+ ۱۳۸۹/۰۷/۳۰
13 راه مناسب برای دادن پیشنهاد ازدواج
پیشنهاد ازدواج دادن بی شك یكی از مهمترین و بزرگترین گامهایی میباشد كه تا به حال برداشته اید. شما خواهان آن هـستـید كه در آن لحظه همه چیز عالی و بـه بـهتـریـن نحو پیش رود و از آن مهمتر كه میخواهید پاسخ وی مثبت بـاشـد! ایـن نكـات را هــنگام دادن پیشنهاد ازدواج مد نظر قرار دهید تا شانس موفقیت شما افزایش یابد:

1- مطمئن گردید كه فرد مناسبی را برگزیده اید: واضح است نه! امــا حـقـیقت امر آن است كه ازدواج چیزی نیست كه بخواهید بـخاطـر انــگیــزه هــای آنــی وارد آن گردید. ممكن است شما دیوانه وار همدیگر را دوست داشته باشید اما اگر هــمسرتان خواهان فرزند باشد اما شما نه، ازدواج شما قطعا زیاد دوام نخواهد آورد و یا آنكه ارزشهای شما با ارزشهای همسرتان متفاوت باشد. اگر در مورد فردی كه میخواهید با وی ازدواج كنید تردید دارید، بهتر است بیشتر درباره آن بیاندیشید.

2- مطمئن شوید هر دوی شما آمادگی دارید: پیـش از آنـكه پیـشنهاد ازدواج دهید درباره آن كه در زندگی بدنبال چه اهدافی میباشید، حتــی اهداف 50 سال آینده خود با یكدیگر صحبت كنید. هر چه بیشتر بــا یـكدیگر در مــورد آن چـه بــرای شـما حائز اهمیت میباشد گفتگو كنید بیشتر متوجه آن میگردید كه آیا با یكدیگر تفاهم و سازگــاری داریـد یــا خیر. همچنین باید از لحاظ مالی آمادگی داشته باشید. اگر شما قادر نیستــیـد كــه مخارج خود را تامین كنید، بهتر است نامزدی خود را به تعویق بیاندازید.

3- از پدر و مادر وی اجازه بگیریـد: شـما ابـتـدا باید بدانید كه آیا اگر پـیش از ازدواج با پدر و مادر وی مشورت كرده و اجازه بخواهید، آنها را خوشنود میسازد یا خیر. ایـن نـكته شـایـد عـجیـب بـــنظر آید اما شما كه نمی خـواهید پـدر زن و مادر همسر آیـنـده خود را برنجانید؟ این عمل برای آنكه دلشان را بدست بیاورید بسیار موثر خواهد بود.

4- بطریقی پیشنهاد بدهید كه خوشایند وی باشد: به پیـشنهاد ازدواج هـمچون یك هدیه به بانوی زندگی خود بنگرید. آن را بـطریقـی طـرح ریزی كنید كه باب میل و سلیقه وی بوده و مطابق با شخصیتش باشد. آیا وی رومـانتـیـك اسـت و یـا اهـل تـفریح و شوخ طبعی؟ آیا میل دارد بطور محرمانه از وی خواستـگـاری كنـیـد و یا روی دیــوار درخـواست خود را بنوسید؟

5- در باره هدیه دادن به وی تصمیم بگیرید: بـرای دختـرهـا و زنـان هیچ چیز مبهوت كننده تر از یك هدیه غیر منتظره و غافلگیر كننده حلقه برلیان نمی بـاشد. امـا اگـر تـوان مالی شما اجازه این كار را به شما نمیدهد، برای یك حلقه مناسب بودجه شما كفایت میكند. اما حتما پیش از آنكه حلقه را خریداری كنید از نوع سلیـقه وی اطلاع یابـید. ایـن كار را میتوانید با سوال كردن از دوستان و یا خانواده وی و یـا مشـاهـده نوع جواهرآلاتی كه وی استفاده می كند انجام دهید. اما بسیاری از دختران تـمایـل دارند هنگام انتخاب حلقه خودشان حضور داشته باشند. بهرحال باید به خواسته های وی احترام بگذارید.

6- مطمئن گردید پاسخ وی مثبت میباشد: هنگامیكه پیشنهاد ازدواج میدهید، بـاید مطمئن باشید كه پاسخ وی ''بله'' خواهد بود. شما میباست از قبـل در مــورد ازدواج بـه انــدازه كافی صحبت كرده و كــامـــلا از آن چه طرف مقابل از یك شریك زندگی بلند مدت انتظار دارد، آگاهی یافته باشید. درست است كه میخواهید پیشنهاد ازدواج شــما برای او سورپریز باشد اما نباید بی مقدمه دست به این كار بزنید.

7- افراد زیادی را از قصد و تصمیم خود آگاه نسازید: شـما مـمكن اسـت وسوسه شوید كه قصد خود را با دوستان و خانواده خود در میان بگذارید. امـا عـاقلانه تر آن است كه این خبر را تنها با یكی دو تا ازدوستان و یا نزدیكان صمیـمــی خود در میان گذاشته و به آنها اطمینان داشته باشید كه رازدار و محرم اسرار شما میباشند.

8- پیشنهاد خود را از حفظ نكنید: صرفنـظر از آنـكه كـجـا و چــگـونــه پــیشنهاد ازدواج می دهــید، باید آن با نهایت صداقت و ابراز عشق حقیقی شما نسبـت بـه وی هـمــراه باشد. از قبل در مورد حرفهایی كه میخواهید به او بـزنــید یادداشت بردارید اما دقیقا آنها را از بر نكنید. در آن لحظه به وی بگویید كه چرا وی یـك فرد استـثـنایی بـوده و چـرا شما خواهان آن میباشید كه باقی عمر خود را با وی سپری كنید. بـایـد جملات شما از دلتان برآید او میخواهد با یك مرد ازدواج كند و نه یك ربات!

9- مكان و زمان مناسب را بیابید: مكانی كـه پیـشـنهاد ازدواج مـی دهـید می تواند: رسـتوران، پارك، سینما و یا لب دریا باشد.اما بهتر است مكانی انتخاب گردد كــه بــرای هر دوی شما خاطره انگیز بوده و شما را به یاد خاطرات گذشته بیندازد. فـاكتور زمان نیز بسیار مهم می بـاشــد اگر وی شرایط سختی را سپری می كند، اگر خسته و یا گرفتار دغدغه های شخصی و شغلی خود میباشد و یا آنكه از دست كسی عصبـانـی اسـت، زمان مناسبی برای این كار نمیباشد.

10- او را دستپاچه نكنید: شما ممكن است بخواهیـد پیـشنـهاد خود را برای جهانیان فریاد بزنید و یا حداقل برای همسایگان مجاور خود! امـا مـراقب باشیـد اشـتـیاق بـی حد شما كار دستتان ندهد. اگر وی شخص درونگرا بوده و از آن كه مـركز تـوجـه دیـگـران واقع گردید بیزار میباشد، بهتر است این كار را بطور خصوصی با وی در میان بگذارید.

11- انتظار همه نوع پیشامدی را داشته باشید: صـرفنـظر از هـمـه نقشه ها و طرح ریزی ها، امكان دارد امور دقیقا آن طوری كه شما و یا وی تصور میكردید پیـش نرود. خود را برای واكنشهای احتمالی آماده كنید.او مـمكن است دستپـاچـه شـده و یا هیجان زده گـردد و یـا آن كه كاملا آرام و بی تفاوت باقی بماند. وی ممكن است بگوید: ''بله-خیـر'' و یــا ''شاید''. شمـا مـمكن است تصور كنید وی را كاملا می شناسید امـا از پـیـش داوری و آنكه پاسخ وی چگونه خواهد بود پرهیز كنید چون ممكن است مایوس گردید.

12- اگر پاسخ وی منفی بود مایوس نشوید: هـمـواره احـتـمال آن كـه وی ''نه''بگوید وجود دارد. اما دلسرد نشوید با او صحبت كنید و علت عــدم آمـادگـی وی را جـویا گردید. وی ممكن است تـنـها بـه زمـان بـیشتـری نـیـاز داشتـه بـاشـد و یا آن كـه اصلا وی دختر مناسبی برای شما نباشد. اگر این طور باشد بهتر است همین حالا پی بـه آن بـبـرید تا آنكه پس از ازدواج.

13- خیلی زود و یا خیلی دیر پیشنهاد ندهید: زمـان معـیـنـی برای پیشنـهاد ازدواج وجود ندارد اما بهتر است پس از تنها گذشت 2 هفته از آشنایی خـود بـا وی پـیشـنــهاد ازدواج ندهید! زمان پیشنـهاد ازدواج هنـگامی اسـت كـه شـمـا بـــرای مــدتــی كافی به یكدیگر متعهد شده باشید. همچنین زیاد وقت را تلف نكنید شجاع باشید و حـرف دلتان را بزنید. اگر هم خیلی هم كمرو می باشید، می تـوانـید پیــشنهاد خود را در قالب نامه برای دختر مورد علاقه خود ارسال كنید.



   برچسب‌ها: راهنما, ازدواج, دختر, پسر
   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۳۰
نکات بسیار مهم و مفید برای جوانان در آستانه ازدواج
نیاز به ازدواج در روان انسان‌ها وجود دارد؛ ما نیازمند به زندگی با جنس مخالف هستیم؛ نیازمند آنیم كه تا زمانی كه زنده‌ایم از تنهایی نجات پیدا كنیم.
اما ازدواج اگر در چهارچوب درستی نباشد، به جای اینكه آرامش‌دهنده باشد آرامش را برهم می‌زند و یا به جای اینكه با كسی رابطه صمیمانه‌ای پیدا كنیم، ممكن است همیشه با او زندگی كنیم، اما كاملا تنها باشیم.
بنابراین، باید چهارچوب‌های اساسی انتخاب همسر را به خوبی بدانیم تا با انتخاب درست به نیازهای بیولوژیك و روانی خود، پاسخ صحیح دهیم.

¢تناسب خانوادگی

به طور كلی، انسان‌ها در بستر خانوادگی شكل می‌گیرند. چهارچوب خانواده و آنچه كه به‌عنوان شكل‌گیری شخصیت در خانواده وجود دارد، از خانواده‌ای به خانواده دیگر فرق می‌كند؛ یعنی هر خانواده بسته به زمینه فرهنگی و تربیتی‌ای كه دارد در فرد تأثیر متفاوتی می‌گذارد؛ چرا كه نقش تربیت در شكل‌گیری شخصیت مهم است.
جان واتسون- پدر روان‌شناسی- می‌گوید: 50 نوزاد به من بدهید و بگویید چه شخصیت‌هایی لازم دارید؛ دانشمند، پلیس، قاضی، دزد و... چه می‌خواهید؟! من مطابق سفارش شما 20 سال بعد این افراد را تحویل می‌دهم. در واقع او می‌خواهد بگوید كه تربیت، نقش بسیار پررنگ‌تری از زمینه‌های دیگر مثل ژنتیك یا زمینه‌های خاص دیگر دارد.


خانواده نقش مهمی در شكل‌گیری شخصیت دارد، بنابراین افراد در انتخاب همسر، زمانی در كنار كسب نیازهای روانی (كه به مراتب مهم‌تر از نیازهای بیولوژیك هستند)، درست پاسخ می‌گیرند و از اضطراب جدایی یا ترس از تنهایی نجات می‌یابند كه 2نفر، از نظر خانوادگی متناسب باشند.
چنان كه اشاره كردیم خانواده- بنا به تربیتی كه روی فرزندش دارد- نقش مهمی در شكل‌گیری شخصیت او ایفا می‌كند و این مسئله این روزها بسیار نادیده گرفته می‌شود، چرا كه دختر و پسر، همدیگر را خارج از بسته خانوادگی می‌بینند؛ ساده‌ترین شكل آن این است كه در دانشگاه با هم آشنا می‌شوند، در حالی كه نمی‌دانند طرف مقابلشان محصول چه خانواده‌ای است! در شكل دیگر در یك برخورد همدیگر را می‌بینند در حالی كه هر دو، دوست دوستان‌شان هستند و شناخت دیگری از یكدیگر ندارند یا به‌صورت تصادفی، با هم آشنا می‌شوند.


انسان‌ها، محصول خانواده‌شان هستند؛ پس بهتر است در زمان گزینش همسر، او را از داخل بستر خانواده دیده و انتخاب كنند و دقت كنند كه آیا فرد مورد نظر، از نظر خانوادگی با آنها تناسب دارد یا خیر؟ در اینجا، مفهوم خانواده زمینه‌های تربیتی را باز می‌كند. مثلا فردی می‌گوید كه ما از نظر خانوادگی به‌هم می‌خوریم. آیا به طور خاص، بستر فرهنگی و شیوه‌های تربیتی رایج در خانواده را بررسی كرده‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند؟ گاهی 2 نفر با هم ازدواج می‌كنند و از نظر فرهنگی و خانوادگی به هم شبیه هستند، اما شیوه‌های تربیتی آنها متفاوت است! مثلا در خانواده پسر، زن جایگاه و ارزشی ندارد.
فرض كنیم مادر پسر 30 سال است كه زندگی كرده ولی هیچ‌چیز متعلق به او نیست و فقط وظیفه‌اش این بوده كه بشوید، بپزد، بزرگ كند. پسری كه نگاهش به زن این‌گونه شكل گرفته است با دختری ازدواج می‌كند كه در ساختار خانواده‌اش مادر، همه‌كاره بوده و تعیین تكلیف می‌كرده است؛ در نتیجه در زندگی این دو نفر، پسر آن نگاه را نسبت به همسرش دارد و دختر آن انتظار را.
پس این دو، تناسب خانوادگی ندارند هرچند از نظر سطح تحصیلات و وضعیت مالی شبیه و در یك طبقه باشند. این زوج پس از مدتی در بهترین حالت پایشان به جلسات مشاوره كشیده می‌شود و در بدترین حالت به علت اختلافات شدید از دادگاه‌ها سردر‌می‌آورند.

¢تناسب فرهنگی

ما تناسب فرهنگی داریم، آنها از نظر فرهنگ با ما متفاوت‌اند؛ راستی فرهنگ یعنی چه؟ فرهنگ یعنی بایدها و نبایدهایی كه تعیین تكلیف می‌كند. آن، به ما می‌گوید چه چیزی درست است و چه چیزی غلط؟‌ چه كاری باید انجام شود و چه كاری نباید صورت گیرد؟ از آنجا كه فرهنگ‌ها با هم متفاوت هستند، بایدها و نبایدهای آنها نیز فرق می‌كند. به‌عنوان مثال، بایدها و نبایدها در فرهنگ آذری‌ها بسیار متفاوت‌تر از بایدها و نبایدهای فرهنگ شمالی‌هاست؛ حتی گاهی نباید یكی، باید دیگری است.


انسان در فرهنگ خود به طور ناخودآگاه احاطه شده است. از صبح كه بیدار می‌شویم این فرهنگ ماست كه می‌گوید چطور بیدار شویم و با خانواده چگونه رفتار كنیم، چطور حرف بزنیم و چگونه غذا بخوریم و... هیچ‌كاری نیست كه به فرهنگ ارتباط نداشته باشد. بنابراین، لازم است كه دختر و پسر از نظر فرهنگ اجتماعی به یكدیگر نزدیك باشند. فاصله‌های فرهنگی زیاد، زندگی این دو را تحت‌الشعاع قرار خواهد داد.
حال اگر 2 نفر همه خصوصیات‌شان (كه ذكر شده و خواهد شد) با هم همخوانی داشته باشد ولی تناسب فرهنگی نداشته باشند چگونه برخورد كنند؟ اینجاست كه باید از فرهنگ یكدیگر آگاه شوند و آن را بپذیرند؛ این مهم است؛ نه اینكه آن را مسخره كرده و بگویند چه بیخود است! اگر این آگاهی و پذیرش باشد، به گونه‌ای هم‌فرهنگ می‌شوند.

¢تناسب اعتقادی

اعتقادات و باورها، جنس محكمی دارند وبه خاطر هیچ‌كس نمی‌آیند و بروند. اگر 2 نفر كه با هم ازدواج می‌كنند، این تناسب را ندارند، بدانند كه اعتقادات تغییری نمی‌كند مگر براساس شناخت. به‌عنوان مثال، دختری به حجاب اعتقاد ندارد. پسری با او ازدواج می‌كند و می‌گوید به خاطر من حجاب بگذار. ممكن است دختر بپذیرد ولی اعتقادی به آن ندارد.
حجابی كه به خاطر پسر می‌آید، روزی كه دختر خاطر پسر را نخواهد و كوچك‌ترین اختلافی پیش آید، برداشته می‌شود. وقتی انسان محجبه و نمازخوان می‌ماند كه اعتقاداتش را پیدا كند، نه اینكه «به‌خاطر...» باشد. اگر فردی بی‌اعتقاد است، باید در ابتدا حوزه آشنایی او را پیدا كرد تا او با مطالعه و تحقیق به اعتقاد محكمی برسد، نه اینكه به خاطر دیگری اعتقاد ظاهری پیدا كند.

¢تناسب اقتصادی- اجتماعی

طبقه اقتصادی- اجتماعی، یك نوع نگرش به زندگی ایجاد می‌كند. وقتی 2 نفر از لحاظ طبقه اقتصادی- اجتماعی با هم فاصله زیادی دارند، نگرش به زندگی و رفتارشان با هم متفاوت است. گاهی آدم‌هایی متعلق به طبقه اقتصادی- اجتماعی بالا نیستند ولی با فعالیت‌های اقتصادی- اجتماعی به این طبقه می‌رسند و صاحب خانه، ماشین، ویلا و... می‌شوند. اما مردم در یك برخورد یا یك نگاه به آنها می‌گویند تازه به دوران رسیده! و این، نوع رفتار و نگرش آنهاست كه مردم را متوجه این موضوع می‌كند.
طبقه اقتصادی- اجتماعی به انسان‌ها یك نگرش، رفتار و بینش به زندگی می‌دهد. بنابراین وقتی 2 نفر از 2طبقه اقتصادی- اجتماعی متفاوت ازدواج كنند، از نظر نوع نگاه به زندگی خیلی با هم فرق دارند و نگرش آنها به زندگی خیلی متفاوت است؛ به همین دلیل دچار مشكلات بسیار می‌شوند.

¢تناسب شخصیتی

هر انسانی شخصیت ویژه خود را دارد. اگر 2 نفر كه ازدواج می‌كنند، تفاوت‌های شخصیتی زیادی داشته باشند در رابطه خود دچار مشكلات زیادی می‌شوند. فرض كنید فردی از نظر شخصیتی برون‌گراست و راحت ابراز احساسات و عواطف می‌كند و بیشتر دوست دارد در جمع باشد؛ این فرد با كسی ازدواج می‌كند كه انسانی درون‌گراست و ابراز احساسات برایش سخت است، حضور در جمع برایش خوشایند نیست و ارتباط برقرار كردن با افراد برایش دشوار است.
این دو در طولانی‌مدت دچار مشكل می‌شوند؛با هم هستند ولی احساس تنهایی می‌كنند. جالب اینجاست كه در ابتدا به خاطر خصوصیات متضادی كه دارند، خیلی جذب همدیگر می‌شوند ولی به تدریج از هم فاصله می‌گیرند چون با هم تناسب ندارند و نمی‌توانند نیازهای همدیگر را برآورده كنند.

¢تناسب تحصیلی

این تناسب هم نقش مؤثری دارد. اما چون تحصیلات اكتسابی است (یعنی اگر امروز نیست فردا می‌تواند باشد)، جزء مسائلی است كه می‌گوییم اگر همه شرایط را دارند و بالقوه می‌توانند ادامه تحصیل دهند، در این ازدواج مشكلی پیش نمی‌آید.
اگر دختر فوق‌لیسانس و پسر لیسانس است، اشكالی ندارد (در حالی كه به غلط جا افتاده كه شوهر باید بالاتر باشد) ولی اصولا بهتر است كه هر دو هم‌سطح باشند. گاهی2 نفر از مقطع لیسانس با هم آشنا می‌شوند و ازدواج می‌كنند. پسر دكترا می‌گیرد ولی دختر در همان مقطع مانده است. كم‌كم از هم فاصله می‌گیرند و فضای فكری آنها بسیار متفاوت می‌شود.

¢رضایت والدین

از آنجا كه عدم رضایت والدین تا سال‌های بسیار طولانی و حتی تا آخر زندگی تأثیر خود را دارد، خوب است كه دو نفری كه می‌خواهند ازدواج كنند، حتما خانواده‌هایشان راضی باشند و اگر نیستند باید آنها را متقاعد كرد. باید دلایل مخالفت را دانست چرا كه اغلب تجربه آنها باعث می‌شود كه دلایل درستی را مطرح كنند و نباید عدم رضایت را سرسری گرفت و باز هم اگر برخلاف همه تلاش‌ها راضی نشدند، شایسته است تا گرفتن رضایت صبر كنند یا به ازدواج دیگری فكركنند.
چرا كه حقیقت امر این است كه رضایت والدین تا زمانی كه زندگی می‌كنند تأثیر خودش را دارد. بنابراین ازدواج مهم‌ترین تصمیم زندگی انسان است. بدیهی است جدی گرفتن این مسئله و دقت در تمام جوانب می‌تواند زندگی موفقی را رقم بزند. در غیر این‌صورت، پشیمانی و پریشانی نتیجه ازدواج عجولانه خواهد بود.


   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۳۰
بلوغ روانی از چه سنی آغاز می شود؟
محققان می‌گویند نوجوانانی که از بهره هوشی بالایی برخور دارند می‌توانند انتخابات مهمی در زندگی انجام دهند ولی ممکن است نتوانند به بلوغ روانی و احساسی برسند و انگیزه‌های خود را کنترل کنند.

به گزارش خبرگزاری فرانسه و طبق تحقیقات پژوهشگران بررسی روی توانایی‌های ذهنی و احساسی 935 فرد 10 تا 30 ساله نشان داده است بین سن 10 تا 17 سالگی هیچ تفاوتی در بلوغ روانی افراد وجود ندارد اما این تفاوت بین نوجوانان 16 تا 17 سال با افراد بالای 22 سال و افراد 18 تا 21 سال با افراد بالای 26 سال وجود دارد.
بررسی‌ها نشان داده برای یک نوجوان 16 ساله ایستادگی در برابر فشار یک گروه همسالان در شرایط خاص سخت‌تر است و آنها نمی‌توانند مانند یک فرد بالای 22 سال نظر خود را اعمال کنند. محققان می‌گویند توانایی‌های هوشی بین 11 تا 16 سالگی افزایش می‌یابد ولی بعد از این سن متوقف می‌شود. برخی توانایی‌ها نظیر منطق تنها از 22 یا از 26 سالگی به بعد به وجود می‌آید در نتیجه نوجوانان نمی‌توانند به بلوغ روانی کاملی برسند.


   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۳۰
هشت مشکل ناشی از عزت نفس پایین
آیا از لباس پوشیدنتان بدتان می آید یا اینکه فکر می کنید برای آن لباس مناسب نیستید؟ این یعنی عزت نفستان پایین است. خواندن این مقاله را به شما پیشنهاد می کنیم.

 تحقیقات نشان داده که عزت نفس پایین یا تصور بد ذهنی از خود فرد با مشکلاتی همراه است و نوع نگرشتان به کار و روابطتتان را هم تحت تاثیر قرار می دهد.

در این مقاله رایج ترین مشکلات عزت نفس پایین و راه درمان آن را بررسی می کنیم.
نفرت از خود

وقتی که از خودتان یا از افکار و کارهایی که انجام می دهید متنفر هستید نشانه عزت نفس پایینتان است. نفرت از خود با احساس خشم، عصبانیت، ناامیدی و نبخشیدن خود برای اشتباهاتی که مرتکب شده اید همراه است.

 * دیالوگ هایی که با خودتان دارید را تغییر دهید.انتقادهای شخصی حس نفرت از خود را افزایش می دهد پس مرحله اول این است که تفکرات منفی که در سرتان است را دور بریزید و به جای آنها به تفکرات منفی تان پاسخ مثبت دهید.چرا منتقد خودتان هستید؟

* خودتان را به خاطر اشتباهاتی که مرتکب شده اید ببخشید.هیچ کس به طور مطلق خوب یا بد نیست. انجام دادن کاری که شما بعد از آن پشیمان می شوید نباید از شما فردی متنفر بسازد همانطور که انجام دادن کارهای خوب از شما یک فرد مقدسی نمی سازد.

* با اعتقادات منفی در مورد خودتان مبارزه کنید.این تفکرات منفی شما را به یک فرد طرد شده تبدیل می کند و باعث می شود این حس به دیگران مثلا همسرتان،دوستان و همکارانتان هم منتقل شود.از تغییر دادن تفکراتتان نترسید. این بخشی از زندگی شماست.

کمال گرایی
کمال گرایی یکی از جنبه های مخرب عزت نفس پایین است. یک شخص کمال گرا، کسی است که احساس شکست همیشه همراه اوست زیرا موفقیتهای او برایش کافی نیست.

چگونه این مشکل را از خود دور کنیم؟
* انتظارات واقع گرایانه ای برای خودتان درنظر بگیرید.قبل از اینکه برای هدفتان تلاش کنید، مطمئن شوید هدفتان منطقی و قابل کنترل است همچنین به یاد داشته باشید که زندگی به طور کلی پایدار نیست.

* به خاطر داشته باشید که تفاوت عمده ای بین شکست خوردن در کاری که انجام می دهید و شخص شکست خورده وجود دارد. نباید نا امید شوید و این دو را با هم اشتباه نگیرید.
 
* از بالا رفتن از طنابی نازک(سختی ها) بپرهیزید. کمال گراها فراموش می کنند که یک تصویر بزرگتری را ببینند و برای موفقیت در آن به خود مغرور شوند.

تصور منفی از اندامتان
تصور منفی از اندامتان به عزت نفس پایین مربوط می شود.این به این معنی است که عزت نفس همه چیز را می تواند تحت تاثیر قرار دهد از چگونگی رفتارتان در ارتباطتان با دیگران تا چگونگی انجام دادن کار در محل کارتان.

 چگونه این مشکل را از خود دور کنیم؟
* از مقایسه کردن خودتان با دیگران بپرهیزید زیرا جز ناامنی چیز دیگری برای شما نمی آورد. قبول کنید که افراد با هم فرق می کنند و درضمن بدانید که نقطه قوتتان کجاست؟

* به دنبال سلامتتان باشید.یک رژیم سالم و ورزش روزانه نه تنها شما را توانمند می کند بلکه حتی اندورفین های بدنتان را آزاد می کند. اندورفینها هورمونهای خوب و سالم بدن هستند.

* مراقب ظاهرتان باشید. افرادی که تصور بدی نسبت به اندامشان دارند تلاششان را متوقف می کنند، و معتقدند که هیچ هدفی نداریم. کارهای مثبت انجام دهید.

احساس بی ارزشی
همه ما درمورد تواناییمان در حوزه ای خاص تردید داریم اما حس بی فایده بودن از اینجا ناشی می شود که افراد فکر می کنند ما به اندازه دیگران ارزشمند نیستیم. این نکته بسیار حائز اهمیت است که حس ارزشمند بودن چیزی نیست که توسط دیگران به ما داده شود بلکه چیزی است که ما باید به وسیله آن خودمان را بسازیم.

 چگونه این مشکل را از خود دور کنیم؟
* قبول کنید که ما استعدادهای منحصربه فردی داریم که می توانیم با آنها احساس غرور کنیم و فردی ارزشمند و شایسته باشیم.
 
* درست است که فکر کردن درمورد دیگران خیلی خوب است اما فکر کردن درمورد دیگران نباید به این حس تبدیل شود که آنها بهتر از ما هستند.رفتارهای دیگران را تحسین کنیم اما نه به قیمت از دست دادن خودتان.
 
* کاملا آگاه باشید که این ما هستیم که به دیگران یاد می دهیم چگونه با ما رفتار کنند.تمرین کنید که شما شخصی هستید که نظراتش مانند دیگران ارزشمند است در این صورت عزت نفستان بالا می رود.
 
حساسیت بیش از حد
حساسیت بیش از حد یکی از جنبه های ناراحت کننده عزت نفس پایین است.اگر شما از انتقاد کردن دیگران عصبانی می شوید یا نسبت به هرگونه انتقادی واکنش نشان می دهید باید حساسیت بیش از حدتان را از بین ببرید.

 چگونه این مشکل را از خود دور کنیم؟
* با مبارزه کردن با اضطرابتان، ترس واقعی و ترس کاذب را از هم تشخیص دهید.برای مثال، ممکن است فکر کنید پیشرفت کردن خیلی مهم نیست زیرا شما قادر به پیشرفت نیستید.
اما زمانی که نتایجی را مشاهده می کنید چطور؟ باز هم نظرتان همین است؟

* با رویارویی با ترس اعتماد به نفستان را بسازید. مثلثی را به عنوان مثلث ترس رسم کنید، ترس زیاد را در نوک مثلث قرار دهید، ترس کم را در انتهای مثلث. راهتان را مشخص کنید و راهکارهایی را برای هر دو ترس در دو طرف مثلث به کار بگیرید همچنین تواناییهایتان را هم افزایش دهید.

خشم
خشم و عصبانیت یک احساس طبیعی است اما اگر کسی به صورت غیرطبیعی عصبانی می شود یعنی عزت نفسش پایین است. وقتی که به خودتان زیاد فکر نمی کنید، با این کار به دیگران نشان می دهید که برای خودتان زیاد اهمیت قائل نیستید. به این شکل به خودتان آسیب می زنید و خشم و عصبانیت شکل می گیرد و خشم و عصبانیتتان فوران می کند.

 چگونه این مشکل را از خود دور کنیم؟
* یاد بگیرید که چگونه آرام باشید. یک روش این است که اجازه ندهید احساساتتان به جوش بیاید. به جای آن، احساساتتان را بیان کنید.

* اگر این مورد موثر واقع نشد، از موقعیت دور شوید و نفس عمیق بکشید تا ضربان قلبتان پایین بیاید و پشتتان را به حالت استراحت به عقب بکشید.
 
* این کار را زیاد انجام ندهید. افرادی که عزت نفس پایینی دارند اغلب این کار را زیاد انجام می دهند سپس در هنگام بحث با دیگران طعنه آمیز رفتار می کنند.سعی کنید فقط زمانی که خواستید یا دوست داشتید این کار را انجام دهید.
 
خوشحال کردن دیگران
یکی از بزرگترین مشکلات افراد با عزت نفس پایین این است که فکر می کنند شما دیگران را آن طور که این افراد می خواهند خوشحال می کنید یا دوستشان دارید.در نتیجه افرادی که دیگران را خوشحال می کنند درنهایت آزرده خاطر می شوند.

 چگونه این مشکل را از خود دور کنیم؟
* نه گفتن را یاد بگیرید. ارزش شما به تایید دیگران وابسته نیست. افراد شما را به خاطر خودتان دوست دارند نه آنچه که شما برایشان انجام می دهید.
 
* گاهی اوقات خودخواه باشید یا حداقل به نیازهایتان فکر کنید. افرادی که عزت نفس سالمی دارند می دانند که چه زمانی خودشان را در اولویت قرار دهند.
 
* برای دیگران محدودیت ایجاد کنید. نسبت به بعضی چیزها احساس بی میلی کنید. برای آنچه که می خواهید یا نمی خواهید محدودیت قائل شوید با این کار خشمتان فروکش می کند.

* به چیزهایی که دیگران می گویند کاملا گوش دهید.با این کار شما قبل از اینکه تصمیم به کاری بگیرید متوجه می شوید انتقادهای دیگران درست است یا خیر.
 
* اگر انتقادی منصفانه نیست بگویید که با آن موافق نیستید.
 
* اگر انتقاد تا حدی درست است به جای آنکه ناراحت شوید آنچه که به شما گفته می شود را یاد بگیرید.انتقاد سازنده انتقادی است که شما بتوانید توسط آن در جهت بهبودتان قدم بردارید.
 
*  پیشرفت کنید. فکر کردن در مورد آنچه که شما را ناراحت کرده زیاد کمک کننده نیست.


   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۳۰
قابل توجه خانم هایی که شاغل هستند
اگر شما خانمی شاغل هستید به شما پیش نهاد می کنیم که حتما این مطلب را بخوانید .

یک استاد روانشناسی گفت: ساعت کاری طولانی زنها سیستم دفاعی بدن آنها را ضعیف می کند که این امر احتمال بیمار شدن را افزایش می دهد.

سهیل سلیمیان افزود: کار کردن بیش از حد استاندارد یعنی هشت ساعت در روز میزان استرس زیادی به شخص وارد می کند و استرس زیاد نیز باعث کم خوابی و بی خوابی می شود.

وی ادامه داد: زنهایی که از بی خوابی یا کم خوابی رنج می برند یا دچار استرس زیاد هستند، سیستم دفاعی بسیار ضعیفی در بدن خود دارند و راحتتر بیمار می شوند.

این استاد روانشناسی بیان کرد: وقتی زنی با کار زیاد سلامت خود را به خطر می اندازد، سلامت خانواده اش را نیز به خطر انداخته زیرا به دنبال ابتلا شدن به یک بیماری به دلیل ضعیف شدن سیستم دفاعی بدن، ممکن است بیماری به راحتی به سایر اعضای خانواده نیز منتقل شود که این امر بسیار نامطلوب است.

سلیمیان خاطرنشان کرد: بسیاری از کارمندان به خاطر ترس از دست دادن شغل مطابق نظر کارفرما ساعات بیشتری کار می کنند که این امر بسیار نامطلوب است.

سلیمیان اضافه کرد: لازم است قوانین مربوطه در زمینه ساعت کار زنها در خارج از منزل در اسرع وقت تصویب شود تا مشکلات زنها بیش از این افزایش نیابد.
وی افزود: البته تاثیر ساعات کار طولانی بر ضعیف شدن سیستم دفاعی بدن در مورد مردها نیز صدق می کند اما در مورد زنها به دلیل ویژگیهای خاص آنها حساسیت بیشتری دارد.


   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۳۰
چگونه در همه حال عاشق همسرمان باشیم؟
هیچ جواهرات گرانبهایی نمیتواند باعث شود كه صورت یك زن آنچنان بدرخشد مگر معجزه عشق.
میتوانیم خود را در آینه ببینیم و متوجه شویم كه در دل ما چه میگذرد! چهره و چشمان ما حرف میزنند و هرگز هم دروغ نمیگویند. وقتی ما زنها زن دیگری را ببینیم قلب او را هم میبینیم و انگار سالهای سال است كه او را میشناسیم و میفهمیم كه آیا او در حسرت عشق است ویا محبوب و شریك زندگیش.
بسیاری از زنان و مردان در حسرت عشق به سر میبرند ولی از آن خبر ندارند.

وقتی زن با یك مرد ازدواج میکند و به او علاقه دارد و در عین حال گرسنه عشق است، احساس امنیت ،ارزش و ارتباط نمیكند و در درون خود خلائی حس میكند. اغلب زنها این خلأ را با مشروبات الكلی، دخانیات، كار كردن (گاهی بیش از حد)، خرید كردن، مراقبت از دیگران، علاقه به غذا، علاقه افراطی به بعضی از اشیاء و گاهی مواد مخدر، جبران میكنند.
اما وقتی یك مرد مورد عشق و علاقه همسرش نیست، ممكن است یكی از این راهها را به عنوان راه دوم انتخاب كند. اغلب مردان رفتارهای دیگری را به عنوان راه اول انتخاب میكنند، كه این به نوع خود، در روابط عاطفی، رفتاری غیر قابل جبران محسوب میشود.
حقیقت این است كه اگر خودتان را دوست بدارید و مرتباً با مردم و اطرافیان خود در ارتباط باشید هم قلب شما با عشق تغذیه میشود، ولی آنچه من به آن اشاره میكنم در یك رابطه صمیمانه رخ میدهد و اگر بخواهید پیوند شما محكم شود باید عشق را در رابطه خود جاری كنید. وقتی قلب خود را با عشق همسرتان تغذیه میكنید سرشار از هیجان و تازه میشود، اما وقتی آن را از عشق محروم كنید عشق و شور و اشتیاق از بین میرود.
وقتی از نظر احساسی همسرتان را گرسنگی میدهید، او بد اخلاق، كم حوصله، پرخاشگر و بسیار حساس میشود. در حقیقت او را به كسی تبدیل میكنید كه بیشترین تنفر را از شما دارد وشما نیز بیشترین تنفر را از او دارید!!
نكاتی كه سبب محرومیت از عشق میشود:
فاصله گیری احساسی
انتقاد
لاس زدن با دیگران
غفلت كردن از همسر
سخت كار كردن
رنجش داشتن و تلنبار كردن رنجشها
منزوی بودن و صحبت نكردن
مقصر دانستن همسر
نكاتی كه عشق را تغذیه میكنند:
برقراری ارتباط
تحسین
وفاداری
قدردانی
با هم وقت گذراندن
تشریح كردن مشكلات
تماس گرفتن و گروهی عمل كردن

همه ما قسمت بزرگ عادات عشقی خود را از پدر و مادر خود یاد گرفته ایم، یعنی آن عادات از تماشای رفتار پدر و مادرمان و ارتباط با آنها بدست آمده است. این اولین دلیلی است كه ما بدون آنكه بدانیم همسر خود را از عشق محروم میكنیم. هیچكس به مااهمیت احساسات را به همان روشی كه بچه ها را با گیاهان یا هر چیز دیگر آشنایی میدهیم یاد نداده است. حتی اگر اهمیت این مسئله را هم بفهمیم، احتمالاً نمیدانیم چطور این كار را بكنیم.
دومین دلیل آن است كه شاید به عنوان یك كودك از عشق محروم بوده ایم. اگر یاد گرفته ایم كه با كمی عشق زندگی كنیم به همسرمان هم یك ذره از آن را میدهیم چون نمیدانیم چطور عشق بیشتری بدهیم. سومین دلیل اینكه بعضیها همسر خود را از عشق و محبت محروم میكنند تا به نوعی اعمال قدرت كنند. شما احساس میكنید برای آنكه همسرتان را تنبیه كنید باید او را از محبت خودتان محروم كنید. وقتی به میل شما رفتار میكند به او محبت میكنید وقتی هم نه، بدون جستجوی دلیل از او فاصله میگیرید. این طرز رفتار نه تنها سالم نیست بلكه از آن نتیجه ای هم نمیگیرید. نهایتاً زن یا مردی كه به این شكل با او رفتار شود خسته میشود و شما را ترك میكند!

   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۳۰
گام‌هایی اساسی برای تآیین اهداف تضمین‌شده
اگر می‌خواهید رؤیاهای‌تان به واقعیت بپیوندد و اهداف‌تان تضمین‌شده و قابل دسترسی باشد، این مقاله را خوانده و اصول آن‌را به‌طور دقیق در زندگی‌تان به‌کار بگیرید.

اگر می‌خواهید رؤیاهای‌تان به واقعیت بپیوندد و اهداف‌تان تضمین‌شده و قابل دسترسی باشد، این مقاله را خوانده و اصول آن‌را به‌طور دقیق در زندگی‌تان به‌کار بگیرید چراکه شما را یاری می‌کند تا اهداف خود را به‌نحوی تعیین کنید که تردیدی در رسیدن به آن‌ها نداشته باشید.


1- هدف‌های خود را دقیق و روشن بیان کنید

اگر قصد دارید اهداف ماه آینده، شش ماه آینده یا سال آینده‌ی خود را تعیین کنید، باید آن‌ها را صریح و روشن مطرح کنید. تنها گفتن «می‌خواهم در شش‌ماه آینده پیشرفت کنم.»، کافی نیست چون این پیشرفت را در کدام زمینه می‌خواهید؟

اهداف، به شما این فرصت را می‌دهد که بتوانید میزان پیشرفت خود را به‌خوبی بسنجید و حساب امتیازات خود را نگاه‌دارید. برای مثال، «یکی از اهداف من، سلامت جسم و تناسب اندام است. می‌خواهم وزن 116کیلوگرمی خود را به حدود 80کیلوگرم کاهش دهم.» این نمونه، هدفی روشن و دقیق است و جزئیات آن، قابل اندازه‌گیری و سنجش می‌باشد زیرا کافی‌ست هر روز روی ترازو قرارگرفته و وزن خود را اندازه بگیرم اما اگر قصد دارید رابطه‌ی خود را با همسر، دوست یا همکارتان، بهبود بخشید، به کدام ابزار سنجش روی خواهید آورد؟ در این‌جا ابزارسنج خود را باید هوشیارانه تعیین کنید. برای نمونه می‌توانید میزان و کیفیت وقتی را که با فرد مورد نظر صرف‌می‌کنید، به‌عنوان پارامتری برای سنجش پیشرفت خود به‌کار گیرید و فراموش نکنید که هرچه به‌ شرح جزئیات بیش‌تری بپردازید، پیشرفت به‌سوی هدف را عملی‌تر کرده‌اید.


2- انگیزه‌ی هدف‌های‌تان را مشخص کنید

تنها اهدافی قابل دسترسی‌اند که انگیزه‌ای برای رسیدن به آن‌ها وجود داشته باشد. انگیزه، نیروی محرکه‌ی لازم را برای رسیدن به این اهداف به‌وجود می‌آورد. بعضی اهداف مانند اهداف ورزشی، در خود شور و هیجانی دارند اما برای برخی اهداف دیگر مانند کاهش وزن، هیچ‌گونه انگیزه‌ای وجود ندارد زیرا چگونه می‌توان از خوردن انواع غذاها و شیرینی‌های خوشمزه دوری جست و در همان حال، شور و هیجان هم داشت؟ در چنین شرایطی‌ست که باید برای خود، نوعی پاداش تعیین کنید و به این‌ترتیب، کشش لازم را به‌وجود آورید. من، هرگاه با رعایت رژیم غذایی، توفیقی در کاهش وزن به‌دست می‌آورم و در مسیر تندرستی گام‌برمی‌دارم، به‌عنوان پاداش، چند ساعتی را به بازی گلف یا بسکتبال اختصاص می‌دهم یا چند روزی را مرخصی می‌گیرم و همراه با همسرم، به گشت‌وگذار می‌پردازم.


3- در انتخاب هدف‌ها، واقع‌بین باشید

اهدافی را برای خود درنظر بگیرید که دسترسی به آن‌ها امکان‌پذیر باشد. برای مثال اگر در زمینه‌ی فروش فعالیت دارید و هدفی را برای خود انتخاب می‌کنید که موفق‌ترین فروشندگان نیز تاکنون به آن نرسیده‌اند، در انتخاب هدف، واقع‌بینی به‌خرج نداده‌اید. بنابراین، بهترین الگو برای یک هدف واقع‌بینانه، آن است که نه‌تنها سهل‌الوصول نباشد بلکه به‌نسبت مشکل هم باشد تا ضمن ایجاد کشش لازم، از حدود توانایی شخص تجاوز نکند.


4- هدف‌های عمده و اساسی زندگی خود را تعیین کنید

نباید برای هر مورد کوچک در زندگی، هدفی تعیین کنید، بلکه باید افکار خود را روی رسیدن به چند هدف عمده متمرکز کنید. اگر شمار هدف‌های‌تان زیاد است، باید مهم‌ترین آن‌ها را که تأثیر حیاتی بر وضعیت زندگی‌تان دارند، برگزینید، به‌طوری‌که در پایان سال وقتی به راه سپری‌شده‌ی خود می‌نگرید، احساس رضایت کنید. اگر هدف‌های کوچک و بزرگ بسیاری را پیش‌رو داشته باشید، در نیمه‌ی ‌راه، درمانده و ناتوان می‌شوید و از حرکت بازمی‌مانید. فراموش نکنید که توان شما، محدود است و هدف‌های بسیار، توان بی‌پایان می‌خواهد که در کسی موجود نیست.

«چارلی گارفیلد» که در زمینه‌ی افزایش کارآیی، تحقیقات فراوانی نموده، می‌گوید یکی از تفاوت‌های عمده بین افراد پرتوانی که عملکرد کامل دارند، با افراد معمولی، آن است که آنان خروارها هدف برای خود نمی‌تراشند، بلکه فقط به چند هدف اکتفا کرده و می‌کوشند تا به آن‌ها برسند.


5- هدف‌ها باید قابل پی‌گیری باشند

هدف‌هایی را برگزینید که بتوانید پیشرفت به‌سوی آن‌ها را به‌طور دقیق و اصولی دنبال کنید. فراموش نکنید که سنجش دقیق میزان پیشرفت به‌سوی هدف، صبحانه‌ی قهرمانان است. بنابراین اگر قصد دارید وزن خود را کاهش دهید، نمودار یا جدولی را تهیه کرده و روند کاهش وزن‌تان را در مدت زمان معین روی آن پی‌‌بگیرید. اگر در جهت بهبود رابطه‌ای قدم‌برمی‌دارید، باید شمار دفعات دیدار با فرد مورد نظر و هم‌چنین احساس خود را پس از هر ملاقات، روی کاغذی بنگارید، حتی می‌توانید برای سنجش بهبود روابط خود با آن شخص، ارقام 1 تا 10 را به‌عنوان امتیاز قائل شوید.

اهمیت پی‌گیری دقیق هدف، در این است که اگر از مسیر درست خارج شوید و یا تعهد خود را به بوته‌ی فراموشی بسپارید، پیش از آن‌که فرصت‌ها را از دست بدهید، به شما هشدار می‌دهد تا در وضعیت خود، تجدیدنظر کنید.

اغلب مشاهده می‌شود که بسیاری از مردم در شروع سال، اهدافی را برای خود برمی‌گزینند و روی کاغذ می‌آورند اما آن‌را در پوشه‌ای بایگانی کرده و تا پایان سال نیز به آن مراجعه نمی‌کنند. وقتی هدفی را برمی‌گزینید، باید با استفاده از یک جدول زمان‌بندی‌شده، مدام آن‌را وارسی کنید و از آخرین وضعیتش باخبر باشید. به این‌ترتیب، اگر پیشرفتی به‌سوی خود مشاهده کنید، احساس رضایت و خرسندی خواهید کرد و خودبه‌خود به ادامه‌ی راه ترغیب می‌شوید و هرگاه به بی‌راهه کشانده شوید، خود را به مسیر درست، هدایت خواهید کرد.

   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۳۰
مدیریت ذهن و آرامش در دوران پیش از ازدواج
هیچ می‌دانید اگر شما پیش از ازدواج‌تان استرس داشته باشید چه کسی بیشترین ضرر را خواهد کرد؟ ممکن است هم از لحاظ مالی و هم عاطفی مشکلاتی برایتان بوجود بیاید. پس باید بر خودتان مسلط باشید و لازم است از همین الان تمرین را شروع کنید. ما به شما راههایی پیشنهاد می‌کنیم که تنها با عمل به این سه گزینه، بتوانید این مرحله را به خوبی پشت سر بگذارید.

یک اتاق ساکت و آرام را انتخاب کنید؛ روی کف زمین دراز کشیده و چشمان‌تان را ببندید. یک نفس عمیق بکشید. این نفس عمیق را از بینی‌تان شروع کرده و به شکم‌تان منتقل کنید. تصور کنید که تمام بدن‌تان را آرامشی عمیق فرا گرفته و با هر بازدم عمیقی که انجام می دهید استرس را از بدن‌تان بیرون می‌کنید.ذهن‌تان را کاملا آرام کنید، همه مسائل را از آن بیرون کنید و به هوایی که به بدن‌تان وارد و خارج می‌شود فکر کنید و فقط روی دم و بازدم‌تان تمرکز کنید. این کار را تا زمانی انجام دهید که احساس آرامش و راحتی شما را در بر گیرد. 

ممکن است بعضی اوقات احساس کنید بدن‌تان دچار کوفتگی شده است. یا ممکن است احساس خستگی شدید یا سردرد داشته باشید. همه اینها نشان دهنده این است که استرس را وارد بدن‌تان کرده اید.

پس باید زمانی را به این اختصاص دهید که دراز کشیده و بدن‌تان را منبسط کرده و نفس عمیق بکشید. یوگا حرکات کششی و آرامش دهنده خوبی دارد و باعث آرام شدن ذهن شما می‌شود. یک حرکت ساده یوگا را به شما معرفی می‌کنم: " حالت جنینی"، روی پاهایتان بنشینید و در حالت خمیده متمایل به جلو قرار بگیرید.سعی کنید که شکم‌تان را منبسط کنید، و تا جاییکه ممکن است سرتان را به سمت شکم خم کنید. بازوهایتان را کنارتان قرار دهید و چشمان‌تان را ببندید و یک نفس عمیق بکشید.  

زمانیکه استرس‌تان از بین رفت مراقب رژیم غذایی‌تان باشید، باید از خوردن کافئین، شکلات و نوشیدنی‌های الکی اجتناب کنید . درست است که اینها مواد غذایی خوشمزه و وسوسه کننده ای به نظر می‌رسند، اما میزان استرس بدن را افزایش می‌دهند. فراوان آب بنوشید و سعی کنید که در رژیم غذایی‌تان بیشتر از سبزیجات استفاده کنید تا بدن‌تان را از آلودگی‌ها و سم پاک کند.
 
گاهی اوقات در میان روز فرصتی به خودتان بدهید تا کمی در میان طبیعت و یا مکان‌های هنری گردش کنید. از فکر کردن درمورد هر چیزی که به مراسم ازدواج‌تان می‌شود خودداری کنید، و به جای آن به اطراف‌تان توجه کرده و به این فکر کنید که این مکان‌های زیبا در شما احساس آرامش ایجاد می‌کنند. بعد از انجام این کارها می‌بینید که چقدر اوضاع بهتر شده است.

   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۳۰
اعتماد به نفس فوق العاده در شصت گام
گام 1 : فهرستی از موفقیت هایی را كه تا كنون نصیبتان شده تهیه كنید.
گام 2 : هرچند وقت یك بار به میان طبیعت بروید و در محیطی سبز و سرشار از آرامش قدم بزنید.
گام 3 : وان حمام را پر از آب گرم و كف صابون كنید، داخل وان بنشینید و تمام تنش ها را با تنفس عمیق از خود دور كنید.
گام 4 : هر روز روی جملات زیر و جمله هایی از این دست فكر كنید:
- تا زمانی كه خودتان نخواهید، هیچ كس نمی تواند تحقیرتان كند. (تئودور روزولت)
- روزی شخصی بودا را فحش و ناسزا می داد، بودا به او گفت: از تو به خاطر این هدیه عالی تشكر می كنم! اما متاسفم كه نمی توانم هدیه ات را بپذیرم اگر كسی به من هدیه بدهد و من آن را قبول نكنم، هدیه به چه كسی تعلق خواهد داشت؟
- خواه فكر كنید كاری را می توانید انجام دهید، خواه فكر كنید كه از انجام كاری ناتوان هستید، همیشه حق با شماست. (هنری فورد)
- عشق از آن جهت در ما به ودیعه گذاشته شده كه آن را به دیگران ببخشیم.
- قلمرو خداوند، درون ما انسان هاست.
- هر كاری كه دوست داری انجام بده.. پول، خود به دنبال آن كار می آید.
- به دنبال رستگاری و سعادت خودت باش.
- همان اندازه كه همسایه ات را دوست داری، خود را نیز دوست داشته باش، این بدان معنی است كه باید خودت را از صمیم قلب دوست داشته باشی.
گام 5 : در تعطیلات آخر هفته، به تماشای كارتون های مورد علاقه تان بپردازید.
گام 6 : تلاش كنید همیشه مثبت بیندیشید.
گام 7 : به خاطر داشته باشید كه هرگاه در كاری حیران و سرگردان می مانید، در حال آموختن نكته ای جدید هستید.
گام 8 : تا آن جا كه لازم است خود را به مبارزه بطلبید، نه بیش از اندازه.
گام 9 : در هفته یك شب تلویزیون خود را خاموش نگه دارید تا مغزتان استراحت كند.
گام 10 : در روز عشق (والنتاین) برای خودتان كارت تبریك بخرید.
گام 11 : هرچند وقت یك بار به یك مكان مقدس بروید و در خلوت با خداوند راز و نیاز كنید.
گام 12 : هرچند وقت یك بار بیرون از خانه غذا بخورید.
گام 13 : با كسی كه از صمیم قلب دوستش دارید، تلفنی صحبت كنید.
گام 14 : خود را در آینه نگاه كنید و از دیدن زیبایی هایتان لذت ببرید و خدا را به خاطر این نعمت شكرگزار باشید.
گام 15 : اهداف خود را بنویسید.
گام 16 : در هدف گذاری واقع بین باشید.
گام 17 : وسواس را از زندگی خود حذف كنید، در غیر این صورت هیچ كاری نمی توانید انجام دهید.
گام 18 : برای خودتان ضرب العجل تعیین كنید و سپس دست به كار شوید و كار را به اتمام برسانید ولو نتیجه آن به همان خوبی كه شما انتظارش را داشته اید، نباشد.
گام 19 : بدون دلیل لبخند بزنید.
گام 20 : تأخیر در انجام كاری بهتر از انجام ندادن آن است.
گام 21 : هنر سوال كردن را بیاموزید.
گام 22 : برای خودتان یك مشاور برگزینید و از راهنمایی های او استفاده كنید.
گام 23 : شرقی ها اعتقاد دارند كه آب جاری منبع انرژی های مثبت و ضروری در زندگی است. پس هفته ای یك مرتبه، فقط زیر دوش بروید و بگذارید جریان آب تمام عضلات بدنتان را ماساژ بدهد.
گام 24 : ده بار نفس عمیق بكشید.
گام 25 : هنگام راه رفتن سرتان را بالا بگیرید و قوز نكنید.
گام 26 : گاهی اوقات تند تند راه بروید.
گام 27 : وقتی در كاری موفق می شوید، با خرید یك هدیه برای خودتان موفقیت تان را جشن بگیرید.
گام 28 : استفاده از فرصت ها رابیاموزید.
گام 29 : برای خودتان گل بخرید.
گام 30 : هر وقت احساس تنش كردید، به یك موسیقی كلاسیك گوش بدهید.
گام 31 : تكرار عبارات تاكیدی را فراموش نكنید، برخی عبارات تاكیدی مهم در زیر آمده است:
- هر روز، هرقدمی كه برمی دارم، بهتر و بهتر می شوم.
- من این وضعیت را به عشق الهی می سپارم و به بهبود آن اطمینان كامل دارم.
- نعمت های كائنات بی شمار هستند از این رو همواره احساس وفور نعمت كرده و می دانم كه به تمامی خواسته های برحق خود می رسم.
- من كسانی را كه در حقم بدی كرده اند می بخشم و آزاد می شوم.
- من غذاهایی را می خورم كه برایم سودمند هستند و به راحتی و عاشقانه به وزن مطلوب خود می رسم.
- از خودم رضایت دارم.
- من مسئول تمامی اتفاقاتی هستم كه برایم رخ می دهد.
- من آرام هستم و می گذارم تا همه اتفاقات خوب و شگفت انگیز برایم رخ دهند.
- امروز، كنترل زندگی خود را در دست می گیرم.
- اهمیت ندارد كه چه اتفاقی رخ می دهد، نور درونم از من حمایت می كند.
- من عاشق زندگی هستم و زندگی نیز عشقش را نثارم می كند.
- با هر دم و بازدم خداوند را شكر می كنم.
گام 32 : به هر آهنگ شادی كه دوست دارید گوش داده و با آن برقصید.
گام 33 : قدر نعمت سلامتی را بدانید.
گام 34 : هنر نه گفتن را بیاموزید.
گام 35 : هنگامی كه كودكان بازی می كنند، در آن ها دقیق شوید.
گام 36 : هر چند هفته یك بار، خانه تكانی كنید.
گام 37 : آمدن بهار را جشن بگیرید.
گام 38 : كارهایی را كه باید در طول روز انجام دهید، مرور كنید.
گام 39 : هر روز، به بازنگری كارهای همان روز بپردازید.
گام 40 : از كسانی كه شما را مورد ستایش قرار می دهند، تشكر كنید.
گام 41 : خودتان را مورد ستایش و تحسین قرار دهید.
گام 42 : سعی كنید روزهای تعطیل دیر از خواب بیدار شوید، یا دیرتر از رختخواب خارج شوید.
گام 43 : گاهی اوقات تنها ماندن را تجربه كنید.
گام 44 : حیوانات اهلی و دست آموز را نوازش كنید.
گام 45 : باغچه كوچكی برای خودتان درست كنید و هر چه دوست دارید در آن بكارید.
گام 46 : به یك دوست قدیمی زنگ بزنید.
گام 47 : به پارك رفته و همه گل ها و درختان پارك را بو كنید.
گام 48 : زمانی كه زیر دوش می روید، آواز بخوانید.
گام 49 : سالی دو مرتبه خون بدهید.
گام 50 : نامه ای بنویسید و در آن از خودتان انتقاد كنید.
گام 51 : هر روز ده واژه جدید بیاموزید.
گام 52 : شكر گزار باشید.
گام 53 : هر از گاهی به گورستان بروید این كار باعث می شود كه دید شما نسبت به زندگی عوض شده و زیستن در اكنون جاودانه را بیاموزید.
گام 54 : مدتی از وقت خود را به كتابخانه بروید و كتاب بخوانید.
گام 55 : یك روز در هفته گیاهخواری كنید.
گام 56 : قبول كنید كه انسان جایزالخطا است.
گام 57 : یك مهارت جدید بیاموزید.
گام 58 : به اطرافیان تان بگویید كه برایشان ارزش قائل هستید.
گام 59 : برای بهبود وضعیت خود تلاش كنید.
گام 60 : توجه داشته باشید كه چه زمانی باید در نگرش ها تغییر ایجاد كنید.

   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۳۰
جایگاه و مقام ازدواج در فرهنگ ایرانی
در فرهنگ غنی ایرانی ازدواج و پیوند زناشویی پایه و اساس یك خانواده و در نتیجه یك جامعه موفق و اخلاقی است. بزرگان این سرزمین به موجب جلوگیری از سست شدن اخلاقیات در جامعه و كنترل انحطاط و فحشا و همچنین استواری تفکر و اندیشه زنان و مردان ایرانی، ازدواج را یکی از مهم ترین ارکان جامعه بر شمرده اند. از دیدگاه اجتماعی چه در حیات اقتصادی، چه مادی، چه معنوی و روحانی این سنت نتایج پر ثمری دارد كه مهم ترین آن قوام خانواده ها و در نتیجه یک اجتماع است. هیچ انسانی به تنهایی کامل نیست و پیوسته در جهت جبران کمبود خویش تلاش می‌کند. به طور کلی میتوان گفت که انسانی موفق و پویا است که هر روز زندگی اش از روز گذشته اش کاملتر باشد. سیر طبیعی گیتی چنین است كه دختران و پسران خردمند در پی رسیدن به استقلال فکری هستند و در نتیجه برای جبران نواقص و تأمین نیازهای بی شمار خود به سوی تکامل و دانش و راهکارهای رسیدن به کمال هستند. ازدواج و  گزینش همسر مناسب و شایسته موجبات رشد و تکامل زنان و مردان را فراهم میکند. متاسفانه در این میان نیز دختران و پسرانی هستند که مستثنی می‌باشند، زیرا با عدم درک درست و منطقی از فلسفه ازدواج نه تنها به تفکر، اندیشه و روان خود ضرر می‌رسانند بلکه در دراز مدت به سهم خود بروی یک جامعه نیز تاثیر منفی میگذارند. گاتها چنین پند می‌دهد:
خواسته شما از خداوند، خانواده ای خوب با راستی و پارسایی در کشوری آباد است. (1)
 از این روی در تمدن کهن ایرانی که یکی از پایه های تمدن بشری محسوب می‌شود بر این سنت نیک و اهورایی پافشاری شده است. در گاتها و متون پهلوی ایرانیان باستان در این مورد سخنها و پندهای بسیاری بیان شده است که ما باید برای بازگشت به آن شکوه و جامعه اخلاقی گذشته خود کوشش بسیار کنیم. بر طبق باور ایرانیان کهن نخستین انتظار پسران ایرانی برای ازدواج با دختران نجابت و پاکدامنی زن بوده است:
عفت و نیك نامی‌و دوشیزگی پیش از ازدواج برای زنان ضرورت داشته است خانمان سعادمتند اجر شوهر نیك و زن نیكو است و جایگاه اهورامزدا و امشاسپندان  (2)
و یا این سخن نیک از گاتها که مهم ترین سند ارزشمند اخلاقی و دینی ایرانیان باستان و جامعه کنونی ایرانیان راستین محسوب می‌شود:
پاکدامنی و پارسایی از ارزش های ویژه زنان است. (3)
شخصیت زن یا مرد پس از ازدواج به یک شخصیت اجتماعی تبدیل می‌شود؛ زیرا در پرتو ازدواج و زندگی مشترک خود را مسؤول حفظ همسر و تأمین وسائل زندگی و تربیت و آینده فرزندان تلقی می‌کند و تمام هوش، ابتکار و استعدادهای خود را به کار میگیرد و خود را مسئول آینده وی می‌داند؛ به عبارت دیگر، مهم ترین احساس مسؤولیت اجتماعی در او برای نخستین بار شکل می‌گیرد و بسیاری از شایستگیها و توانمندیهای نهفته در درونش را شکوفا میسازد. تا بتواند مسئولیتهای سنگین تری را نیز در جامعه بر عهده بگیرد. همچنین زنان و مردان می‌توانند در کنار یک همسر خردمند و مهرورز می‌توانند در راه درست و منش نیک ایرانی گام برداند و نواقص یکدیگر را برطرف سازند و در نتیجه جامعه ای اخلاق گرا، دانش پژوه و متمدن را نیز بنا سازند. به درستی که زرتشت فرمود:
زن و شوهر باید کوشش کنند تا در راه راستی و پاکی از یکدیگر پیشی جویند. مسابقه زندگی در پیمودن راه راستی است. (4)
بنابراین، می‌توان ازدواج را مایه رشد و کمال یافتن انسان دانست. در واقع خداوند انسان را به گونه ‏ای آفریده که بدون جنس مخالف ناقص است. یعنی در کنار جنس مخالفش کامل می‌شود. مرد به زن نیازمند است و زن به مرد. هر کدام از دو جنس از نظر روحی، جسمی‌، جنسی و معنوی به هم وابسته‏ اند و با قرار گرفتن در کنار هم یکدیگر را تکمیل می‌کنند.
با عاشقان نشین و همه عاشقی گزین                       با هر که نیست عاشق کم گوی و کم نشین
( ابوسعید ابوالخیر )
 
گزینش همسر در فرهنگ ایرانی موجب آرامش و امنیت خاطر می‌گردد و محیط خانه وسیله آرامش روحی زن و مرد قرار داده شده است. از سوی دیگر عشق و مهر آریایی ایرانیان که شهره خواص و عام در جهان است می‌تواند در پرتو پیوندهای درست و خردمندانه تبلور یابد و به اوج کمالات برسد و الگویی برای نسلهای بعد نیز گردد. چنانکه زرشت بزرگوار فرموده است:
عشق و وفاداری ریشه دار، در هر زندگی زناشویی نیاز است. (5)
عشق و دلدادگی که جلوه ای از هنجار راستی است، بر شما نیایش کنندگان فزون باد. جلوه با ارزش اشا عشق و دلدادگی است. (6)
روانشناسان در بسیاری از موارد به این نتیجه رسیده اند که پس از دوره جوانی، آن هنگامی‌که زندگی تنهایی را برای خود برگزیده اند سایه تنهایی، بیهودگی و نداشتن پناه گاهی مستقل و همیشگی را بر زندگی خود احساس میکنند. ازدواج و قرار گرفتن در کنار همسری شایسته، دلسوز و هم اندیش این احساس را از بین می‌برد و او را به آرامش روحی می‌رساند. این احساس آرامش به ثبات فکری و روحی، وقار، احساس ارزشمند بودن و لذت می‌انجامد. در واقع دست آفرینش نوعی کشش درونی میان زن و مرد به ودیعت نهاده تا هر کدام در سنین خاص خواهان یکدیگر شوند و اضطراب وپریشانیشان از طریق ازدواج به سکونت و آرامش تبدیل گردد. در نسكهای ایران زمین، از چهار هزار سال پیش تاكنون به این امر سفارش بسیار شده است:
5 - در زن گرفتن و پیوند گیتی را برقرار كردن كوشا باشید و از آن دوری نگیرید. (7)
50 -در زن خواستن و فرزند داشتن و دیگر خویشكاری كوشا باشید. (7)
در همین راستا گزینش همسر ایده آل باید در سن مطلوب ازدواج مطرح و عملی شود، زیرا پیش از سن مذکور و یا پس از آن انتخاب ها در بیشتر موارد اشتباه، ناخواسته و یا دلخواه کامل یا نسبی نخواهد بود. این سن که به زمان مطلوب ازدواج شهرت دارد، برای پسران در زندگی امروزی بین 24 تا نهایت 30 سال دیده شده است و برای دختران 20 تا 26 سال. در کمتر از آن پختگی لازم و انتخاب درست کمتر دیده می‌شود و در بیشتر از این سن نیز انتخاب ها دشوارتر و توقع ها بالاتر می‌شود که بطوریکه در بسیاری موارد به عدم انتخاب منطقی و درست می‌انجامد. از این روی بایستی ازدواج در سنین مطلوب آن صورت گیرد حتی اگر زوجهای ایرانی سالهای نخست زندگی را با مشکلات مادی زیادی مواجه باشند. همدلی در فرهنگ ایرانی یکی از ارکان اساسی به شمار می‌آید. در سایه همدلی برای زنان و مردان ایرانی هر غیر ممکنی، ممکن خواهد شد و مشکلات یکی پس از دیگری برطرف می‌گردد. مولانا عارف بزرگ ایران زمین:
پس زبان خود محرمی‌دیگر است                                   همدلی از هم زبانی بهتر است
ایرانیان کهن پیوند دختران و پسران را فرخنده و پراهمیت می‌شماردند. به صورتیکه از عدد مقدس هفت برای شادمانی در جشنهای آنان بهره می‌بردند. (هفت شبانه روز جشن و شادمانی و پایکوبی ازدواج) عدد هفت یکی از اعداد آسمانی در نزد ایرانیان است که تا همین چند دهه پیش نیز اجرا می‌شده است و متاسفانه با گسترش شهره نشینی و گرفتاریهای زندگی مدرن کم کم به فراموشی سپرده شد. بیشتر از سوی دیگر ایرانیان مفتخر هستند که نامش به عنوان نخستین پایه گذاران عهد، پیمان و اخلاقیات جهان مطرح است. در سنگ نگاره های فره وشی یا فروهر که قدمتی بیش از چهار هزار سال دارد حلقه یا چمبره ای در دست انسان بالدار قرار دارد که از دیرباز تا کنون به حلقه پیمان زناشویی در نزد ایرانیان شناخته می‌شود  و این مایه مباهات ملت کهن ایران زمین است. نمایی از فروهر باستانی موبدان زرتشتی پس از پشت سر گذاشتن هزاران سال فراز و نشیب در فرهنگ ایرانی همچنان به باورهای نیک نیاکانشان پایبند هستند و دختران و پسرانی را که می‌خواهند با یکدیگر پیوند زناشویی برقرار سازند، با توجه به آنچه که اشو زرتشت برای ما به یادگار گذاشته است، چنین پند می‌دهند:
"پند و اندرز می‌دهم شما را ای دوشیزگانی كه در آستانه زناشویی هستید و هم شما ای نوجوانان، زیرا كه نیك میدانم، به گوش هوش بشنوید، زندگی آسوده و اندیشه آسوده را در سایه دین و احترام و فرامانبرداری از پدران و مادران بجویید. چون در سایه پرهیزكاری است كه عشق و مهر و محبت شما هر روز عمیق تر و نیرومند تر خواهد شد و تنها در این صورت است كه به لذت و خوشی سالم دست خواهید یافت."
همچنین ازدواج در یكی از كهن ترین سندهای تاریخی ایران و جهان كه به اوستا مشهور است اشاره شده است. در یشتهای اوستا، ارت ایزد خانواده خوب و نماد شوكت و جلال است. ایزد ارت سفارش به پیوند میان دختران و پسران می‌كند و از زنانی كه فرزند بدنیا نمی‌آورند و یا سقط جنین می‌كنند شكایت می‌كند. اشاره شده است كه فروغ اهورایی به چنین افرادی نمی‌تابد. ارت یشت از خانواده‌هایی كه مانع از ازدواج دختران و پسران می‌شود شكایت میكند و چنین می‌گوید:
این زشت ترین كاری است كه دشمنان آیین اهورایی انجام میدهند و دوشیزگان را از زناشویی و ازدواج باز می‌دارند و در خانه ها نگاه می‌دارند. این امر در مهر یشت، آبان یشت، رام یشت، فروردین یشت وهوم بیان شده است:
چون دوشیزگان به سن ازدواج رسند برای به دست آوردن همسران نیرومند و شوهران دلیر به سوی تو روی آورند. اردویسور اناهیتا پشتیبان و یاور دختران ایرانی است كه در سن ازدواج قرار دارند. (8)
 
با پای گذاشتن به عرصه زندگی مدرن در چند سال اخیر و در نتیجه گسترش تمدن غربی در جامعه ایرانی این سنت نیك كم رنگتر شده است و در نتیجه شوربختانه پایه های اخلاقی جامعه ایرانی نیز متزلزل شده است. از عواملی كه موجب شده است ازدواج در ایران طی این چند سال اخیر سیر نزولی داشته باشد می‌توان به موارد زیر اشاره كرد:
1 ) عدم مسئولیت پذیری در میان دختران و پسران و تربیت غلط در خانواده های ایرانی
2 ) عدم اعتماد به نفس نزد دختران و پسران جهت آغاز یك زندگی مشترك
3 ) افزایش تحصیلات اجتماعی و رشد توقعات كاذب و غیر منطقی در میان برخی دختران و پسران
4 ) تفریحات آزادانه دختران و پسران و تلقین به این امر كه نیازی به زندگی مشترك نمی‌باشد
5 ) اعتقاد بر این امر كه پس از ازدواج آزادیهای زودگذر اجتماعی از آنان سلب می‌شود
6 ) تجملگرایی میان خانواده های ایرانی و چشم و هم چشمی‌میان بستگان
7 ) دوری گزیدن از زندگیهای معنوی و روی آوردن به زندگی های تک بعدی ماشینی
8 ) اعتقاد بر این امر كه از دید دانش و تفكر، توانایی لازم جهت تربیت فرزندشان را ندارند
9 ) اعتقاد بر اینكه توانایی برطرف کردن نیازهای همسرشان را ندارند
10 ) تفکر شبه روشنفکری در میان جوانان بی هویت و عمدتا سطی نگر، در نتیجه باور به زندگی و دوستی های موقت غربی
 
هنگامی‌كه دختران و پسران با ناهنجاری ها اجتماعی مرزهای اخلاقی زندگی معنوی را بشكنند و آنرا به صورت یك عادت روزانه برای خود تلقی كنند، هرگز نمیتوانند نقش یك مادر و یا یك پدر موفق را در زندگی اجتماعی پسین خود ایفا كنند. چنین افرادی چه زن و چه مرد هرگز در تربیت فرزندان خود موفق نخواهند بود. زیرا آنها به اصول انسانی و اخلاقی پایبند نبوده اند و نا خواسته فرزندانی که در آینده از آنان بوجود می‌آید نیز مانند خودشان با پایه های سست اخلاقی و اجتماعی تربیت می‌شوند و این امر در نسلهای بعد نیز گسترش می‌یابد و به سادگی میتواند موجب ویرانی یك جامعه كهن و اخلاقی همچون ایران شود. در ایران زمان هخامنشیان كه کشورمان اوج شكوه و عظمت خویش را یافته بود و نخستین امپراتوری احترام به ادیان و ملتها در جهان پایه گذاری شد، ازدواج و بدنیا آوردن فرزند از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. به طوریكه داریوش بزرگ هخامنشی در كتیبه جهانی بیستون كرمانشاه برای آنكه شرح خدمات حکومتش به ایران از گزند حوادث محفوظ بماند از اهورامزدا بركت فرزندان بسیار طلب میكند تا به درستی به نسلهای بعد برسد. (9)
تا جاییكه شاهنشاهان هخامنشی به خانواده هایی كه فرزند بیشتری و یا پسر بیشتری داشته باشند هدایا ارزانی می‌كردند. (10)
مادران ایرانی در دوره هخامنشیان به دلیل آنكه فرزندان را تا سن پنج سالگی به طور كامل جهت تربیت درست برای شركت در آموزشگاه های رسمی‌در اختیار داشتند نقش بسیار مهم تربیتی را ایفا می‌نمودند. (11)
از سوی دیگر گزینش همسر نباید به صورت بسته و ناشناخته صورت بگیرد. زیرا ازدواجهای ناخواسته و بی منطق که بر پایه احساسات زودگذر پایه گذاری می‌شود نه تنها میتواند موفق نباشد بلكه نقش ویرانگری نیز در جامعه ایفا میکند و زن و مرد نیز شکست بزرگی را در زندگی تجربه می‌کنند که ممکن است به تباهی زندگی شان بیانجامد. گزینش همسر با اتکا بر خرد، منطق، تکیه بر فرهنگ ها و باورهای طرفین و بینش صحیح موفق و سازنده و آموزنده خواهد بود. همانطور که زرتشت بزرگوار فرمود:
همسر خویش را با خردمندی برگزینید. (12)
 
گزینش همسر معیارهای فراوانی دارد. كه بایستی به آن دقت بسیار كرد. مهم ترین آن را می‌توان چنین دانست:
1 ) هم فكری، تفاهم و سلیقه های نسبتا نزدیك به هم در اساس پایه های زندگی مشترك
2 ) نزدیكی سطح اجتماعی و تربیت دختر و پسر
3 ) نزدیكی سطح خانواده های طرفین
4 ) نزدیكی سطح تحصیلات، فرهنگ و شعور اجتماعی
5 ) نزدیكی مسائل اعتقادی و باورهای دینی دختر و پسر
6 ) نزدیكی سنی و یا پایین تر بودن سن دختر از پسر
 
در اندرز انوشه روان آذرباد مارسپندان خطاب به مردان آمده است كه:‌
50 - زن شرمگین را دوست باش و او را به زنی به مرد زیرك و دانا ده. چه ( چراكه ) مرد زیرك و دانا همچون زمینی نیك است كه وقتی تخم نیك در آن افگنده ( كاشته ) شد حاصل نیك به دست آورد. (13)
 
همچنین خطاب به زنان ایرانی اشاره شده است كه:
ببخشای بر ما این نیكی را تا همسری به دست آوریم، همسری جوان و نام آور، از زیباترین آنها تا ما را در پناه خود گیرند و بتوانیم خانواده ای تشكیل دهیم، تا به ما فرزندانی زیبا و دلبر و زبان آور بخشایند، شوهرانی كه از همه خوش بیان تر باشند. (14)
 
آداب و رسوم ازدواج ایرانی نیز بر پایه مهر و همبستگی خانواده ها بنا نهاده شده است. رسم ایرانیان بر این است كه پیش از ازدواج مراسم خواستگاری انجام دهند و اگر دختر و خانواده وی پذیرفتن مراسم ازدواج اجرا می‌شود. خواستگاری و دیگر مراسم های كهن ما نیز قدمتی بیش از دو هزار سال دارد. چنانچه كه كیكاووس فرستاده ای نزد شاه هاماوران فرستاد و دخترش را برای همسری خواستار شد. در صورتیکه می‌توانست از قدرت و نفوذش برای گرفتن دختر هاماوران استفاده کند:
بجنید كاووس را دل ز جای                  چنین داد پاسخ كه ای نیك رای
من او را از پدر خواستار                      كه زیبنده به مشكوی ما آن نگار
 
خسرو پرویز نیز هنگام ازدواج با شیرین معشوقه خود بر این رسم تاكید نموده است:
به موبد چنین گفت شاه زمان                               كه بر ما مبر جز به نیكی گمان
مر این خوب رخ را به خسرو دهید                         جهان را بدین مژده نو دهید
مر او را به آیین پیشین بخواست                           كه این رسم و آیین بود آنگاه راست
 
از مهم ترین پیامدهای مخرب دوری گزیدن از این سنت كهن که هرکدام می‌تواند به نوبه خود موجب زیانهای جبران ناپذیر اجتماعی گردد میتوان به این موارد اشاره نمود:
1 ) توقف یا کاهش چشم گیر رشد جمعیت کشور و در نتیجه افزایش سن جامعه
2 ) افزایش زندگی های موقت، مشترك یا زندگی های دوستی در پیش از ازدواج
3 ) پیدایش فرزندان ناخواسته در جامعه و سرنوشت نامشخص آنان در آینده
4 ) گسترش روابط بیش از حد و غیر اصولی با جنس مخالف كه تنها برای ارضای نیازهای جنسی، اجتماعی و تفریحی طرفین صورت میگرد
5 ) احساس پوچی و بی انگیزگی و روان پریشانی پس گذشتن از سن جوانی
6 ) بی اعتنایی به پایه های اخلاقی و معنوی زندگی انسانی
7 ) افسردگی و احساس تنهایی دردوره پس از جوانی
8 ) گسترش فساد اخلاقی و جنسی در جامعه و رشد بیماریهای مربوطه
9 ) نبود پشتوانه معنوی در سنین بالاتر
 
فرجام سخن:
امید است فرزندان این سرزمین که نیاکانشان از پایه گذاران دانش و فرهنگ و تمدن جهان بشمار می‌روند، امروز نیز آنان چنین باشند و با استحکام باورهای اجتماعی، دینی و ملی باردیگر نام بزرگ ایران زمین را در جهان پرآوازه و جاوید نمایند. همچنین به سنت نیک ازدواج که بخش لاینفک فرهنگ غنی ایرانی است پایبند باشند. تا اخلاقیات ایرانی بیش از پیش زنده و پابرجا بماند و جامعه و فرهنگ جهانی ایران از این هجمه ضد اخلاقی غربی که بر اساس سیاست های اسعتماری، سایه به روی این سرزمین افکنده است مصون بماند و دانش و پیشرفت و فرهنگ ایرانی را بیش از پیش گسترش دهند. به امید پیوندهای نیک برای دختران و پسران ایران زمین که همسرانشان دوست و عاشق آنان خواهند بود. ایدون باد...
 

بن مایه این جستار:
(1) اندرزهای زرتشت - کورش نیکنام - گات ها سرود 48، بند 11 برگ 207
(2) تعلیم و تربیت در نزد ایرانیان برگ 103
(3) اندرزهای زرتشت - کورش نیکنام - گات ها سرود 53، بند 4 برگ 249
(4) اندرزهای زرتشت - کورش نیکنام - گات ها سرود 53، بند 5 برگ 250
(5) اندرزهای زرتشت - کورش نیکنام - گات ها سرود 53، بند 7  برگ 252
(6) اندرزهای زرتشت - کورش نیکنام - گات ها سرود 32، بند 2 برگ 73
(7) چیده اندرز پوریوتیشكان، بند پنج، برگ 87
(8) یشت پنجم، بند 87
(9) کتیبه جهانی داریوش بزرگ در کرمانشاه - بیستون 56:4
(10) هرودوت 136:1 - استرابون 17:3:15
(11) هرودوت 136:1
(12) اندرزهای زرتشت - کورش نیکنام - گات ها سرود 53، بند 3 برگ 248
(13) اندرز انوشه روان آذرباد مارسپندان 102
(14) یشت پانزده، بند چهار

   

درباره وبلاگ

کافه فان / Cafefun.ir
سایت اطلاعات عمومی و دانستنی ها

موضوعات

تبليغات

.:: This Template By : web93.ir ::.

برچسب ها: اطلاعات عمومی ، آموزش ، موفقیت ، ازدواج ، دانستنی ، گیاهان دارویی ، تعبیر خواب ، خانه داری ، سخن بزرگان ، دانلود ، بازیگران ، روانشناسی ، فال ، اس ام اس جدید ، دکتر شریعتی ، شاعران ، آموزش یوگا ، کودکان ، تکنولوژی و فن آوری ، دانلود ، تحقیق ، مقاله ، پایان نامه ، احادیث ، شعر ، رمان ، عکس ، قرآن ، ادعیه ، دکوراسیون ، سرگرمی ، اعتیاد ، کامپیوتر ، ترفند ، ورزش ، کد آهنگ ، مقالات مهندسی ، طنز ، دانلود کتاب ، پزشکی ، سلامت ، برنامه اندروید ، زنان ، آشپزی ، تاریخ ، داستان کوتاه ، مدل لباس ، مدل مانتو ، مدل آرایش