+ ۱۳۹۱/۰۳/۱۷



انگار خانم منشي اين‌روزهاي سريال «ساختمان پزشكان» تلويزيون، بدجوري روي دست‌پختش تعصب دارد، آنچنان كه مي‌گويد، محراب قاسم‌خاني (همسرش) جرات ايراد گرفتن از  غذاهايش را ندارد و بقيه هم اگر از دست‌پختش ايرادي بگيرند، با اخم و دلخوري خانم هنرپيشه مواجه خواهند شد! شقايق دهقان از آن دست خانم‌هايي است كه معتقد است، دست‌پخت خوب داشتن بين خانم‌ها نوعي افتخار به حساب مي‌آيد و به شدت اعتقاد دارد هنگام غذا پختن، حتما بايد عاشق باشي تا مزه غذايي كه درست مي‌كني، ايده‌آل و دلچسب شود. درست به همين دليل هم هست كه در اولين گروه خانم‌هاي «بفرماييد شام» شركت كرده و قصد دارد توانايي‌هايش را به رخ ساير رقيبايش بكشد.

 نمي‌گوييم او چه رتبه‌اي را در اين مسابقات به دست آورده، اما همين بس بدانيد كه خيلي كدبانوست؛ اين را امتيازهايي نشان مي‌دهد كه ديگر رقبايش يعني بهاره رهنما، سحر زكريا و لادن طباطبايي به او مي‌دهند.



موقع آشپزي بايد عاشق باشي

 به‌نظر من در آشپزي هم مانند همه كارهاي ديگر، بايد تمام تمركزت را براي رسيدن به بهترين نتيجه بگذاري و دل به كار بدهي. اگر هنگام پخت غذا و آشپزي، عشق و علاقه‌اي به آن نداشته باشي و از سر اجبار بخواهي اين كار را انجام دهي، مسلما روي مزه و طعم غذايت هم تاثير منفي خواهد گذاشت و به آنچه مدنظرت است، نخواهي رسيد. ولي زماني كه با علاقه مي‌خواهيد براي دوستان، خانواده، فاميل‌ها و... غذا درست كنيد، همه از نتيجه كارتان راضي خواهند بود.



شهرت قرمه‌سبزي و كتلت من

دست‌پختم خوب است اما در آشپزي حرفه‌اي نيستم. دقيقا در آشپزي، مانند نابازيگري هستم كه در يك فيلم بازي مي‌كند اما آنقدر مي‌درخشد كه همه تعجب مي‌كنند، چون نه تكنيكي از تكنيك‌هاي بازيگري را بلد است و نه تحصيلات آن را دارد، درست مانند من در آشپزي. من خيلي دلي غذاهايم را مي‌پزم و اصلا حساب و كتاب اين‌كه مثلا چقدر ادويه استفاده كنم و اين‌جور مسائل را ندارم. شايد اگر قرار باشد در يك مهماني، ‌شامي مجلسي و مجلل را تدارك ببينم، نتوانم اين كار را انجام دهم اما هميشه مجموع غذاهايم خوب شده است، مثلا قرمه‌سبزي‌هاي من بين فاميل معروف است يا وقتي مي‌خواهم كتلت درست ‌كنم، سعي مي‌كنم مايه‌اش زياد باشد تا بتوانم به خواهرها و مادرم نيز بدهم، زيرا آن‌ها كتلت‌هاي من را خيلي دوست دارند.

خدا را شكر همسرم (محراب قاسم‌خاني) همه نوع غذايي را دوست دارد، اما بيشتر دوست دارد غذاهاي برنجي بخورد و خورش هم كه جزء لاينفك غذاي محراب است. الان پسر من 4سالش است و همواره سعي كرده‌ام برايش غذاي خانگي درست كنم و خيلي به‌ندرت اتفاق مي‌افتد از بيرون برايش غذا بگيرم، چون با وجود اين‌كه اغلب سركارم، اما تمام سعي‌ام بر اين است كه هر جور شده، برايش غذا درست كنم اما اگر ‌بخواهم از بيرون غذا بگيرم، سعي مي‌كنم تا آن‌جا كه امكان دارد، سالم‌ترين نوعش را برايش بگيرم مثلا هيچ‌وقت برايش سوسيس، ‌كالباس و فست‌فود نمي‌گيرم، چون به‌نظرم چلوكباب يا مرغ سالم‌تر از اين نوع غذاها هستند.

ممكن است من و محراب به خاطر مشغله‌هاي زيادي كه داريم، وقت نكنيم حتما غذا خانگي بخوريم و از رستوران و فست‌فودي‌ها غذاي بگيريم، اما تغذيه بچه‌مان خيلي براي‌مان مهم است، تا آن‌جا كه ‌حتي روي روغني كه براي پخت غذايم استفاده مي‌كنم هم حساسم، مثلا حتما روغني كه در غذايم مي‌ريزم، بايد گياهي باشد در غير اين‌صورت از كره گياهي استفاده مي‌كنم. از روغن هسته انگور و روغن كنجد هم كه بسيار زياد استفاده مي‌كنم، زيرا خيلي برايم مهم است بچه‌ام غذايي كه مي‌خورد، حتما سالم باشد.




ماجراي درست كردن اولين سالاد من

هميشه حواسم به آشپزي‌ام بوده و تا حالا اتفاق نيفتاده همه غذايم بسوزد و چيزي را دور بريزم اما هميشه در درست كردن يك چيز مشكل اساسي داشته‌ام و آن هم، سالاد بوده! هنوز هم دستم نيامده اندازه سس و ادويه‌سالادهاي مختلف چقدر است! يك‌بار قبل از اين‌كه با محراب ازدواج كنم، يك سالاد برايش درست كردم و فرستادم كه خيلي بد شده بود، به همين خاطر هر وقت سالاد درست مي‌كنم و خوب نمي‌شود، ياد آن روز مي‌افتم و خنده‌ام مي‌گيرد. نمي‌دانم، با اين‌كه سالاد درست كردن خيلي كار ساده‌اي به‌نظر مي‌رسد، ولي من هيچ‌وقت در آن شانس نداشته‌ام!

از آن‌جا كه به آشپزي كردن خيلي علاقه‌مند بودم، خودم بعد از ازدواج و با مشورت‌هايي كه از خواهرها و مادرم مي‌گرفتم، كم‌كم راه افتادم، اما در كل آشپزي كردن را از 2 آقا ياد گرفتم كه دوستان خانوادگي‌مان هستند و دست‌پخت‌‌شان واقعا درجه يك است. همين الان هم بعضي‌وقت‌ها كه در پخت غذايي دچار مشكل مي‌شوم يا با خواهرها و مادرم تماس مي‌گيرم يا از اين 2 دوست خانوادگي خواهش مي‌كنم كمكم كنند. وقتي هم كه مهمان دارم چون استرس مي‌گيرم، هميشه از 3-2 روز قبل شروع  به انجام كارهايم مي‌كنم! از طرفي چون خودم را مي‌شناسم كه آدم دست‌وپاداري نيستم و تا حدودي كندم، تمام خريدهايم را هم 2 روز قبل از مهماني‌ام انجام مي‌دهم تا حدودي كارهايم سبك‌تر شود. اتفاق ديگري كه ‌برايم مي‌افتد، اين است كه هميشه استرس اين را دارم كه غذايم كم نيايد، به همين دليل هميشه 3-2 ساعت قبل از اين‌كه مهمان‌هايم از راه برسند، 3-2 پرس ديگر به غذاهايم اضافه مي‌كنم تا شرمنده نشوم!



داستان اولين شام مشترك زندگي ما

اولين غذايي كه در زندگي‌مشترك‌مان درست كردم، ساده‌ترين شكل ممكن را داشت؛ شنيتسل مرغ و پوره سيب‌زميني كه شام اولين شب زندگي مشترك من و محراب را تشكيل مي‌داد. فكر مي‌كنم طعم خوبي هم پيدا كرده بود، چون درست كردنش كاري ندارد، هم سيب‌زميني و هم شنيتسل را مي‌اندازي در روغن و سرخ‌شان مي‌كني؛ به همين راحتي! يكي از خصوصيات من، تعصب شديد روي دست‌پختم است، تا آن‌جا كه محراب جرات ندارد از آن ايرادي بگيرد. خودش هم اين موضوع را مي‌داند، چون با هم رودربايستي نداريم، به همين دليل خودش هيچ‌وقت چنين ريسكي نمي‌كند! اما اگر كسي از دست‌پختم ايراد بگيرد و رويم نشود حرفي به او  بزنم، بدجور از دستش دلخور مي‌شوم! البته بعضي‌وقت‌ها محراب به بي‌نمكي غذاها ايراد مي‌گيرد كه فكر مي‌كنم بيراه هم نمي‌گويد، چون هنوز بعد از اين سال‌ها، نمي‌دانم ميزان نمكي كه در غذايم مي‌ريزم، بايد چقدر باشد و از اين مي‌ترسم كه غذايم شور شود. 



لادن طباطبايي:

غذاي شقايق دهقان، معادلات را به هم زد

شبي كه لادن طباطبايي، بهاره  رهنما و سحر زكريا  به خانه من آمدند، زرشك‌پلو غذاي اصلي من بود. مرغم را با شربت و مرباي پرتقال طعم دادم و با مرباي پرتقال نيز تزئينش كردم. برنجم هم با اين‌كه قرار بود برنج ساده زرشك‌پلو باشد اما هرچه گذشت خرده‌خرده مخلفاتي مثل خلال بادام، خلال پسته، پياز سرخ‌شده و خيلي چيزهاي ديگر را به آن اضافه كردم، تا حدي كه وقتي لادن طباطبايي غذايم را ديد، گفت : «تو آنقدر معصوم گفتي زرشك‌پلو درست مي‌كنم كه همه فكر كرديم بايد منتظر يك غذاي ساده باشيم اما با اين غذايي كه تو درست كردي، همه چيز عوض شد!» به‌نظرم غذاي شيك و مجلسي شد و بيشتر شبيه مرصع‌پلو شده بود تا زرشك‌پلو! براي دسرم هم كرم‌ژله درست كردم كه به جاي اضافه كردن آب سرد به ژله، شير كم‌چرب و ماست خامه‌اي به آن افزودم و رويش را نيز با شكر و ميوه فصل مانند توت‌فرنگي، تزئين كردم تا ظاهرش نيز زيبا شود.

با وجود اين‌كه دست‌پخت هر 3 نفر ديگر گروه هم فوق‌العاده خوب بود اما اصلا تصور نمي‌كردم سحر زكريا اينقدر دست‌پختش خوب باشد، چون اولا مجرد است، دوما با شناختي كه از روحياتش داشتم، اصلا فكر نمي‌كردم آشپزي بكند، آن هم به اين خوبي! واقعا ميرزا قاسمي كه سحر درست كرده بود آنقدر خوب بود كه امكان ندارد حتي به ذهنت هم خطور كند اين را يك خانم مجرد و كم‌سن‌وسال درست كرده است.



 من از آن‌دست  خانم‌هايي هستم كه روي دست‌پختم خيلي تعصب دارم و به‌نظرم ويژگي يك خانم كامل، داشتن يك دست‌پخت خوب و ايده‌آل است. من كه عاشق آشپزي‌ام و همواره گفته‌ام در خانه‌اي كه بوي غذا درست كردن نمي‌آيد و آشپزي انجام نمي‌شود، اصلا زندگي جريان ندارد!



بفرماييد شام ايراني بيرنگ جذاب است، چون..

برنامه «بفرماييد شام» سال‌هاست در كشورهاي ديگر اجرا مي‌شود و شايد دليل اين‌كه ايراني‌ها نيز تصميم گرفتند مشابه آن را بسازند، استقبال زياد مردم سراسر دنيا از اين برنامه باشد. به‌نظرم اين برنامه مي‌تواند يك بُعد روانشناسانه بسيار خوب داشته باشد، زيرا ‌مي‌تواني متوجه شوي فرد ميزبان، با توجه به رنگ‌آميزي وسايل منزل، دكوراسيون، نورپردازي، نوع غذا و رنگ‌هايي كه در پخت از آن استفاده كرده و بسياري از نكات ديگر، چه شخصيتي دارد. اين‌كه يك دوربين خانه مردم را نشان بدهد (چه معروف و چه غيرمعروف)، خيلي براي همه جذاب است، زيرا اكثر مردم ايران و جهان به حفظ حريم شخصي و خانوادگي‌شان پايبندند و خيلي دوست ندارند بقيه در جريان زندگي خصوصي‌شان قرار بگيرند.

حتي امروز برنامه‌هايي در كشورهاي اروپايي ساخته مي‌شود كه در قالب دوربين مخفي با چهره‌هاي مشهور كشورشان شوخي‌هاي عجيب و غريب مي‌كنند و اين برنامه يكي از پرطرفدارترين برنامه‌هاي تلويزيون همان كشور برگزيده مي‌شود. به‌نظرم «بفرماييد شام ايراني » آقاي بيرنگ، مي‌تواند براي مردم بسيار جذاب باشد، زيرا قرار است محل زندگي و خيلي مسائل ديگر زندگي شخصي بازيگرهارا براي مردم به نمايش بگذارد.




يكي از خصوصيات من، تعصب شديد روي دست‌پختم است، تا آن‌جا كه محراب جرات ندارد از آن ايرادي بگيرد. خودش هم اين موضوع را مي‌داند، چون با هم رودربايستي نداريم، به همين دليل خودش هيچ‌وقت چنين ريسكي نمي‌كند! اما اگر كسي از دست‌پختم ايراد بگيرد و رويم نشود حرفي به او  بزنم، بدجور از دستش دلخور مي‌شوم



خدا را شكر همسرم (محراب قاسم‌خاني) همه نوع غذايي را دوست دارد، اما بيشتر دوست دارد غذاهاي برنجي بخورد و خورش هم كه جزءلاينفك غذاي محراب است. الان پسر من 4سالش است و همواره سعي كرده‌ام براي‌اش غذاي خانگي درست كنم و خيلي به‌ندرت اتفاق مي‌افتد از بيرون برايش غذا بگيرم
+ ۱۳۸۹/۰۸/۲۸

بيوگرافي‌ كامل ‌شقايق دهقان از زبان خودش:

من در روز چهارم اسفند ماه سال 1357 درست سه ماه قبل از اينکه برای اولين بار سوار هوا پيما بشم, در يکی از شهر های کوچک دانشجوی آلمان به اسم لان گسين به دنيا آمدم و بعد از سه ماه در لوايل سال 1358 که مصادف شد با اتمام تحصيلات پدرم, وقوع انقلاب, آغاز دلتنگی های مادرم و هفت ساله شده خواهر بزرگم ما به کشور بازگشتيم و به دليل کار پدرم به مدت 6 سال در شمال کشور ساکن شديم و من , خواهر بزرگترم و خواهر و برادر کوچکترم که در همان شهر های شمال کشور به دنیا آمدند و به خوانواده ما پيوستند دوران کودکيمان را تا قبل از مدرسه رفتن من در فضايی خوش و آرام گذرانديم و بعد از 6 سال, خانواده 6 نفری ما به تهران آمد و در تهران ساکن شد و من به مدرسه رفتم .

سالهای بين اول ابتدايی تا گرفتن ديپلم ساده ترين, سطحی ترين و بی دغدغه ترين سالهای زندگی من بود . بدون هيچ اوج و فرودی. مثل يک شاگرد خوب, مودب و سر به زير و هيجان انگيز ترين قسمت سالهای تحصيلی من شرکت در برنامه های ورزشی و فرهنگی بين مدارس بود!

تا اينکه در تابستان سال 1374 زمانی که هفده سالم بود برای گذراندن اوقات فراغت در يکی از کلاسهای عروسک گردانی فرهنگسرای امير کبير ثبت نام کردم و با فضای تازه ای آشنا شدم که خيلی لذت بخش تر از فضای يکنواخت , تکراری و بی هيجانی بود که تا آن زمان داشتم .فضايی که آدم را وادار به فکر کردن و ايجاد خلاقيت می کرد و دو سال بعد, همزمان با امتحانات نهايی سال چهارم دبيرستان از طرف معلمی که در آن کلاس با هم آشنا شده بوديم به يک گروه تئاتر عروسکی که برای جشنواره عروسکی آماده می شدند معرفی شدم و آغاز به کار کردم .

صحنه, اجرا و تماشاچی بی نظير بود . کار کردن با عروسکهای نمايشی رو دوست داشتم . بنابراين به ديپلم رياضی که گرفته بودم هيچ اهميتی ندادم و تصميم گرفتم با تمام تلاشم به اين رشته ادامه بدم . اما آن اجرا . اولين و آخرين تجربه تئاتر عروسکی من شد .

از طريق يکی از همان همکارهای گروه تئاتر عروسکی به خانم گلچهره سجاديه که مشغول تشکيل يک گروه تئاتر بود و اجرای نمايش بود معرفی شدم و همکاريم با آن گروه شروع کردم .

فضايی جدی تر , سنگين تر , پيچيده تر و عجيب , خيلی عجيب . سه ماه تمرين و دوماه اجرا .

پنچ ماه کار کردن با يک گروه حرفه ای تئاتر با عث شد تا پيش خودم قسم بخورم که تا آخر عمرم به کار تئاتر ادامه می دهم و همزمان و بازهم طريق يکی از همکاران همان تئاتر عروسکی به يکی از تهيه کننده های گروه کودک تلويزيون معرفی شدم و کار نوشتن من آن برنامه را هم شروع کردم و پيش خودم فکر کردم خب می توانم هر دو کار را با هم انجام بدهم . بازی در تئاتر و نوشتن برای تلويزيون . اما بازی در سريالهای تلويزيونی , هرگز !

طولی نکشيد که يکی از همان کارگردانهای گروه کودک تلويزيون , اجرای من را در آن نمايش ديد و به من پيشنهاد بازی در سريالش را داد و من بعد از دو هفته ترديد پذيرفتم !

کارم را در تلويزيون با فعاليت در گروه کودک آغاز کردم و شدم عضو جدايی نا پذير خانواده تلويزيونی ها . در اين بين در دو کار سينمايی هم بازی کردم زير نور ماه و نقش کوتاهی در فيلم سيندرلا و بعد بلافاصله به آغوش تلويزيون بازگشتم .

زندگی در کنار خانواده ای که بسيار زياد دوستشان داشتم و شغلی که با اشتياق و علاقه دنبال می کردم به بهترين نحو می گذشت .

تا اينکه در پائيز سال 1381 اتفاق عجيبی افتاد . بستن يک قرار داد جديد و بازی در سريال طنز هر شبی به اسم "پاورچين" و آشنا شدن با .....

از قبل می شناختمش, دو سه سالی بود . اولين آشنائيمان در يک برنامه ترکيبی بود به اسم گلخونه برای شبکه جام جم . سه سال قبل از پاورچين و بعد از آن چند کار نصفه و نيمه که هيچکدام به مرحله توليد و پخش نرسيد .

اما اين بار فرق می کرد .

مهراب قاسم خانی . همکار خوب و خوش اخلاق و صميمی من . ديگر فقط يک همکار نبود . خيلی عجيب بود يه حس عجيب ... يه حسی مثل تفاهم و همفکری و اشتراک .

الان هم که چند ماه از زندگی مشترک من با آن همکار خوب و خوش اخلاق و صميمی می گذرد . بار ها شده که خاطراتمان را با هم مرور کرديم و هر دوی ما حداقل از طرف خودم می گويم . خدا را شکر می کنم که همه خوشبختيهای دنيا را يک جا به من هديه کرده است

عکس جدید از بازیگران ساختمان پزشکان

نشت خبری بازیگران طنز ساختمان پزشکان مرداد ماه ۹۰

عکس جدید از بازیگران ساختمان پزشکان

محراب قاسمخانی,عکس جدید محراب قاسمخانی همسر شقایق دهقان

عکس جدید از بازیگران ساختمان پزشکان

عکس جدید شقایق دهقان,شقایق دهقان,خانم شیرزاد در ساختمان پزشکان

عکس جدید از بازیگران ساختمان پزشکان

نشت بازیگران ساختمان پزشکان,عکس یادگاری ساختمان پزشکان

عکس جدید از بازیگران ساختمان پزشکان

شقایق دهقان و همسرش محراب قاسمخانی,عکس زیبا از شقایق دهقان,همسر شقایق دهقان

عکس جدید از بازیگران ساختمان پزشکان

مونا فرجاد,عکس جدید مونا فرجاد مرداد ۹۰

عکس جدید از بازیگران ساختمان پزشکان,بهنام تشکر

عکس های جدید از بهنام تشکر

عکس جدید از بازیگران ساختمان پزشکان

بهنام تشکر,عکسهای جدید بهنام تشکر,بازیگران ساختمان پزشکان مرداد ۹۰

عکس های شقایق دهقان

عکس های شقایق دهقان

عکس جدید از شقایق دهقان,بیوگرافی شقایق دهقان بازیگر ساختمان پزشکان

عکس های شقایق دهقان

عکس های شقایق دهقان تیر 90

عکس های شقایق دهقان

عکس های شقایق دهقان

عکس های شقایق دهقان

عکس های شقایق دهقان و همسرش

عکس های شقایق دهقان

عکس های شقایق دهقان

عکس های شقایق دهقان

عکس های شقایق دهقان

عکس های شقایق دهقان

عکس های شقایق دهقان تیر 90

عکس های شقایق دهقان

عکس های شقایق دهقان



   برچسب‌ها: گالری عکس, جدید, بازیگران, شقایق دهقان
   

درباره وبلاگ

کافه فان / Cafefun.ir
سایت اطلاعات عمومی و دانستنی ها

موضوعات

تبليغات

.:: This Template By : web93.ir ::.

برچسب ها: اطلاعات عمومی ، آموزش ، موفقیت ، ازدواج ، دانستنی ، گیاهان دارویی ، تعبیر خواب ، خانه داری ، سخن بزرگان ، دانلود ، بازیگران ، روانشناسی ، فال ، اس ام اس جدید ، دکتر شریعتی ، شاعران ، آموزش یوگا ، کودکان ، تکنولوژی و فن آوری ، دانلود ، تحقیق ، مقاله ، پایان نامه ، احادیث ، شعر ، رمان ، عکس ، قرآن ، ادعیه ، دکوراسیون ، سرگرمی ، اعتیاد ، کامپیوتر ، ترفند ، ورزش ، کد آهنگ ، مقالات مهندسی ، طنز ، دانلود کتاب ، پزشکی ، سلامت ، برنامه اندروید ، زنان ، آشپزی ، تاریخ ، داستان کوتاه ، مدل لباس ، مدل مانتو ، مدل آرایش