شیطان در این اعتقاد نماد نیروی تاریکی طبیعت، طبیعت شهوانی، مرگ، بهترین نشانه قدرت و ضدمذهب بودن است.
این اعتقاد دارای شاخه های متعددی است اما می توان گفت جز یکی دو نوع آن همگی دارای اصول زیر می باشند:
Atheism - : خدایی در شیطان پرستی وجود ندارد.
Not dualistic - : روح و جسم غیرقابل دیدن هستند و هیچ جنگی بین عالم خیر و شر وجود ندارد.
Autodeists - : خود پرستی، خدایی جز خود انسان وجود ندارد و هر انسانی خود یک خداست.
Materialistic - : اعتقاد به اصالت ماده
- وابسته به راه چپ بودن در برابر راه راست که راه خدایی است.
- ضد مذهب بودن خصوصا مذاهبی که اعتقاد به زندگی پس از مرگ دارند.
- عدم پرستش شیطان زیرا شیطان جسم نیست و وجود خارجی ندارد.
- اعتقاد به استفاده از لذت در حد اعلای آن زیرا تمام خوشی دنیایی است و این خوشی ها خصوصا لذات جنسی پتانسیل لازم را برای کارهای روزانه آماده می کنند و به هر شکلی انجام آنها لازم و ضروری است.
در بررسی نمادهای متعلق به شیطان پرستی خط بسیار روشنی از ارتباط صهیونیسم و شیطانیسم به وضوح قابل مشاهده است.
در ذیل برخی از نمادها که به عنوان نگین انگشتر، گردنبند، تصاویر بر روی دست بندها، پیراهن، شلوار، کفش، ادکلن، ساعت و ... درج شده و از جمله به ایران اسلامی نیز راه یافته است، مورد بررسی و معرفی قرار می گیرد:
اگر نوشته وسط نماد یعنی (Satanism) به معنای شیطان گرایی به همراه دایره حذف کنیم، آن وقت یک ستاره پنج ضلعی بر جای می ماند که همان نشانه ستاره صبح یا پنتاگرام (pentagram) باقی می ماند.
این سمبل نیز همان پنتاگرام است، با فرق اینکه انواع آن گاه پنج ضلعی وارونه (snvertedpentagram) یا دیو (Buphomet) و به شکل در میان نمادهای شیطان پرستان به چشم می خورد.
برخی از شیطان گرایان محدوده جغرافیایی «تحت سلطه» این نماد و در واقع منطقه نفوذ شیطان گرایی را در نقشه ذیل توصیف می نمایند. (محدوده در ایسلند و اروپا)
در میان پنتاگرا های قبلی تصویر سر یک بز تعبیه شده است که اقدامی ضد مسیحی، به این معناست که مسیحیان معتقدند که مسیح همچون یک بره برای نجات ایشان قربانی شده است و با توجه به اینکه ایشان بز را نماد شیطان و در برابر بره می دانند این آرم را انتخاب کرده اند.
666: یک سمبل با عنوان «شماره تلفن شیطان» توسط گروه های هوی متال وارد ایران اسلامی شده اما در حقیقت علامت انسان و نشانه جانور در میان شیطان پرستان تلقی می شود و بر اساس مکاشفات 13:18 «... پس هر کس حکمت دارد عدد وحش را بشمارد، زیرا که عدد انسان است و عددش 666 است.» از سال ها پیش تا کنون این عدد با اشکال مختلف بر روی دیوارهای شهرهای بزرگ کشور مشاهده می شد.
صلیب وارونه (upside down cross): این نماد و حکایت از «وارونه شدن مسیحیت دارد» و عمدتا استهزا و مسخره کردن این دین است. صلیب وارونه در گردن بندهای بسیاری مشاهده شده و خواننده های راک انواع مختلف آنرا به همراه دارند.
نماد صلیب شکسته یا چرخ خورشید (swastika or sun wheelc): چرخ خورشید یک نماد باستانی است که در برخی فرهنگ های دینی همچون کتیبه های بر جای مانده از بودایی ها و مقبره های سلتی و یونانی دیده شده است.
لازم به توضیح است این علامت سال ها بعد توسط هیتلر به کار رفت، لکن برخی با هدف به مسخره گرفتن مسیحیت این سمبل را وارد شیطان پرستی کردند.
چشمی در حال نگاه به همه جا (All seeing Eye): چشم در برخی نمادهای روشنفکری نیز به کار می رود. اما شیطان پرستی اعتقاد دارند چشم در بالای هرم «چشم شیطان» است و «بر همه جا نظارت و اشراف دارد».
این علامت در پیشگویی، جادوگری، نفرین گری و کنترل های مخصوص جادوگری مورد استفاده قرار می گیرد. گفتنی است این نماد بر روی دلار آمریکایی به کار رفته است.
این نمادها به انگلیسی (Ankh) انشاء می شود و سمبل شهوت رانی و باروری است.
این نمادها به معنای روح شهوت زنان نیز تعبیر می شود. امروزه نماد “ فمنیسم “ در واقع یک نماد برداشت شده دقیقا از سمبل های شیطانی است.
پرچم رژیم صهیونیستی: قابل توجه جدی است که رژیم صهیونیستی علاوه بر حمایت های آشکار و پنهان، حتی از قرار گرفتن نماد رسمی کشور نامشروعش در کانون علائم شیطان گرایان نیز پرهیز ندارد.
ضد عدالت (Anti justice): با توجه به اینکه تبر رو به بالا نماد عدالت در روم باستان به شمار می آمده است شیطان پرستان تبر رو به پایین را با عنوان نماد ضد عدالت در راه پیمودن مسیر تاریک انتخاب کرده اند.
همچنین گفتنی است که فمنیست ها از دو تبر رو به بالا به معنی مادر سالاری باستانی استفاده می نمودند.
سر بز (Goat Head): بز شاخدار، بز مندس mendes (همان ba"al بعل خدای باروی مصر باستان)، بافومت، خدای جادو، scapegoat (بز طلیعه یا قربانی) این یکی از راه های شیطان پرستان برای مسخره کردن مسیح است زیرا گفته می شود که مسیح مانند بره ای برای گناهان بشر کشته شد. همانطور که در توضیح نمادهای اول اشاره شد، این نماد تصویر کاملی است از بز قرار گرفته در نماد پنتاگرام.
هرج و مرج (Anarchy): این نماد به معنای از بین بردن تمام قوانین است و دلالت بر این امر دارد که «هر چه تخریب کننده است تو انجام بده» این نماد عمدتا مورد استفاده گروه های هوی متال است.
دیزنی شرکتی است برای تسخیر اذهان کودکان و جهت دادن بدانها. البته در دهههای اخیر تولیدات این شرکت بزرگسالان را نیز هدف گرفته و در کنار سایر چهرهها و شرکتهای هالیوودی تبدیل به یکی از پیشگامان حمایت از ارزشهای جدید غربی به مانند همجنسبازی و یا شیطانپرستی شده است.
والتدیزنی چگونه بوجود آمد؟ شرکت والتدیزنی (Walt Disney Company) پردرآمدترین شرکت رسانهای در جهان محسوب میشود. این شرکت در سال ۱۹۲۳ با عنوان “استدیوی کارتون برادران دیزنی” بنیان نهاده شد و در سال ۱۹۸۶ عنوان کنونی را بر خود گرفت. شخصیتهای کارتونی، فیلمهای متحرک و پارکهای سرگرمی این شرکت در تمام جهان شناخته شده هستند.
والت دیزنی در۵ دسامبر سال ۱۹۰۱ در شیکاگو دیده به جهان گشود. او از یک خانواده کشاورز بود. از کودکی به آموختن نگارگری پرداخت. در جنگ جهانی اول راننده آمبولانس بود.او پس از جنگ به تبلیغات تلویزیونی پرداخت.
در سال ۱۹۲۲ با کسی به نام اوب ایورکز شرکتی به راه انداخت.در ۱۹۲۳ به هالیوود رفت و آغاز به ساخت کارتون کرد. نخستین کار بزرگش آفرینش چهرهای به نام میکی ماوس بود. در ۱۹۳۰ بسیار نامدار شده بود. وی در ۱۹۳۷ نخستین فیلم بلند پویانمای خود به نام سپیدبرفی را ساخت. وی همچنین کارگاهی فراهم کرده بود که در آن به اموزش پویانماگران میپرداخت. وی در ۱۷ ژوئیه ۱۹۵۵ دیزنیلند را گشود.
لوگوی والتدیزنی – والتدیزنی ، خالق کمپانی«والت دیزنی»
شرکت والتدیزنی (The Walt Disney Company) یکی از بزرگترین شرکتهای رسانهای و سرگرمی جهان است.
این شرکت در ۱۶ اکتبر ۱۹۲۳ به وسیلهٔ دو برادر، «والت» (Walt) و «روی او.» (.Roy O) دیزنی، به عنوان یک استودیو کوچک انیمیشنسازی تأسیس شد و چندی بعد به یکی از بزرگترین استودیوهای هالیوود، صاحب یازده شهر بازی و چند شبکه تلویزیونی از جمله ایبیسی تبدیل شد. این شرکت در سال ۱۹۳۰ با کمک شرکت کلمبیا پیکچرز موفق به عرضه مجموعه تلویزیونی کارتونی میکی ماوس شد.
دفتر مرکزی شرکت دیزنی و امکانات اصلی تولید آن در کالیفرنیا، در استودیوی والت دیزنی (بربنک) قرار دارند. این شرکت یکی از اعضای میانگین صنعتی داو جونز است و در سال ۲۰۰۶، مبلغ ۳۴٫۳ میلیارد دلار درآمد داشتهاست. تا سال ۱۹۵۵، شرکت دیزنی فقط روی فیلمهای کارتون کار میکرد. شرکت دیزنی از سال ۲۰۰۲ توسط «دیک کوک» اداره میشود.
والت دیزنی، در سال ۱۹۲۸ شخصیت میکی ماوس (Mickey Mouse) را در کارتون “قایق بخاری ویلی” (Steamboat Willie) ارائه نمود که با استقبال فراوانی مواجه شد.
“قایق بخاری ویلی” اولین محصول شرکت والتدیزنی با حضور شخصیت میکیماوس
برخی دیگر از کارتونهای این شرکت که برای خوانندگان بزرگسال ما نیز یقینا آشنا هستند عبارتند از: “سفید برفی و هفت کوتوله” (۱۹۳۷)، “پینوکیو” (۱۹۴۰)، “بامبی” (۱۹۴۲)، “سیندرلا” (۱۹۵۰) و “رابینهود” (۱۹۵۲). از دیگر محصولات این شرکت عظیم میتوان به کارتونهایی چون “شیر شاه” (۱۹۹۴)، مجموعه “داستان اسباب بازیها” (۱۹۹۵-۲۰۱۰) “در جستجوی نمو” (۲۰۰۳)، “بالا” (۲۰۰۹)، “والای” (۲۰۰۸)، مجموعه “اتومبیل ها” (۲۰۰۶ و ۲۰۱۱) و یا فیلمهای سینمایی چون “هوانورد” (۲۰۰۴)، مجموعه “بیل را بکش” (۲۰۰۱ و ۲۰۰۴)، “جایی برای پیرمردها نیست” (۲۰۰۷) و مجموعه “دزدان دریای کارائیب” (۲۰۰۶ – ۲۰۱۱) اشاره نمود. قابل ذکر است که اسامی ذکر شده در بالا تنها بخش بسیار کوچکی از تولیدات این غول رسانهای را تشکیل میدهند.
مجسمه والتر دیزنی و میکیماوس که در پارک دیزنیلند نصب شده است
در سال ۱۹۸۴ و متعاقب مرگ وات دیزنی، یک یهودی به نام مایکل ایزنر (Michael Eisner) ریاست شرکت دیزنی را بر عهده گرفت.
وی
بلافاصله همکیشان یهودی خود را وارد شرکت نمود و به قول مایکل مدود
(Michael Medved)، منتقد سینمایی، به زودی یهودیان سراسر دیزنی را در
برگرفتند. تحت مدیریت جدید، فروش و سود شرکت دیزنی افزایشی ناگهانی یافت و
این شرکت که بار دیگر احیاء شده بود بار دیگر به قله جهانی صنعت سرگرمی
بازگشت.
مایکل ایزنر مدیر عامل یهودی والتدیزنی
والتدیزنی، یکی از فعالترین شرکتهای رسانهای در حوزه کنترل اذهان
“مالکیت تیم هاکی “اردکهای بزرگ آناهیم” (The Mighty Ducks of Anaheim) نمی تواند شروعی برای توصیف وسعت این پادشاهی باشد. هالیوود هنوز هم قلب نمادین این شرکت است. والتدیزنی هشت استدیوی فیلمسازی در اختیار دارد که عبارتند از: “والتدیزنیپیکچرز” (Walt Disney Pictures)، “تاچاستونپیکچرز” (Touchstone Pictures)، “میرامکس” (Miramax)، “بونا ویستا هوم ویدئو” (Buena Vista Home Video)، “بونا ویستا هوم اینترتینمنت” (Buena Vista Home Entertainment)، “بونا ویستا اینترنشنال” (Buena Vista International)، “هالیوود پیکچرز” (Hollywood Pictures) و “کاراوانپیکچرز” (Caravan Pictures) که در سال ۱۹۹۹ منحل گردید.
شرکتهای فیلمسازی دیزنی
شرکت والتدیزنی تحت لوای “انتشارات کتاب والتدیزنی”(Walt Disney Company Book Publishing) و “گروه انتشاراتی ایبیسی” (ABC Publishing Group) هشت بنگاه انتشارات کتاب؛ هفده مجله؛ شبکه تلویزیونی ایبیسی با ده ایستگاه تلویزیونی که در پنج بازار برتر جهان مشغول به فعالیت هستند؛ سی ایستگاه رادیویی در تمام بازارهای برتر جهانی؛ یازده کانال کابلی شامل دیزنی، “ایاسپیان” (ESPN) (مشترک)، “ایاندای” (A&E) و کانال تاریخی (History Channel)؛ سیزده کانال پخش بینالمللی از استرالیا گرفته تا برزیل؛ هفت واحد تولیدی و ورزشی در اقصینقاط جهان؛ و هفده سایت اینترنتی شامل “ایبیسیگروپ” (ABC group)، ESPN.sportszone، NFL.com، NBAZ.com و NBAZ.com. پنج گروه موسیقیایی این شرکت شامل مارکهای “بوئنا ویستا”( Buena Vista)، “لیریکاستریت” (Lyric Street) و والتدیزنی.
شرکت والتدیزنی مالک داراییهای زیر است:
· ایبیسی، کانال دیزنی، ایاسپیان، اِیاندای، کانال تاریخ
· والتدیزنیپیکچرز، تاچاستون پیکچرز، هالیوود پیکچرز، شرکت فیلمسازی میراماکس، دایمنشن و بوئنا ویستا اینترنشنال.
· افرادی چون میلی سایروس (Miley Cyrus)، هانا مونتانا (Hannah Montana)، سلنا گومز (Selena Gomez)، یوناس برادرز (Jonas Brothers).
درآمد این شرکت در سال ۲۰۱۰ بالغ بر ۳۸ میلیارد دلار بود که تقریبا ۷/۵ میلیارد دلار آن را سود خالص تشکیل میدهد.
شبکههای تلویزیونی شرکت والتدیزنی
آیا میکیماوس و جری نماد یهودیان هستند؟
میکیماوس جزو مشهورترین شخصیتهای کارتونی دیزنی است که برای اولین بار در ۱۸ نوامبر ۱۹۲۸ معرفی گشته و به زودی تبدیل به ستاره بیش از ۱۲۰ کارتون مختلف گشت. بد نیست بدانیم این اولین شخصیت مشهور آثار والتدیزنی نمادی از همان یهودی سرگردان و بی کس است که مدام از سوی رقیبان قوی تر تهدید میشود و او صرفاً با اتکا به زیرکی و چالاکی خویش، بر تمامی دشمنان فایق میآید. امروز هم تداوم این شخصیت کارتونی را در انیمیشن “تام و جری” میتوان مشاهده کرد که موشی بد جنس و فریب کار با تکیه بر شیطنت ها و ناجوانمردیهایش به طرز اعجاب آوری همیشه بر گربهای نادان و احمق پیروز میشود.
این قبیل آثار در دادن حس اعتماد به نفس به مخاطبان یهودی (که دقیقا مفهوم سمبل “موش” را میفهمند) [ظاهرا در آلمان نازی و همچنین سایر مناطق اروپا یهودیان را با القابی چون موش کثیف مورد خطاب قرار میدادند] و همچنین در دادن الگویی دغل و بدجنس به کودکان و نوجوانان بیگناه جهانیان تأثیر بسزایی دارند.”
آیا این دو موش شکستناپذیر والتدیزنی بازنمایی هویت یهود هستند؟
مثلث صورتی دیزنی
در حالیکه حمایت از همجنسبازی دیگر تبدیل به یکی از ارکان هالیوود شده است، والتدیزنی نیز، مطابق آنچه که “مجمع خانواده آمریکایی” (American Family Association) میگوید تبدیل به یکی از “ترویج دهندگان اصلی نوع زندگانی همجنسبازانه و همچنین برنامههای سیاسی و اجتماعی همجنسبازانه در آمریکای امروز شده است.” ایزنر خود یکی از اعضای هیأت مدیره “حامیان هالیوودی” (Hollywood Supporters)، یک سازمان پرنفوذ طرفدار همجنسبازی، است.
در پارک دیزنیلند نیز که اصولا مکانی برای تفریح خانوادهها و کودکان است هر ساله مراسم جشن و تجمع همجنسبازان برگزار میشود. در مراسمی که در ژوئن ۱۹۹۶ برگزار شد، شرکت دیزنی اجازه داد تا دست اندرکاران همجنسباز، میکیماوس (Mickey Mouse) و دونالد داک (Donald Duck) را به صورت عاشقان همجنسباز مرد به تصویر کشند. همینطور اجازه داد مینیماوس (Minnie Mouse) و دیزیداک (Daisy Duck)به عنوان عاشقان همجنسباز دختر به تصویر کشیده شوند.
در جشن قوم لوط شخصیتهای کارتونی دیزنی نقش همجنسبازها را ایفاء نمودند
دیزنیلند نام یک پارک تفریحی میباشد که در ۱۳۱۳ بلوار هاربور جنوبی در آناهایم، کالیفرنیا، واقع شدهاست. این پارک در ۱۷ ژوئن سال ۱۹۵۵ میلادی باز شدهاست. این پارک تا کنون مورد بازدید بیش از ۵۱۵ میلیون نفر از زمان افتتاح قرار گرفتهاست.
دیزنیلند در تسخیر همجنسبازان
رابرت دی. ویلیامز (Robert D. Williams)، رئیس گروه کارکنان همجنسباز دیزنی، در سال ۱۹۹۷ اعلام داشت که در حدود ۴۰ درصد از کارکنان این شرکت همجنسباز هستند. بر اساس گزارشات “مجمع خانواده آمریکایی” شرکت دیزنی یکی از بزرگترین حامیانه همجنسبازی در حوزه برنامههای تلویزیونی است.
گری مارش (Gary Marsh)، رئیس بخش سرگرمی
کانال دیزنی، در سال ۲۰۰۸ در مورد مسأله همجنس بازی گفت: “شخصیتهایی در
کانال دیزنی وجود دارند که به نظر من مردم فکر خواهند کرد همجنس باز
هستند…. تفسیر این موضوع بر عهده خود خوانندگان است….” این سخنان به وضوح
نشان میدهند که شرکت دیزنی تمایل دارد که به صورت مخفی و پنهانی عناصر
گرایشات همجنسبازانه را در تولیدات خود بگنجاند. این موضوع ما را بر این
باور میرساند که برای ترویج همجنسبازی در تولیدات دیزنی و به منظور پرهیز
از برانگیختن احساسات عمومی علیه این شرکت، از تکنیکهای پیامهای مخفی و
تأثرگذاری بر ناخودآگاه کودکان استفاده میشود. البته در سالیان اخیر و با
توجه به کاهش حساستها در جوامع غربی این پیامها شکل آشکارتری به خود
گرفتند.
برای نمونه اخیرا مباحث زیادی در مورد انیمیشن “داستان
اساببازیها” انجام گرفته زیرا شخصیت وودی (کابوی نقش اصلی) در این کارتون
میتواند مجسمکننده فردی با گرایشات همجنسبازی باشد. این در حالی است که
اخیرا در برنامه تبلیغاتی “پروژه وضعیت بهتر میشود” (It Gets Better
Project)، که در آن بسیاری از چهرههای هالیوودی به تبلیغ همجنسبازی
نوجوانان و حمایت از آن پرداخته بودند، از شخصیت وودی نیز استفاده شده بود.
وودی شخصیت اصلی کارتون “داستان اسباببازیها” – آیا وی مجسمکننده یک همجنسباز نیست؟
فیلمهای دیزنی و نمادهای شیطانی
نمادهای شیطانی و جادوگری دیگر چنان عادی شدهاند که در فیلمهای هالیوودی بدون هیچ گونه اعتراض و یا حتی نقدی به نمایش گذارده میشوند. دیزنی نیز که بخش اعظمی از فعلیتهای خود را معطوف به کودکان نموده است سهم بسزای در ترویج این نمادها دارد. برای مثال، در ۱۵ دقیقه ابتدایی فیلم نارنیا بینندگان با شخصیتی به نام آقای تومنوس (Mr. Tumnus) آشنا میشوند.
این شخص ظاهر پان (Pan) را دارد که خدای باروری در ادیان غیرتوحیدی و مشرکانه محسوب میشود. در این فیلم اگرچه این کاراکتر شخصیتی دوست داشتنی و مثبت است اما هر کشی که اندک آشنایی با فرقههای شیطانپرستی دارد میداند که خدای پان نماد شهوتپرستی و بیبند و باری است. از دیگر فیلمهای اخیر شرکت والتدیزینی مجموعه بسیار مشهور هریپاتر است که در سراسر آن با دیدی مثبت به پدیده سحر و جادوگری که در تمام ادیان توحیدی مورد تقبیح واقع شده، نگریسته شده است.
متأسفانه این دو فیلم و دیگر آثار دیزنی و سایر شرکتها که حاوی پیامهای مخربی بوده و به آهستگی اذهان کودکان ما را در جهتی که خود میخواهند شکل میدهند، در کشور ما نیز به طور گستردهای پخش میشوند. نمونههای اینچنین در مورد رواج آیینهای شیطانی و جادوگری در محصولات شرکت دیزنی به کرات قابل مشاهده است.
شخصیت تومنوس در فیلم نارنیا (سمت راست) خدای باروری و شهوت “پان” (سمت چپ)
پیامهای زیرآستانه در کارتونهای دیزنی
علاوه بر تبلیغ ایجاد روابط بین دختران و پسران حتی خردسال در کارتونها و فیلمهای دیزنی که به طور علنی در محصولات این شرکت قابل روئیت هستند، در برخی موارد طراحات این شرکت اقدام به ارائه صحنههایی کردهاند که بدون شک به منظور تأثیر بر ناخودآگاه بینندگان طراحی شدهاند و شاید به نوعی آزمایش نظریه پیامرسانی زیرآستانه (Subliminal message) بودند تا میزان واکنش عمومی و تأثیرگذاری این نوع روشها سنجیده شود.
پیامرسانی زیرآستانه یا ناخودآگاه نوعی روش تبلیغاتی است بدین صورت که پیامی را داخل محتوای یک تصویر یا عکس جاسازی میکنند به گونهای که شما متوجه آن نمیشوید اما این پیام به صورت خودکار در ناخودآگاه شما نقش میبندد.
ترویج فساد و بی بند و باری در انیمیشن های والت دیزنی
در محصولات دیزنی به کرات به واژه “سکس” برمیخوریم که در انمیشنهای این شرکت به مانند “شیر شاه”، گنجانده شدهاند. در یکی از صحنههای انیمیشن “پری کوچک” کشیش داستان در حال انجام مراسم ازدواج حرکت بسیار ناشایستی انجام میدهد. پس از اعتراضاتی که به این امر صورت گرفت صحنه مذکور اصلاح گردید. در انیمیشن “نجاتگرها” در صحنهای با تصویر زنی مواجه میویم که قسمت بالای بدنش عریان است. از این نوع تصاویر که یا به صورت تنها چند فریم و یا به عنوان بخشی حاشیهای از تصویر در تولیدات دیزنی به نمایش گزارده شدهاند، نمونههای بسیاری موجود است.
تصاویر ضد عربی
شرکت دیزنی، تحت هدایت مالک یهودی خود ایزنر و با انعکاس انگیزههای صهیونیستی مدیریت عالی خود، در سالیان گذشته تصاویری تولید نمود که حاوی توهین آشکار به ملت عرب بودند. برای مثال ، در فیلم سال ۱۹۹۴ با عنوان “بازگشت جعفر”، به عربهای دماغ عقابی با عنوان “راسوهای بیابان” اشاره میشود.
در فیلم “پدر عروس ۲″، یک شخصیت نفرتانگیز عرب به نام حبیب وجود دارد. فیلم “کازام” (۱۹۹۶)، که توسط استدیوی تاچاستون (Touchstone) شرکت دیزنی تولید شد شامل تعدادی شخصیت عرب پست و نالایقاست. یکی از این شخصیتها یک دلال بازار سیاه به نام مالک است. دیگر فیلمهای اخیر ضدعرب شرکت دیزنی عرب عبارتند از “هماکنون در ارتش” و “جیآیجین”.
شخصیت جعفر در کارتون “بازگشت جعفر”
اعلان جنگ اقتصادی به دیزنی
برخی از میلیونها آمریکایی که دیزنی به صورت پنهانی به جنگ ارزشهای اخلاقی آنها رفته است تصمیم به نبرد گرفتهاند. از مهمترین این اقدامات میتوان به اعلان جنگ اقتصادی دو سازمان مسیحی بزرگ آمریکا یعنی سازمان کلیسای کاتولیک و بابتیستهای جنوبی علیه والتدیزنی اشاره نمود.
در سال ۱۹۹۶، “اتحادیه کاتولیک حقوق مدنی و مذهبی” اعلام نمود که از هر نوع ابزار قانونی به مانند بایکوت محصولات استفاده خواهد نمود تا شرکت دیزنی را وادار نماید به جنگ خود با ارزشهای دینی خاتمه دهد. این گروهها حمله شرکت به ارزشهای سنتی و خانوادگی و بالاخص ترویج همجنسبازی را از دلایل بایکوت محصولات آن عنوان نمودند. با این حال ظاهرا این نوع تحریمها تأثیر چندانی نداشتهاند زیرا محصولات و تولیدات شرکت دیزنی به صورت بسیار گسترده و تحت عنوان شرکتهای فرعی دیزنی پخش میگردند و البته مهمترین علت را میتوان بیاطلاعی و انفعال افکار عمومی خواند.
والت دیزنی در۵ دسامبر سال ۱۹۰۱ در شیکاگو دیده به جهان گشود. او از یک خانواده کشاورز بود.از کودکی به آموختن نگارگری پرداخت. در جنگ جهانی اول راننده آمبولانس بود.او پس از جنگ به تبلیغات تلویزیونی پرداخت. در سال ۱۹۲۲ با کسی به نام اوب ایورکز شرکتی به راه انداخت.در ۱۹۲۳ به هالیوود رفت و آغاز به ساخت کارتون کرد. نخستین کار بزرگش آفرینش چهرهای به نام میکی ماوس بود. در ۱۹۳۰ بسیار نامدار شده بود. وی در ۱۹۳۷ نخستین فیلم بلند پویانمای خود به نام سپیدبرفی را ساخت. وی همچنین کارگاهی فراهم کرده بود که در آن به اموزش پویانماگران میپرداخت. وی در ۱۷ ژوئیه ۱۹۵۵ دیزنیلند را گشود.
شرکت والتدیزنی (The Walt Disney Company) یکی از بزرگترین شرکتهای رسانهای و سرگرمی جهان است.
این شرکت در ۱۶ اکتبر ۱۹۲۳ به وسیلهٔ دو برادر، «والت» (Walt) و «روی او.» (.Roy O) دیزنی، به عنوان یک استودیو کوچک انیمیشنسازی تأسیس شد و چندی بعد به یکی از بزرگترین استودیوهای هالیوود، صاحب یازده شهر بازی و چند شبکه تلویزیونی از جمله ایبیسی تبدیل شد. این شرکت در سال ۱۹۳۰ با کمک شرکت کلمبیا پیکچرز موفق به عرضه مجموعه تلویزیونی کارتونی میکی ماوس شد.
دفتر مرکزی شرکت دیزنی و امکانات اصلی تولید آن در کالیفرنیا، در استودیوی والت دیزنی (بربنک) قرار دارند. این شرکت یکی از اعضای میانگین صنعتی داو جونز است و در سال ۲۰۰۶، مبلغ ۳۴٫۳ میلیارد دلار درآمد داشتهاست. تا سال ۱۹۵۵، شرکت دیزنی فقط روی فیلمهای کارتون کار میکرد. شرکت دیزنی از سال ۲۰۰۲ توسط «دیک کوک» اداره میشود.
از زمان تکميل ساختمان پارلمان اروپا در ۱۴ دسامبر ۱۹۹۹ ٬ سبک معماري اين سازه موجب تعجب بسياري گرديد و سوالاتي را در اين زمينه بوجود آورد. برج اصلي که ساختمان “لوييس وايس” نام دارد٬ داراي نمايي ويژه و مدرن است .اما چرا اين ساختمان نيمه کاره به نظر مي رسد؟
مدافعان اظهار مي کنند که اين موضوع “ماهيت ناتمام اروپا” را منعکس مي کند . با اين وجود برخي تحقيقات حاکي از نمادگرايي تاريک و عميق بکار رفته در اين ساختمان است. با افشاي منشا حقيقي تفکري که در پس ساختمان لوييس وايس قرار دارد ٬ باورهاي سري و رمز گونه ي برگزیدگان ذي نفوذ در طبقه ي حاکم ٬ جاه طلبي هاي شيطاني آنها و تفسير ويژه اي که از متون کهن کتاب مقدس ارائه مي دهند ٬ بيشتر نمايان مي شود.
در ادامه ٬ ما مستقيما به اين سمت هدايت مي شويم که مقصود از سبک خاص معماري بکار رفته در ساختمان لوييس وايس٬ ايجاد شباهت با تابلو ي نقاشي “برج بابل” ٬ اثر پيتر بروگل- سال ۱۵۶۳م. ٬ مي باشد. نقل است که برج بابل هرگز کامل نشد. بنابراين ٬ پارلمان ملل متحد اساسا ادامه دهنده ي کار ناتمام حاکمي ستمگر و بدنام به نام نمرود است که در صدد ساخت برج بابل براي مقابله با خداوند بود . به نظر شما آيا اين مبدا الهام بخش خوبي براي يک “سازمان دموکراتيک” به شمار مي رود؟
نمرود و برج بابل
داستان نمرود و برج بابل در بسياري از متون تمدن هاي کهن از جمله کتب عبري٬ اسلامي٬ يوناني و کابالا آمده است . گفته شده که نمرود بنيانگذار و پادشاه اولين امپراطوري ٬ پس از فروکش کردن طوفان نوح بود . قلمرو حکومت وي شامل شهرهاي بابل٬ ورکاء ٬ اکاد و کالنه (بخشهايي از عراق وسوريه ي کنوني) مي شد. او پادشاهي مستبد و ستمگر بود که در صدد حذف کامل اعتقادات مذهبي برآمد.
اکنون اين نمرود بود که آنان را براي چنين مواجهه و اهانتي به خداوند برانگيخت. او فرزند زاده ي هام٬ پسر نوح٬ مردي جسور و داراي بازواني نيرومند بود. وي ايشان را بر آن داشت تا عنايت چنين ويژگي هائي را به خداوند نسبت ندهند٬ چنانکه گوئي کسب آنها کاملا به سبب توانائيهاي خود او بوده است. آنان خوشبخت بودند٬ اما مي بايست باور داشته باشند که تنها٬ شجاعت آنها اين شادي را برايشان به ارمغان آورده است. او تدريجا به شيوه ي حکومتي استبدادي روي آورد٬ و براي بازداشتن مردم از تقواي الهي راهي جز وابسته کردن ايشان به قدرت خود نمي ديد ... حال انبوه مردم آماده ي پيروي از اراده ي نمرود شدند .در اين زمان اطاعت از خداوند نوعي بزدلي به شمار مي آمد.
بنابر توصيفات کتاب مقدس ٬ بابل شهري بود که مردم آن به يک زبان واحد سخن مي گفتند و همگي از شرق به آنجا مهاجرت کرده بودند . آنجا زادگاه نمرود بود . او تصميم گرفت تا برجي بسيار بلند را در آن شهر بنا کند. “آنقدر بلند که نوک آن در آسمانها باشد ”. البته آن برج مکاني براي نيايش و پرستش خداوند نبود بلکه مايه ي افتخار مردي به شمار مي رفت که انگيزه ي کسب شهرت داشت . در نسخه ي ديگري از داستان که در کتاب مقدس يهود آمده ٬ جملات زير از زبان سازندگان برج اضافه شده است:
خداوند چنين حقي ندارد که دنياي بالاتر را براي خود انتخاب کرده و جهان پائين را به ما واگذارد. بنابراين٬ ما براي خود برجي ساخته و بر فراز آن بتي با شمشيري در دست قرار مي دهيم تا چنين به نظر آيد که گوئي ما قصد داريم با خداوند بجنگيم.
خداوند٬ پس از مشاهده ي ماهيت کفر آميز آن برج ٬ به هر شخص گفتاري (زبانی) متفاوت داد تا آنها به اشتباه افتاده و سردرگم شوند و در نهايت از ادامه ي ساخت برج عاجز گردند . سپس اين مردم در سراسر دنيا پراکنده شدند.
نمادگرائي در پارلمان اروپا
ساخت پارلمان اروپا به شکل برج بابل اين پيام را منتقل مي کند که نمرود داراي فلسفه ي صحيحي بوده و برج بابل او ايده ي خوبي داشت. بنابراين ما به دنبال موارد زير هستيم:
۱. عادي سازي تدريجي ظلم .
۲. حذف پرستش خداوند به منظور مرسوم کردن تبعيت از قدرت.
۳. اينکه تمامي انسانها بايستي به يک زبان سخن گفته و داراي يک دين واحد باشند.
۴. رد خداوند يکتا و در عين حال معرفي خود به عنوان خدا .
عناوين مذکور در واقع قواعد اصلي معتقدات سري افراد ذي نفوذ طبقه ي حاکم در دنياست . آنها مسيحي يا پيرو ديگر اديان آسماني نيستند . باورهاي آنان بر پايه ي اديان سري ( انجام مراسم هاي شرک آلود٬ خورشيدپرستي٬ اعتقاد به ابليس به عنوان کسي که روشني را به انسان بخشيد و در نظر گرفتن خدا به صورت نيروئي که مي خواهد انسان را در تاریکی (جهل) نگه دارد) شکل گرفته است.در حقيقت نظم نوين جهاني آنها عبارت است ازخالي کردن جهان از خداپرستان ٬ معرفي يک زبان واحد و تبديل دموکراسي به حکومت استبدادي.
پوستر ممنوعه
آيا چنين به نظر مي آيد که از موضوع پرت شده ايم؟ آيا ما در استنباط هاي خود ازاين بنا زياده روي کرده ايم؟ در حقيقت پاسخ منفي است. در اينجا مي توان پوستر رسمى منتشر شده به مناسبت تاسيس پارلمان اروپا را مشاهده کرد:
دراين پوستر مردم اروپا را مي بينيم که برج بابل را دوباره بنا کرده اند . ذکر چند نکته در اين باره ضروري به نظر مي رسد: نخست٬ اين موضوع که ساختمان لوييس وايس از بناي برج بابل الهام گرفته شده ٬تائيد مي گردد . در اينجا دقيقا همان تصويري از برج به نمايش درآمده است که در نقاشي پيتر بروگل به چشم مي خورد.جزئياتي نظير ويراني قسمتي از شالوده ي برج نيز ديده مي شود. مي توان گفت که ديگر هيچ شبهه اي در اين باره باقي نمي ماند. ثانيا ٬ شعار “اروپا: زبانهای متعدد٬ صدای واحد”٬ اشاره به زماني دارد که خداوند با خلق زبانهاي گوناگون باعث سردرگمي مردم گرديد. پارلمان قصد دارد که به شيوه اي موثر٬ تنبيهي را که خداوند در نظر گرفته بود٬ وارونه کرده و به اين ترتيب٬ درسي را با عنوان بت پرستي و سرکشي از اطاعت خدا تعليم دهد . ثالثا٬ با نگاهي دقيق تر به ستاره هائي که در بالا مشاهده مي شوند متوجه مي شويم که آنها ستارگان پنج پرمعکوس قرمزهستند که وارونه ترسيم شده اند . نمادگرائي موجود در پس ستاره ي پنج پر بسيار عميق و پيچيده است. ولي مي توان گفت که ستاره ي پنج پر معمولي نشانگر “حکمراني حق” بوده و در مقابل٬ ستاره ي پنج پر معکوس (بافومت) نماد “حکمراني شيطان” مي باشد.
انتشار اين پوستر به دليل اعتراضات گسترده ي گروه هاي مختلف ممنوع اعلام شد ٬ ولي با اين حال٬ طرز فکر سازندگان پارلمان اتحاديه ي اروپا را نشان داده و قويا آن را اثبات مي کند.
سخن پاياني
اتحاديه ي اروپا٬ نهاد قدرتمندي است که در حال حاضر ۲۷ کشور در آن عضويت دارند. تاسيس چنين سازماني که در آن همه زير يک پرچم متحد شده و داراي ارز واحدي باشند٬ در انتظار کشورهاي قاره ي آمريکا و آسيا نيز هست تا بدين وسيله نهادهاي قدرتمند و تاثير گذاري ايجاد کنند. آنها بناهائي هستند که به يک حکومت واحد جهاني رهنمون مي شوند. هدفي که فعالانه توسط نخبگان ذي نفوذ در طبقه ي حاکم دنبال مي شود.ساختمان پارلمان اروپا اولين بناي معرف يک نهاد قدرتمند است که به واسطه ي نمادگرائي شديد بکار رفته در آن و عداوت نسبت به اديان الهي٬ برنامه ريزي براي نظم نوين جهاني و تائيد زيرکانه ي استبداد را آشکار مي کند .
منبع:ماسون یاب
در جهان امروز رسانه یک سلاح است . سلاحی که قدرت تخریب آن بسیار بیشتر از سلاح های نظامی است .
از مدت ها پیش شاید حدود 30 یا 40 سال قبل بازی های ویدویی متولد شدند .رفته رفته بازی ها پیشرفت فراوانی کردند تا به آنجا که مرز بین تصاویر گرافیکی با تصاویر واقعی مشکل شد.
و در همین میان بازی های ویدویی هم تبدیل به یک سلاحی خاموش شد. در دهه ی اخیر ما شاهد به وجود آمدن کنسول های جدید بازی از جمله Xbox، ps2 ،ps3 ،psp ،wii و ... بوده ایم. این در حالی است که بازی ها در 3 دهه قبل بر روی کنسول هایی چون ps1 , pc , atari اجرا میشد.
دلیل این همه تنوع در کنسول ها و سبک بازی ها چه عاملی است ؟
اگر به طور روشن به مسائل اخیر جهان بنگریم، شاهد یک نظم عجیبی در نظام جهانی میشویم البته نظمی که به ضرر انسانیت و هویت انسان هاست. به عنوان نمونه به نظم و هماهنگی روئسای غربی و اتحاد آنان که از افراد دیگری دستور میگیرند اشاره میشود. البته اکثر مردم هم در نظر سنجی که بعدا در وبلاگ منتشر میشود با این نظر موافق بوده اند.
اما این چه ارتباطی با تنوع در بازی های ویدویی دارد ؟ همان طور که گفته شد این نظم تقریبا جهانی، در راستای حرکت به سوی یک نظام برده داری وسیع است. و برای رسیدن به این هدف بزرگ باید سال ها کار کرد. یکی از عواملی که مردم جهان را به سوی برده شدن سوق میدهد؛ سرگرم شدن است. البته سرگرمی که انسان ها را از مسایل سیاسی و غیره جهان و کشورشان غافل میکند .
با این تحلیل، گسترش بازی ها در کنسول ها و سبک های مختلف، به دلیل سرگرم کردن افراد است برای این که آنان از مسائل سیاسی کم تر اطلاع یابند .
اما هدف های دیگری که ماسون ها (همان هایی که عامل به وجود آمدن این نظم جهانی اند) از گسترش فیلم ها و بازی های ویدویی دارند:
1- نشان دادن قدرت عظیم برخی کشور ها از جمله ایالات متحده آمریکا در سبک های بازی های جنگی
در بازی های سبک جنگی، که عموما شرکت های سازنده آن ها تحت کنترل آمریکا
اند (از جمله UBSOFT , EA.Games , Activisionو ...) ؛ معمولا دیده شده
است که کشور آمریکا، دارای سلاح های برتر و پیشرفته است و هم چنین جنگاوران
آمریکایی افرادی دلاور و میهن پرست و قهرمان معرفی میشوند . مثلا در قسمت
هایی از 2 فیلم "Body Of Lies" و "siriyana"نشان داده میشود که ایالات
متحده جهان را با ماهواره های اطلاعاتی رصد میکند و هم چنین به راحتی
میتواند از طریق ماهواره هر جنبنده ای را با موشک نابود کند .و از جمله
بازی هایی از این دست، میتوان به سری بازی های GENERALS ، Call Of
Duty-modern warfare1, COD modern warfare 2 و خیلی های دیگر اشاره کرد .
در بازی Generals که یک بازی استراتژیک است؛ تیم USA دارای سلاح هایی بسیار پیشرفته و قوی است . مثلا یکی از سلاح هایی که این تیم داراست سلاحی به عنوان پارتیکل کنن یا توپ ذره ایست. این سلاح یک لیزری است که از مقر نظامی مربوطه میتوان آن را شلیک کرد و هیچ سلاحی قادر به نابودی آن نیست . و البته دیگر تیم ها که GLA , CHINA اند دارای سلاح های دوربردی چون موشک اسکات و بمب هسته ای هستند که سلاح هایی متداول است.
و در بازی Call Of Duty-modern warfare1 که جدال میان آمریکا با روسیه و کشور های اطراف ایران است، جنگاوران آمریکا پیروز میدان معرفی میشوند.و هم چنین در بازی COD modern warfare 2 که سری دوم این مجموعه است، ایالات متحده را با سلاح هایی پیشرفته نشان میدهد مثلا ماشین گانزی که با لیزر کنترل میشود که در اصطلاح به آن laser guided weapons یا سلاح های کنترل شونده لیزری گفته میشود.
البته ایالات متحده آمریکا این سلاح ها را داراست ولی هنگامی که فرد مخاطب این سلاح ها را میبیند؛ ترسی در وی ایجاد میشود و این انگاره در ذهنش ثبت میشود که اگر کشورش با آمریکا بجنگد به دلیل وجود چنین سلاح هایی شکست میخورد.
2- ضعیف نشان دادن قدرت هایی که مقابل قدرت های برتر نظامی می ایستند
در بازی ها و فیلم های جنگی که طرف های جنگ کشور های جهان اند؛کشور های قدرتمند از جهت نظامی خصوصا آمریکا همیشه به شکلی قدرت مطلق و پیروز معرفی میشنود.
مثلا در فیلم "پرچم پدران ما" که در رابطه با جنگ آمریکا و ژاپن در جزیره ای به نام ایو جیما است؛ آمریکا با این که در این جنگ شکست میخورد به عنوان پیروز و قهرمان یاد میشود و شکست آمریکا در این فیلم نشان داده نمیشود و در این میان دیگر قدرت هایی که مقابل آنان می ایستند عموما شکست میخورند . این در حالی است که همه ما میدانیم که فقط قدرت نظامی موجب پیروزی نیست بلکه اعتقادات افراد جنگاور از اصلی ترین ستون های جنگ است.
مثلا در جنگ آمریکا و ژاین در ایوجیما آمریکایی ها واقعا شکست بدی از ژاپن خوردند این به خاطر این بود که ژاپنی ها میهن خودشون رو میپرستند و اعتقادات ناسیونالیستی افراط گرایانه ای دارند . اما مثال بسیار خوب برای این ماجرا جنگ ایران و عراق بود که با این حال که تمام دنیا پشتیبان عراق بود، ایران پس از 8 سال پیروز میدان شد .بنابر این اساس ضعف از جهت نظامی به معنای شکست در برابر قدرت های برتر نظامی به هیچ وجه نیست.
3- نشان دادن جهانی پر از جنگ و خون ریزی در پی ازدیاد ملت های مسلمان و به اصطلاح آنان شورشی
بازی ها و فیلم های دهه های اخیر، که اکثر آن ها با دخالت ماسون ها
ساخته میشوند؛ گاهی نشان میدهند که تمدن جهانی در جنگی نابود شده. در این
گونه فیلم ها و بازی ها گاهی به طور مستقیم و گاهی به شکل غیر مستقیم نشان
داده میشود که ملت های مسلمان یا خارج از سلطه آنان در پی جنگی جهانی جهان
را نابود کرده اند و به طور کل تمدن جهانی نابود شده و مردم غرب بعد از جنگ
در بدبختی و فلاکت زندگی میکنند. نمونه ی این فیلم ها 2 فیلم اخیر با
عنوان های "The book of Eli" و "The road" است که به طور غیر مستقیم نشان
میدهد که تمدن غربی به واسطه قدرت های شرقی (شاید ایران) نابود شده است.
خب هدف فیلم هایی از این قبیل چه میتواند باشد؟ اگر شما جای مردم بی اطلاع غربی بودید و این گونه فیلم ها را میدیدید چه استدلالی در ذهنتان ایجاد میشد ؟ پاسخ به این سوال ساده است. وقتی انسان چنین چیزی را میبیند سعی میکند که جلوی چنین تحرکی را قبل از به وقوع پیوستن آن بگیرد. خب چگونه ؟ با نابود کردن دشمنان قبل از حمله. در واقع چنین فیلم هایی با صحنه هایی غم انگیز ذهن مخاطب را به این سو سوق میدهد که به مسلمانان که دشمن اصلی ما هستند رحم نکنید آنان را بکشید و از غم آنان نرنجید . و این گونه است که اسرائیل براحتی میتواند مردم ملسطین را بکشد .
4- رواج فساد اخلاقی در میان افراد، خصوصا جوانان و نابودی بنیان جامعه که همان خانواده است
اخیرا با افتتاح شبکه فارسی 1 (farsi1 ) که فیلم ها و سریال های غربی را به همراه قسمت های غیر اخلاقی، به شکل فارسی پخش میکند؛ موج جدیدی از فساد در میان مخاطبان این گونه شبکه ها در حال شکل گیریست .به شکلی که هدف آنان نابودی خانواده، این پایگاه اصلی جامعه است . نابودی خانواده در یک جامعه یعنی نابودی آن جامعه. چرا که انسان ها در پایگاه خانواده تربیت میشود . اگر خانواده در میان کشور های اسلامی به واسطه ی چنین شبکه هایی نابود شود؛ افراد با تعالیم درون این شبکه ها که همان ترویج فساد است رشد میکنند و ثمره چنین جامعه ای یک جامعه ی شیطان پرست و سست عنصر است و این جامعه با اندک نیروی نظامی فتح میشود.و روشن است که این همان جنگ است اما به صورت خاموش. همان گونه که امام خمینی (ره) فرمودند : "آمریکا با نیروی نظامی نمیاد سراغ شما آمریکا با قلم میاد سراغتان".
در همین راستا گسترش بازی ها و فیلم های غیر اخلاقی هم رو به گسترش است . چندی پیش فاش شد که آمریکا چندین میلیون دلار برای گسترش این گونه سایت ها و برای کشاندن مسلمانان به این سایت ها داده است این در حالی بود که نتایج یک تحقیق نشان میداد که خود شهروندان آمریکایی تمایل زیادی به استفاده از این سایت ها دارند و نتایج در یک شرکتی در آمریکا نشان داد که ماهانه بیش از 60 هزار بار به این سایت ها مراجعه میشود.
با این همه استدلال دریافتیم که نباید تک بعدی به مسائل نگاه کنیم نباید گمان کنیم که این بازی ویدویی،فیلم ها و دیگر مسائل تنها برای لذّت ما ساخته شده است بلکه باید دشمن اصلی خود را که در پس همین عوامل پنهان شده است را پیدا کنیم .
.:: This Template By : web93.ir ::.