+ ۱۳۹۰/۱۲/۱۰
عده ای به افراد مذهبی علاقه دارند و عده ای دیگر انگار میانه خوبی با مذهب ندارند. گروهی سراغ ورزشکاران، افراد فعال یا جنبشی ها می روند و گروه دیگر بیشتر افراد آرام و گوشه گیر را می پسندند و... اما علت این همه تفاوت سلیقه در انتخاب همسر چیست؟

طبق نظر روان شناسان دو نظریه مهم در انتخاب همسر وجود دارد: نظریه «همسان همسری» و نظریه «ناهمسان همسری».

نظریه همسان همسری:
بر طبق این نظریه آنچه در انتخاب همسر اولویت اصلی افراد می باشد شباهت ها است. یعنی هر چه شباهت ها و همانندی های دختر و پسر بیشتر باشد، دو طرف بیشتر مایل به ازدواج با یکدیگر هستند. معمولاً افراد این گروه همانندی های قومی، فرهنگی، اجتماعی، ارزش های مشترک مذهبی، سن و سال نزدیک به هم، سطح تحصیلاتی مشابه، علایق مشترک و... توجه کرده و آنها را بنیان و پایه استواری برای انتخاب همسر و شروع زندگی مشترک قرار می دهند.
البته آن چه گفته شد به این معنی نیست که اگر دو نفر در برخی از حوزه ها و امور با یکدیگر متفاوت باشند، حتماً ازدواجشان ناموفق و ناپایدار خواهد بود. زیرا افرادی هستند که علیرغم تفاوت در برخی زمینه های جزئی، ازدواج موفقی داشته اند. پس به طور عام هر چه مشترکات میان طرفین بیشتر و تفاوت هایشان در جزئیات باشد ازدواج و زندگی راحت تر و آسانتری خواهد داشت. به همین دلیل متخصصان اکثراً معتقدند که اگر می خواهید ازدواجی موفق، باثبات و شادمان داشته باشید باید به سراغ فردی بروید که خصوصیات و کیفیاتی نزدیک به شما دارد.

نظریه ناهمسان همسری:
بر اساس این نظریه برخی از افراد بیشتر مایلند با افرادی ازدواج نمایند که نه تنها عیوب و نواقص آنها را ندارند بلکه با ویژگی هایشان قادر به تکمیل ضعف آنها می باشند. به بیان دیگر افرادی را برای ازدواج انتخاب می کنند که نواقص آنها را جبران می نمایند. مثلاً برخی از افراد خجالتی از افراد جسور خوششان می آید، یا افراد اجتماعی و اهل رفت و آمد، فرد اهل مطالعه و منزوی را جذب خود می کنند. پس فرض اصلی نظریه ناهمسان همسری این است که برخی برای ازدواج به دنبال افرادی می روند که دارای چیزهایی هستند که آنها ندارند ولی مایلند که آنها را داشته باشند.
بر طبق نظر روان شناسان و هم چنین آنچه تحقیقات نشان می دهد، ازدواج گروه اول یا افرادی که بر طبق نظریه همسان همسری ازدواج می کنند موفق تر بوده و در رسیدن به خانواده ای پایدار سربلندتر می باشند.

  منبع : کلیپ دونی
  برچسب ها : روانشناسی زوج موفق ازدواج زندگی مشترک همسر اختلاف موفقیت زندگی زناشویی

   برچسب‌ها: معیارهای, انتخاب, همسر, روان
   
+ ۱۳۸۹/۱۰/۰۶

حضرت محمد(ص) مي فرمايند : "فرزندان خود را به نام هاي نيك خطاب كنيد"

آن چه مي گوييم در حقيقت فكري است كه بيان مي شود. كلمه ها و انديشه ها داراي امواجي نيرومند هستند كه به زندگي و امورمان شكل مي دهند.

من و تو، ما و شما به طور حتم مي توانيم با استفاده از كلمه ها و اصطلاح هاي مثبت در سطي وسيع انرژي مثبت را بين همه پخش كنيم.

امروزه ثابت شده كه كلمات منفي نيروي منفي به سمت شخص مي فرستند و او را به سمت منفي و بيماري سوق مي دهند! به طور مثال وقتي به ما مي گويند خسته نباشي دراصل خستگي را به يادمان مي آورند و ناخودآگاه احساس خستگي مي كنيم (با خودتان امتحان كنيد) اما اگر به جاي آن از يك عبارت مثبت استفاده شود نه تنها نيروي ازدست رفته، ترميم و خستگي جسم را از بين مي برد بلكه نيروي مثبت و سازنده اي را به افراد هديه مي دهيم.

براي مثال:

به جاي خسته نباشيد؛ بگوييم : خدا قوت

به جاي دستت درد نكنه ؛ بگوييم : ممنون از محبتت، سلامت باشي

به جاي دروغ نگو؛ بگوييم : راست مي گي؟ راستي؟

به جاي لعنت بر پدر كسي كه اينجا آشغال بريزد ؛ بگوييم: رحمت بر پدر كسي كه اينجا آشغال نمي ريزد

به جاي خدا بد نده؛ بگوييم : خدا سلامتي بده

به جاي فقير هستم؛‌ بگوييم : ثروت كمي دارم

به جاي بد نيستم؛ بگوييم : خوب هستم

به جاي فراموش نكني؛ بگوييم : يادت باشه

به جاي داد نزن؛ ‌بگوييم : آرام باش

به جاي من مريض و غمگين نيستم؛‌ بگوييم : من سالم و با نشاط هستم

به جاي جانم به لبم رسيد؛ بگوييم : چندان هم راحت نبود

به جاي پدرم درآمد؛ بگوييم : خيلي راحت نبود

به جاي ببخشيد مزاحمتون شدم؛ بگوييم : از اين كه وقت خود را در اختيار من گذاشتيد متشكرم

به جاي گرفتارم؛ بگوييم : ‌در فرصت مناسب با شما خواهم بود

به جاي قابل نداره؛ بگوييم : هديه براي شما

به جاي شكست خورده؛ بگوييم : با تجربه

به جاي مگه مشكل داري ؛ بگوييم : مگه مسئله اي داري؟

به جاي بدرد من نمي خورد؛ بگوييم : مناسب من نيست

به جاي مشكل دارم؛ بگوييم : مسئله دارم

شما هم مي‌توانيد به اين ليست مواردي رو اضافه كرده و براي ديگران بفرستيد...

وقتي بعد از مدتي همديگر را مي‌بينيم، به جاي توجه كردن به نقاط ضعف همديگر و نام بردن از آن ها مثل:

چقدر چاق شدي؟"، "چقدر لاغر شدي؟"، "چقدر خسته به نظر مي‌آيي؟" ، "چرا موهات را اين قدر كوتاه كردي؟"، "چرا ريشت را بلند كردي؟" ، "چرا گرفته اي ؟"، "چرا رنگت پريده؟"، "چرا تلفن نكردي؟"، "چرا حال مرا نپرسيدي؟" و ... بهتر است بگوييم : "سلام به روي ماهت"، "چقدر خوشحال شدم تو را ديدم" ، و ... عبارات ديگري كه نه تنها بيانگر نقاط ضعف طرف مقابل ما نيست

بلكه نوعي اعتماد به نفس را به مخاطبمان القاء مي كند. البته اگر اصراري نداشته باشيم كه حتماً درباره ي همديگر اظهار نظر كنيم، وگرنه مي‌شود كه درباره ي موضوعات مشترك، البته در محوريت مثبت با هم صحبت كنيم

ببین نیوز


   برچسب‌ها: انرژی مثبت, پخش, خوش بین, روان
   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۲۹
به مجموعه ای از دگرگون شدن شکل طبیعی خواب، ناهنجاری های خواب می گویند که به وسیله پدیده های فیزیولوژیک یا رفتاری در طی خواب روی می دهند یا تشدید می شوند؛ گاهی بیداری پدیدار می شوند یا در ساختار هر یک از مراحل خوب REM (رویا) و NREM (بدون رویا و عمیق) تغییراتی به وجود می آورد.
امتیاز خبر: 96 از 100 تعداد رای دهندگان 16824
فصلنامه روانپزشکی و جامعه: به مجموعه ای از دگرگون شدن شکل طبیعی خواب، ناهنجاری های خواب می گویند که به وسیله پدیده های فیزیولوژیک یا رفتاری در طی خواب روی می دهند یا تشدید می شوند؛ گاهی بیداری پدیدار می شوند یا در ساختار هر یک از مراحل خوب REM (رویا) و NREM (بدون رویا و عمیق) تغییراتی به وجود می آورد.

در طول بیداری کامل، همه بدن و مغز فعال هستند در حالی که در خواب عمیق بدون رویا، هم بدن و هم مغز بسیار کم فعالیت می شوند ولی در خواب رویا، بدنی بدون حرکت با مغزی فعال به هم می پیوندند. بررسی های جریان خونی مغز، MRI و دیگر تصویربرداری های آن، فعالیت افزایش یافته مغز را در حین خواب رویا نمایش می دهند.

به نظر می رسد در برخی ناهنجاری های خواب، مرز تخلفی روی می دهد؛ به عنوان نمونه، در خواب گردی رفتارهای مشابه بیداری، به صورت گذرا در خواب عمیق یا بدون رویا ظاهر می شود؛ یا فلج خواب، درواقع تداوم خواب رویا در بیداری است و رفتارهایی در خواب روی می دهد که خارج از سیستم رویایی فرد است.
 
 پاراسومنیا Parasomnia (ناهنجاری های خواب)
 
فراوانی این مشکلات خاص در آمارهای متعدد، گوناگون است و ویژگی های بالینی اغلب آنان با موقعیت های طبی یا استرسی و حوادث غیرمعمول مرتبط بوده و بهتر است این ویژگی ها در همان شرایط، ارزیابی و رسیدگی شوند؛ چرا که ممکن است یک اختلال رفتاری مربوط به خواب رویا در طول چندماه، برای فرد مبتلا بسیار آسیب رسان باشد و از نظر طبی باید سریعتر از دندان قروچه ای درمان شود که در هر شب روی می دهد. مشابه آن کابوس شدیدی است که در شبی رخ داده و برای فرد بسیار مشکل آفرین شده زیرا باعث بی خوابی می شود؛ ولی یک حمله وحشت شبانه که خاطره ای از آن نمی ماند و در پیدایش بی خوابی تاثیری نمی گذارد، نیاز به درمان و مداخله فوری ندارد.

نامشخص بودن فاصله رویداد و ناهنجاری مربوطه باعث می شود، ارزیابی افراد در آزمایشگاه های خواب، با مشکل مواجه شود؛ مثلا بررسی 24 ساعته و نظارت ثبت خواب در یک آزمایشگاه ممکن است در فاصله زمانی باشد که ضایعه ای را نشان ندهد؛ در حالی که شب بعد، در منزل شخص مبتلا، ناراحتی مجددا روی دهد. به هر حال بررسی و ثبت ویژگی های خواب افراد دچار این مسائل، توانسته است این ناراحتی ها را از رفتارهای غیرمعمول بعد از تشنج های حین خواب یا اختلالات دیگر مربوط به خواب، جدا  کند.

1- از خواب گردی یا راه رفتن درخواب

راه رفتن درخواب، به طور مشخص، وضعیتی است که فرد از رختخواب بر می خیزد و بدون بیداری کامل راه می رود. زمانی عنوان خواب گردی به خود می گیرد که فرد مذکور، ناآگاهانه درگیر مجموعه ای از رفتارهای پیچیده و گوناگون در طول خواب شود.

راه رفتن در خواب معمولا در طی خواب عمیق با امواج آهسته مغز روی می دهد به ویژه در انتهای مرحله اول و ورود به مرحله دوم خواب. محرومیت از خواب و خواب های تکه تکه باعث بروز یا تشدید این عارضه می شوند.

دامنه رفتاری خواب گردی ممکن است از نشستن و برخاستن ساده تا انجام دسته ای حرکات نیمه ارادی پیچیده متفاوت باشد. ممکن است به شکل موفقی با محیط درگیر شوند و به عنوان نمونه از برخورد با اشیاء خطرناک اجتناب کنند. البته اگر خواب گرد با موقعیت هایی نامناسب مواجه شد مثل خیابان، پنجره باز یا پله ها، امکان صدمه دیدن نیز وجود دارد.

در پرونده های قضایی مواردی از خواب گردی همراه با اعمال خشونت بار، تهاجم و صدمه به دیگران مشاهده می شود. شخص خواب گرد را به سختی می توان بیدار کرد و زمانی که از خواب بیدار می شود، گیج و سردرگم است. بهتر است که فرد را با ملایمت به سمت رختخواب هدایت کرده و تلاشی برای بیدارکردن او انجام نشود. به خصوص از دست زدن و لمس آنان، تکان دادن یا داد و فریاد برای هوشیار نمودن شان پرهیز شود. زیرا در حالت گیجی و سردرگمی خواب گرد احساس می کند به او حمله شده است و برای دفاع از خود حرکات تهاجمی انجام می دهد.

خواب گردی در بزرگسالان، پدیده شایعی نیست و بیشتر مواقع الگویی خانوادگی دارد و موارد مشابهی در دیگر اعضای خانواده گزارش می شود. این رویداد ممکن است بدون هیچ بیماری خاصی اتفاق افتد یا در پی مشکلات دیگر مثل وقفه تنفسی خواب ظاهر شود. ولی عارضه مذکور در کودکان، بسیار شایع است.

اوج سن ابتلا بین 4 تا 8 سالگی است که بعد از بلوغ خود به خود ناپدید می شود. در صورتی که خواب گردی هر شب یا هر هفته یک بار روی دهد و در هنگام رخداد، باعث صدمه به خود یا دیگران شود، به عنوان فرم شدید در نظر گرفته شده که مداخله جدی نیاز دارد.
 
پاراسومنیا Parasomnia (ناهنجاری های خواب)

2- وحشت خواب، هراس شبانه (Sleep Terrors)

عارضه وحشت خواب، بیداری ناگهانی همراه با ترس بسیار شدید، در یک سوم ابتدای خواب و در مرحله خواب عمیق است. معمولا چنین آغاز می شود که فرد با یک فریادی کرکننده یا با گریه ای بلند، رفتارهایی ناشی از اضطراب و هراس شدید از خود نشان می دهد. ظاهر فرد و نوع حرکات او کاملا نشان دهنده ترس است. وحشت شبانه در نوع مشخص آن، نشانه ای از صرع فراگیر یا موضعی نیست و حتما باید از آن افتراق داده شود.

فردی که وحشتی شبانه را تجربه می کند،در حین حمله، در رختخواب می نشیند و به محرک ها یا صداها پاسخ و واکنشی نشان نمی دهد. اگر در همان حال بیدارشود، گیج و سردرگم است و به زمان و مکان آگاهی ندارد. شاید سخن بگوید ولی نامربوط و مبهم و در طول دوره، بدون توجه به شدت آن، فراموشی کامل وجود دارد. این عارضه نیز مانند خواب گردی، در خواب آهسته یا عمیق روی می دهد. تب و تسکین دهنده های سیستم عصبی مرکزی، باعث تشدید وحشت شبانه می شوند. در کابوس شبانه، سکانسی از یک رویا پردازش و ساخته می شود ولی وحشت شبانه ممکن است کاملا عاری از تصویر، یا تنها جزء بسیار کوچکی از یک موجود زنده ترسناک یا گاهی فقط تصاویر ثابت باشند.

برخی اوقات، در سابقه زمان کودکی افراد بزرگسالی که مبتلا شده اند، همین عارضه وجود داشته و گاهی علت آن می تواند اتفاق ناگواری باشد که از زندگی فرد مبتلا گزارش داده می شود یا کاملا یک مشکل روانی مشخص و ویژه است.

در فرم خفیف، این ناراحتی هر دو ماه یک بار بروز می کند ولی در نوع شدید، اغلب شب ها همراه با صدمه به خود یا دیگران رخ می دهد. دو عارضه وحشت شبانه و خواب گردی، همان گونه که ذکر شد، مربوط به خواب عمیق یا بدون رویا است. اینکه به ناهنجاری های خواب، مربوط به خواب رویا یا رم می پردازیم.

3- رفتارهای مرتبط با خواب (رویا REM)

این رفتارها شامل ضعف در پایداری بی حرکتی و شل شدگی عضلانی است که به شکل طبیعی، در طول خواب وجود دارد. در شکل عادی، انسان ها هنگام خواب دچار کاهش قوام عضلات و حالت نیمه فلج گونه می شوند. در شرایط طبیعی، فردی که رویا می بیند کاملا بی حرکت شده و درواقع به شکل نسبی، فجل ات؛ در صورت نبود حالت بی حرکتی مداوم یا متناوب، ادای فروکردن انگشتان در زمین، لگد زدن، جستن و پریدن از رختخواب به دلیل ارتباط با تصاویر رویاها روی می دهد.

در این حالت، برعکس راه رفتن در خواب که فرد در حین آن ناهوشیار است، به نظر می رسد شخص با هوشیاری نسبی، سعی دارد به رویای خود واکنش نشان دهد، لذا یک خواب گرد شاید به آرامی، پنجره اتاق خواب خود را باز کنید و آهسته پا به بیرون گذارد ولی یک شخص مبتلا به رفتارهای خواب رویا، از پنجره بیرون می پرد زیرا احساس می کند رویایش زنده و واقعی است پس به آن، واکنش شدید نشان می دهد. در این شرایط معمولا بیمار، همسر یا هم اتاق او، دچار صدمات متعدد و گاهی جدی می شوند مثل شکستگی های گوناگون در جای جای بدن.

داروها، شرایط و بیماری های طبی مختلفی باعث شروع یا تشدید این عارضه می شوند. در شخص مبتلا، شواهدی مبنی بر صدمات نیمکره مغزی گسترده و منتشر، و نیز ناهنجاری های تالاموس دوطرفه یا ساقه مغز به دست آمده است. کلونازپام به شکل موفقی در درمان این ناراحتی به کار می رود.
 
4- نوع عودکننده فلج خواب، به تنهایی (بختک)

این عارضه، ناتوانی در انجام حرکات ارادی حین خواب است که در شروع خواب یا هنگام بیداری، زمانی که فرد نسبتا هوشیار است روی می دهد. در اصطلاح، مردم به آن «بختک» می گویند.

در این عارضه، فرد با وجود آگاهی به محیط اطراف قادر نیست بدن خود را حرکت دهد. این حالت می تواند شخص مبتلا را بسیار آزار دهد؛ به ویژه وقتی با توهم های قبل از خواب، همراه شود یا این که شخص، احساس کند متجاوزی به حریم خانه اش وارد شده است. فلج خواب جزء سه گانه علائم حملات خواب بوده و ممکن است همراه یا بدون توهم های قبل از خواب، در افراد دچار خواب آلودگی شدید روزانه باشد یا با از دست دادن های ناگهانی قوام عضلانی همراه شود.

گرچه گاهی بسیار ترسناک است ولی درواقع نمایشی معمولی از نفوذ خواب رویا به مرحله بیداری است. این حادثه از یک تا چند دقیقه طول می کشد و هیچ خطری فرد مبتلا را تهدید نمی کند. جالب آن که فلج خواب همراه با توهم های قبل از خواب، گاهی حاکی از تجربه افراد خوابیده در مواجهه یا حمله نوعی جانور است.

توصیف معمول افراد مبتلا به این مشکل چنین است که احساس می کنند جانوری به آنان نزدیک می شود، حرف می زند، حمله می کند یا بر سینه فرد می خوابید و سپس ناپدید می شود.  این موجودات به انواع نام ها خوانده شده اند مثل کابوس، جادوگر پیر، خون آشام، روح سرگردان، ساحره، اجنبی که همه اجزای تشکیل دهنده احساسات فلج خواب هستند.

برنامه خوابی نامنظم، محرومیت از خواب، استرس های روانی و کار شیفتی، احتمال وقوع فلج خواب را زیادتر می کند. حدود 7 تا 8 درصد بالغین جوان دچار فلج خواب می شوند و در خواب طبیعی با احتمال 25 تا 50 درصد رخ می دهد.

حفظ بهداشت خواب و اطمینان از کفایت آن، اولین خط درمانی است. گاهی اگر فرد بتواند حرکات سریع چشم داشته باشد یا توسط شخص دیگری تکان داده شود، حمله خاتمه می یابد.

5- اختلال کابوس دیدن شبانه (Nightmare)

کابوس های شبانه، رویاهای ترسناک و تهدیدکننده خواب هستند. گاهی به آن ها رویای اضطرابی نیز می گویند. این تجارب با فعالیت زیاد سیستم سمپاتیک به صورت خشکی دهان، طپش قلب، تعریق، نفس نفس زدن همراه است که سرانجام با بیداری خاتمه می یابد.

کابوس های شبانه در خواب رم (رویا) اتفاق می افتد و معمولا به شکل های ترسناکی ظاهر می شوند. شخص مبتلا با هراس از خواب بیدار می شود و کابوس خود را به یاد می آورد. (برخلاف وحشت خواب) گروهی از کابوس ها عودکننده بوده و تکرار می شوند و گاهی در ارتباط با یک حادثه استرس زای واقعی هستند که در خواب جمع آوری شده اند.

این ناراحتی در کودکان 3 تا 6 سال فراوان است و میزان آن حدود 10 تا 50 درصد می باشد. ولی در بزرگسالان نادر بوده و کمتر از 1% روی می دهد. گاهی به دلیل ترس از تکرار کابوس های مکرر و ناراحت کننده بی خوابی روی می دهد.

اکثر انسان هایی که کابوس های شبانه می بینند، مشکل روانپزشکی خاصی ندارند؛ با این وجود در اشخاصی که به اختلالات شخصیت اسکیزوتایپال1، مرزی 2 و اسکیزویید 3 مبتلا هستند و نیز در افرادی که دچار اسکیزوفرنیا شده اند، میزان بروز این کابوس ها بیشتر است. حوادث آسیب رسان، تولیدکننده کابوس های شبانه اند. دیدن این خواب های وحشتناک گاهی سال ها ادامه می یابد.

برخی داروها نیز ممکن است ظهور این پدیده را تسریع کنند. ال دوپا، بلوک کننده های بتا آدرنرژیک یا محرومیت از داروهای از بین برنده خواب رم (رویا) نمونه هایی از آن هستند. در نهایت مصرف مواد یا الکل نیز، کابوس های شبانه به همراه خواهدداشت. همان طور که در بالا ذکر شد، کابوس های تکراری به دلیل ایجاد ترس از خوابیدن، باعث بی خوابی می شوند. باید بدانیم که این بی خوابی ها خود ممکن است درواقع نوعی محرومیت از خواب تلقی شود که به عنوان یک عامل شناخته شده در آفرینش کابوس ها هستند.

تکنیک های رفتاری کاربردی، در درمان مفیدند. بهداشت خواب، یکدست بودن و استمرار آن، مهار و کنترل محرک ها، رویادرمانی و شناخت درمانی در بهبود این وضعیت سهم بسزایی دارند. در کسانی که به دلیل اتفاقات یا حوادث ناگواردچار کابوس های مکرر می شوند، داروی نفازودون منافع درمانی خواهد داشت. در کل، داروهای بنزودیازپین هم جایگاه درمانی دارند هم چنی داروی دیگری که می تواند مفید باشد، پرازوسین است که با افزایش زمان خوب و به دنبال آن مدت رم، کابوس های شبانه و بیدارشدن های همراه با فشار روانی را کم می کند.
 
پاراسومنیا Parasomnia (ناهنجاری های خواب)

1.    افرادی که عقاید و باورهای غیرعادی دارند و دنبال جادو، طلسم، فال و از این قبیل امور هستند.

2.    بی ثباتی هیجانی، متغیر بودن خلق و خوی، احساس تهی بودن و در پی کسب لذت بردن، از ویژگی آنان است.

3.    انسان های گوشه گیر، ناتوان در دوست یابی و بی نیاز از آن، نداشتن ارتباط عاطفی با دیگران از خصوصیات آن ها است.

ناهنجاری های دیگر مربوط به خواب

1- نالیدن در خواب

این وضعیت، با ناله های مکرر در طی خواب مشخص می شود که اغلب سابقه ای طولانی دارد. ناله کردن می تواند در هر مرحله ای از خواب پدید آید. گاهی شروع آن از کودکی است ولی تا زمانی که کودک، اتاق مشترک نداشته باشد کسی متوجه آن نمی شود. این رویداد نشانگر بیماری های روانپزشکی نیست و درمان ویژه ای هم برای آن درنظر گرفته نشده است.

2- توهم های پیش یا پس از خواب

معمولا این ادراکات تصویری هستند و قبل از به خواب رفتن یا در هنگام بیدارشدن روی می دهند و گاهی تشخیص تفاوت آن ها از رویادیدن، دشوار است. توهم های پیش و پس از خواب در بیماران مبتلا به حمله خواب، فراوان دیده می شود. این تصاویر که گاهی بسیار ترسناک اند، عموما به صورت زنده و ساکن بوده، برای دقایقی درک شده و سپس با روشن شدن چراغ، ناپدید می شوند.

توهم های چندگانه همراه رویا کمتر دیده می شوند و با بیدارشدن های ناگهانی همراه هستند و فرد رویاها را به یاد نمی آورد. صحنه های ترسناک، پس از مدتی با تکرار، برای فرد عادی می شوند.

3- شب خوری یا خوردن مربوط به خواب

اختلال شب خوری بدین گونه است که شخص از خواب بیدار می شود و تا چیزی نخورد یا نیاشامد، قادر نیست به رختخواب بازگردد و خواب را ادامه دهد. این پدیده در نوزادان به شکل واضحی فراوان است ولی در بالغین هم گزارش شده است. نوزادان در طول شب 4 یا 8 بار یا دفعات بیشتری از خواب بیدار می شوند و شیر می خورند، البته پیامد خیس کردن تشک معمول است. در حالت طبیعی، نوزاد پس از 6 ماهگی باید بتواند در طول شب بخوابد اما در مبتلایان، این توانایی به دست نمی آید. این رفتار در نهایت منجر به محرومیت از خواب مادر یا مراقب می شود. در بزرگسالان، شب خوری با تناول قطعات کوچک مواد غذایی انجام می شود و شخص مبتلا تنها با اضافه شدن وزن، به موضوع پی می برد.
 
4- ناهنجاری های خواب به دلیل مصرف مواد و یا بیماری های طبی

بسیاری از مواد و داروها باعث مشکلات خواب می شوند، به ویژه آن دسته که خواب را سبک می کنند مانند الکل که مشهورترین آن ها است و موجب خواب گردی می شود؛ (مخصوصا اگر شخص قرص خواب آور هم خورده باشد).

مشکلات رفتاری مربوط به رم (خواب رویا) که قبلا توصیف شده، گاهی با داروی بی پریدن، سه حلقه ای ها، مهارکننده های MAO، قهوه، ونلافاکسین، سلژیلین و معادل های سروتونین ایجاد یا تشدید می شود. این پدیده، در دوره محرومیت از الکل در فرد الکلی یا توسط داروهایی مثل، مپروبامات، پنتازوسین و نیترازپام روی می دهد هم چنین داروهایی که کابوس شبانه می سازند شامل ال- دوپا، بتابلوکرها و گاهی نیز محصول محرومیت از آمفتامین یا الکل هستند. اختلال تنفسی حین خواب هم به عنوان یک عامل شناخته شده، در ایجاد خواب گردی، شب ادراری، وحشت شب و کابوس های شبانه نقش دارد.


رفتارهای مربوط به خواب گاهی با بیماری هایی مثل پارکینسون، دمانس و بیماری های دیگر هم مرتبط است.

منبع: کتاب خلاصه روانپزشکی کاپلان


   برچسب‌ها: اختلالات خواب, بدخواب, روان, ناآرام
   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۲۴
پرش افکار و حواس پرتی از علائم ابتلا به اختلال خلق ادواری است. مصرف مشروبات الکلی، کاهش خواب، افزایش انرژی، پرحرفی بیش از حد و خودبزرگ بینی از دیگر علائم ابتلا به اختلال خلق ادواری یا سیکلوتایمی است.
امتیاز خبر: 72 از 100 تعداد رای دهندگان 3731

ماهنامه دنیای سلامت - دکتر پروانه صفایی مقدم*: پرش افکار و حواس پرتی از علائم ابتلا به اختلال خلق ادواری است. مصرف مشروبات الکلی، کاهش خواب، افزایش انرژی، پرحرفی بیش از حد و خودبزرگ بینی از دیگر علائم ابتلا به اختلال خلق ادواری یا سیکلوتایمی است. اختلال خلق ادواری حالت خفیف تر اختلال دوقطبی است و بیماران مبتلا به این اختلال در میان دو قطب یعنی سرخوشی بیش از حد (مانیا) و افسردگی قرار دارند.

 
ملاک های تشخیص افسردگی در این بیماران، تغییر خلق به صورت غمگینی، احساس بی کفایتی و بی لیاقتی، کاهش انرژی، اختلال خواب و کاهش قدرت تصممی گیری از ملاک های تشخیص افسردگی در بیماران مبتلا به اختلال خلق ادواری است.
 
کاهش اشتها، کاهش وزن، احساس گناه، اختلال در یادگیری، اختلال در تمرکز حواس و داشتن افکار منفی و تمایلات خودکشی از دیگر ملاک های تشخیص افسردگی در این بیماران است.
 
اختلال سیکلوتایمی یا خلق ادواری
 
راه های درمان اختلال خلق ادواری
 
بهبودی این اختلال بستگی به آموختن احساس کنترل و غلبه بر محیط توسط بیمار دارد که می توان در این مسیر از ترکیب روان درمانی و دارودرمانی نیز به عنوان موثرترین راه درمان استفاده کرد.
 

تجویز دارو برای درمان بیماری باید توسط پزشک و یا روان پزشک معالج صورت گیرد که البته استفاده از گروه درمانی نیز توسط روان شناس بالینی در درمان این بیماری نقش موثری دارد.

راه های پیشگیری از ابتلا به خلق ادواری
 
استفاده به موقع از مشاوره، آموزش مهارت های زندگی و توانایی حل مسئله و بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی در پیشگیری از ابتلا به این بیماری موثر است. ایجاد روحیه امیدواری در شهروندان، افزایش اشتغال، داشتن یک شبکه حمایتی قوی از اطرافیان و دوستان، امید به آینده و تلاش برای رسیدن به اهداف کوتاه مدت و بلندمدت نیز در پیشگیری از ابتلای افراد به اختلال خلق ادواری نقش موثری دارد. اختلال عموما بین 20-35 سالگی شروع می شود، گرچه نوع زودآغاز آن قبل از 21 سالگی رخ می دهد. این بیماری در میان بستگان درجه اول مبتلایان به اختلال افسردگی شایع تر است.
 

حداقل دو مورد از علائم زیر در آن دیده می شوند: کاهش اشتها، پرخوری، مشکلات خواب، خستگی، عزت نفس پایین، تمرکز ضعیف یا اشکال در تصمیم گیری و احساس ناامیدی در این بیماران مشاهده می شود.

ویژگی های اختلال خلق ادواری
 
1- خلق افسرده در اکثر اوقات روز و در اکثر روزها به مدت حداقل دو سال. که نشان آن گزارش خود فرد از حالت درونی اش باشد و یا مشاهده دیگران.
 

نکته: در کودکان و نوجوانان، خلق می تواندتحریک پذیر باشد و مدت اش حداقل یک سال باید باشد.

2- وجود حداقل دو مورد زیر همزمان با افسردگی:
 

•    کم اشتهایی یا پرخوری
•    بیخوابی یا پرخوابی
•    کمبود انرژی یا خستگی
•    کاهش اعتماد به نفس
•    ضعف در تمرکز یا دشواری در گرفتن تصمیم
•    احساس نومیدی

3- طی این دوره دو ساله اختلال (یک ساله در مورد کودکان و نوجوانان) فرد هرگز بیش از دو ماه فارغ از علایم ذکر شده در معیارهای A و B نبوده باشد.

4- طی اولین دوره دوساله اختلال (یک ساله در مورد کودکان و نوجوان) هرگز حمله افسردگی عمده ای رخ نداده باشد.
 
نکته: ممکن است پیش از پیدایش اختلال دیس تایمی، حمله افسردگی عمده ای وجود داشته باشد. منتها باید در فروکش کامل باشد (یعنی به مدت دو ماه هیچ نشانه یا  علامت چشمگیری وجود نداشته باشد) وانگهی پس از دو سال اول اختلال دیس تایمی (یک سال در کودکان و نوجوانان) ممکن است حملاتی از اختلال افسردگی عمده روی آن سوار شود. که در این صورت اگر معیارهای حمله افسردگی عمده وجودداشته باشد، هر دو تشخیص را می توان مطرح کرد.
 
اختلال سیکلوتایمی یا خلق ادواری
 

5- هرگز نباید حمله ای از نوع مانیا، مختلط، یا هیپومانیا وجود داشته باشد و معیارهای مربوط به اختلال سیکلوتایمی را نیز فرد هرگز نباید داشته باشد.

6- علایم مزبور نباید صرفا در سیر یک اختلال سایکوتیک مزمن نظیر اسکیزوفرنی یا اختلال هذیانی رخ داده باشد.

7- علایم مزبور نباید ناشی از اثرات جسمی مستقیم یکی از مواد (مثل داروهای مورد سوءمصرف (یا داروهای طبی) یا یکی از بیماری های طبی عمومی (نظیر کم کاری تیرویید) باشد.

8- علایم مزبور باید به لحاظ بالینی ایجاد رنج و غذاب چشمگیر کرده باشد، یا کارکردهای اجتماعی، شغلی، یا سایر کارکردهای مهم فرد را به نحو قابل توجهی مختل ساخته باشد.

معین کنید کدام حالت است
 
زودآغاز: آن است که اختلال پیش از بیست و یک سالگی شروع شده باشد.
 
دیرآغاز: آن است که اختلال در بیست و یک سالگی یا دیرتر شروع شده باشد.
 

* متخصص روانشناسی بالینی


   برچسب‌ها: خلق ادواری, دوقطبی, شخصیت, روان
   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۲۴
کاهش قدرت حافظه و توانایی های شناختی مهم ترین علامت بالینی آلزایمر است. پژوهش های سازمان جهانی بهداشت نشان می دهد بیماری بیشتر مردمی که در حال حاضر بازوال عقل زندگی می کنند، تشخیص رسمی داده نمی شود.
امتیاز خبر: 92 از 100 تعداد رای دهندگان 5372
ماهنامه دانشمند - هدا عربشاهی: ایران در مرگ ناشی از ابتلا به آلزایمر چندمین رتبه جهانی را دارد؟ در هر 3.2 ثانیه یک نفر در جهان به زوال عقل گرفتار می شود

آلزایمر و پارکینسون کنار ALS (اسکلروز آیموتروفیک جنبی) و هانتینگتون چهار بیماری مهمی هستند که بر اثر تشکیل پروتیین های ناهنجار و از بین رفتن سلول های عصبی مغز در اثر انباشته شدن توده های این پروتیین ها به وجود می آیند. برخلاف بیشتر سلول ها که در طول زندگی به طور مداوم خود را می سازند. نورون ها به جز مواردی بسیار نارد، با پایان یافتن رشد جنینی و پس از تولد هرگز تجدید نمی شوند. به همین علت با اجتماع پروتیین های مخرب و در پی اش نابودی این سلول ها، عملکرد مغز برای همیشه مختل می شود.
 
از بین رفتن حافظه و کاهش توانایی های شناختی و حرکتی از علائم این بیماری هاست که در هر یک با شدت مختلفی نمایان می شود. تاکنون هیچ روش موثری برای درمان این اختلال ها ارائه نشده است و داروهای موجود صرفا قادرند پیشرفت بیماری را به تاخیر بیندازند. این روز دانشمندان در حال بررسی شیوه هایی هستند تا از طریق ژن درمانی، تولید واکسن و تقویت فعالیت های سلولی بتوانند مانع تشکیل این پروتیین ها شوند، آن ها هنوز در ابتدای راه اند، اما امیدوارند در آینده برای این بیماری های مغزی که بر عملکرد کل بدن تاثیراتی ویران گر می گذارند، درمانی بیابند.
 
همان طور که در مقدمه این مطلب توضیح دادیم اوایل قرن بیستم اولین دیاگرام های کورتکس مغز انسان به دست آمدند. دیاگرام هایی که در طول بیش از یک قرن به تدریج کامل شدند تا دانشمندان علوم اعصاب و عصب شناسان را هر روز با بخش های تازه ای از این ساختار شگفت انگیز بدن انسان آشنا کنند تا این که ماه گذشته نقشه ای که 97 ناحیه تاکنون ناشناخته مغز انسان را معرفی می کند عرضه شد.
 
 وقتی مغز پاک می شود
 
تهیه اولین نقشه مغز تنها مورد پیشرفت درک انسان از این عضو بدن در اوایل قرن گذشته نبود، بلکه درست 110 سال پیش در 1906 دکتر آلویز آلزایمر اولین نتایج بررسی روی اولین مورد بیماری آلزایمر را که زنی 50 ساله بود منتشر کرد و جهان را با بیماری ای آشنا کرد که تا آن لحظه هیچ شناختی درباره اش نبود. بیماری ای بانامآلزایمر که نامش را وام دار کوشش های کاشفش است.
 
اکنون با گذشت 110 سال و با وجود پیشرفت های چشمگیری که در راه مبارزه با زوال عقل و آلزایمر به دست آمده بشر هنوز به درمان قابل ملاحظه ای برای این بیماری ها نرسیده است، اما تلاش ها تا دستیابی به درمانی قطعی ادامه دارد. زیرا در صورت نرسیدن به علاجی مناسب، تا سال 1429/ 2050 تعداد مبتلایان به 131.5 میلیون نفر خواهدرسید.
 
مارها از آلزایمر چه می گویند؟
 
پژوهشگرانی که روی زوال عقل و آلزایمر مطالعه می کنند، از سراسر دنیا در اجلاس بین المللی انجمن آلزایمر که از 22 تا 28 جولای (1 تا 7 مرداد) در تورنتوی کانادا برگزار شد، گرد هم آمدند تا درباره این بیماری ها که روز به روز به معضلی بزرگ تر تبدیل می شوند صحبت و تبادل آگاهی کنند. نتایج امیدبخش آزمایش داروی جدید آلزایمر با عنوان LMTX در فاز 3 بالینی و خبر اولین آزمایش انسانی واکسن ضدآلزایمر ظرف سه تا پنج سال آینده از مواردی بود که در این اجلاس مطرح شد.
 
از سوی دیگر نتایج بررسی هایی که در تازه ترین به روزرسانی «گزارش جهانی آلزایمر» در سال 1394/ 2015 منتشر شده است، نشان می دهد سال 1394/ 2015، 46.8 میلیون نفر در جهان با درجاتی از زوال عقل دست و پنجه نرم می کردند. این رقم تقریبا هر 20 سال دو برابر خواهدشد. بنابراین تا سال 1409/ 2030 به 74.4 میلیون نفر و تا سال 1429/ 2050 به 131.5 میلیون نفر خواهد رسید.
 
بیشتر این افزایش در کشورهای در حال توسعه (همچون ایران) ثبت شده است. به طوری که، در حال حاضر 58 درصد از مردم مبتلا به زوال عقل در این کشورها هستند و این میزان تا سال 1429/ 2050 به 68 درصد افزایش خواهدیافت. سریع ترین رشد در جمعیت های پیرتری مانند چین، هند و همسایگانشان در جنوب آسیا و غرب اقانوسیه رخ می دهد. هر سال بیش از 9.9 میلیون مورد جدید زوال عقل در جهان به وجود می آید و این بدان معنی است که در هر 3.2 ثانیه یک نفر به این بیماری دچار می شود.
 
تاثیرات اقتصادی ای که زوال عقل و در شکل پیشرفته ترش آلزایمر در پی دارند، قابل تامل است. به طوری که هزینه این بیماری در سال 1394/ 2015 در دنیا معادل 818 میلیارد دلار آمریکا تخمین زده شد که برابر با 1.09 درصد از تولید ناخالص داخلی در سطح جهانی است. هزینه مستقیم مراقبت های پزشکی تقریبا معادل 20 درصد از کل هزینه هایزوال عقل است.
 
در حالی که هزینه های بخش اجتماعی و مراقبت های غیررسمی هر یک برابر با 40 درصد از کل این هزینه هاست. این بدان معناست که اگر مراقبت جهانی زوال عقل به عنوان کشور فرض شود، می تواند هجدهمین اقتصاد برزگ جهان باشد هزینه های سالانه این بیماری بیشتر از ارزش سهام شرکت های بزرگی مانند اپل (742 میلیارد دلار) و گوگل (368 میلیارد دلار) است.
 
وقتی مغز پاک می شود 
 
تشخیص بیماری آلزایمر
 
کاهش قدرت حافظه و توانایی های شناختی مهم ترین علامت بالینی آلزایمر است. پژوهش های سازمان جهانی بهداشت نشان می دهد بیماری بیشتر مردمی که در حال حاضر بازوال عقل زندگی می کنند، تشخیص رسمی داده نمی شود. در کشورهای پردرآمد فقط 20 تا 50 درصد از موارد زوال عقل تشخیص داده میش ود و بیماران درمان های اولیه را دریافت می کنند.
 
بی شک این شکاف درمانی در کشورهای کم درآمد و درآمد متوسط بسیار پایین تر از این میزان است؛ برای مثال به نظر می رسد در هد 90 درصد از موارد مبتلا به این بیماری تشخیص داده نشده اند. اگر این آمار به سایر کشورها تعمیم داده شود، می توان گفت در کل دنیا بیماری حدود سه چهارم از مردمی که به زوال عقل دچار شده اند، هرگز شناسایی نمی شود. بنابراین این افراد تحت هیچ درمان یا مراقبت سازمان یافته ای قرارندارند.
 
آمار آلزایمر در ایران
 
بر پایه اطلاعات مندرج در پایگاه www.worldlideexpectancy.com ایران بین 172 کشور بررسی شده با رقم 7.75 در 100 هزار جمعیت نفر رتبه سی ام مرگ ناشی از آلزایمر را دارد، بنابراین می توان گفت جزو کشورهایی است که با نرخ بالای ابتلا به زوال عقل و آلزایمر مواجه اند. فنلاند در این ارزیابی رتبه اول را دارد که نرخ مرگ در اثر آلزایمر در آن برابر با 53.77 در 100 هزار نفر جمعیت است.

سن بالاتر از 65، سابقه خانوادگی، سکته مغزی، سابقه ضربه شدید به سر، بیماری های عروق کرونر، کمبود فعالیت های فکری، کمبود اسیدفولیک و ویتامین هایی مانند A, E, C, B12 و B1، کمبود فعالیت های بدنی و ورزش، سابقه افسردگی و استرس های روحی اجتماعی مانند فوت همسر و بازنشستگی، افزایش کلسترول خون، مصرف دخانیات و سموم موجود در محیط زیست از عمده ترین علل بروز این بیماری به شمار می روند.
 
کاهش سطح بعضی از مواد شیمیایی که پیام ها را بین سلول های عصبی منتقل می کنند نیز باعث از بین رفتن ارتباط بین سلول ها خواهدشد. تمامی این موارد به کوچک شدن و آتروفی مغز منجر می شوند.
 
وقتی مغز پاک می شود 
 
ژنتیک آلزایمر
 
بیشتر مردم مبتلا به آلزایمر، شکل دیررس این بیماری را دارند که علائم آن از حدود 65 سالگی آغاز می شود. «آپُلیپوپروتئین- ای» (APOE) ژنی است که در بروز این نوع آلزایمر دخیل بوده و اشکال مختلفی دارد. یکی از این اشکال APOE Ɛ4 است که علاوه بر اینکه خطر توسعه شدیدتر و سریع تر بیماری را در فرد افزایش می دهد، با آلزایمر زودرس نیز در ارتباط است.
 

به هر روی اگر فردی حامل شکل APOE Ɛ4 باشد، لزوما به این معنا نیست که به آلزایمر دچار می شود، همان طور که گاهی افرادی که حامل این ژن نیستند نیز می توانند به این بیماری مبتلا شوند. آلزایمر زودرس یا آلزایمر جوانی که بین 30 تا 60 سالگی پدیدار می شود، نرخ بسیار پایینی دارد و فقط 5 درصد از کل افرادی را که به آلزایمر مبتلا هستند دربر می گیرد. این جهش های ژنتیکی به ساخت پروتیین مخرب و ناهنجار آمیلوبید- بتا منجر می شوند. این پروتیین با ایجاد پلاک هایی روی نورون های مغز آن ها را از بین می برد.


   برچسب‌ها: یادگیری, مغز, آموزش, روان
   
+ ۱۳۸۹/۰۷/۲۴
فوبیا بیماری پیچیده ای است؛ بیماری ای که به ترس از حیوانات و ارتفاع و سخنرانی محدود نمی شود. در فهرستی که روان پزشکان پیش رویشان دارند، نام ترس های عجیب تری هم به چشم می خورد. ترس هایی که باورکردنشان برای آدم های سالم آسان نیست.
امتیاز خبر: 72 از 100 تعداد رای دهندگان 3494
ماهنامه همشهری تندرستی: زمانی که سهراب سپهری، عبارت «چینی نازک تنهایی من» را روی کاغذ می نوشت، فکرش را هم نمی کرد که کسی از خواندن این عبارت ترکیبی بلند از شعر «واحه ای در لحظه» که برایش خلاقیت فراوانی هم خرج کرده، دچار وحشت شود؛ اما واقعا کسانی هستند که نه تنها با خواندن چنین عباراتی و حشت زده می شوند، بلکه حتی خواندن یک شعر روح نواز هم آن ها را دچار حملات هراس می کند.
 
فوبیا بیماری پیچیده ای است؛ بیماری ای که به ترس از حیوانات و ارتفاع و سخنرانی محدود نمی شود. در فهرستی که روان پزشکان پیش رویشان دارند، نام ترس های عجیب تری هم به چشم می خورد. ترس هایی که باورکردنشان برای آدم های سالم آسان نیست.

سوراخ هراسی یا (Trypophomia)

اگر شما هم با دیدن این تصویر دچار حمله هراس می شوید، بعید نیست که به ترایپوفوبیا دچرا شده باشید. کسانی که گرفتار این فوبیا هستند، به شکلی شدید، غیرمنطقی و غیرقابل کنترل از «سوراخ» می ترسند و به همین دلیل حتی از نزدیک شدن به چیزهایی مثل اسفنج ها، مرجان ها و همه چیزهایی که رویشان سوراخ وجود دارد، پرهیز می کنند.
 
کسانی که به این فوبیا دچارند، وقتی سوراخ های کوچک را می بینند دچار اضطراب می شوند و علائمی مثل تهوع و بی خوابی یا حتی خارش را از خود بروز می دهند. البته با وجود شیوع این فوبیا، هنوز هم برخی روان شناسان آن را به عنوان یک اختلال به رسمیت نمی شناسند و میان متخصصان در این زمینه اختلاف نظر وجود دارد.
 
تو می خندی، او می ترسد(اسلایدشو- سلامت) 

خواب هراسی (Somniphobia)

شب که بیاید این ترس را هم برای مبتلایان به این فوبیا با خودش می آورد. این افراد به خواب هراسی دچار هستند و به خاطر ترس عجیب و غیرمنطقی ای که از خوابیدن دارند، تمام تلاششان را می کنند تا شب ها بیدار بمانند. ناتوانی در کنترل کابوس ها یا حتی ترس از مردن در خواب، می تواند این فوبیا را ایجاد کند؛ گروهی از مبتلایان به این نوع از هراس مرضی هم به خاطر وحشتی که از سپری شدن زمان و از دست رفتن وقت دارند، حاضر به خوابیدن نیستند.

نوهراسی (Neophobia)

کم نیستند آدم هایی که از تجربه های جدید خوششان نمی آید و ترجیح می دهند به جای پشت سر گذاشتن تجربه های تازه با عادت هایشان زندگی کنند؛ اما افرادی که به نو هراسی مبتلا هستند، تنها به یک بی میلی ساده نسبت به تغییرات دچار نیستند. آن ها در زمانی که در معرض یک تجربه تازه و متفاوت قرار می گیرند، به شدت وحشت زده می شوند و تا آنجا که بتوانند، از انجام دادنش طفره می روند.

رنگ زرد هراسی (Xanthophobia)

اگر روزی لباس زردی به تن کردید و دیدید که کسی با وحشت از شما دور می شود. تعجب نکند. شاید رنگ زرد، رنگ مورد علاقه خیلی از آدم ها نباشد؛ اما اگر فرد به فوبیا یا ترس مرضی دچار نشده باشد، با دیدن این رنگ دچار وحشت و هراس نمی شود. یکی از انواع عجیب فوبیا، هراس از رنگ زرد است. این افراد اگر با گلی زردرنگ مواجه شوند، به اندازه کسی که از مار می ترسد، دچار وحشت می شوند.
 
تو می خندی، او می ترسد(اسلایدشو- سلامت) 

ناف هراسی (Omphalophobia)

باورتان می شود که بعضی ها حتی از اعضای بدنشان هم می ترسند و با ددین یا لمس کردنشان دچار وحشت می شوند؟ کسانی که به ناف هراسی دچار هستند، نه تنها از لمس ناف افراد دیگر، بلکه از دست زدن به ناف خودشان هم به شدت وحشت می کنند. روان شناسان می گویند این ترس با بند ناف و رحم مادر مرتبط است و ممکن است تداعی گر آن در ذهن فرد باشد.

شعر هراسی (metrophobia)

«مبادا که ترک بردارد، چینی نازک تنهایی من...». اگر خواندن این شعر شما را دچار و حشت نکرده، پس به شعر هراسی دچار نیستید. کسانی که ترس بیمارگونه ای از شعر دارند، نمی توانند با آرامش یک شعر را بخوانند و حتی شنیدن شعرخوانی دیگران هم ممکن است دچار اضطرابشان کند.

ترس هراسی (Phobophobia)

شاید درک ترس مبتلایان به فوبیا از مار، سگ، عنکبوت یا حتی ارتفاع برایتان آسان باشد اما ممکن است با شنیدن نام این فوبیا، بیشتر از قبل تعجب کنید. بعضی از آدم ها برای دچار شدن به حملات هراس، نیازی به مشاهده این جانداران یا قرار گرفتن در موقعیت هایی مثل بلندی یا فضای تنگ را ندارند. آن ها از خود ترس می ترسند و از اینکه دوباره دچار حمله هراس شوند، وحشت دارند.

خنده هراسی (Geliophobia)

اگر با فردی شوخ طرف نباشید، طبیعی است که به بامزه ترین لطیفه ای که برایش تعریف می کنید هم نگاهی سرد و سنگین پاسخ دهد؛ اما بی میلی یک فرد به شوخی،به معنای بیمار بودنش نیست. آدم هایی که به این نوع فوبیا دچار هستند، نسبت به شوخی های دیگران بی میل نیستند، بلکه از شوخی می ترسند.
 
این افراد نه می توانند بخندند و نه طاقت مواجه شدن باخنده دیگران را دارند. ممکن است با یادآوری ناخودآگاه موقعیتی ناخوشایند که در آن شاهد خنده دیگران بوده اند یا خودشان مشغول خندیدن بوده اند، چنین هراسی را در این افراد ایجاد کرده باشد.

پنیر هراسی (Terophobia)

در حالی که بازار انواع مختلف پنیر، این روزها حسابی داغ است و تولیدکنندگان هر روز نمونه تازه ای از این محصول را ارائه می کنند، برخی از افراد با دیدن یک تکه کوچک پنیر هم دچار وحشت بیمارگونه می شوند. دلیل ایجادشدن این هراس هم مثل بسیاری دیگر از انواع فوبیا هنوز مشخص نشده اما آنچه واضح است، این است که پنیر هراس ها برای دچار شدن به وحشت، نیازی به لمس کردن یا خوردن پنیر ندارند. آن ها حتی با مشاهده این خوراکی محبوب دچار اضطراب و هراس شدید می شوند.
 
 تو می خندی، او می ترسد(اسلایدشو- سلامت)
 
دلقک هراسی (Coulrophobia)

خیلی از بچه ها و حتی بزرگ سالان عاشق دلقک ها هستند و از تماشای سیرک لذت می برند؛ اما کم نیستند افرادی که به فوبیا از دلقک های دچارند و حتی بادیدن یک عروسک دلقک، دچار حملات وحشت می شوند. گرچه این هراس بیشتر سراغ کودکان می رود، اما برخی بزرگ سالان هم به آن دچارند و در صورت مواجه شدن با یک دلقک، نه تنها شاد نمی شوند، بلکه به شدت مضطرب و وحشت زده می شوند.

درخت هراسی (Hylophobia)

برخی از فیلم ها و داستان های دوران کودکی، می تواند زمینه را برای دچار شدن فرد به فوبیا فراهم کند. کسانی که به درخت هراسی دچار هستند، اغلب همان کودکانی هستند که روزی از یک داستان یا فیلم ترسناک که صحنه ای از آن در یک جنگل و میان درختان روایت می شده، ترسیده اند. هراس آن ها ازدرخت ممکن است تا جایی پیش برود که حتی تصویر خیالی جنگل یا دیدن نقاشی ای که د آن جنگلی تصویر شده، آن ها را دچار اضطراب و وحشت کند.

ریش هراسی (Pogonophobia)

اغلب انواع فوبیا، می توانند زندگی در اجتماع را برای مبتلایانشان دشوار کنند و ریش هراسی یا ترس از ریش یکی از فوبیاهایی است که حضور در بسیاری از جمع ها را برای فرد دشوار می کند. کسانی که به این فوبیا دچار هستند، نه تنها از ریشی که روی چهره خودشان می روید، بلکه از دیدن افرادی که ریش دارند، دچار هراس شدید می شوند.

باران هراسی (Ombrophobia)

حرف هایی که در کودکی به بچه ها گفته می شود، می تواند زمینه را برای دچار شدنشان به فوبیا دچار کند و تا پایان عمر بر زندگی شان تاثیر بگذارد. بچه هایی که از کودکی شنیده اند: «زیر باران نرو، مریض می شوی!» ممکن است به باران هراسی دچار شوند و در صورتی که در لحظه بیرون بودنشان، ناگهان باران بگیرد، دچار وحشت شدید شوند. البته تنها شنیدن این جملات نیست که می تواند یک نفر را از باران بترساند. افرادی که زمینه دچار شدن به اختلال های اضطرابی و افسردگی را دارند، آسان تر از دیگران گرفتار فوبیا می شوند.

13 هراسی (Triskaidekaphobia)

خرافاتی که در مورد عدد 13 وجود دارد تا جایی پیش رفته که روی پلاک برخی از خانه ها، به جای 13 نوشته می شود 1+12. شاید خیلی از آدم های خرافاتی، میانه ای با این عدد نداشته باشند اما ماجرا برای کسانی که به 13 هراسی یا ترس غیرمنطقی و غیرقابل کنترل از عدد 13 دچارند، ماجرا دردناک تر است. آن ها هر کاری می کنند تا سر و کارشان با این عدد نیفتد و کافی است تا در روز سیزدهم ماه اتفاق تلخی برایشان بیفتد تا آن را به نحسی این عدد نسبت دهند و وحشتشان بیشتر شود.

نامتقارن هراسی (Asymmetriphobia)

کسانی که به اختلال وسواس دچار هستند، ممکن است میانه ای با چیزهای نامقارن نداشته باشند؛ اما برخی افراد نه تنها از چیزهای نامتقارن خوششان نمی آید، بلکه وقتی با آن ها مواجه می شوند، به شدت دچار اضطراب و وحشت می شوند. نامتقارن هراسی می تواند فرد را دچار حملات وحشت کرده و در صورت مواجه شدن با چیزهای نامتقارن علائمی مثل ضربان قلب شدید و نامنظم، تنفس سریع، تنگی نفس و عرق کردن را ایجاد کند.
 
 تو می خندی، او می ترسد(اسلایدشو- سلامت)

کلمه هراسی (Sesquipedalophobia)


کلمه هراسی یکی از انواع فوبیاست که به دلیل ترس از کلمه به خصوصی ایجاد می شود. اگر فرد مبتلا، کلمه خاصی رادر جریان گفت و گوها بشنود یا در متنی بخواند، دچار هراس شدید شده و و اکنش های ناشی از فوبیا را نشان می دهد؛ اما هراس های مرتبط با فوبیا به این ترس محدود نمی شود. برخی از بیماران از جملات و عبارات ترکیبی طولانی هم می ترسند و وقتی یک نفر در مقابلشان چند اسم مرکب را پشت سر هم استفادهه می کند، دچار وحشت می شوند.


   برچسب‌ها: فوبیا, سلامت, روان, روانشناس تهران
   

درباره وبلاگ

کافه فان / Cafefun.ir
سایت اطلاعات عمومی و دانستنی ها

موضوعات

تبليغات

.:: This Template By : web93.ir ::.

برچسب ها: اطلاعات عمومی ، آموزش ، موفقیت ، ازدواج ، دانستنی ، گیاهان دارویی ، تعبیر خواب ، خانه داری ، سخن بزرگان ، دانلود ، بازیگران ، روانشناسی ، فال ، اس ام اس جدید ، دکتر شریعتی ، شاعران ، آموزش یوگا ، کودکان ، تکنولوژی و فن آوری ، دانلود ، تحقیق ، مقاله ، پایان نامه ، احادیث ، شعر ، رمان ، عکس ، قرآن ، ادعیه ، دکوراسیون ، سرگرمی ، اعتیاد ، کامپیوتر ، ترفند ، ورزش ، کد آهنگ ، مقالات مهندسی ، طنز ، دانلود کتاب ، پزشکی ، سلامت ، برنامه اندروید ، زنان ، آشپزی ، تاریخ ، داستان کوتاه ، مدل لباس ، مدل مانتو ، مدل آرایش