+ ۱۳۸۹/۰۷/۳۰
تفاوتهای زندگی مشترک با دوستی عاشقانه
بسیاری از جوانان تصور می‌کنند که زندگی مشترک وشرایط به وجود آمده در زمان ازدواج مانند شرایطی است که در زمان دوستی یا نامزدی بین دو طرف حاکم بوده است و مقایسه بین این دو شرایط برای تعدادی از زوج ها باعث شده تا بدبینی خاصی نسبت به زندگی مشترک داشته باشند . در حالی که دنیای دوستی و نامزدی دنیای بسیار متقاوتی از زندگی مشترک می‌باشد .

دنیای دوستی دنیای رویاها و ایده آل هاست در حالی که زندگی مشترک دنیایی کاملا حقیقی و ملموس است . دنیایی که در آن خوبی ها و بدی ها در کنار یکدیگر است و تنها می‌توان با تلاش و کوشش و صبوری دنیای ایده آلی ساخت . دنیای دوستی سراسر شیرینی ، امید و شرایط مطلوب است . اینجا مرد مورد علاقه ات کاملا در اختیار توست . برای با تو بودن به اندازه کافی فرصت دارد تنها به تو می‌اندیشد و به همه خواسته هایت تن در می‌دهد . زن مورد علاقه ات به همان گونه است که تو می‌خواهی ، تنها به فکر توست و برای رضایت و خوشنودیت تلاش می‌کند .

در زمان دوستی از گذشته خود به راحتی صحبت می‌کردی ، از همه خواسته هایت بی پرده سخن به میان می‌آوردی و احساس می‌کردی که گذشته و حالت از خودت می‌باشد . و آزاد هستی تا در انتخاب خود تجدید نظر کنی . همه چیز را عاشقانه می‌نگریستی و از کمی ها و کاستی ها به راحتی می‌گذشتی چون باور داشتی که باید این زندگی رویایی را شیرین نگاه داشت و برای شیرین بودن آن باید از عیب ها گذشت . اما همین که وارد زندگی مشترک می‌شوی شرایط کاملا تغییر می‌کند . اینجا دیگر صحبت از تحمل کردن است . اینجا صحبت از یک عمر زندگی است . اینجا خوبی و بدی، شیرینی و تلخی و زشتی ها و قشنگی ها در کنار همدیگر است . در دنیای دوستی محبوب تو خود را به شکلی ایده ال به تو ارایه می‌کرد اما در زندگی مشترک تو باید از او یاری ایده آل بسازی .

دنیای دوستی دنیای نیاز های عاطفی، و نیازهای غریضی است . در این دنیا برای رسیدن به خواسته هایت باید محبوب و مطلوب دوستدار خود باشی . اینجا رفع نیاز هایت در ردیف اول اولویت های زندگیت می‌باشد بنا براین خود را برای برآورده شدن نیاز های عاطفی یا دیگر نیاز های غریضی خود آماده می‌کنی . اما در زندگی مشترک با برآورده شدن این نیازها، مسائل دیگری در اولویت زندگی قرار می‌گیرند . ومردان براساس ساختار مغزی ونوع وظیفه ای که در طول تاریخ آفرینش بر عهده آنها گذاشته شده کار و موفقیت های اجتماعی خود را در راس همه امور قرار می‌دهند . اما زنان ایده آل ترین شرایط زندگی برای آنها زمانی بود که مرد مورد علاقه شان تنها به آنها فکر می‌کرد و هیچ چیز جز زن محبوب شان در اولویت کار آنان نبود .

اما با ادامه زندگی و هویدا شدن نیاز های اساسی دیگر مرد، زنان از رابطه معشوقانه خود سر خورده شده و تصور می‌کنند که: محبت و عشق مرد مورد علاقه آنها کم رنگ شده است . بنا براین نسبت به همه روابط مشترک حساس شده که این حساسیت تصور سلطه طلبی و زیاده خواهی زنان را در افکار مردان پرورش می‌دهد . و این مسئله خود باعث می‌شود تا در برابر نیاز عاطفی و احساسی زنان واکنش های منفی از خود بروز دهند . اینجا یک رابطه ساده وعاطفی تبدیل به رابطه ای پیچیده و پر از شک و ظن می‌شود . که حل آنها تنها به دست روانکاوان متبحر انجام می‌پذیرد .

بزرگترین اشتباه زنان در این مرحله از زندگی این است که به حساسیت های خود دامن بزنند . یا بین خود و محبوبشان فاصله ایجاد کنند . یا تصور کنند که اگر با مردی دیگر ازدواج می‌کردند عشق آنها همیشه پر رنگ و ثابت بود .

در حالی که همه مردان برای آشنا شدن به روحیات زنان و تطبیق دادن روحیات خود با زنان مورد علاقه شان نیاز به کسب مهارت عشق ورزی دارند که این وظیفه اصلی هر زنی است که مرد مورد علاقه خود را درمهارت بیان احساسات درونی و عشق ورزی متبحر کند . او باید خود را به مرد مورد علاقه خود نزدیک تر کرده و به او بفهمانند که من یک زنم . من کانون عشق و عاطفه هستم . من دوست دارم وقتی با من زیر یک سقف هستی دنیای مردانه خود را فراموش کنی و چون من تو هم به یک کانون عشق و محبت تبدیل شوی . همچون زمانی که آرزوی با هم بودن را در سر می‌پروراندیم . محبت تو برای من تنها زمانی که نیاز جنسی داری برایم کافی نیست بلکه من باید دایم و پیوسته از تو انرژی محبت و عشق بگیرم تا بتوانم شاداب و با طراوت زندگی کنم .

زنان تصور نکنند که تنها با بیان یک بار این جملات و ظیفه آموزش مرد مورد علاقه خود را به پایان رسانده اند . بلکه این کار نیاز به پشتکار و به کار گرفتن فنون و جذابیت های زنانه است . چون مردان وظیفه مهارت عشق ورزی و بیان احساسات خود را فراموش می‌کنند چون این وظیفه اصلی آنها نیست و نیمکره مغز آنان که وظایف غیر احساسی و عاطفی را به عهده دارد بزرگتر از نیمکره مغزی است که وظیفه عاطفی و احساسی را به عهده دارد . در ضمن مردان موجودات تنوع طلبی هستند که اگر آنان را رها کنید زنی دیگر را همچون شما اسیر نیازهای عاطفی و جنسی خود می‌کنند .

در دنیای دوستی همه روابط عاشقانه و بی عیب و ایراد است اما در زندگی مشترک این عشق ها کم رنگ شده و عیب ها خود را نمایان می‌سازند . در این نوع زندگی باید از خرد و اندیشه کمک گرفت و به خود و محبوبمان بفهمانیم که هر انسانی دارای معایب و محاسنی است . و پیدا کردن فردی که فقط خوبی در او باشد محال است همانطور که خودم یا شما دارای نقاط ضعف و عیب هایی هستیم .

 

   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۳۰
چهت نکته برای داشتن یک زندگی متفاوت
1- روزانه 10 تا 30 دقیقه به قدم زدن بپردازید، و در این حین لبخند بزنید. این برترین داروی ضد افسردگی ست.

2- حداقل 10 دقیقه در روز با خود خلوت کنید

3- با استفاده از ویدئو برنامه های تلویزیونی آخر شب و مورد علاقه تان را ضبط کنید، و خواب بیشتری کنید.

4- صبحها که از خواب بیدار می شوید این جمله را کامل و تکرار کنید: « امروز قصد دارم….»

5- با سه E زندگی کنید؛ Energy (انرژی)، Enthusiasm (شوق)، Empathy (فهم و همدلی با دیگران)، و همینطور با سه F یعنی Faith (ایمان)، Family (خانواده) و Friends (دوستان).

6- امسال بیشتز از سال پیش به تماشای فیلمهای عمومی (مناسب برای تمام سنین)، بازی با دوستان و خواندن کتاب بپردازید.

7- زمانی را به مراقبه و نیایش اختصاص دهید. اینها سوخت روزانه برای انجام زندگی پر مشغله مان را فراهم می کنند.

8- با افراد بالای 70 و زیر 6 سال اوقات بیشتری صرف کنید.

9- وقت بیداری بیشتر رویا ببینید.

10- از غذاهایی که از گیاهان و درختان بار می آیند بیشتر مصرف کنید، و ازآنها که در کارخانه ها تولید می شوند کمتر.

11- مقداری چای سبز و مقادیر بسیار فراوان تری آب بنوشید. ایدا اریزا (نوعی زغال اخته آبی رنگ)، غذاهای دریائی، گل کلم، بادام و گردو و خشکبار مصرف کنید.

12- تلاش کنید هر روز حداقل سه نفر را به لبخند وادارید.

13- از خانه گرفته تا داخل ماشین و روی میز کار همه را مرتب و تمیز کنید، بگذارید انرژی تازه ای وارد زندگیتان شود.

14- انرژی پرارزشتان را بر سر شایعه سازی، هیولاهای انرژی خوار، مسائل مربوط به گذشته، افکار منفی و یا آنچه بدان کنترل ندارید هدر ندهید. در عوض انرژیتان را صرف همین لحظه مثبت اکنون کنید.

15- این را فهم کنید که زندگی یک مدرسه است و شما اینجائید تا بیاموزید، تا همه امتحانهایتان را بگذرانید. مشکلات تنها بخشی از این دوره آموزشی اند که درست مثل کلاس درس جبر می آیند و می روند، منتها درسهائی که از این کلاس فراگرفته می شود عمری با شما باقی خواهد ماند.

16- صبحانه تان را چون یک شاه، ناهارتان را چون یک شاهزاده و شام تان را چون بچه دانشگاهی ای بخورید که کارت اعتباریش ته کشیده باشد.

17- بیشتر لبخند بزنید و بیشتر بخندید. این هیولاهای انرژی خوار را ازتان دور نگه خواهد داشت.

18- زندگی چندان عادلانه به نظر نمی رسد، با این حال زیباست.

19- زندگی کوتاه تر از آنیست که وقتمان را صرف تنفر از دیگران کنیم.

20- خودتان را خیلی جدی نگیرید، دیگران هم اینکار را در مورد شما نمی کنند.
21- مجبور نیستید همه بحث ها و منازعات را به نفع خود تمام کنید. با مخالفتها موافقت کنید.

22- با گذشته تان از در سازش در آئید، آنوقت دیگر اکنونتان را خراب نخواهید کرد.

23- زندگی تان را با زندگی دیگران مقایسه نکنید. شما از موضوع و هدف این سفر آنها هیچ نمی دانید.

24- از شمع هایتان استفاده کنید، خوشگل ترین ملافه تان را کنار نگذارید، برای روز مبادا و یا روزی خاص نگه شان ندارید، امروز همان روز بخصوص است.

25- جز شما کس دیگری مسئول خوشبختی تان نیست.

26- همه باصطلاح بدبختیها را با این جمله قالب دهید: «آیا تا پنج سال آینده، هیچ اهمیتی خواهند داشت؟»

27- همه را به خاطر هر چیز و همه چیز ببخشید.

28- افکار مردم در مورد شما، هیچ ربطی به شما ندارند.

29- زمان ، حلال همه مشکلات است. به همه چیز زمان دهید، زمان.

30- یک موقعیت هر چقدر خوب یا بد، بالاخره تغییر می کند.

31- زمان بیماری، این شغل نیست که به دردتان می رسد،خانواده ودوستانتان هستند. با آنها با مهربانی در تماس باشید.

32- از شر هر آنچه سودمند، زیبا و شادی بخش نیست، خلاص شوید.

33- حسادت هدر دادن وقت است. شما الان به همه آنچه نیاز دارید رسیده اید.

34- بهترینها هنوز در راه اند. کمی صبر کنید…

35- هر حسی که می خواهید داشته باشید، بلند شوید، شیک کنید و بزنید بیرون.

36- کار درست را انجام دهید!

37- اغلب با خانواده در تماس باشید.

38- شبها قبل از خواب این جمله را کامل و تکرار کنید: «به خاطر… ممنونم.» «امروز به … دست یافتم.»

39- یادتان باشد، برکتهای زندگی آنقدر هست که استرس و نگرانی را بدان راهی نباشد.

40- از سفر لذت ببر. یادت باشد که این دیزنی ورلد Disney World نیست و تو هم در پی یک گشت و گذار کوتاه نیستی. بهترین استفاده را از آن کنید و از سفرتان لذت ببرید.

 

   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۳۰
 تاثیر افسردگی بر روی نقاط مختلف بدن
افسردگی دلایل مختلف و متعددی می تواند داشته باشد و یکی از شایع ترین بیماری های در قرن 21 می باشد که هر روز و روز به روز نیز افزایش می یابد .

 افسردگی می تواند به دلایل روحی باشد مثلا نا امیدی های و دلسردی هایی که در زندگی با آنها مواجه می شویم و یا اینکه به علت مشکل جسمی و یا فیزیکی که تازگی به آن دچار شده اید .
افسردگی به مروز زمان بر روح و جسم تسلط می یابد و گسترش پیدا می کند و به نظر شخص افسرده هیچ راه گریزی برای آن وجود ندارد.
از دید روان شناسی آسیب های جسمی بسیاری در این مدت زمان می تواند به این اشخاص وارد شود مانند خودکشی و یا ...

علائم فیزیکی که در این افراد دیده می شود بدین ترتیب است :
اختلال در خواب ، نداشتن خواب مفید، از خواب پریدن های بسیار در فواصل خواب یک شبانه روز، احساس گریه مداوم ، غمگینی، خستگی، عدم احساس آرامش و عدم تمدد اعصاب حتی با وجود استراحت های طولانی مدت ،
 
شخصی که در حال افسرده شدن است خود به سادگی قادر به درک این موضوع است ، علاوه بر آن نشانه هایی مانند :
* این افراد دردهای عصبی بسیاری را در ناحیه گردن و کمر و سر خود احساس می کنند و حتی با مصرف مسکن های متفاوت نیز اثر درد تخفیف نمی یابد .
 
* معمولا افرادی که دارای افسردگی هستند بیشتر دچار سر دردهای ناگهانی و یا احساس غم و گریه یکباره می شوند .
 
* افراد افسرده تا حدی از جان خود سیر می شوند که به خود کشی فکر می کنند و خانواده ی این افراد باید کاملا آنها را درک کنند و تا جایی که ممکن است با خواست های آنها موافقت داشته باشند تا زمانی که شخص از این دوران بحرانی که به آن دچار شده است و از برزخی بس بزرگ که در آن به سر می برد خارح شود . در این مرحله خانواده و حمایتشان نقش اساسی را دارد .

* باید به خاطر داشته باشید بیشتر از اینکه دردهای جسمی این افراد را تسکین دهید باید زخم های روحی آنها را مداوا کنید زیرا این زخم ها ممکن است آنها را از پای درآورد .
 
* در مدتی که شخص دچار افسردگی شده است باید حتما از یک روانکاو نیز کمک بگیرید تا او شما را در این زمینه یاری کند ، و به بهبودی کامل دست پیدا کنید .

   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۳۰
روابط همسران در فصل پاییز برای ایجاد نشاط!
تغذیه ی روابط :

بعد از گذشت یك تابستان داغ در كنار خانواده زمان آن رسیده كه روابط در زندگی‌تان تغذیه و احیا شود.  اگر شما خلاق و باهوش باشید هنوز می‌توانید زمان برای خودتان پیدا و عشق را در زندگی خود و در این فصل گیج كننده احیا كنید. ما به شما کمک می‌کنیم آن چیزی را كه یك زن انجام می‌دهد تا فضای خالی زندگی را در یك نیمروز پر كند را بفهمید، ما از خود می‌پرسیم كه مادر ها در ابتدای فصل پاییز چه كاری را انجام می‌دهند كه باعث بخشیدن نیروی تازه به ما می‌شود.

دوست داشتن بچه هایتان، دوست داشتن خودتان
بت ویكفیلد 40ساله و اهل نشویل می‌گوید كار هایی مثل رقصیدن با بچه ها یا رفتن به فروشگاه یا رستوران رفتن من را خوش حال می‌كند. من عاشق این زمان هستم چون من می‌توانم زمانی را داشته باشم كه در آن آرامشی بی نقص دارم، فكر هایم كامل می‌شود، تمام تصمیم های من بدون حواس پرتی یا قطع شدگی گرفته می‌شود، با دوستانم ناهار می‌خورم، در خانه طرح هایی را اجرا می‌كنم، و البته زمانی اختصاصی برای پرداخت های كاری و طرح ریزی برای قرار ملاقات هایم دارم. من تلاش می‌كنم تمام كار هایم را قبل از رسیدن اتوبوس انجام دهم بنابراین زمانی كه بچه ها در خانه هستند تمركز كامل دارم. بت می‌گوید یك فعالیت مطلوب كه او را خوشحال می‌سازد این است كه به صورت مشاركتی با بهترین دوستانش به گردش علمی برود، كه این شامل یك حركت مؤثر است كه باعث كه باعث كشف فضا های جدید می‌شود ، این تعجب آور است كه چگونه با ساعت كم شما می‌توانید با بهترین دوستان خود زندگی بهتری بسازید.
 
به طور جدی خود را دوست داشته باشید
امی داماس 36 ساله از اهالی هاوایی كه دو دختر دارد كه به مدرسه نمی‌روند. او به راهی فكر می‌كند كه بتواند حد اقل برای یك ساعت در برنامه ی گیج كننده اش به خودش برسد. او عاشق راه رفتن در كنار اسكله و یا حمام كردن برای مدت طولانی است. من دوست دارم بتوانم هر روز هفته به چشمه ی آب معدنی بروم، اما این واقع بینانه نیست (به قول شوهرم)، من فكر می‌كنم كه ماساژ ماهی یك بار می‌تواند به استرس من كمك زیادی كند و گردش خون من را افزایش دهد بنابراین شما زمانی كه تمام زمان خود را صرف كار های خانه می‌كنید می‌توانید احساس كنید كه تجدید نیرو شده اید. امی همچنین دوست دارد در آخر هفته با شوهرش به زمین گلف بروند و بازی كنند. البته خیلی از ما نمی‌توانیم در زندگی این قدر رویایی باشیم. اما تا حدودی می‌توان به عقیده های امی توجه كرد. شما می‌توانید با دوستان خود در همسایگی خود قدم بزنید. به بسیاری از چشمه های آب معدنی كه در نزدیكی شما وجود دارد در طول هفته بروید این خیلی بهتر از رفتن به ماساژ های گران قیمت است. اگر در نزدیكی محل زندگی شما زمین گلف وجود دارد( حتی اگر بازی گلف را دوست ندارید) تلاش كنید كه به آن جا بروید و به توپ گلف ضربه بزنید. آن جا مكان مناسبی برای خالی كردن خود بعد از یك صبحی كه در گیر حادثه های نا خوشایند است.

موافقت
یك سالن آرایش خوب را انتخاب كنید و به آن جا بروید، این یك عقیده ی خوب است اما نه برای فرار از كار های عادی روزانه، بلكه راه خوبی برای نگه داشتن اعتماد به خود و همسرتان است كه بعد از سه ساعت تمرین فوتبال در زیر باران باز هم جذاب باشید. زمان برای كار های اقتصادی مطمئنا سخت است اما با این حال شما می‌توانید زمان هایی را برای لاك زدن ناخن ها و آراستن خود پیدا كنید. ( حتی اگر یك رژ لب كوچك و ریمل بزنید خیلی بهتر از آن است كه تمام مدت صورتتان یك نواخت باشد) اگر شما خوب به نظر برسید احساس خوبی خواهید داشت. اگر هر دوی شما تنها یك زمان محدود دارید و بچه ها در كنار شما هستند، سعی كنید زمانی را بعد از این كه بچه ها خوابیدند در كنار هم باشید.

زمانی  را برای بودن با همسرتان ایجاد كنید .
پنی سورت 42 ساله به طور سالیانه برنامه ریزی می‌كند تا مدتی را بدون دو پسر خود با شوهرش سپری كند. بعد از 20 سال زندگی مشترك بعضی چیز ها می‌تواند كمی خسته كننده باشد ،‌ اما ما همیشه در سال به سفری بدون بچه ها می‌رویم كه در آن می‌توانیم به بهبود روابطمان کمک کنیم . پنی همچنین مرز هایی را در خانه اش قرار داده است. او محوطه ای را به صورت جداگانه در قسمت بالای خانه برای بچه هایش آماده كرده است كه خودشان را سر گرم كنند.

   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۳۰
موفقیت در کار و زندگی با برقراری ارتباط مؤثر با دیگران
تفاهم

تفاهم، حالتی بین دو یا چند نفر است که موجبات تأثیرگذاری و هم‌اندیشی را فراهم می‌سازد و به‌طور معمول زمانی‌ به‌وجود می‌آید که:

- با یک یا چند نفر، در روند همکاری و تشریک مساعی برای رسیدن به یک هدف مشترک، قرارداشته باشید.

- در یک حالت روحی- ‌‌روانی و یا به‌اصطلاح طول موجی باشید که طرف مقابل‌تان هم در آن حالت یا وضعیت قرار داشته باشد.

- آهنگ و نحوه‌ی صحبت‌کردنِ‌تان با مخاطب، در یک سطح یا نزدیک به هم بوده باشد.

- شما و مخاطب‌تان تا آن‌جا که مقدور است، دنیا و شرایط محیطی را به‌صورتی مشابه یا نزدیک به یکدیگر بنگرید.

- یک چیز مشترک (زبان، ملیت، مذهب، علایق ورزشی و...) بین‌تان وجود داشته باشد.

- از ذهنیتی مشابه یا نزدیک به یکدیگر برخوردار باشید.

به‌منظور برقراری رابطه‌ی صمیمانه و نزدیک با دیگران، راه‌کارهای مختلفی وجود دارد ازجمله این‌که با دیگری، در چیزی یا چیزهایی، دیدگاه نزدیک یا مشابه داشته باشید. رسیدن به این هدف، بسیار آسان است؛ کافی‌ست روحیه‌ای قابل انعطاف داشته باشید و بتوانید برای مدت کوتاهی، از دنیایی که برای خود ساخته‌اید، خارج شوید و به جهانی پا بگذارید که دیگری یا دیگران، در آن زندگی می‌کنند. یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات ما، این است که تصور می‌کنیم بقیه‌ی مردم هم همان‌‌طور به جهان نگاه می‌کنند که ما می‌نگریم. در ارتباطات اجتماعی، هیچ روش واحدی برای درست‌نگریستن به جهان و اجتماع وجود ندارد. هرچند شما همواره می‌بینید در مغازه‌ها یا فروشگاه‌ها شعار «حق، همیشه با مشتری‌ست» نوشته شده ولی درحقیقت این جمله، بیش‌تر یک خوش‌آمدگویی به مشتریان است. اگر در روابط اجتماعی و خانوادگی، فردی خود را محق کامل و دیگری را دچار اشتباه واضح تصور کند، هرگز مذاکره یا مشاوره، معنی و مفهوم پیدا نمی‌کند.

 هدف از تفاهم، این است که دو نفر به دیدگاه و نتیجه‌ی مشترکی برسند، نه این‌که یکی بخواهد به دیگری ثابت کند که حق با او بوده و هست!

راه‌کارهای رسیدن به تفاهم:

به‌منظور برقراری رابطه‌ی نزدیک و رسیدن به تفاهم با طرف مقابل، در زیر راه‌هایی پیشنهاد می‌گردد:

- اگر شما در مذاکره قابل انعطاف باشید، خیلی راحت‌تر می‌توانید در ارتباط شغلی، زندگی و... به تفاهم برسید. اگر در یک مذاکره به این نتیجه رسیدید که تفاهم، به‌علت پافشاری شما روی دیدگاه‌های‌تان به خطر می‌افتد، به انعطاف‌پذیری بیش‌تری فکر کنید. هدف مذاکره، تنها بحث‌کردن نیست، بلکه رسیدن به دیدگاه مشترک یا نزدیک به یکدیگر می‌باشد.

- زمانی‌که دو نفر در یک موضوع یا مطلب به تفاهم برسند، در بسیاری از افکار و رفتارهای دیگر هم به‌سادگی به تفاهم می‌رسند. برعکس، دو نفری که در وضعیت سوء‌تفاهم یا لجاجت و دشمنی قرارگرفته‌اند، حتی حرف‌ها و عقاید ساده و بدیهی یکدیگر را نقد کرده یا مورد مخالفت قرارمی‌دهند، هرچند صحت و حقانیت آن‌ها برای‌شان واضح و روشن بوده باشد.

- برای این‌که در ایجاد و استمرار حس ‌تفاهم مهارت پیدا کنید، باید این قابلیت را داشته باشید که نسبت به مطالب و اطلاعاتی که دیگران در اختیار شما می‌گذارند، حساس، بینا و دقیق شوید و سریع و متناسب با اطلاعاتِ کسب‌شده، اقدامات عملی خودتان را با نهایت انعطاف‌پذیری، در راستای همنوایی و برقراری ارتباط نزدیک با آنان به‌کار برید.

- در گذر زمان، با فراگیری زبانِ بدن، می‌توانید با دقت در حرکات بدن، ژست‌ها و نحوه‌ی صحبت‌‌کردن دیگران، بیش‌تر از حرف‌های آ‌نان پی به نیات و عقایدشان ببرید. این کار، مهارت باارزشی‌ست که بر اثر دقت و تیزبینی، در کنار مطالعه به‌دست می‌آید.

تجزیه و تحلیل عوامل تأثیرگذار در ارتباط مؤثر

زمانی‌که از نحوه‌ی ارتباط مؤثر با دیگران صحبت می‌شود، ذهن ما متوجه موضوعاتی می‌شود که به‌صورت کلامی، مذاکره، صحبت و یا رد و بدل جملات بین دو نفر صورت‌می‌گیرد، درحالی‌که تحقیقات متعدد و دقیق آماری، سه عامل مؤثر در این فرآیند را به این‌صورت معرفی می‌کند:

1) تأثیر کلمات، عبارات و مطالب بیان‌شده:  7درصد

2) زبان بدن (حرکات بدن، دست‌ها، چشم‌ها و...): 55درصد

3) آهنگ، ظرافت و طنین صحبت‌کردن: 38درصد

در بانک‌ها، فروشگاه‌ها، دفاتر فروش بلیط هواپیما، ادارات، شرکت‌ها و... درحالی‌که مدیران و تصمیم‌گیران سالمند، در دفترهای‌شان  بسیار جدی بوده و دور از چشم مشتریان و به‌اصطلاح ارباب‌رجوع قراردارند، در خط اول ارتباط با مراجعان، افرادی جوان، مؤدب، شاداب، باحوصله، برازنده و با لحن صدایی زیبا و آرام‌بخش را قرارمی‌دهند.

هم‌نوایی و استفاده از حس برترِ مخاطب 

برای این‌که حس تفاهم، دوستی، اعتماد و احترام دیگری را جلب کنید، سعی‌کنید خودتان را مشابه او جلوه دهید. اگر او به تیم ورزشی خاص، شهر به‌خصوص یا موضوع ویژه‌ای علاقه دارد، با اشتیاق در همین زمینه‌ها صحبت کنید. روان‌شناسی مدرن، ثابت کرده که برای برقراری ارتباط دوستانه یا کاری، مؤثرترین روش، هم‌نوایی‌ست که می‌تواند هدایت فرد مقابل در مسیر مناسب و دلخواه را به‌دنبال داشته باشد.

در هر فرد، یک حس برتر وجود دارد که بیش‌تر از این کانال حسی، برای ارتباط با دیگران و یا جهانِ خارج استفاده می‌کند. پیداکردنِ این حس برتر، به‌صورتی ساده در زمانی که او در پایان یک مکالمه‌ی تلفنی با شما خداحافظی می‌‌کند، به این‌صورت قابل تشخیص است. برای مثال:

- اگر او در زمان خداحافظی بگوید: «بهت زنگ می‌زنم»، حس برتر و محبوب او، حس شنوایی‌ست.

- اگر بگوید: «بعداً تو را می‌بینم»، حس برتر او، بینایی‌ست.

- اگر در زمان خداحافظی بگوید: «بعداً با تو تماس می‌گیرم»، حس برتر او، لمسی‌ست.

در زمان صحبت‌کردن با فردی که حس برتر او بینایی‌ست، می‌توانید از چنین عباراتی استفاده کنید: 

«... من آینده‌ی روشنی را می‌بینم، افق‌های شفاف و چشم‌اندازهای زیبایی در برابر ما قراردارد، به‌صورت زیباتری به دنیا نگاه کنیم.»

در زمان صحبت‌کردن با فردی که حس برتر او لمسی‌ست، به‌کار بردن عبارات زیر، سودمندتر است:

«... ما نباید زیاد به گذشته فکرکنیم، بهتر است سردی‌های گذشته‌ی زندگی یا کار را با حرارت، ظرافت و لطافت آینده، جایگزین کنیم.»

در زمان صحبت‌کردن با فردی که حس برتر او چشایی‌ست، این عبارات مفیدتر است:

«در گذشته‌ی تمام افراد جامعه، تلخی‌هایی وجود دارد که با شیرینی‌ آینده عوض می‌شود، ما نباید زود عصبی و ناامید شویم، چون تمام این تحولات، شیرینی زندگی هستند.»

   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۳۰
حریم خصوصی همسران زیر یك سقف
ما برای كامل‌تر شدن ازدواج می‌كنیم نه عوض شدن و تبدیل شدن به موجودی كه همسرمان می‌خواهد.

بسیاری از مشكلات زناشویی ناشی از احترام نگذاشتن به حریم خصوصی یكدیگر و خدشه‌دار كردن آن است.ما برای كامل‌تر شدن ازدواج می‌كنیم نه عوض شدن و تبدیل شدن به موجودی كه همسرمان می‌خواهد.

زندگی مشترك به معنی به شراكت گذاشتن همه چیز با همسرمان است، اما در این بین نمی‌توان انكار كرد كه هر انسانی مستقل از دیگران است، همان‌طور كه كودك از والدینش یا حتی خواهر یا برادر دو قلویش مستقل است. این استقلال به معنی آن است كه هر یك از ما به‌تنهایی برای خود قلمرویی داریم كه مخصوص خود ماست؛ مثل افكاری كه در ذهنمان می‌پرورانیم و اهداف شخصی‌مان و مجموعه رفتاری كه از شخصیت ما سر می‌زند و تمام چیزهایی كه ما را به خودمان می‌شناساند، در واقع خود واقعی ما كه مستقل از تمام جهان اطراف ماست.
 
حال شاید بپرسید رابطه این استقلال و حریم خصوصی با زندگی مشترك چیست. باید گفت كه بسیاری از مشكلات زناشویی ناشی از احترام نگذاشتن به حریم خصوصی یكدیگر و خدشه‌دار كردن آن است. می‌خواهیم با توضیح بیشتر درباره حریم خصوصی و با پیشنهاد راهكارهایی شما را در این زمینه آگاه‌تر كنیم.
 
هر كس صاحب حریم خود
وقتی 2 نفر با هم ازدواج می‌كنند، روی همسرشان احساس مالكیت دارند و گاهی به خودشان حق می‌دهند كه در مورد همه چیز همسرشان تصمیم بگیرند. وقتی انسانی كه ذاتا آزاد و مستقل است حق تصمیم‌گیری برای خود نداشته باشد و به اصطلاح حریم خصوصی برای خود قائل نباشد، 2 اتفاق ممكن است رخ دهد؛ یا از این‌كه حریم خصوصی خود را از دست داده احساس بدی پیدا می‌كند كه به پرخاشگری و عصبی بودن می‌انجامد، یا به شخصیتی وابسته تبدیل می‌شود كه بدون همسرش نمی‌تواند هیچ كاری انجام دهد و از خود هیچ چیز ندارد.
 
همسران باید به حریم خصوصی هم احترام بگذارند. این به آن معنا نیست كه زن و شوهر از فكر و احساس هم بی‌خبر باشند و برایشان مهم نباشد كه درون همسرشان چه می‌گذرد، بلكه به آن معناست كه به احساسات و افكار او احترام بگذارند و حقوق طبیعی‌اش را سلب نكنند. لحظه‌هایی كه همسرتان می‌خواهد تنها باشد و در خلوت خودش باشد، فعالیت‌های مورد علاقه او كه ممكن است شما اصلا به آنها علاقه نداشته باشید، حساسیت‌های رفتاری و اخلاقی‌ای كه ممكن است شما به آنها حساس نباشید و... جزو حریم خصوصی هر فردی است كه قابل احترام هم هست.
 
 یادتان نرود كه همسران مالك هم نیستند، بلكه شریك زندگی همدیگرند و وظیفه‌شان این است كه هر كاری را با مشورت همدیگر انجام دهند، نه این‌كه صددرصد به حرف هم گوش بدهند. اگر بخواهید با فردی زندگی كنید، كه مجبور باشید همان‌طور كه او می‌خواهد رفتار كنید و خودتان را فراموش كنید زندگی برایتان كسالت بار خواهد شد و بعد از مدتی خسته می‌شوید و احساس می‌كنید خوشبخت نیستید.
 
ما برای كامل‌تر شدن ازدواج می‌كنیم نه عوض شدن و تبدیل شدن به موجودی كه همسرمان می‌خواهد. همه ما با مجموعه‌ای از خصوصیات مثبت و منفی وارد زندگی مشترك می‌شویم كه خودمان هم بعد از مدتی می‌توانیم راجع به رفتارمان قضاوت كنیم و ببینیم كه نقاط قوت و ضعفمان كجاست. همسران باید در بهتر شدن به هم كمك كنند و بهتر شدن و تكامل هیچ فردی را خسته نخواهد كرد. چیزی كه همسران را از زندگی با هم خسته می‌كند، این است كه خود را فراموش می‌كنند و فقط از دید همسرشان به خود نگاه می‌كنند و خودشان نیز برای حریم خصوصی خود احترام قائل نیستند.
 
خلاف خیلی‌ها كه فكر می‌كنند داشتن حریم خصوصی در زندگی مشترك با تعهدی كه زن و شوهر به هم دارند منافات دارد، باید گفت كه اصلا این‌گونه نیست؛ چرا كه حریم خصوصی به معنی خودخواهی و بی‌اهمیتی به همسر و خانواده نیست، بلكه به معنی آن است كه همان‌طور كه به همسر و كانون خانواده احترام می‌گذاریم به خود نیز احترام بگذاریم و از همسرمان هم انتظار داشته باشیم به حریم خصوصی ما احترام بگذارد. در این‌كه همه زوج‌ها باید رضایت همسران خود را جلب كنند شكی نیست، اما این یعنی به جای این‌كه از همسر خود بی‌چون و چرا اطاعت كنیم، راجع به همه چیز با او مشورت كنیم و با هم به گفتگو بپردازیم تا بتوانیم بهترین گزینه‌ها و راه‌ها را با كمك و راهنمایی هم انتخاب كنیم.
 
ما باید عقاید و افكارمان را به كار ببریم نه این‌كه آنها را فراموش كنیم و به عقاید و افكار همسرمان وابسته شویم. درست است كه گاهی باید در زندگی گذشت كنیم و به حرف همسرمان گوش دهیم، اما نه در همه مواقع. افرادی كه حریم خصوصی خود را از بین برده‌اند، افرادی وابسته و بی‌انگیزه به زندگی‌اند چون از علایق و افكار و رویاهایشان و در واقع از خودشان چیزی باقی نمانده كه بخواهند با آن زندگی كنند.
 
 
مرا همان‌طور كه هستم بخواه
زندگی مشترك خواه ناخواه در رفتار افراد تغییراتی به وجود می‌آورد. اما شخصیت اصلی افراد در زندگی مشترك فرقی نخواهد كرد. مثلا شخصی كه برون‌گراست، نمی‌تواند بعد از ازدواج درون گرا شود و.... پس چیزی كه مهم است این است كه قبل از ازدواج به شخصیت و رفتارهای همسر آینده‌مان دقت كنیم و اگر او را انتخاب كردیم، خیلی به امید تغییر او نباشیم و همسرمان را همان‌طور كه هست بخواهیم و در راستای تكامل هم، قدم برداریم.
 
اگر همسران همدیگر را باور كنند و شخصیت یكدیگر را بشناسند و بپذیرند، بسیاری از مشكلاتشان حل خواهد شد. چه بسیارند زوج‌هایی كه بعد از چند سال زندگی هنوز سر مسائلی كه در ابتدای زندگی با هم بحث می‌كردند مشكل دارند، در صورتی كه یك مساله را در زندگی یا باید حل كرد یا هضم. درصد بالایی از مشكلات به خاطر این است كه ما می‌خواهیم شخصیت همسرمان را آن‌طور كه دوست داریم تغییر دهیم، در صورتی كه باید او را آن‌طور كه هست دوست بداریم.
 
یادتان باشد حریم خصوصی باید در چارچوب زندگی زناشویی بگنجد و مانع رسیدگی به وظایفتان در زندگی نشود. بدانید كه گاهی برای این‌كه بتوانید به زندگی مشترك خود ادامه دهید و همسرتان را راضی نگاه دارید، مجبور می‌شوید حریم خصوصی خود را كمی تغییر دهید و با شرایطتان وفق دهید. با كمی خلاقیت و تغییر، می‌توانید به هر دوی اینها برسید.
 
فواید یك حریم خصوصی
1 - انسانی كه به حریم خصوصی‌اش احترام گذاشته می‌شود، عزت نفس و اعتماد به‌نفس كافی برای زندگی دارد.
 
2 - داشتن حریم خصوصی به انسان انگیزه پیشرفت در زندگی و مقابله با مشكلات آن را می‌دهد.
 
3 - انسان در حریم خصوصی‌اش به خودش اهمیت می‌دهد و به خودش می‌اندیشد. این فرصتی است كه با خود روبه‌رو شود و رفتار و اعمال خود را مورد قضاوت قرار دهد و به اصلاح آنها بپردازد.
 
4 - انسان در خلوت خود بدون ریا و تظاهر و بدون اثر گرفتن از هیچ چیز و هیچ كس به تفكر می‌پردازد و نتایج بهتر و دقیق‌تری خواهد گرفت.
 
5 - كسی كه حریم خصوصی‌اش را محترم بشمارد، به حریم خصوصی دیگران نیز احترام خواهد گذاشت و همین در ایجاد ارتباطش با دیگران و بخصوص همسرش تاثیر مثبت دارد.

چگونه به حریم خصوصی خود احترام بگذاریم
توجه به علایق خود و در نظر گرفتن عقاید و افكار شخصی‌مان، به معنی احترام به حریم خصوصی‌مان است؛ اما این اهمیت دادن باید بدون افراط و تفریط باشد تا تاثیر آن در زندگی مثبت باشد. احترام به حریم خصوصی در زندگی مشترك به معنی اهمیت دادن به جسم و روحمان است؛ بدون این‌كه بخواهیم از وظایفمان در زندگی كم بگذاریم.
 
حریم خصوصی شما یعنی زمانی در روز مختص شماست كه به كارها و علایق شخصی‌تان در چارچوب خانواده برسید. حریم خصوصی یعنی شما می‌توانید زمانی را با خود خلوت كنید و كسی مزاحم شما نباشد. حریم خصوصی یعنی شخصیت ناب شما كه در رفتارتان جلوه گر خواهد شد و روز به روز در حال پیشرفت و تكامل خواهید بود.
 
اگر بتوانید بدون پیش داوری به این راهكارها عمل كنید و حریم خصوصی خود و همسرتان را در نظر بگیرید، زندگی مشتركتان زیبا تر خواهد شد.

   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۳۰
نکات کلیدی رفتاری برای آقایان در خواستگاری
در جلسات آشنایی که به قصد ازدواج برگزار می شود نکات کلیدی بسیار نهفته است:
اینکه چگونه رفتار کنید تا خودتان باشید و تظاهر به چیزی غیر از خودتان نکنید!
اینکه در صورت مناسب بودن طرف مقابل چگونه او را به انتخاب خودتان مجاب کنید!
و خلاصه اینکه در صورت مناسب نبودن فرد چگونه نظر منفی خود را اعلام کنید
به بخشی از پرسشهای شما در مقاله ای که از سایت مردمان انتخاب شده است پاسخ داده می شود. این پاسخها شاید روال معمول در ارتباط دو نفر نباشد اما راه منطقی و معجزه آسایی است. می توانید امتحان کنید:

« اگر شما با یک خانم مانند یک دوست معمولی برخورد کنید و در رمانتیک بودن زیاده روی نفرمایید، او خیلی بیشتر مجذوب شما خواهد شد.
اخیرا با یکی از دوستانم صحبت می کردم. او برایم تعریف می کرد که چندی پیش با خانم بسیار جذابی آشنا شده و صادقانه بگویم خانم آنقدر سر تر از خودش بوده که اصلا تصور نمی کرده بتواند با او رابطه عاطفی برقرار کند، به همین دلیل تصمیم میگیرد که همانند یک دوست عادی با او برخورد کند و از زمانی که در کنار هم هستند استفاده کنند و لذت ببرند.

او اصلا تلاش نمی کرد که نظر خانم را به خود جلب کند. هیچ قدمی هم در راه برقراری رابطه با او برنمی داشت. خود را نیازمند و محتاج جلوه نمی داد. و انجام تمام این امور فقط و فقط به این خاطر بود که اصلا فکر نمی کرد خانم او را در "بازی" راه بدهد.
نتیجه چه شد؟
این رفتار از هم گسیخته و مستقل، معجزه به بار آورد. نظر خانم به او جلب شد و شالوده یک رابطه عاطفی طولانی مدت (ازدواج) پی ریزی شد.
آقایون معمولا با خانم های جذاب و زیبا طور خاصی برخورد می کنند: در بیان احساسات خود زیاده روی کرده و از همان روز اول به آنها چسبیده و ولشان نمی کنند. این امر واقعا کار زننده ای است.
بنابراین به جای این کار، به صندلی خود تکیه دهید، و خونسرد باشید؛ آنوقت میتوانید از نتایج بدست آمده، نهایت لذت را ببرید.

برای اولین قرار چه کاری انجام دهیم که او جذب ما شود؟

اگر شما یک خانم را با این امید به بیرون می برید که صرفا کاری انجام دهید که او مجذوبتان شده و به شما علاقه پیدا کند، فقط شرایط را برای خودتان مشکل تر و بدتر می کنید.
چرا؟
چون اگر بیش از اندازه برای او پول خرج کنید، به این نتیجه می رسد که شما انسان کاملی نیستید و می خواهید از طریق پول خودتان را نشان داده و او را به سمت خود بکشانید. و دیگر اینکه با این کار ثابت می کنید که خیلی خوش شانس بوده اید که او را پیدا کردید و وقت خود را با او سپری می کنید.
به جای این باید او را به نوشیدن یک قهوه دعوت کنید. اگر دیدید که او با معیارهای ذهنیتان تطابق ندارد، به راحتی و بدون فوت وقت می توانید قهوه خود را تمام کرده و او را ترک کنید.
و اصلا هم لازم نیست برای بیان این امر خجالت بکشید.
برای جلب نظرش لازم نیست برایش بیش از اندازه مایه بگذارید. اگر قرار باشد کسی در رابطه چنین کاری را انجام دهد، بهتر است او سعی کند که نظر شما را جلب کرده و رضاییتتان را فراهم آورد.
این موارد دقیقا بر خلاف کارهایی است که اکثر آقایون انجام می دهند، غافل از اینکه رعایت آنها می تواند شما را به سمت نتایج مطلوب رهنمون سازد.

چه کارهایی باید انجام دهید که او بیشتر از شما خوشش بیاید؟

- خانم هایی هستند که شاید اصلا از ما خوششان نمی آید، اما با این وجود هم جذبمان می شوند و تصمیم به ازدواج میگیرند.
بله درست است
بیشتر آقایون در اشتباه هستند و اغلب اوقات از استراتژی "لطفا منو دوست داشته باش" استفاده می کنند.
آنها نمی دانند که علاقه داشتن به یک فرد و جذب شدن به او دو مقوله کاملا مجزا هستند.
به همین دلیل کارهایی از قبیل: گل خریدن، تهیه غذا و تعریف و تمجید نمودن را انجام می دهند، به این امید که جرقه ای از دوست داشتن در دل خانم پدیدار شود.
یقینا این کارها هیچ کمکی به افزایش جذابیت شما نخواهند کرد.
اصل قضیه اینجاست: از آنجایی که این امور هیچ کمکی به شما در راه افزایش جذابیت نمی کنند، به خرج دادن تلاش بیش از حد در مورد این نوع استراتژی ها هیچ گاه شما را به اهدافی که در نظر دارید، نزدیک نمی کنند.
درست مثل اینکه بخواهید یک کیک را با دستور العمل پخت اسپاگتی درست کنید.
به جای آن شما نیازمند یک تکنیک کاربردی هستید. تلاش در راه متقاعد کردن او برای "دوست داشتنتان" را متوقف کنید.
به جای آن سعی کنید میزان جاذبه و مردانگی خود را افزایش دهید.

آیا رک بودن با خانم ها کار درستی است؟

بله، حتما
در این قسمت یک نمونه از روش های برخورد مستقیم، که نتیجه مثبت در بر دارد را برایتان ذکر می کنیم.
سعی کنید از آنها این سوال زیبا و ساده را بپرسید: "آیا مجردی؟"
بیشتر خانم ها عادت کرده اند که آقایون از آنها بپرسند "آیا دوست پسر داری؟"
پرسیدن "آیا مجردی" آنقدر بی پرده است که آنها را شکه می کند و پیش از اینکه فرصت صحبت کردن را پیدا کرده باشند شما تمام قدرت موجود را به سمت خود میکشانید. پیش از رفتن بر سر قرار، بر روی صحبت کردن و راه رفتن خود کمی تمرین کنید و سعی کنید روند این کارها را آرام تر کنید، هنگام حرف زدن به صندلی تکیه دهید، دست هایتان را از جیب ها در آورید و لبخندی بر روی لب داشته باشید.
سعی کنید درب ورودی مکان های مختلف، نظیر کافی شاپ را برای خانم ها باز کنید. معمولا نیمی از آنها اصلا از شما برای انجام این کار "تشکر" نمی کنند.
روی همین نکته دست بگذارید و از آنها ایراد بگیرید، تازه شاید بتوانید او را متقاعد کنید که برای جبران این کار خود، برایتان قهوه بخرد!
این ایراد گرفتن های اولیه به شما کمک می کند که در آخر کار اگر تمایل داشتید، بتوانید خیلی راحت از او خواستگاری كنید!»

   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۳۰
بزرگترین اشتباه مردان در اولین ملاقات
با كلی امید و آروز به خواستگاری دختر رویاهایتان رفته و پس از تشریفات و مراسمات فراوان تصمیم به ملاقات او می‌گیرید. با این تفاسیر نحوه رفتار شما خیلی مهم است

 با كلی امید و آروز به خواستگاری دختر رویاهایتان رفته و پس از تشریفات و مراسمات فراوان تصمیم به ملاقات او می‌گیرید. قرار را تنظیم كرده و با اشتیاق فراوان در روز تعیین شده به سراغش می‌روید. ولی در هـمان لحـظات ابتدایی متوجه تغییر ناگهانی در طرز برخورد او نسـبـت به خود می‌شود.
ممكن است هرچه بافته اید پنبه شده باشد. اما چـرا؟
متاسفانه برخی از افراد تـا مـحـوطـه هـجده قـدم خـوبجلو می‌روند ولی در ضربه نهایی مرتكب اشتباه شـده و همه تلاشها را بر باد می‌دهند.
در این قسمت پنج اشتباه بزرگی كه مردان هنگام ملاقات اولیه شریك زندگی آینده خود مرتكب می‌شوند را می‌خوانید.

1- حد و مرز خود را حفظ کنید
 
چه از لحاظ شرعی و چه از لـحاظ اجـتـماعی نباید تا زمانیكه با همسر آینده خود محرم نشده اید او را لمس نمایید.سعی نكنید دست او را بگیرید و یا چسبیده به او بنشینید. برخی مردان به اشتباه تصور می‌ كنند كه لمـس كردن باعـث روشـن شـدن موتـور طرف مقابل شـده و وی نـیـز همان كار را انجام خواهد داد. در حالی كه برعكس این مسئـله درست می‌باشد. هرقدر بیشتر سعی كنیـد دسـت او بـگیرید، بـه همان اندازه تمایل وی برای گرفتن دست شما كمتر خواهد شد.

یك مرد عاقل خودش را كنار كشیده و به همسرش اجازه می‌ـدهد كه در صورت تمـایلـش دسـت او را بـگیرد. بـه ایـن تـرتیب انسانی باكلاس و متشخص در نظر وی جلوه خواهید كرد.

2- درباره زنان دیگر صحبت نكنید

درمورد همسر یا نامزد قبلی خود حرف نزنید. در مورد دختر شگفت آوری كه روزی خیال ازدواج با او را داشتید و در رویاهای خود او را می‌ پروراندید، سختی به می‌ان نیاورید. فكر كنید. وقتی زنی از مرد دیگر پیش شما تعریف می‌كند، دچار پریـشان حالـی می‌ شوید. فضای اولین دیدار خود را با همسر آینده تان با صحبت نكردن درباره زنان دیگر رومانتـیـك و جذاب نگاه دارید.

3- فخر فروشی نكنید

همه زنان بارها و بارها شندیده اند، صدها و یا هزاران مرتبه.هرقدر بیشتر به لاف زدن و بالیدن به خود بپردازید، از جذابـیت كـمـتـری بـرخوردار خـواهیـد گشت. اجازه دهید او به تدریج به محاسن شما پی ببرد.بجای بیان قابلیتهای خود برای تحت تاثیر گذاشتن وی، بگذارید شما را به عنوان انسانی مبهم و اسرار آمی‌ز كه نمی‌ تـواند دركـش كـنـد، تجربه نماید. این عمل باعث خواهد شد كه او می‌زان علاقه اش برای خبردار شدن از وضعیتهای گوناگون شما از قبیل شرایط پولی، ورزشی، كاری و غیره افزایش چشمگیری بیاید.

4- گفتگو را ملایم و مثبت نگاهدارید

برخی اوقات مردان بدون فكر كردن و حتی بدو ن اینكه بدانند چه كار می‌ـكنند، صحـبت را به موضوعاتی سـنگین و منفی می‌ كشانند. هیچ دلیل مفید و سازنده ای بـرای اینـكار وجود نداشته و تنها باعث از بین بردن لطف گفتگو و كاهش اشتیاق طرف مقابل خواهد شد. این كاری روماتیك نیست! در مـورد تـروریسم، ویـروس سارس و یا اینكه مدیر شما آدم بداخلاقی است،صحبت نكنید.جزئیات دلایل جدا شدن از همسر یا نامزد قبلی خود را بازگو ننمایید. موضوعات سنگین را كنار بگذارید!

5- در مورد مسائل جنسی صحبت نكنید

زنان از شنیدن صـحبـتهای جنسی متنفرند. برخی از مردان اینكار را انجام می‌دهند ولی شما قرار نـیـست بـه ایـن عـمـل مـبـادرت ورزیـد چون می‌ خواهید متفاوت باشید. مایل نیستید از طریق گفتن اینكه چقدر به مسائل جنسی اهمی‌ت می‌دهید او را تـحـت تاثـیـر قرار دهید. دوسـت ندارید به برخی چیزها تلویحا'''' اشاره كنید تا این تصور را در او بوجود آورد كه می‌توانید قهرمان رویاهای جنسی او باشید. خیر. شما می‌خواهید آرام و با كلاس باشید. اگر در ملاقات آغازین با شریك آینده زندگی خود مسائل جنسی را پیش بكشید در حقیقت به می‌زان احساس راحتی و آرامش او حمله خواهید كرد.

خوب، آقایان اینهم از این. اكنون شـروع كـرده و در خـواستگاری بعدی این پیشنهادات را بكار برده و نتیجه را حتما'''' به ما گزارش كنید.

بخاطر داشته بـاشـید: اگـر آنچـه كه صحیح است را انجام دهید، او از دست شما رها نخواهد شد.

   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۳۰
رهایی از احساس تنهایی
تنهایی نوعی احساس تهی بودن و خلا درونی است. شما احساس انزوا کرده و از دنیا جدا می‌شوید، از کسانی که دلتان می‌خواست با آنها رابطه داشته باشید، می‌برید. انواع و درجات مختلفی از احساس تنهایی وجود دارد.

تنهایی نوعی احساس تهی بودن و خلا درونی است. شما احساس انزوا کرده و از دنیا جدا می‌شوید، از کسانی که دلتان می‌خواست با آنها رابطه داشته باشید، می‌برید. انواع و درجات مختلفی از احساس تنهایی وجود دارد. شاید تنهایی را به صورت یک احساس مبهم از درست نبودن امور تجربه کنید. این حالت نوع خفیفی از احساس تهی بودن است. شاید هم تنهایی را به صورت محرومیت و درد بسیار شدید تجربه نمائید.
یک نوع از تنهایی به گم کردن یک شخص خاص ، به دلیل مرگ او را یا دوری‌اش مربوط می‌شود. نوع دیگر تنهایی ناشی از فقدان تماس با مردم است، به دلیل اینکه ممکن است واقعا به صورت فیزیکی به خاطر کار در شیفت شب یا اقامت در ساختمانی که مردم به ندرت به آنجا رفت و آمد می‌کنند، از دیگران جدا شده باشید. شما حتی ممکن است از نظر عاطفی احساس تنهایی کنید، در حالی که در میان مردم هستید، ولی در برقراری رابطه با آنها دچار مشکل می‌باشید.
احساس تنهایی با تنها بودن صرف متفاوت است.
اینجا ضروری است که تاکید شود احساس تنهایی مساوی با تنها بودن نیست. هر شخصی همیشه زمانی را برای تنها بودن در نظر می‌گیرد. تنهایی ، احساس تنها بودن و غمگین شدن به خاطر آن است و البته همه ما گاهی احساس تنهایی می‌کنیم. فقط زمانی که در دام تنهایی گیر می‌افتیم، آن تبدیل به یک مشکل واقعی می‌شود.
چطور ممکن است در احساس تنهایی‌مان نقش داشته باشیم.
تنهایی یک احساس انفعالی است. ابقا و تداوم آن ناشی از اجازه منفعلانه ما از یک سو و انجام ندادن هیچ تغییری برای تغییر آن از سوی دیگر است. ما امیدواریم که خودش از بین خواهد رفت و بنابراین هیچ کاری برای رفع آن انجام نمی‌دهم و اجازه می‌دهیم که تنهایی ما را دربرگیرد. شگفت آور اینکه در بعضی موارد حتی ما به این احساس خوش‌آمد می‌گوییم. پذیرفتن تنهایی و غرق شدن در احساسات مرتبط با آن معمولا به احساس افسردگی و درماندگی منتهی می‌شود، آن نیز به نوبه خود ، احساس انفعال بیشتر و افسردگی افزونتر منجر می‌گردد.
راههای تغییر احساس تنهایی
احساس تنهایی را شناخته و آن را بیان دارید.
برای متوقف کردن احساس تنهایی ، اول باید بپذیریم که احساس تنهایی می‌کنیم، با اینکه گاهی اوقات پذیرفتن آن خیلی مشکل است. سپس باید احساس تنهای را به شیوه‌ای ابراز داریم. می‌توانیم آن را در دفتر یادداشت روزانه بنویسیم، یا از طریق نوشتن یک نامه تخیلی به یک دوست یا فامیل تنهایی‌مان را بروز دهیم، از طریق کشیدن و رنگ کردن یک تصویر ، آواز خواندن یا انجام هر کار دیگری که باعث ابراز احساسات درونی‌مان گردد، شامل صحبت کردن با دیگران نیز می‌توانیم احساس تنهایی‌مان را بیان داریم.
بیان این احساسات ممکن است به کشف این نکته منجر شود که ما چیزهای زیادی را احساس می‌کنیم که با احساس تنهایی‌مان مرتبط هستند، از قبیل غمگینی ، خشم و ناکامی. ممکن است قادر به شناسایی نواحیی باشیم که این احساسات از آنجاها می‌آیند، یعنی متوجه شویم که چگونه با زندگی ما ارتباط یافته‌اند. به موازات توانایی‌مان در دیدن این ارتباط ، توانایی‌مان در تغییر آنها نیز افزایش می‌یابد.
فعالتر باشید.
بزرگترین تغییر ، البته ، متوقف کردن حالت انفعال و فعال‌تر شدن است. اگر ما کسی را ترک کرده‌ایم، از قبیل والدین ، خانواده یا دوستان ، می‌توانیم به آنها تلفن بکنیم، نامه بنویسیم و یا به ملاقاتشان برویم. صحبت کردن با یک دوست فهیم نیز به تغییر خلقیات کمک خواهد کرد.
اگر دوست فهیم در دسترس نیست، صحبت با یک معلم یا مشاور می‌تواند نقطه‌ای برای شروع باشد. اگر احساس تنهایی به دلیل مردن شخص مورد علاقه باشد، ابراز اندوه ناشی از فقدان او و یادآوری خاطرت شاد خودمان با وی و توجه به اینکه خاطرات همیشه با ماست، می‌تواند به ما در دور شدن از احساسات تنهایی کمک کند. این الگو را می‌توان در مورد از دست دادن دوستی‌ها و یا روابط عشقی مورد استفاده قرار داد.
در فعالیتها یا باشگاهها شرکت کنید.
شرکت در فعالیت یا باشگاه چندین چیز را می‌تواند به دنبال داشته باشد. شرکت در فعالیتهای لذت بخش ذهن ما را از احساس تنهایی دور می‌گرداند. این فعالیتها از طریق فوق می‌تواند بطور مستقیم خلق ما را تغییر دهند. این اعمال همچنین فرصتی را فراهم می‌کنند تا افرادی دارای علائق مشترک و مشابه را ببینیم و مهارتهای ملاقات با دیگران را در خود افزایش دهیم.
این فعالیتها ، ساختاری را به زندگی ما داده و احساس می‌کنیم که چیزی برای آینده وجود دارد. در بعضی موارد این اثرات خیلی سریع و در مواردی دیگر به کندی بدست می‌آیند. ما واقعا نیاز داریم که خود را مجبور کنیم که به دیدار دیگران رفته، با آنها صحبت کرده و فعالیتهای متعدد را مورد توجه قرار دهیم. قبل از اینکه در رابطه با آنچه که می‌خواهیم انجام دهیم، احساس راحتی داشته باشیم و سپس به مشاهده و پیشرفت بپردازیم.
شاید چیزی که باید از آن خودداری کرد، این باشد که بکوشیم به باشگاه یا یک سازمان یا حتی یک رابطه جدید به این خاطر ملحق شویم که فکر می‌کنیم حال ما را بهتر کرده و یا به شخصی جذاب تبدیل خواهد کرد. راهبرد بهتر این است که در فعالیتها به این خاطر درگیر شویم که آنها قبلا در ما ایجاد لذت می‌کرده‌اند و یا اینکه فکر می‌کنیم برایمان خوب خواهند بود. این باعث می‌شود که از انجام فعالیتها با مردم و بودن با مردمی که از این امورات لذت می‌برند، لذت ببریم. همچنین ممکن است دریابیم که بعضی از مردم همانطوری هستند که ما هستیم. یک امتیاز اضافی نیز این است که درمی‌یابیم قادریم، بعضی از فعالیتها و علائق را انتخاب و به تنهایی انجام دهیم، بدون اینکه احساس تنهایی بکنیم.

نتیجه گیری

هر کسی در دوره‌هایی از عمر احساس تنهایی می‌کند. استفاده از پیشنهادهای فوق کمک می‌کند تا با این احساسات بهتر مقابله کنیم. اگر متوجه شدید که در مواجهه با احساس تنهایی‌تان دچار مشکل هستید و لازم است از کمک یک متخصص بهداشت روانی استفاده نمائید. شما می‌توانید برای این منظور به یک مرکز مشاوره و یا یک متخصص مربوط مراجعه نمائید.

   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۳۰
انتظارات زنان و مردان از یکدیگر
ارزیابی و تفسیرهای اشتباه زن و مرد از احساس و عملکرد یکدیگر

زنان و مردان با تصورات و بینش خود بدون توجه به نیازهای واقعی یکدیگر نیازها و انتظارات همدیگر را برطرف می‌کنند.

امروزه چرا عدم تفاهم زن و مرد در بسیاری از خانواده‌ها بیش‌تر شده و روزبه‌روز زوج‌ها از هم دورتر می‌شوند و با وجود تلاش فراوان برای جلب حمایت یکدیگر، نه‌تنها رابطه‌شان بهتر نمی‌شود، بلکه در کمال ناباوری، از هم دورتر می‌شوند... و نمی‌دانند چرا!

بیش‌تر زنان و مردان متوجه نیستند که هر یک، دارای ارزش‌ها، دیدگاه‌ها، اولویت‌ها، اندیشه‌های خاص خود بوده که با دیگری بسیار متفاوت است و هر کدام با توجه به ویژگی‌های خاص خود، احساس و عملکردهای خویش را به‌‌صورت طبیعی نشان‌می‌دهد و آگاهانه قصد مخالفت و لج‌بازی با همسر خود را ندارد.

بایستی توضیح داد که متفاوت بودن، هرگز به‌معنی بهتر یا بدتر بودن یا درست و غلط بودن نیست ولی به رشد و تعالی می‌انجامد و معمولاً سبب جذب زن و مرد به یکدیگر می‌شود. با وجودی که زنان و مردان با هم متفاوت هستند ولی مکمل یکدیگرند و هریک، می‌توانند به کاهش کمبودهای دیگری کمک کنند. باید توجه داشت که همدیگر را فهمیدن و احساس کردن، هرگز به‌معنای یکی شدن نیست.

طبیعی است که مردان و زنان، ویژگی‌های خود را بهتر از ویژگی‌های همسرشان بشناسند و از تفاوت‌های بین خود آگاهی کمتری داشته باشند.

همسرانی که به‌علت ناآگاهی، به تفاوت‌های بین خود و همسرشان توجه نکنند، در عمل، تضادها، اختلاف‌ها و عدم تفاهم‌های‌شان به‌تدریج افزایش یافته و ندانسته رابطه‌ی خود با همسرشان را به‌طرف بحران پیش‌‌می‌برند و حتی به ‌مرحله‌ی جدایی می‌رسانند. فقط با آگاهی و افزایش اطلاعات درست است که زن و مرد، دیدگاه‌های متقابل یکدیگر را بهتر درک کرده و به آن‌ها احترام می‌گذارند؛ به‌کارگیری درست آگاهی‌هاست که بسیاری از مشاجره‌ها و کشمکش، ساده‌تر و بدون خشم و پرخاش‌‌گری فراوان حل می‌گردد.

به‌طور معمول خانم‌ها و آقایان در مقایسه‌‌ی ویژگی‌های خود با همسر دچار اشتباه می‌شوند چون ویژگی خود را بهتر می‌شناسند و تصور می‌کنند که بهتر از همسرشان می‌اندیشند و عمل می‌کنند.

با چنین تصور اشتباهی، هر یک حق طبیعی خود می‌داند که تلاش کند ویژگی و نیاز خود را به ‌هر طریقی که می‌تواند، به دیگری دیکته کرده و تحمیل نماید. به‌ویژه خانم‌ها، با حساسیت بیش‌تری، این مورد را پی‌گیری می‌کنند. به‌عبارت ساده، زنان و مردان ناآگاه در مقایسه‌ی بین خود و همسر:

به خواسته‌ها و نیازهای خویش ارزش، اهمیت و امتیاز بیش‌تری داده و برای نیازها و احساس‌های طرف دیگر، بهای کم‌تری قائل ‌می‌شوند و یا کم‌توجهی می‌کنند.

 

خانم‌ها و آقایان، از شما سؤال می‌شود:

اگر به‌اندازه‌ی کافی بر تفاوت‌ها، نیازها و رفع نیازهای خود و همسرتان آگاهی داشتید و نیازهای همدیگر را به‌درستی برطرف می‌کردید، باز هم بگومگوها، کشمکش‌ها اضطراب‌ها و تشویق‌هاو جدایی‌ها به این شدت و حدت اتفاق می‌افتاد؟

باید توجه داشت که آگاهی در ایجاد آرامش و احساس خوشبختی در زندگی مشترک، نقش اساسی بازی می‌کند و ناآگاهی یعنی ویران‌کردن زندگی مشترک! به‌عبارت ساده، آگاهی می‌تواند بسازد و ناآگاهی همیشه با ویرانی همراه است. آگاهی یعنی در روشنایی قدم برداشتن و ناآگاهی یعنی در تاریکی راه رفتن!

در اوایل زندگی مشترک، زن قبل از این‌که شوهرش به خانه برسد، هر کاری را که برای خوشحال کردن او به‌نظرش برسد انجام ‌می‌دهد. برای مثال خانه را تمیز ‌می‌کند، غذاهای مطبوع و دلخواه او را می‌پزد، لباس‌هایش را شسته و اطو ‌می‌کند، در طول روز از طریق تلفن، پیام‌های محبت‌آمیز می‌‌فرستد و... به‌عبارت دیگر زن، با بینش، سلیقه و تصورات خود بدون توجه به نیازها و انتظارات واقعی شوهرش پاسخ می‌دهد.

در این شرایط زن با تمام کوشش‌هایش به‌منظور جلب رضایت شوهر، وقتی می‌بیند نتوانسته رضایت او را جلب کند، در تعجب است که چرا به تلاش‌های او توجه نمی‌شود؟

چرا احساس رضایت از انجام کارهای خود را در چهره‌ی شوهرش نمی‌بیند؟

چرا در جلب رضایت همسر، موفق نیست؟

از خود می‌پرسد: «من که هر کاری می‌دانستم انجام دادم، چرا شوهرم قدر مرا نمی‌داند و از من تشکر نمی‌کند و به همه‌چیز بی‌تفاوت است؟»

گفتیم خانم‌ها با توجه به میزان آگاهی، تجربه و ویژگی‌های خود، نیازهای همسرشان را ارزیابی کرده و  برآورده می‌کنند. برای مثال:

خانم‌ها چون جزئی‌نگر هستند به جزئیات بیش‌تر توجه می‌کنند در حالی‌که مردان چون کلی‌نگر هستند، کلیات را بیش‌تر درنظر می‌گیرند و به جزئیات امور توجه زیادی از خود نشان نمی‌دهند.

زنان چون رابطه‌گرا هستند، به‌راحتی رابطه ایجاد می‌کنند، در حالی‌که مردان چون هدف‌گرا هستند، زمانی با دیگران رابطه برقرارمی‌کنند که هدفی داشته باشند.

زنان احساس‌های خود را به‌راحتی بروز می‌دهند، در حالی‌که آقایان با خویشتن‌داری کم‌تر احساس‌های خود را نشان‌می‌دهند!

زن نسبت به تمیزی خانه، پخت و پز غذا، مرتب بودن لباس خود و همسر و... حساس است، تعارف و تشریفات، را دوست‌دارد، علاقه‌ی فراوانی به گفت‌وگو از خود نشان می‌دهد؛ در حالی‌که مرد اگر لباسش اطو نداشته باشد، اگر غذای عالی سر میز نباشد، اگر با خانه‌ی بسیار مرتب و تمیز روبه‌رو نشود و... به‌راحتی آن‌ها را می‌پذیرد ولی وقتی همسرش به نیازهای احساسی او بی‌توجهی کند و از او قدردانی نکرده و عملکرد او را مورد تحسین و تأیید قرارندهد، احساس رنجش کرده و واکنش منفی نشان‌می‌دهد، چراکه نیاز مرد به حسن‌جویی، تأیید و قدردانی و رفع این نیازها توسط زن از انجام کارهای منزل و هر کار دیگر برایش بسیار مهم‌تر می‌باشد. به‌علاوه، به‌علت ناآگاهی است که بسیاری از زنان و مردان با همسرشان همانند دوست یا فامیل هم‌جنس خود رفتار ‌کنند و انتظار داشته باشند که دربرابر هر کنش همسرشان نیز همانند او واکنش داشته باشد. درواقع زوج‌ها، به‌علت انتظار و توقع اشتباه از هم و برخورد غلط با مسائل، از عملکرد خود نتیجه‌ی مطلوبی نمی‌گیرند.

زن تصورمی‌کند همان‌طوری که او تلاش می‌کند همسرش را خوشحال کند، اگر همسرش نیز او را دوست‌ داشته باشد می‌بایست همانند او واکنش نشان‌داده و سعی‌کند او را خوشحال سازد و حتی به‌خاطر دوست‌داشتن او، شوهرش در برآورده ساختن نیازهای او، پیش‌دستی کند و نمی‌تواند فکر کند که آن‌همه تلاش و کوشش، نه‌تنها جواب مثبت نداشته، بلکه نتیجه‌ی عکس هم داده است.
زنان به جزئیات امور توجه کرده و برای مرتب بودن همه‌چیز تلاش می‌کنند، انتظار دارند که همسرشان نیز به جزئیات توجه کرده و به لباس، چهره، آشپزی، رفتار آنان توجه کنند، همیشه دیده شده و مورد احترام باشند. به آزادی آنان احترام گذاشته شود و همیشه مورد حمایت همسرشان باشند؛ وقتی مرد به عملکرد زنش توجه نشان‌نمی‌دهد و نیازهای او را طبق خواسته‌اش برطرف نمی‌کند، زن ناخواسته در مسیر اندیشه‌های منفی قرارگرفته و واکنش منفی از خود نشان‌داده و روابط‌شان  با یکدیگر تیره و تار می‌شود.

   

درباره وبلاگ

کافه فان / Cafefun.ir
سایت اطلاعات عمومی و دانستنی ها

موضوعات

تبليغات

.:: This Template By : web93.ir ::.

برچسب ها: اطلاعات عمومی ، آموزش ، موفقیت ، ازدواج ، دانستنی ، گیاهان دارویی ، تعبیر خواب ، خانه داری ، سخن بزرگان ، دانلود ، بازیگران ، روانشناسی ، فال ، اس ام اس جدید ، دکتر شریعتی ، شاعران ، آموزش یوگا ، کودکان ، تکنولوژی و فن آوری ، دانلود ، تحقیق ، مقاله ، پایان نامه ، احادیث ، شعر ، رمان ، عکس ، قرآن ، ادعیه ، دکوراسیون ، سرگرمی ، اعتیاد ، کامپیوتر ، ترفند ، ورزش ، کد آهنگ ، مقالات مهندسی ، طنز ، دانلود کتاب ، پزشکی ، سلامت ، برنامه اندروید ، زنان ، آشپزی ، تاریخ ، داستان کوتاه ، مدل لباس ، مدل مانتو ، مدل آرایش