عزیز من، برادر من، شما آواز نخوان!
رامبد جوان ما را برای آن اجرا خام کرد. الیکا عبدالرزاقی که همدوره من در کلاس های استاد سمندریان بود از شماره ناشناس به من sms داد که عزیز من، برادر من، شما آواز نخوان! شما بازیگر خوبی هستید اما لطف کن آواز نخوان. خب صدای خوبی نداری، آواز نخوان! بعدش فهمیدم که الیکا بوده.
بیشتر smsهایی که می گیرم منفی است
هنوز هم از این دست sms ها دارم که آقا شما لطف کن و آواز نخوان. حتی بعد از همین آلبوم تصویری دارکوب که خیلی هم فروش کرد از اینجورsms ها می گیرم که البته بیشتر آنها منفی است، یا sms های مهربان تری مثل آقای بهداد شما بازی تان بهتر است تا صدایتان.
هنوز اعتماد به نفس ندارم
گذشته از این ها من هنوز اعتماد به نفس ندارم. شب یکی از اجراها صدایم قفل شده بود. من جلوی دوربین و روی صحنه تئاتر هم کم می آورم و حتی می ترسم چه برسد به خواندن! تنها شانس من این است که من کار افکتور را دارم.
احساس کم هوش بودنم روز به روز تقویت می شود
مهران مدیری هنرمند فوق العاده ای ست. توانایی که مهران در استودیویی خواندن دارد را من ندارم. نه واقعا اینقدر مورد اهانت، هم از جانب خودم و هم منتقدین واقع شده ام که احساس کم هوش بودنم روز به روز تقویت می شود.
دزد خانه ما را بزند بهتر است تا چراغ را روشن بگذاری
ما از این طریق درآمدی کسب نکردیم و حتی هزینه هم کردیم. جمع من و مهران مدیری، بهنام ابطحی، همایون، دارا دارایی، امید حاجیلی، پیتر سلیمانی پور و… درآمدی کسب نکردیم. چون اوضاع مالی و کاری در هنر مساعد نیست. پرداخت قبوض آب و برق و تلفن و گاز را دست کم نگیرید. ما قبلا برای جلوگیری از دزدی خانه هایمان، وقتی می رفتیم جایی، چراغ را روشن می گذاشتیم اما اصلا در شرایط فعلی دزد خانه ما را بزند بهتر است تا چراغ را روشن بگذاری….
دنبال فرصتی هستم که مخاطب از من عبور کند
من دنبال فرصتی هستم که مخاطب از من عبور کند. مخاطب را با موسیقی آشنا کنم حتی اگر من مورد پذیرش مخاطب نباشم از من عبور کند مخاطب به هنر آلوده شود و بعد سلیقه اش بالا برود تا به درجه ای برسد که سلیقه اش به اپرا و ارکستر سمفونیک لندن و موسیقی اتریش و آلمان برسد.

در ادامه مطلب بخونید...
به گزارش كافه سینما قضیه از آنجا شروع شد که کودکی به نام «فرنود» در برنامه خاله نرگس در واکنش به این سوال که کدام یک از کارهای شخصیش را خودش انجام میدهد، جملهای گفت که مطابق عرف برنامههای سیما نبود. خاله نرگس تلویزیون ما هم در حالی که جا خورده بود در واکنشی کاملا بی ربط گفت: "ماشین لباسشویی؟ کار اشتباهیه نه!" و این قضیه سوژه ای شد برای رسانه ها، به خصوص در دنیای مجازی تا برخی در نکوهش «فرنود» و برخی در عظمت راستگویی او و لاپوشانی های تاریخی ما سخن بگویند و قلم بزنند. متن زیر اولین گفتگوی آزاده آل ایوب (خاله نرگس) است پس از این حادثه
با اوج نیوز درباره این اتفاق و بازخوردهایش. که به دلیل تاثیر و اهمیت این ماجرا در کافه سینما منتشر می شود.

مهدی احمدی: خانم آل ایوب قصد داریم درباره اتفاقی که در برنامه چند روز قبلتان حول محور لباس شویی و چند چیز دیگر اتفاق افتاد صحبت کنیم.
(با صدای بلند چند ثانیه ای می خندد) خب چه چیزی بگویم؟
می خواهیم درباره نحوه مدیریت فوق العاده شما روی این موضوع کمی بحث کنیم. برای ما جالب بود که خیلی زود یک عبارت کاملا بی ربط اما خوب را استفاده کردید و قضیه در نطفه جمع شد.
امسال نهمین سال کار من در تلویزیون است. روی آنتن زنده هر اتفاقی ممکن است بیفتد و مجری باید توانایی جمع کردن قضیه را داشته باشد. علاوه بر تجربه ای که در کارم به دست آوردم، باید توان مدیریت مسائل غیر عادی و مدیریت بحران را هم داشته باشم. همیشه پیش خودم می گویم شاید پروژکتور ترکید. من باید اینقدر روی کارم دقیق شده باشم که بیننده به شنیده اش شک کند و پیش خود بگوید: خب من اشتباه شنیدم.
در مقابل فرنود هم چنین اتفاقی افتاد. نه؟
بله. من بیننده را به شک انداختم و خیلی ها پیش خودشان گفتند که خب اشتباه شنیدیم اما آنها درست شنیده بودند. همواره ممکن است یک کودک جمله ای بگوید که بر خطرناک بودنش واقف نیست و ما باید توان جمع کردن قضیه را داشته باشیم.
بعد از برنامه چه برخوردی با شما شد؟
بعد از برنامه برخوردها در حد یک تبسم بود و هر کسی خودش را به آن راه می زد که چیزی نشنیده است. البته از من غیر از این انتظاری نداشتند و اگر نمی توانستم درستش کنم شاید با من برخورد می شد. در کل همگی خود را به کوچه علی چپ زدیم.
فرنود چه می کند. بعد از برنامه با او چه برخوردی شد؟
فرنود هم مثل من بعد از برنامه مشهور شد. البته من او را ندیدم چون خانواده اش سریع او را بردند. در کل بد نیست گاهی اوقات در برنامه تنوعی ایجاد شود.
پیش از این سابقه ایجاد تنوع و چنین مسائلی در برنامه داشتید؟
بله اما نه به این وسعت. یک بار از یک کودک سوال کردم برای اینکه دوستمان ناراحت نشود باید چه کار کنیم؟ او پاسخ داد باید از او مراقبت کنم، اذیتش نکنم و وقتی به دستشویی می رود او را نگاه نکنم!
می دانید در شبکه های اینترنتی درباره این موضوع بحث زیاد شده است؟
والا از آن روز تا الآن پای کامپیوتر نرفتم اما ظاهرا خیل بین المللی شدم چرا که دوستان و آشنایان مدام به من زنگ می زنند و می گویند مشهور شده ای. در کل قضیه بازتاب زیادی داشت اما تا الآن از روزنامه و خبرگزاری کسی به من زنگ نزده بود!
کلام آخر؟
مجری باید توانایی درست کردن هر اتفاقی در برنامه زنده را داشته باشد.


لاله و ساسان در کارت دعوت عروسی شان نوشته بودند : << ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید / هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند >>>>>>>>>>
دعایشان کنید که برسند به آن مقصد عالی که شایستگی اش را دارند…
>>>>>>>>>>>>
ماجرای آشنایی شما از کجا شروع شد ؟ در سال ۱۳۸۶ یک نمایشگاه صنعت ساختمان در تبریز بود که من آنجا غرفه داشتم ، و خانم اسکندر ی هم برای بازید به آنجا آمده بودند و در آنجا با هم آشنا شدیم ..!
>>>>>>>>>>>>>>
متولد چه ماهی هستید ؟
ساسان :دی
لاله : من آدری هستم
طالع بینی تان بهم می خورد ؟؟
لاله : من گربه هستم ، امسال هم سال گربه است
ساسان : موش! در واقع موش و گربه هستیم ..
لاله : حالا نمی دانم ساسان چظور جرات کرده بیاید در خانه گربه !!
می دانید که امسال سال گربه است ، سالی که قرار است برای من خوب باشد و البته خیلی هم خوب شروع شده !!
>>>>>>>>>>>>
لاله اسکندری و ساسان فیروزی دو روز بعد از ازدواج








زیباترین دختر ترکیه در سال ۲۰۱۱
![]()
میلاد دوازدهمین گل بوستان امامت و ولایت ، امام عصر و الزمان مبارک . . .
.
.
به امید روزی که همه ی پیامک های جهان این باشد:
” مهدی فاطمه آمد . “
.
.
.
بر منتظران این خبر خوش برسانید / کامشب شب قدر است همه قدر بدانید
با نور نوشتند به پیشانی خورشید / ماهی که جهان منتظـرش بود درخشید . . .
عید شعبان مبارک
.
.
.
امشب رسد از سامره بوی گل نرگس / گلها همه چشماند به سوی گل نرگس
یعقوب شنیده است بـوی پیرهن امشب / مهدی زده لبخند به روی حسن امشب
.
.
.
یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت / یک قدم مانده، زمین شوق شکفتن دارد . . .
میلاد منجی عالم بر شما مبارک
.
.
.
بشکفت به شوق و شعف و زمزمه امشب / گل از گل لبخـند بنی فاطمه امشب
مرغان بهشتـی شده آواره مهدی / گـردند به دور و بــرِ گهـواره مهدی . . .
.
.
.
ای راهنمای خلق مسلمان خوش آمدی / ای در زمانه ثانی سلمان خوش آمدی
ای یکه تار صفحه تاریخ انقلاب / ای سرفراز صحنه ایمان خوش آمدی
میلاد امام زمان بر شما مبارک
.
.
.
ای دل شیدای ما گرم تمنای تو / کی شود آخر عیان طلعت زیبای تو
نیمه شعبان بود روز امید بشر / شادی امروز ماست نهضت فردای تو . . .
.
.
.
خیزید حضور پسر فاطمه امشب / لبیک بگویید به مهدی همه امشب
چه خوشست من بمیرم به ره ولای مهدی / سر و جان بها ندارد که کنم فدای مهدی
میلاد امام زمان بر شما مبارک
.
.
.
سحر از دامن نرجس، برآمد نوگلى زیبا / گلى کز بوى دلجویش، جهان پیر شد برنا
به صبح نیمه شعبان تجلّى کرد خورشیدى / که از نور جبینش شد، منوّر دیده زهرا
عید بر شما مبارک
.
.
.
آمد گه شادمانی ای مردم / آن وعده ی آسمانی ای مردم
ای زنده دلان ظهور نزدیک است / هنگام ظهور نور نزدیک است
آن ماه به چاه رفته باز آید / قائم به اقامه ی نماز آید . . .
.
.
.
سعید و مسعود است ، حجت معبود است
گل چمن آرا ، مهدی موعود است
عید شما مبارک
.
.
.
گـوش همه بر زمـزمه یارب مهدی است / ای منتظران مژده که امشب شب مهدی است
.
.
.
الا ای آخرین آوای سرمد کجایی مهدی آل محمد / بیا آقا همه چشم انتظارند گل زهرا دگر طاقت ندارند
خدایا با ظهور آیه ی نور بده شادی به دلهای پر از شور / دلم می میرد با داغ جدایی بیا یابن الحسن آقا کجایی
عیدتون مبارک

سارا منجزی
عکسها پس از ذخیره شدن بزرگ هستند





















.:: This Template By : web93.ir ::.