كودك 2 سالهاش را با 3 روسري رنگ و رو رفته به كمر بسته و حوالي ميدان پاسداران گشت ميزد....
بلند اما با صداي لاجون ميگويد: خانما يه كمك ميكنيد واسه بچم شير خشك بخرم؟ خانما شير خشك بچم تموم شده....
رهگذرها اول نگاهي به سر و روي زن جوان مياندازند، بعد از آن هم يكي
در ميان دو، سه صد توماني يا پنجاه توماني كف دستش ميگذارند....
بي سرو صدا پولها را كف دست مرتب ميكند و به جيب مانتو هل ميدهد.
آرام و با مكث كنارش ميايستم، دستش را ميفشارم و ميگويم كه خبرنگار
هستم.... دستش را پس ميكشد و از آبروي نداشته و داشتهاش حرف ميزند.
ميگويد: 2، سه چهار راه آنطرف خانهي صاحب كارش برده و اگر صاحب كارش
بفهمد كه همين حوالي از مردم پول تقاضا ميكند، از كار بيكارش ميكند.
پولهاي مچاله شده را باز ميكند و تا نزديكهاي داروخانه، آرام آرام
قدم برميدارد؛ ارزانترين نوع شير خشك را با قيمت 4300 تومان ميخرد از
فروشنده درخواست ميكند كه يك تخفيفي هم بدهد اما «قيمتها مقطوع است» بر
روي شير خشك هم صدق ميكند!
زهرا مادر كودك 2 ساله ميگويد: اگر عصرها بيشتر از امروز پول در بيارم
پوشك هم براي نرگس ميخرم؛ وقت كهنه شوري ندارم، خيلي هنر كنم كهنههاي
مادر صاحب كارم و بسابم و زمين شويي كنم!....
از داروخانه بيرون ميآيد و به سمت مينيبوسهاي شريعتي راه ميرود،
نگران همراه شدنش با يك خبرنگار است... اما با مكث ميگويد:اعتياد شوهرم 6
سالي ميشود كه ديگر تابلو شده... همسايه و فاميل به صد نسلش لعنت
ميفرستن... اين آخريها هم كه دائم از طرح جديدي صحبت ميشود دست و دلمون و
لرزونده....
حالا ديگه اعتماد زن جلب شده و لبخند زنان ميگويد:شوهرم به اسم سرپرست
خانوار از پول يارانهها استفاده ميكند و پول را براي خرج موادش دود
ميكند....
قبلاً كه سهمي از جيب مباركش نداشتيم حالا هم زبونش دراز شده و هم خيالش راحت، كه دو ماه يكبار پولي براش از آسمان حواله ميشود....
چارهاي جز تنها گذاشتن زن جوان و دل پردردش نبود... كمي پايينتر...
جايي كه ميگويند 4 راه مولوي، روبروي ويترين يك مغازة شيريني فروشي مردي
كه ظاهر كثيف و نامرتب دارد ايستاده... انگشت اشارهاش روي يك نوع از
شيرينيهاي پشت ويترين مانده و كاملاً قوز كرده... كنارش ميروم... مرد
معتاد به همان شكل چرت ميزند و از خماري ثابت مانده... يا شكمش گرسنه بوده
و يا به كودكش فكر ميكرده كه شايد با ديدن اين نوع شيريني ذوقزده شود...
مرد معتاد با طعنه عابران پياده هم بيدار نميشود!

به گزارش ايلنا اين تصاوير، نمونه عيني از يك مشكل نوپا در
كشور است؛ طرح هدفمندي يارانهها آغاز شده و اكثر سرپرستان خانوار براي
دريافت يارانه ثبت نام كردهاند، اما آيا تمام اين افراد صلاحيت دريافت
يارانه را دارند؟ پدران معتادي كه به نام فرزند و همسرانشان اما به كام
اعتياد خود و يا ساير منافع خودشان اين پول را دريافت ميكنند.
طه طاهري قائم دبير كل ستاد مبارزه با مواد مخدر در مورد ساز و كار
واريز يارانه به افراد معتاد سرپرست خانوار ميگويد مذاكرات مربوط به اين
موضوع در كميتههاي تخصصي آغاز شده است. اما نتايج آن هنوز نهايي نبوده و
مشخص نيست كه افراد معتاد سرپرست خانوار صلاحيت دريافت يارانههاي واريزي
را دارند يا نه.
او ادامه ميدهد اگر چه در حال تكميل پروندههاي اين افراد هستيم اما
به هر حال اين امكان وجود دارد كه خانوادههاي اين اشخاص تحت فشار باشند.
اگر چه مسئولان مربوطه در مواردي نسبت به اين موضوع حساس شدهاند اما
انجمنهاي حمايتي و فعالان حقوق كودك پس از واريز اولين مرحله پس از واريز
اولين مرحله از يارانهها و به دنبال واريز مرحله دوم از اين مبلغ كه تا
پايان سال صورت ميگيرد، در اين زمينه نگران بوده و با موارد زيادي از
سرگرداني كودكان و زنان كه همسرانشان به مواد مخدر اعتياد دارند، روبهرو
شدهاند.
فاطمه قاسمزاده عضو كميته هماهنگي شبكه ياري كودكان كار ايران در اين
ارتباط به خبرنگار ايلنا تاكيد ميكند: تعداد زيادي از كودكان ايراني كه به
طور جسته و گريخته به دليل فقر خانواده كار ميكنند پس از اجراي طرح
هدفمندي يارانهها با مسائلي روبهرو بودهاند.
او ادامه ميدهد: پدري كه معتاد است و خانواده را به سختي اداره
ميكند، در عين حال كودك و همسرش را نيز مجبور به كار كرده است، با استفاده
از پول هدفمندي يارانهها كه در برابر اعتياد سرسامآورش پول ناچيزي بوده،
به خانواده فشار بيشتري اعمال ميكند.
اين فعال حقوق كودك تصريح ميكند: كودك اين فرد معتاد هزينه اعتياد پدر
يا مادرش را با كار روزانه و شبانه در ميآورد و در عين حال هيچ سهمي از
پول يارانهها ندارد؛ در واقع فشار وارد آمده بر اين قبيل كودكان مضاعف
ميشود.
قاسمزاده خواستار بررسي صلاحيت افراد سرپرست خانوار براي دريافت
يارانهها شده و ادامه ميدهد: خانوادههايي كه به انجمنها مراجعه كرده و
از اين مسئله ابراز نگراني دارند اين درحالي است كه تقاضاي ما از دولت
مردان و مجريان قانون هدفمندي يارانهها اين است كه با مراجعه به انجمنهاي
مردم نهاد و فعال در زمينه كودكان نسبت به صلاحيت پدر يا مادر آنها براي
دريافت يارانهها اطلاعات كسب كنند ضمن آنكه پرونده كامل اين كودكان در
انجمنها موجود است.
مژده حسيني مددكار خانه كودك ناصرخسرو، وابسطه به انجمن حمايت از حقوق
كودكان نيز در تاييد اين مشكل به خبرنگار ايلنا يادآور ميشود: پس از واريز
پول يارانهها به حساب سرپرستان خانوار، كودكان زيادي با مراجعه به خانه
كودك نسبت به سوءاستفاده پدر يا مادر خود از اين پول ابراز ناراحتي و
اعتراض كردند.
او ادامه ميدهد: كودكاني هستند كه هيچ سهمي از اين پول نميبرند و پدر و مادرشان از اين پول به نفع منافع خودشان استفاده ميكنند.
به گزارش خبرنگار ايلنا، اگر چه اين روزها كارشناسان و مسئولان نسبت به
ضرورت اجراي قانون هدفمندي يارانهها اطلاعرساني گستردهاي داشتهاند اما
تبعات اجراي اين طرح بر روي اقشار آسيبپذير جامعه جاي بررسي و كار
كارشناسي گسترده دارد؛ تا زماني كه معضلات اين كودكان و همسرانشان تشديد
نشده و به بيان ديگر كارد به استخوانشان نرسيده برايشان تدبيري شود.
كودك كاري كه سر چهارراهها و پشت چراغ قرمز بيسكوئيت ميفروشد، هنوز
بعد از 3 سال كار نتوانسته يك كتاني سفيد بخرد،پدرش هم آخرين بار قول داده
كه تا شب عيد كفش كتاني برايش تهيه كند، اما خودش هم ميداند كه پدرش وعده
سر خرمن ميدهد؛ يك بار هم از راديوي يكي از ماشينها نام طرحي به گوشش
خورده كه قرار است پولي به حساب افرادي ريخته شود... شانههايش را بالا
مياندازد و ميگويد: ما كجا و پول كجا...