+ ۱۳۹۱/۰۱/۱۱
فكر كنم مدت زيادی است كه خواب بودم و غذايی نخورده‌ام به همين دليل خواستم تا برای رفع گرسنگی غذا بخورم.

پیرزن مرده چینی، پس از 6 روز زنده شد!


ایسنا:يك زن 95 ساله چيني كه تصور مي‌شد، فوت كرده است شش روز بعد از تابوت بلند شد و همه را شگفت‌زده كرد.

همسايه‌هاي «لي» كه ساكن ايالت «گوانگشي» است، او را بي‌حركت و در حالي كه نفس نمي‌كشيد، داخل خانه‌اش پيدا كردند.

همسايه‌های اين زن، جسد او را طبق آداب و رسوم چيني‌ها، داخل تابوتي در خانه‌اش قرار دادند تا دوستان و خانواده‌اش براي اداي احترام به منزل او بيايند.

اما يك روز قبل از برگزاري مراسم خاكسپاري، بستگان و همسايه‌ها اين پيرزن با تابوت خالي روبرو شدند و او را در حالي كه مشغول آشپزي بود، پيدا كردند.

«لي» كه با تعجب بستگانش مواجه شده بود، گفت: فكر كنم مدت زيادي است كه خواب بودم و غذايي نخورده‌ام به همين دليل خواستم تا براي رفع گرسنگي غذا بخورم.

به گزارش روزنامه ديلي‌ميل، به گفته پزشكان اين پيرزن به «مرگ مصنوعي» مبتلا شده است كه در آن فرد نفس نمي‌كشد اما بدنش گرم مي‌ماند.


   برچسب‌ها: پیرزن, مرده, زنده شد, 6روز
   
+ ۱۳۸۹/۱۰/۰۷
سپس به رئیس شعبه گفت به دلایلی مایل است شخصاً مدیر عامل آن بانک را ملاقات کند و طبیعتاً به خاطر مبلغ هنگفتی که سپرده گذاری کرده بود، تقاضی او مورد پذیرش قرار گرفت.

قرار ملاقاتی با مدیر عامل بانک برای آن خانم ترتیب داده شد. پیرزن در روز تعیین شده به ساختمان مرکزی بانک رفت و به دفتر مدیر عامل راهنمائی شد. مدیر عامل به گرمی به او خوشامد گفت و دیری نگذشت که آن دو سرگرم گپ زدن پیرامون موضوعات متنوعی شدند. تا آنکه صحبت به حساب بانکی پیرزن رسید و مدیر عامل با کنجکاوی پرسید: راستی این پول زیاد داستانش چیست؟ آیا بتازگی به شما ارث رسیده است؟

زن در پاسخ گفت: خیر، این پول را با پرداختن به سرگرمی مورد علاقه ام که همانا شرط بندی است، پس انداز کرده ام.

پیرزن ادامه داد: و از آنجائی که این کار برای من به عادت بدل شده است، مایلم از این فرصت استفاده کنم و شرط ببندم که شما شکم دارید!

مرد مدیر عامل که اندامی لاغر و نحیف داشت با شنیدن آن پیشنهاد بی اختیار به خنده افتاد و مشتاقانه پرسید: مثلاً سر چه مقدار پول؟

زن پاسخ داد: 20 هزار دلار و اگر موافق هستید، من فردا ساعت 10 صبح با وکیلم در دفتر شما حاضر خواهم شد تا در حضور او شرط بندی مان را رسمی کنیم و سپس ببینیم چه کسی برنده است.

مرد مدیر عامل پذیرفت و از منشی خود خواست تا برای فردا ساعت 10 صبح برنامه ای برایش نگذارد.

روز بعد درست سر ساعت 10 صبح آن خانم به همراه مردی که ظاهراً وکیلش بود در محل دفتر مدیر عامل حضور یافت. پیرزن بسیار محترمانه از مرد مدیر عامل خواست کرد که در صورت امکان پیراهن و زیر پیراهن خود را از تن به درآورد. مرد مدیر عامل که مشتاق بود ببیند سرانجام آن جریان به کجا ختم می شود، با لبخندی که بر لب داشت به درخواست پیرزن عمل کرد.

وکیل پیرزن با دیدن آن صحنه عصبانی و آشفته حال شد. مرد مدیر عامل که پریشانی او را دید، با تعجب از پیر زن علت را جویا شد.

پیرزن پاسخ داد: من با این مرد سر 100 هزار دلار شرط بسته بودم که کاری خواهم کرد تا مدیر عامل بزرگترین بانک کانادا در پیش چشمان ما پیراهن و زیر پیراهن خود را از تن بیرون کند!


   برچسب‌ها: پیرزن, باهوش
   

درباره وبلاگ

کافه فان / Cafefun.ir
سایت اطلاعات عمومی و دانستنی ها

موضوعات

تبليغات

.:: This Template By : web93.ir ::.

برچسب ها: اطلاعات عمومی ، آموزش ، موفقیت ، ازدواج ، دانستنی ، گیاهان دارویی ، تعبیر خواب ، خانه داری ، سخن بزرگان ، دانلود ، بازیگران ، روانشناسی ، فال ، اس ام اس جدید ، دکتر شریعتی ، شاعران ، آموزش یوگا ، کودکان ، تکنولوژی و فن آوری ، دانلود ، تحقیق ، مقاله ، پایان نامه ، احادیث ، شعر ، رمان ، عکس ، قرآن ، ادعیه ، دکوراسیون ، سرگرمی ، اعتیاد ، کامپیوتر ، ترفند ، ورزش ، کد آهنگ ، مقالات مهندسی ، طنز ، دانلود کتاب ، پزشکی ، سلامت ، برنامه اندروید ، زنان ، آشپزی ، تاریخ ، داستان کوتاه ، مدل لباس ، مدل مانتو ، مدل آرایش