اعتکاف، فرصت خودسازي و بندگي
معني اعتكاف
واژه«اعتكاف» در معناهايي هم چون: خود را باز داشتن، در جايي ماندن، گوشه نشيني براي عبادت و... آمده است و در شرع مقدس عبارت است از ماندن در مسجد به قصد بندگي خدا و عبادت. اين عمل به خودي خود مستحب است و به واسطه نذر و قسم يا عهد و اجاره و... واجب مي شود. «اعتکاف، عبارت است از ماندن در مسجد و درنگ در آن به قصد این که با آن، بندگی خدا نماید و لازم نیست عبادت دیگری غیر از ماندن در مسجد به آن ضمیمه شود، اگر چه احتیاط مستحب است. اعتکاف ذاتاً و در اصل شرع اسلام، مستحب است و گاهی با انجام دادن آن به سبب نذر یا عهد یا اجاره و مانند آن ها واجب می شود.»(3) درباره ی فلسفهی اعتکاف، سخنان بسیاری شنیدهایم؛ احادیث بسیاری نیز فضیلت این عمل مقدّس را می رساند؛ چنان که اَنَس نقل می کند: «پیامبر(ص) در زمانی که مقیم بود، دههی آخر ماه رمضان را اعتکاف می کرد و هرگاه به مسافرت می رفت، سال بعد بیست روز معتکف می شد».(4) اما شاید این پرسش به ذهن خطور کند که ایا اصل عزلت و گوشه گیری پسندیده است یا نه؟ اگر این عمل پسندیده است، آیا باعث جدایی فرد از جامعه نمی شود؟ آیا این عمل، همان عزلت و گوشه گیری صوفیانه یا رهبانیت مسیحی است؟
اعتکاف؛ عمل پسندیده، اما موقت
باید توجه داشت که اعتکاف، عملی دینی است، اما دین اسلام، دینِ اعتکاف نیست، بلکه دین تلاش، کار و حضور پرشور در اجتماع است؛ بدین معنا که اسلام، اعتکاف را عملی پسندیده می شمارد، اما به طور موقت، نه دائم! مثلاً مستحب می داند که فرد چند روز از سال را به اعتکاف بپردازد و از مسجد جامع شهر بیرون نیاید؛ اما موافق آن نیست که فردی بیشتر عمر خود را در مسجد به سر برد و از آن بیرون نیاید؛ هم چنین موافق نیست فردی به جای تلاش برای تأمین معاش و حیات مادّی و معنوی، شبانه روز به اعتکاف بنشیند. در اسلام، اعتکاف امری موقتی است نه دائم! این گونه است که می گوییم اسلام دین اعتکاف نیست، هر چند اعتکاف در اسلام وجود دارد. میمون بن مهران می گوید: در خدمت حسن بن علی(ع) نشسته بودم که مردی آمد و عرض کرد: ای پسر رسول خدا! فلانی از من مبلغی پول طلبکار است و می خواهد مرا حبس کند. امام فرمود: به خدا من پولی ندارم که بدهکاری تو را بپردازم. پس با آن مرد سخن گفت. میمون می گوید: امام کفش های خود را پوشید. من عرض کردم: ای پسر رسول خدا، فراموش کردید که در حال اعتکاف هستید؟ حضرت فرمود: فراموش نکردهام، اما از پدرم شنیدم که از قول جدم رسول خدا(ص) فرمود: هر که در راه برآوردن نیاز برادران مسلمان خود بکوشد، چنان است که نه هزار سال، روزهدار و شب زنده دار، خدا را عبادت کرده باشد.(5) آن چه از این روایت بر می آید این است که مؤمنان در عین اهتمام به اعتکاف، نباید از تلاش های اجتماعی و کوشش برای برآوردن نیازهای همگان دریغ ورزند. پس دین اسلام، دین تلاش اجتماعی و کوشش فردی است.
اعتکاف، خاستگاه شرعی دارد نه سلیقهای
اعتکاف از داخل شرع و شریعت سر برمی آورد و خاستگاه درون دینی دارد؛ یعنی بر طبق موازین شرعی و برآمده از آن است، به خلاف عزلت های صوفیانه که در بسیاری از مواقع برآمده از نفس افراد و سلیقه ها و برداشت های آنان است، تا آن جا که گاه، آنان خود اعتراف می کنند که راه آن ها از شریعت جداست و به طریقت نزدیک است! و آشکار است که بین فعلی که منشأ آن، فرمان پروردگار باشد و فعلی که منشأ آن خواهش های نفسانی باشد، تفاوت بسیار وجود دارد.
اعتکاف؛ متفاوت با عزلت های صوفیانه
هدف از اعتکاف، جدایی چند روزه از تلاش های دنیوی و معیشتی، برای به یاد آوردن معاد و هدف آفرینش و سپس جدی کردن عزم برای تلاش خالصانه برای خدا و خدمت به خلق اوست؛ یعنی اعتکاف نوعی آمادگی برای تلاش و کوشش اجتماعی(البته در مسیر رضایت الهی) است، در حالی که عزلت های صوفیانه چنین اهدافی ندارد؛ از این رو گاه حالت دائمی پیدا می کند و هدف متعالی در آن منظور نمی شود.
اعتکاف و توجه به جایگاه محوری مسجد
در صدر اسلام و حتی قرون بعد از آن، مسجد جایگاه خاصی داشته است: محل ارسال پیامهای حکومتی و اعلان های مختلف، محل تصمیم گیری های مهم در شهر، محل دادخواهی افراد، محکمه ی قضات، محل خواندن صیغه های ازدواج و طلاق، محلّ برگزاری نماز جمعه و ... از این رو معتکف در مسجد(بویژه این که این اعتکاف در مسجد جامع شهر بوده) از اخبار و اطلاعات غافل نمی شده و از زندگی اجتماعی دور نبوده است؛ به خلاف گوشه گیری های صوفیانه که گاه در خانقاه(و به دور از مردمان) انجام می گرفته است.
اعتکاف؛ فرصتی برای تفکر
از اهداف اعتکاف، تفکّر بوده است. زندگی روزمره و اشتغال به آن، گاه فرد را دچار غفلت می کند و اعتکاف، فرصت خوبی برای تفکّر است تا این که انسان از حالت غفلت خارج شود و هوشیارانه به زندگی خود ادامه دهد، این عنصر در رهبانیت مسیحی و زندگی صوفیانه کمتر لحاظ می شود. آری، اعتکاف سنت حسنهای است که فرد را از غفلت خارج می سازد و عزم او را در حیات اجتماعی جدی تر می نماید و شخص درصدد جبران گذشته براید. اعتکاف، فرصت خوبی برای اعتراف است. چنان که نظامی گنجهای گفته است:
زین دامگه، اعتکاف بگشای
بر عجز خود اعتراف بنمای
اعتكاف و اسلام
اعتكاف عملی است عبادی كه در شرع مقدس اسلام مستحب و در سنت نبوی (ص) و سیره ی معصومین(ع) دارای جایگاهی رفیع و ارزشمند است كه همواره در انجام آن اهتمام می ورزیدند. اعتكاف از ریشه ی«عكف» و«عكوف» دارای معانی لغوی متعدد است كه به مفهوم واحد و مشتركی بر می گردد. یعنی«العكوف الاقبال علی الشیء و ملازمته علی السبیل التعظیم له» به چیزی روی آوردن و به خاطر تعظیم و احترام با آن همراهی كردن و در اصطلاح دینی به معنای ماندن در مسجد و توقف در آن به قصد طاعت و بندگی خداست«هواللبث فی المسجد بقصد التعبد»، این معنای عمومی و پذیرفته شده از سوی علمای اسلام و محققین دینی است و مراسمی كه امروزه در مساجد برگزار می شود، دقیقا ناظر به همین معناست. در عصر رسول خدا(ص) نیز مراد و مقصود آن حضرت و مسلمانان از عمل به این سنت همین معناست و مفهوم بوده است.
اعتكاف در ادیان الهی
- اعتكاف در ادیان الهی سابقه ي ديرينه اي داشته و در اسلام استمرار يافته و احتمالا پاره اي از احكام و شرايط آن تغيير كرده است. علامه مجلسی(ره) در بحار الانوار از اعتكاف حضرت سلیمان در بیت المقدس روایت كرده است. در شریعت حضرت ابراهیم اعتكاف جزو عبادات محسوب می شده و خداوند در قرآن كریم به ابراهیم و فرزندش اسماعیل دستور می دهد كه: خانه ی مرا برای طواف كنندگان، معتكفان و نمازگزاران پاك و تطهیر كنید هم چنین علامه طباطبایی(ره) در المیزان می نویسد هدف حضرت مریم از دوری نمودن از مردم، بریدن از آنان و روی آوردن به سنت اعتكاف بوده است. علامه حلی(ره) نیز در كتاب تذكرة الفقها به مشروعیت اعتكاف در ادیان پیشین تصریح نموده است؛ لذا شاید بتوان گفت اعتكاف دارای پیشینه ای به قدمت تمامی ادیان الهی و آسمانی است.
تاریخچه ی اعتكاف در ایران
سیر اعتكاف در ایران دارای فراز و فرود فراوانی است، اما آن چه كه به اجمال می توان گفت این است كه هر زمان علمای برجسته به اعتكاف اهتمام داشته اند و شرایط اجتماعی و سیاسی نیز اقتضا كرده، اعتكاف رواج يافته است از جمله در عصر صفوي به همت دو عالم بزرگ شيخ بهايي و شيخ لطف الله عاملي، اعتكاف رونق خاصی در شهرهای ایران یافت و یا در زمان آیت الله العظمی بروجردی همت زیادی در توسعه و رونق اعتكاف به كار رفت، تا جایی كه به دستور ایشان درس های حوزه تعطیل و معتكفان مورد تشویق و ترغیب قرار می گرفتند. اما در بیشتر دوران به صورت محدود در مساجد شهرهای بزرگ و مذهبی برگزار می شد و می توان این سنت نبوی را قبل از انقلاب تقریبا فراموش شده دانست.
اعتكاف پس از انقلاب
پس از انقلاب گرایش به معنویات موجب توجه مردم به سنت های حسنه ای چون اعتكاف شد و آثار و بركات فردی و اجتماعی این عبادت انسان ساز زمینه گسترش و رشد آن را فراهم نمود. از سال 75با اقدامات و هماهنگی های سازمان تبلیغات اسلامی این سنت نبوی در سراسر كشور به گونه ای فراگیر مورد توجه قرار گرفت، به گونه ای كه هر سال آمار معتكفین افزایش یافت و خیل علاقه مندان و مشتاقان به ویژه جوانان و نوجوانان، رشد چشم گیری داشته است و اكنون از شعایر مهم در ایام البیض رجب به شمار می آید.
اهمیت اجتماعی و نتیجه ی اعتكاف
انسان كامل از دیدگاه اسلام دارای ویژگی هایی در ابعاد فردی و اجتماعی است. عمل كردن به وظایف اجتماعی با همه ی ارزش و اهمیتی كه دارد به تنهایی انسان را به كمال مطلوب نمی رساند، بلكه ورود به عرصه ي جامعه و فعاليت هاي اجتماعي، هر گاه با پشتوانه ای از ایمان و ویژگی های خاص فردی همراه نباشد، مایه ی سقوط انسان خواهد بود. بالعكس، پرداختن به مسئولیت ها و وظایف اجتماعی چنانچه دارای پشتوانه ای معنوی و برخاسته از پیوندی استوار با مبدأ هستی باشد ترقی و رشد انسان را به دنبال خواهد داشت. از این رو ادیان الهی با آن كه انسان را به عرصه ی تلاش های اجتماعی و مسئولیت پذیری در برابر همنوعان فرا خوانده اند، هیچ گاه تقویت پیوند او با خداوند را از نظر دور نداشته اند و همواره شیوه هایی از درون گرایی و درون نگری در ادیان آسمانی وجود داشته است. اعتكاف فرصت گران بهایی است كه انسان می تواند خود را از دنیا و زنگارهای زندگی مادی جدا نموده و در خلوت با خدای خویش به راز و نیاز بپردازد و در این فرصت ارزشمند با نگاهی به عملكرد خود، خویشتن را مورد سؤال قرار داده و به جبران لغزش ها و كاستی ها بپردازد. اعتكاف در واقع نوعي خلوت و درون گرايي است براي ساختن انسان ها و جلوگيري از آفت خدا فراموشي و خود فراموشي. زیرا معمولا حضور پیوسته در عرصه ی كار و تلاش، به تدریج چه بسا انسان را از درون تهی كند. اعتكاف در مسجد و خلوت با یار فرصتی است كه انسان در فضای روحانی مسجد، پیوندش را با مبدأ هستی استوار نماید و به كاوش در انگیزه ها و روحیات خویش بپردازد و در راستای رفع نقصان بكوشد. گر چه این برنامه ی خودسازی برای همه ی اعصار تشریع گردیده است، ولیكن در عصر ما پرداختن به آن ضروری تر می نماید، زیرا با گسترش ابعاد زندگی ماشینی زمینه ی رشد بیماری«از خود بیگانگی» و«مسخ شدن انسان» بیش از هر زمان دیگر مهیا شده است. اعتكاف پاسخ به ندای درون است و فرصتی طلایی برای رو آوردن به «خود» و«خدا».
منبع: سايت راسخون.....
.:: This Template By : web93.ir ::.