عجیب است ولی حقیقت دارد. اگر این را بفهمی، هیچوقت برای تغییر دیر نیست.
مرا بسپار به یادت به وقت بارش باران، اگر نگاهت به آن بالاست و در حال دعا هستی، خدا آن جاست، دعایم کن که من تنهاترین تنها نمانم.
قصه ها را گفته ایم چیزی نمانده برای گفتن.
کاش می شد اسرار دل را نگه داشت و نگفت، تا که روزی معشوق از دست نرود.
می دانی که خاصیت عشق این است زمانی که دانستی و دانست این راز را، هر دو گریزان می شوید!
نمیدانم چه رازیست...؟
فراموش نکن...
شاید سالها بعد در گذر جاده ها
بی تفاوت از کنار هم بگذریم
و...
بگوییم:
آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود!!
... من برای سالها مینویسم...
سالها بعد که چشمانت عاشق میشوند...
افسوس که قصه ی مادر بزرگ راست بود...
همیشه یکی بود یکی نبود.
.:: This Template By : web93.ir ::.