما و او هر كدام در اتاقهای جداگانه ای می خوابید.صبح زمانی كه بیدار شدید به اتاق او می روید:به نظر شما وقتی كه انجا می روید او خواب است یا بیدار؟
سوال اخر: وقت برگشتن به خانه است ایا راه كوتاه و ساده را انتخاب می كنید؟
یا ترجیح می دهید از راه طولانی و جالب تر بوید؟
…………………………….
جواب ها
جواب سوال اول:
جاده نشان دهنده عشق است اگر راه كوتاه را انتخاب كرده اید.زود و اسان عاشق می شوید.
ولی اگر راه طولانی را انتخاب كردهاید به اسانی عاشق نمی شوید.
جواب سوال دوم:
تعدا رزهای قمز نشان دهنده ان است كه در یك رابطه چقدر از خودتان مایه می گذاریدو تعداد رزهای سفید برعكس نشان می دهد كه شما چقدر در ان رابطه از طرف مقابلتان انتظار محبت دارید.به طور مثال اگر 18 رز قرمز و 2 عدد رز سفید انتخاب كرده اید به معناست كه شما 90? محبت می كنید و 10? انتظار محبت از طرف مقابل دارید.
جواب سوال سوم:
سوال سوم نشان دهنده طرز برخورد شما بامشكلات در یك رابطه است.اگر شما از اعضای خانواده درخواست كرده اید كه محبوبتان را صدا بزند به این معناست كه شما از مواجه شدن با مشكلات می ترسید و امیدوار هستید كه مشكلات به خودی خود حل شوند.ولی اگر خودتان به اتاق رفته اید كه او را از حظور خود مطلع كنید این نشان می دهد كه شما با مشكلات روبرو می شوید و دوست دارید انها را هر چه زودتر حل كنید.
جواب سوال چهارم:
محل قرار دادن رزها نشان دهنده اشتیاق شما برای دیدن محبوبتان است. اگر انها را بر روی تخت میگذارید نشان می دهد كه دوست دارید او را زیاد ببینید.و اگر انها را لب پنجره قرار می دهید یعنی اگر او را زیاد هم نبینید تحمل می كنید.

جواب سوال پنجم:
سوال پنجم نشان دهنده تفكر و طرز فكر شما در كاراكتور و شخصیت فرد محبوبتان است.اگر شما او را در حالی كه خوابیده است در اتاق می بینید.این به این معنی است كه شما او را همانطور كه است دوست دارید.و اگر او را بیدار دیده اید یعنی انتظار دارید او مطابق میل شما بشود.

جواب سوال اخر:
راه بازگشت به خانه نشان دهنده دوام عشق شماست.اگر راه كوتاه را انتخاب كرده اید مدت عاشق بودن و دوست داشتن شما كوتاه است و اگر راه بلند را انتخاب كرده اید مدت زیادی در عشق خود پایدار خواهید بود.



   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۳۰
عشقی که شکیبایی و مهربانی در آن جای داشته باشد شما را قطعا سالم نگه خواهد داشت. 10 نکته زیر را بخاطر بسپارید اگر با عشق مشکل دارید.
چند نکته در مورد عشق وعاشقی
یکی از چیزهایی که تازه ازدواج کرده ها با آن مشکل دارند این است که با وجود تلاش بسیار آنچنان که می خواهند از یکدیگر دریافت نمی کنند . دلیلی که نمی دانند این است که عشق در اصل یک مدل از واکنشها ، وابستگی و اعتیاد شیمیایی در بدن است. دکتر هلن فیشر می گوید که پدیده عاشق شدن از فعال شدن بخش لذت در مغز ناشی می گردد که این مرکز باعث می شود هورمونهای شیمیایی لذت آور بیشتری در بدن ترشح شود که نتیجه آن بسیار در اعتیاد بدن حیاتی است. جالب اینجاست که خوردن شکلات هم همین نقطه را فعال میکند! شیرینی موجود و ترشح هورمونهای ناشی باعث می شود که شما نتوانید از گاز زدن به شکلات دست بردارید! تمام این هورمونها باعث تولید و درخواست بیشتر انرژی ، تمرکز و بالا بردن حرارت بدن میگردند. بعد از عروسی اگر دیدید عشق شما در حال خاموش شدن است سعی کنید هورمونهای خود را فعال سازید.با تغییر دکور ، تخت ، رقتار جدید و هر چیزی که بتواند مغز شما را راضی نگه دارد.
اگر وی فرد مورد نظر شما باشد دماغ شما زودتر خواهد فهمید !
آیا گاهی حس نکرده اید که این آقا که در کنار شما ایستاده و نمی شناسیدش را دلتان می خواهد ساعتها تماشا کنید! کنارش باشید و حس کنید که وی می تواند مرد شما باشد؟ باید از قوه بویایی خود تشکر کنید!
دلیل آن کاملا مشخصص می باشد. " زنان می توانند فردی را که حس میکنند از نظر ژنتیکی برای بچه دار شدن مناسب است را از دیگران با کمک حس بویایی براحتی تفکیک کنند " آیا می دانید مردان بزرگ دلفریب هیچگاه عطر نمی زدند و بوی بدن تندی هم داشتند! توصیه شخصی " از عطر برای پوشش عطر بدن خود هرگز و هرگز استفاده نکنید ". بوی بدن ( نه بوی عرق بدن ) یکی از کار آمد ترین سلاحهای مردان برای جذب کردن زنان است. بوی بدن حتی میزان قدرت تستسترون بدن شما را هم بنمایش می گذارد که زنان ناخواسته شما را فردی استوار میبینند. ژنتیک شناسان و متخصصان بویایی اذعان می کنند که زنان براحتی بدون اینکه حتی متوجه باشند از طریق بویایی قادر به شناسایی جفت ژنتیکی خود هستند. آنها عنوان می کنند که اگر پارتنر شما دارای خصوصیات بویایی شبیه به شماست فرزندان شما در معرض بیماریهای ژنتیکی هستند. آقایان بعد از خواندن این مقاله بخاطر بسپارند که دفعه بعد که برایشان سوال ایجاد شد که چرا فلانی آنها را به یک فرد ساده ترجیح داده است دلایل را کجا باید جستجو کنند! زنان بسیار عالی این پدیده را شناسایی میکنند و ژنتیک مناسب خود را حدس میزنند. آنها به شیوه جالبی محصولات ، هورمونها، میزان ، قدرت و گونه جنسی شما را حدس میزنند . به یاد بسپارید که ما همگی گونه ای از حیوانات هستیم و برای جفت گیری قوانین مشابه ای داریم. برای موفق شدن لازم است که قوانین طبیعی را دنبال کنیم و در بازی بی مورد دست نبریم
ازدواج شما را دیوانه نمی کند ، شما را عاقل نگه می دارد!
این تصور عمومی ، که زوجین بعد از ازدواج یکدیگر را تا مرز دیوانگی میبرند را از ذهن دور کنید! تحقیقات نشان داده که افراد بعد از ازدواج بسمت سلامت ذهنی و دورتر شدن از دپرسهای متفاوت قدم بر میدارند. خیلی از زنان یک رضایت عمیقی را بخاطر صمیمیت بعد از ازدواج بدست می آورند. احساس شیرین پناه داشتن و پناه دادن برای ذهن شما دارویی لازم است.
ازدواج شما را سالم نیز نگه می دارد.
اینکه سر مراسم ازدواج بله بگوییم تنها برای سلامت ذهن شما نیست. زوجهای ازدواج کرده - حتی اونهایی هم که همبستگی کمتری دارند - خیلی بیشتر از افرادی که ازدواج نکرده اند دارای سلامت جسمی هستند. طبق بررسیها آنها مقاومت و پایداری بیشتری در مقابل بیماریها و ویروسها دارند . در مورد بیماریهای قلبی نکته جالبی یافت گردید . اینکه قلب شما می داند شما خوشحال هستید یا خیر! پایداری آن و مقاومت آن با وضعیت ازدواج شما رابطه مستقیم دارد.
سعی کنید در عشق پیروز شوید .
کوتاه و مختصر - این چیزی است که شما را سالم نگه خواهد داشت.
عشق پدری را دریابید .
هیچ چیزی به اندازه اینکه پدری بچه تازه متولد شده خود را بغل کند وی را خوشحال نخواهد کرد و هیچ چیزی احساس افتخار را به پدری که شانه به شانه پسرش راه میرود را به وی نخواهد داد. در این شرایط حتی هورمونهای وی نیز تغییراتی خواهند کرد و وی را شادابتر نگه خواهند داشت. دکتر هلن فیشر اعلام میکند که این پدیده و ترشح بیشتر تستسترون در این شرایط را در حیوانات هم می توان مشاهده کرد که دارای چنین احساساتی گردند. پس سعی کنید که بچه هایتان را و پدرانتان را بغل کنید. زندگی امروز محدودیتهای بی جهتی را برای ما به ارمغان آورده که نباید گذاشت جای طبیعی برای خود بگیرد.بغل کردن باعث ترشح شدید هورمونها در بدن میگرد. این هورمونها باعث خواهند شد که فشارهای قلبی ، استرسها و حتی فشار خون تنظیم گردد.پس قوه محافظتی بدن رو فعال کنید.بغل کنید و بغل کنید.درنگ نکنید.
حیوانات نیز باعث ترشح هورمونهای نشاط آور در بدن می گردند.
تحقیقات نشان میدهد که خانواده هایی که دارای حیوانات خانگی هستند روحیه شادابتری دارا می باشند. غذا دادن و پرستاری و نگهداری از حیوانات خانگی برای اعضای خانواده مانند یک تحریک کننده بدن عمل می کند و بطور مداوم زیبایی های زندگی را برای آنها ترسیم میکند. زندگی با حیوانات و همچنین محیطهای طبیعی تماما باعث ترشح مداوم هورمونها نشاط آور در بدن خواهند گردد.


خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز- خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز

خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز-خانواده سبز



   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۳۰

یكی از نخستین انگیزه‌هایی كه پیش از همه، مورد مطالعه قرار گرفته، نیاز به پیشرفت یا انگیزه پیشرفت است. همه ما افرادی را می شناسیم كه به طور دائم پیش می‌روند ، موفق می‌شوند ، اختراع می‌كنند و كارهای بظاهر غیرممكن انجام می دهند. تقویت این انگیزه می تواند به ارتقای کیفیت زندگی بسیار کمک کند.

انگیزه پیشرفت را یك میل یا علاقه به موفقیت به صورت کلی یا موفقیت در یك زمینه خاص است.انگیزه پیشرفت را به صورت یك میل یا علاقه به موفقیت به صورت کلی یا موفقیت در یك زمینه خاص تعریف كرده‌اند. پژوهش‌های انجام شده در این زمینه نشان داده‌اند افراد از لحاظ این نیاز با هم تفاوت زیادی دارند. بعضی افراد دارای انگیزه سطح بالایی هستند و در رقابت با دیگران و در كارهای خود ، برای كسب موفقیت ، بسختی می‌كوشند و بعضی دیگر، انگیزه چندانی به پیشرفت و موفقیت ندارند و از ترس شكست، آماده خطركردن برای كسب موفقیت نیستند.  بعضی از این افراد بیشتر از دیگران بلند پروازند و برای كسب موفقیت در زندگی می‌كوشند.

 

پژوهش‌های انجام شده دیگرنیز نشان داده‌اند افراد دارای انگیزه پیشرفت زیاد در انجام كارها و از جمله یادگیری در مقایسه با افرادی كه از این انگیزه بی‌بهره‌اند ، پیشی می‌گیرند. این افراد در مورد انجام كارهای دشوار و ساده هیچ‌كدام را انتخاب نمی‌كنند ، زیرا انجام كارهای بسیار دشوار معمولا به شكست منجر می‌شوند و از طرف دیگر، انجام كارهای خیلی ساده نیز افتخاری نصیب این افراد نمی‌كند. براساس نظریه ی روان شناسی اشخاصی كه دارای انگیزه ی پیشرفت زیاد هستند در كارهایی كه دارای درجه دشواری متوسط‌ هستند (نه خیلی دشوار و نه خیلی آسان) توفیق زیادی به  دست می‌آورند. یعنی كارهایی كه این افراد در آن حداكثر تلاش را نشان می‌دهند كارهایی هستند كه  اندكی  خطر نیاز دارند.

این افراد در مورد انجام كارهای دشوار و ساده هیچ‌كدام را انتخاب نمی‌كنند ، زیرا انجام كارهای بسیار دشوار معمولا به شكست منجر می‌شوند و از طرف دیگر، انجام كارهای خیلی ساده نیز افتخاری نصیب این افراد نمی‌كند.
همچنین اشخاصی كه نیاز به پیشرفت در آنها قوی است می‌خواهند كامل شوند و عملكرد خود را بهبود ببخشند. آنها وظیفه شناسند و ترجیح می‌دهند كارهایی انجام دهند كه چالش انگیز باشد و به كاری دست می‌زنند كه به موجب آن ارزیابی پیشرفت آنان به نحوی، خواه با مقایسه پیشرفت خود با پیشرفت دیگر افراد یا برحسب ملاك های دیگر امكان پذیر باشد.

 

افرادی كه دارای نیاز به پیشرفت سطح بالایی هستند ، معمولا موفقیت‌های خود را به شخص خود ، یعنی مهارت‌ها و كوشش‌های شخصی نسبت می دهند. افرادی كه از سطح پایینی از نیاز به پیشرفت برخوردارند ، عوامل بیرونی را مسوول موفقیت های خود می‌دانند. علاوه بر این، افراد دارای نیاز به پیشرفت زیاد ، شكست اولیه خود را به عدم كوشش نسبت می دهند نه فقدان توانایی، در نتیجه پشتكار آنها برای ادامه كار افزایش می‌یابد ، زیرا معتقدند كوشش بیشتر در نهایت به موفقیت خواهد انجامید. در مقابل، افرادی كه دارای نیاز به پیشرفت كم هستند شكست اولیه خود را معمولا به فقدان كوشش نسبت نمی‌دهند و از كوشش باز می‌مانند.

 

 افرادی كه نیاز به پیشرفت بالایی دارند نسبت به اشخاص دیگری كه استعدادهای یادگیری مشابهی دارند ، اما از نیاز به پیشرفت پایینی برخوردارند . نمرات بهتری به  دست می‌آورند. آنها نسبت به افرادی كه نیاز به پیشرفت پایینی دارند اما صاحب همان استعدادها هستند ، دستمزدهای بیشتری دریافت می‌كنند و به درجات شغلی بالاتری ارتقا می یابند.

 

منشاء نیاز به پیشرفت

نیاز به پیشرفت پدیده‌ای چندوجهی است كه در یك صفت واحد قرار ندارد ، بلكه در دامنه‌ای از فرآیندهای اجتماعی، شناختی و رشدی قرار دارد.

 

تأثیر جامعه‌پذیری

انگیزه ی پیشرفت افراد تا حدی از جامعه تاثیر می گیرد. در صورتی كه والدین این موارد را تأمین كنند ، فرزندان آنها تلاش‌ها و پیشرفت نسبتا نیرومندی به خرج می دهند:

آموزش استقلال (مثل اتكاء به نفس و خودمختاری) ، آرمان‌های عملكردی عالی، ارزش قائل شدن برای كارهای مرتبط با پیشرفت، معیارهای دوستی برای برتری، محیط خانوادگی سرشار از تحریك مثل كتاب‌هایی برای خواندن، تجربیات گسترده‌ای مانند مسافرت و فراهم كردن كتاب‌های كودكان كه مملو از داستان‌های تخیلی مرتبط با پیشرفت باشند.

تأثیرات شناختی

چنانچه شرایط خانه، مدرسه، سالن ورزش، محیط كار و محیط درمان، اعتقاد به توانایی زیاد، گرایش تسلط ، انتظارات برای موفقیت، ارزش قائل شدن برای پیشرفت داشته باشند ، زمینه شناختی را برای پرورش شیوه ی تفكر پیشرفت‌گرا آماده می‌كنند.

تأثیرات رشدی

انگیزه پیشرفت یك رفتار عمدتا آموخته شده و اكتسابی است. كودكان معمولا از راه تقلید رفتار  والدین خود و دیگر افراد مهمی كه به عنوان سرمشق مدنظر قرار می‌دهند ، یاد می‌گیرند. كودكان از طریق یادگیری مشاهده‌ای بسیاری از ویژگی‌های سرمشق از جمله نیاز به پیشرفت را می‌پذیرند. گفته می‌شود انتظاراتی كه پدران و مادران از فرزندان خود دارند نیز در افزایش انگیزش  پیشرفت آنان موثر است.

برای موفقیت بهتر است انگیزه ی پیشرفت را در خودمان بیشتر کنیم و در کارهایمان پشتکار داشته باشیم.


   

درباره وبلاگ

کافه فان / Cafefun.ir
سایت اطلاعات عمومی و دانستنی ها

موضوعات

تبليغات

.:: This Template By : web93.ir ::.

برچسب ها: اطلاعات عمومی ، آموزش ، موفقیت ، ازدواج ، دانستنی ، گیاهان دارویی ، تعبیر خواب ، خانه داری ، سخن بزرگان ، دانلود ، بازیگران ، روانشناسی ، فال ، اس ام اس جدید ، دکتر شریعتی ، شاعران ، آموزش یوگا ، کودکان ، تکنولوژی و فن آوری ، دانلود ، تحقیق ، مقاله ، پایان نامه ، احادیث ، شعر ، رمان ، عکس ، قرآن ، ادعیه ، دکوراسیون ، سرگرمی ، اعتیاد ، کامپیوتر ، ترفند ، ورزش ، کد آهنگ ، مقالات مهندسی ، طنز ، دانلود کتاب ، پزشکی ، سلامت ، برنامه اندروید ، زنان ، آشپزی ، تاریخ ، داستان کوتاه ، مدل لباس ، مدل مانتو ، مدل آرایش