معمولاً بازیگران کودک انتخاب میشوند تا در پس زمینه تصویر و
داستان فیلمهای سینمایی یا تلویزیونی باشند تا تأثیر دراماتیک بیتشری روی
فیلم بگذارند، اما گاهی برخی از این بچهها طوری در چالش با بازیگران
بزرگسال و حرفهای موفق بودهاند که استعداد بازیگران حتی حرفهای را به
چالش کشیدهاند. در اینجا با شماری از این بچهها که از استعداد نهفته در
دورنشان استفاده کردند و صاحب میلیونها دلار شدند، آشنا میشوید:
شرلی تمپل
این
دختر کوچولو در زمان خود در مرکز توجه همگانی قرار داشت، کار بازیگری را
شروع کرد و در فیلمهایی مثل «چشمان درخشان»، «هایدی» و بعدها «شاهزاده
کوچک» به اوج محبوبیت رسید. او حتی در سال 1935 موفق شد جایزه ویژه اسکار
را از آن خود سازد. شرلی تمپل کارش را با دستمزدی معادل روزانه 10 دلار
شروع کرد، اما این مبلغ در سال 1934 به هفتهای یک هزار و 250 دلار رسید که
رقم بسیار بالایی برای یک بازیگر خردسال در زمان خودش به حساب میآمد.
مکالی کالکین
این
پسرک خوشچهره با چشمهای درخشان، واقعاً شایستهترین کسی است که
میتوانست پس از شرلی تمپل مطرح میشود و وقتی جان هیوز تصمیم گرفت از او
برای نقش اول «تنها در خانه» استفاده کند، به اوج خود رسید. این فیلم نه
فقط دستمزد کالکین را افزایش داد و یک میلیون دلار برای بازی در فیلم «دختر
من» رساند که موقعیت او را نیز به عنوان یک فرد مشهور محرز کرد.
دوقلوی اولسن
مریکیت
و اشلی اولسن زمانی به شهرت رسیدند که هنوز نمیتوانستند درست حرف بزنند و
کمتر از یک سال داشتند. در آن زمان آنها به طور مشترک نقش میشلتانر را
در سریال Full House که هشت سال ادامه داشت، بازی کردند. هیچکس نمیدانست
این نقش را دو بچه متفاوت بازی می کنند، اما پخش مستند پشت صحنه این سریال
بود که مردم را متوجه ساخت این امپراتوری را دو نفری بنا کردهاند.
محبوبیت
آنها که از این سریال شروع شد، بعدها نیز ادامه یافت. آنها با درآمد ناشی
از همان سریال نخست که بازی کردند، یک کمپانی ساختند که برندهایی از کار
آنها را ارائه میداد و مدل اسباببازیها، لباسها و دهها وسیله دیگر که
آنها دراین سریال استفاده میکردند و حتی عروسکهایی خودشان را تولید
میکرد.
درآمد و مایملک آنها تا آنجا پیش رفت که سال 2007 نام آنها
که آن زمان 20 ساله بودند، در فوربس به عنوان یازدهمین زن ثروتمند حوزه
سرگرمی ثبت شد. در آن زمان درآمد هر کدام از آنها به صدمیلیون دلار
میرسید.
مایلی سایروس
او که به بهترین شکل از
دوقلوهای اولسن آموخته بود چگونه از محبوبیت عمومی و موقعیتاش در کمپانی
دیزنی استفاده کند، نام خود را در سینما و موسیقی به عنوان چهرهای موفق
ثبت کرد و در حالی که به دلیل شو تلویزیونی «هانا مونتانا» تبدیل به
گرانترین بازیگر کودک در نمایش تلویزیونی شده بود، میلیونها دلار به دست
آورد. او همچنین به عنوان الگوی هم سن و سالهایش مطرح است که این عنوان را
همچنان در دست خود دارد.
گری کلمن
او در طول
بازی در سریال Diffrernt Strokes تبدیل به گرانترین بازیگر کودک زمان خود
شد. گفته میشود او برای هر اپیزود این سریال 70 هزار دلار دریافت میکرده
است. بدبختانه او زمانی متوجه شد که والدین و وکیلاش از پولهایش
سؤاستفاده کردهاند که همه پولاش را از دست داده و ورشکست شده بود.
داکوتا فنینگ
داکوتا
فنینگ در هفت سالگی با بازی درنقش «لوسی» در فیلم « من سام هستم» به شهرت
رسید. بازی در این فیلم و موفقیت در آن برای او کار بزرگی بود. بازیگری که
او باید در مقابلاش بازی میکرد. شان پن بود که در اینجا نقش یک آدم
عقبافتاده را بازی کرد.
فنینگ سال 2001 به خاطر بازی در این فیلم
جایزه ویژه انجمن بازیگران آمریکا را دریافت کرد و اولین بازیگر هفت
سالهای است که توانسته به این افتخار نایل شود. او پس از موفقیت در این
فیلم به بازیگری ادامه داد و نقشهایی پردرآمد را پذیرفت به طوری که سال
2009 نامش در فهرست ثروتمندترین ستارگان جوان فوربس ثبت شد.
دانیل رادکلیف
از
کسی که بازیگر نقش هری پاتر باشد، چه انتظار دیگری جز موفقیت دارید؟
رادکلیف تنها 11 سال داشت که کار خود در سری فیلمهای «هری پاتر» را آغاز
کرد و به درآمد و شهرتی تثبیت شده دست یافت. صرف نظر از اینکه او با پایان
سری فیلمهای «هریپاتر» تا چه حد خواهد توانست عنوان خود را به عنوان یک
بازیگر موفق حفظ کند، باید گفت دانیل کلیف از یک حساب بانکی پربها برخوردار
است.
به گزارش مهر، سردار اسماعیل احمدی مقدم دوشنبه در حاشیه مراسم افتتاح مرکز تربیت سگهای مواد یاب در جمع خبرنگاران در پاسخ به مهر گفت: به جز دیش مابقی ادوات ماهواره در خارج از کشور تولید می شود. پلیس جدیت لازم را برای برخورد با تولید کنندگان و توزیع کنندگان دیش دارد. همچنین با نصب کنندگان ماهواره به شدت برخورد می کند.
وی ادامه داد: در مواردی که مردم جدیت برخورد پلیس را مشاهده کرده اند همکاری لازم را با ماموران انجام می دهند. پس از برخورد پلیس چهره ۹۰ درصد خانه ها از دیش و تجهیزات گیرنده ماهواره پاک شده است.
اسماعیلی مقدم با اشاره به نقش رسانه ها و صدا و سیما در فرهنگ سازی تصریح کرد: اگر چه برخورد سلبی و قهری با ماهواره لازم است اما پوشش رسانه ای و فرهنگ سازی در کاهش گرایش مردم به ماهواره موثر است.
فرمانده نیروی انتظامی در پاسخ به سئوال خبرنگاری در مورد میزان کشف مواد مخدر توسط سگ ها گفت: اگرچه مقدار کشفیات سگ ها زیاد نیست اما تعداد آنها زیاد است. با انتقال سگ ها به سایر شهرستان ها آموزش لازم به استانها در این زمینه داده می شود.
او با گریه گفت: کمال در بچه من «شایا» کجاست؟ هر چیزی که خدا می آفریند کامل است. اما بچه من نمی تونه چیزهایی رو بفهمه که بقیه بچه ها می تونند. بچه من نمی تونه چهره ها و چیزهایی رو که دیده مثل بقیه بچه ها بیاد بیاره. کمال خدا در مورد شایا کجاست ؟!
افرادی که در جمع بودند شوکه و اندوهگین شدند.
پدر شایا ادامه داد: به اعتقاد من هنگامی که خدا بچه ای شبیه شایا را به دنیا می آورد، کمال اون بچه رو در روشی می گذارد که دیگران با اون رفتار می کنند...
و سپس داستان زیر را درباره شایا گفت: یک روز که با شایا در پارکی قدم می زدیم تعدادی بچه را دیدم که بیسبال بازی می کردند. شایا پرسید : بابا به نظرت اونا منو بازی میدن...؟!
می دونستم که پسرم بازی بلد نیست و احتمالاً بچه ها اونو تو تیمشون نمی خوان، اما فهمیدم که اگه پسرم برای بازی پذیرفته بشه، حس یکی بودن با اون بچه ها می کنه. پس به یکی از بچه ها نزدیک شدم و پرسیدم : آیا شایا می تونه بازی کنه؟! اون بچه به هم تیمی هاش نگاه کرد که نظر آنها رو بخواهد ولی جوابی نگرفت و خودش گفت: ما 6 امتیاز عقب هستیم و بازی در راند 9 است. فکر می کنم اون بتونه در تیم ما باشه و ما تلاش می کنیم اونو در راند 9 بازی بدیم....
در نهایت تعجب، چوب بیسبال رو به شایا دادند! همه می دونستند که این غیر ممکنه زیرا شایا حتی بلد نیست که چطوری چوب رو بگیره! اما همینکه شایا برای زدن ضربه رفت، توپ گیر چند قدمی نزدیک شد تا توپ رو خیلی آروم بیاندازه که شایا حداقل بتونه ضربه آرومی بزنه...
اولین توپ که پرتاب شد، شایا ناشیانه زد و از دست داد! یکی از هم تیمی های شایا نزدیک شد و دوتایی چوب رو گرفتند و روبروی پرتاب کن ایستادند. توپگیر دوباره چند قدمی جلو آمد و آروم توپ رو انداخت. شایا و هم تیمیش ضربه آرومی زدند و توپ نزدیک توپگیر افتاد، توپگیر توپ رو برداشت و می تونست به اولین نفر تیمش بده و شایا باید بیرون می رفت و بازی تمام می شد...
اما بجای اینکار، اون توپ رو جایی دور از نفر اول تیمش انداخت و همه داد زدند: شایا، برو به خط اول، برو به خط اول!!! تا به حال شایا به خط اول ندویده بود! شایا هیجان زده و با شوق خط عرضی رو با شتاب دوید. وقتی که شایا به خط اول رسید، بازیکنی که اونجا بود می تونست توپ رو جایی پرتاب کنه که امتیاز بگیره و شایا از زمین بره بیرون، ولی فهمید که چرا توپگیر توپ رو اونجا انداخته! توپ رو بلند اونور خط سوم پرت کرد و همه داد زدند: بدو به خط 2، بدو به خط 2 !!! شایا بسمت خط دوم دوید. در این هنگام بقیه بچه ها در خط خانه هیجان زده و مشتاق حلقه زده بودند...
همین که شایا به خط دوم رسید، همه داد زدند: برو به 3 !!! وقتی به 3 رسید، افراد هر دو تیم دنبالش دویدند و فریاد زدند: شایا، برو به خط خانه...!
شایا به خط خانه دوید و همه 18 بازیکن شایا رو مثل یک قهرمان رو دوششان گرفتنند مانند اینکه اون یک ضربه خیلی عالی زده و کل تیم برنده شده باشه.
پدر شایا در حالی که اشک در چشمانش بود گفت:
اون 18 پسر به کمال رسیدند.
*******
بیایید نکته آزمونده این داستان بسیار زیبا را این رو تعمیم بدیم به خودمون و همه کسانی که باهاشون زندگی می کنیم؛ هیچ کدوم ما کامل نیستیم و جایی از وجودمون ناتوانی هایی داریم اطرافیان ما هم همین طورند، پس بیاید با آرامش از ناتوانی های اطرافیانمون بگذریم و همدیگر رو به خاطر نقص هامون خرد نکنیم، بلکه با عشق، هم خودمون رو به سمت بزرگی و کمال ببریم و هم اطرافیان امان را.

اما خانم براون در خلق این آثار روشی منحصر به فرد دارد. او شیر آغشته به رنگ های خوراکی را می بلعد و سپس خود را وادار به برگرداندن شیر رنگی (استفراغ) به روی بوم های سفید رنگ قرار گرفته روی زمین می کند!

براون در مورد هنرش می گوید: "من شیر رنگی را می خورم و این اصلاً سخت به نظر نمی رسد... اما کمی بعد، معده ام اندکی درد می گیرد و به همین دلیل است که از هر رنگی برای خلق آثارم استفاده نمی کنم و البته بوم هم که ابزاری جهت زمینه این کار است."

جالب اینجاست که اگر چه این هنر به عقیده بسیاری چندش آور است، خانم براون توانسته به کمک آن محبوبیت و شهرت جهانی کسب کند!







از آجیل سفره عید چند پسته لال مانده است
آنها که لب گشودند، خورده شدند؛
آنها که لال مانده اند، می شکنند!
دندانساز راست می گفت:
پسته لال، سکوت دندان شکن است!
من تعجب می کنم
چطور روز روشن
دو ئیدروژن
با یک اکسیژن، ترکیب می شوند
و آب از آب تکان نمی خورد!
بهزیستی نوشته بود:
شیر مادر، مهر مادر، جانشین ندارد؛
شیر مادر نخورده، مهر مادر پرداخت شد!
پدر یک گاو خرید
و من بزرگ شدم،
اما هیچ کس حقیقت مرا نشناخت؛
جز معلم عزیز ریاضی ام
که همیشه میگفت:
گوساله، بتمرگ!
با اجازه محیط زیست دریا، دریا دکل می کاریم، ماهی ها به جهنم!
کندوها پر از قیر شده اند؛
زنبورهای کارگر به عسلویه رفته اند تا پشت بام ملکه را آسفالت کنند؛ چه سعادتی!
داریوش به پارس می نازید، ما به پارس جنوبی!
رخش، گاری کشی می کند؛
رستم، کنار پیاده رو سیگار می فروشد؛
سهراب، ته جوب به خود پیچید؛
گردآفرید از خانه زده بیرون؛
مردان خیابانی برای تهمینه بوق می زنند؛
ابوالقاسم برای شبکه سه سریال جنگی می سازد؛
وای...
موریانه ها به آخر شاهنامه رسیده اند!!
صفر را بستند تا ما به بیرون زنگ نزنیم؛
از شما چه پنهان،
ما از درون زنگ زدیم!!
پایان دادن، تمام شدن
مثال:
Jack broke up his friendship with Tom after 10 years.
Break down
خراب شدن (برای ابزار و ماشی آلات)
مثال:
My car broke down on my way to work and took me some time to fix it.
Lay (pour) it on thick
مبالغه کردن، چیزی را بزرگ جلوه دادن
مثال:
He really began to lay it on thick while taking about his victory.
Get off someone's back
دست از سر کسی برداشتن
مثال:
Hey get off my back! Am not on the mood today.
Catch on
مد شدن، متداول شدن
مثال:
This strange new hair-style is catching on.
Try (on)
پرو کردن، امتحان کردن لباس
مثال:
I tried three shirts but none of them suited me!
Off the top of one's head
از حفظ
مثال:
He knew the names of all the team members off the top of his head.
Give out
توزیع کردن
مثال:
As soon as the teacher gave the papers out, the exam began.
Have one's hands tied
بسته بودن دست و بال، راه چاره نداشتن
مثال:
I can't help you. I was told not to. So I have my hands tied.
Make ends meet
جور کردن دخل و خرج، به اندازه جیب خرج کردن
مثال:
Things are so expensive these days and it's so hard to make ends meet.
اینها شامل یک سیاره در مدار یک ستاره غیرمعمول جوان و دو سیاره هم اندازه نپتون در اطراف یک ستاره واحد است.

کوروت این سیارات را با اندازه گیری افت ناچیز نور ستاره مرکزی به هنگام عبور سیاره از برابر آن - از نقطه نظر زمین - شناسایی کرد.
کوروت تاکنون 23 منظومه پیدا کرده است.
این ماهواره که در سال 2006 پرتاب شد را سازمان فضایی فرانسه کنترل می کند. این ماهواره کمی پیش از کپلر، ماهواره مشابه سازمان فضایی آمریکا (ناسا)، وارد مدار شد.
کوروت ابتدا قرار بود تا اواسط سال 2008 فعال باشد اما ماموریت آن اکنون تا سال 2013 تمدید شده است.
این ماهواره نه تنها جای خود را به عنوان یک شکارچی سیارات تثبیت کرده است بلکه از آن به عنوان یک ابزار دقیق "اخترلرزه شناسی" - مطالعه ترکیب ستارگان بر اساس نوری که ساطع می کنند - یاد می شود.
در تازه ترین مجموعه کشف شده، هفت عدد از آنها از نوع به اصطلاح "مشتری های داغ" هستند؛ یعنی غول های گازی از نوع مشتری که بسیار به ستاره مرکزی نزدیکترند و مدار خود را ظرف چند روز کامل می کنند.
دو سیاره دیگر در مدار ستاره ای به نام کوروت-24 می گردند که قطر آنها برابر است و حدودا 1.4 برابر نپتون هستند و مدارهای خود را به ترتیب هر پنج و دوازده روز یک بار کامل می کنند.
یکی از مشتری های داغ حول ستاره ای به نام "کوروت-18" می گردد که تصور می شود فقط 600 میلیون سال قدمت داشته باشد. این به خصوص علاقه اخترفیزیکدان ها را جلب کرده است زیرا با کمک آن می توان اطلاعات زیادی درباره مراحل اولیه تشکیل سیارات به دست آورد.
سوزان آیگرین اخترفیزیکدان دانشگاه آکسفورد که بخشی از تیم کوروت است گفت: "اگر بخواهیم شرایطی که این سیارات در آن شکل گرفتند را درک کنیم، باید آنها را ظرف چندصد میلیون سال اول مطالعه کنیم."
"در مورد کوروت-18، راه های مختلف تعیین عمر، به نتایج مختلف منجر می شود، اما ممکن است که ستاره فقط چند ده میلیون سال داشته باشد."
"اگر این مساله تایید شود، می توانیم چیزهای زیادی درباره تشکیل و تکامل اولیه غول های گازی داغ از طریق مقایسه اندازه کوروت-18بی با پیش بینی های مدل های نظری بیاموزیم."

.:: This Template By : web93.ir ::.