+ ۱۳۹۰/۱۱/۲۳
پا به پایش خندیده ایم و خیلی چیزها از او یاد گرفته ایم. علیرضا خمسه که دانش آموخته روان شناسی است، خوب می داند چطور با بچه ها رفتار کند و حتی خانواده ها را هم پای کارهای کودکانه اش بنشاند. به همین بهانه نگاهی به حرف هایی که در این سال ها در مصاحبه هایش بیان کرده می اندازیم تا هم خمسه را بهتر بشناسیم و هم از او و موفقیت هایش درس بگیریم.

از مردم دوری نمی کند
خیلی از هنرمندان دوست ندارند در میان آدم های معمولی راه بروند و در هر لحظه ای که در دنیای خصوصی شان هستند، به خاطر حرفه شان مورد توجه قرار بگیرند اما خمسه این طور نیست. او هنوز هم یکی از اعضای همین اجتماع است که دلیلی نمی بیند خودش را از خیابان ها قایم کند. او می گوید: «این که من چهره شناخته شده ای هستم اصلا باعث نمی شود با دخترهایم وقت نگذرانم و بیرون نرویم. من این مرزها را رد کرده ام و با این قضیه کنار آمده ام که در خیابان با من سلام و علیک می کنند و... این اصلا بد نیست چون من هم از این مهربانی مردم استقبال می کنم و با دخترم در خیابان قدم می زنم و از بزرگ شدنش لذت می برم. هیچ چیز زیباتر از دیدن این لحظه ها نیست.»

هر راهی را امتحان می کند
او مرزی برای کارهایش قائل نمی شود. هم خاک صحنه را خورده و هم در تلویزیون و سینما ظاهر شده و به همه کار هایی که در این 3 عرصه انجام داده افتخار می کند. خودش معتقد است: «به من می گفتند برای کسی که نقش اول را در سینما بازی می کند این که بیاید در تلویزیون، افت دارد ولی من این را نمی فهمیدم، الان هم نمی فهمم چون نیاز به تجربه داشتم و حس می کردم در خانواده های ما مسائل حل نشده زیادی وجود دارد. حفظ موقعیت من به عنوان یک بازیگر نسبت به طرح مضامین مورد نیاز جامعه خیلی اهمیت ندارد. الان خانواده های زیادی در حال متلاشی شدن هستند و باید از طریق تلویزیون روی این ها کار کنیم.»

لب هایش همیشه خندان است
علیرضا خمسه معتقد است کسی که به تغییر جهان باور داشته باشد، می خندد و کسانی ناامید و غمگینند که این امکان تغییر را نمی بینند. او این اعتقاد را به گوشه گوشه زندگی اش وارد کرده است. از دنیای پدری و همسری بگیرید تا دنیای معلمی و بازیگری؛ شاید به همین دلیل است که حتی دیدن گریه ها و بغض های او در برنامه هایش ما را می خنداند.

می خنـــدانم، پس هستــم

زندگی خانوادگی موفقی دارد
او تنها یک هنرمند نیست و مهم تر از آن هنرمندی نیست که همه زندگی اش را فدای حرفه اش کند. علیرضا خمسه زندگی خانوادگی موفقی دارد که در موردش می گوید: «من همیشه برای بازی بچه ها وقت می گذارم و با آن ها به پارک و سینما می روم. خریدهای گلسا هم به عهده خودم است. وقت گذاشتن با خانواده را دوست دارم. راستش من کاملا مرد خانواده هستم. درسا که نوجوان است و کمتر نیاز به همراهی دارد اما ته تغاری خانه ما یعنی گلسای شیرین زبان تمام وقت من و همسرم را به خودش اختصاص داده است؛ با هم پارک می رویم و بازی می کنیم.»

تاثیر گذارترین راه را انتخاب کرده
خیلی از فرهیختگان ما معتقدند برای کودکان کار کردن اهمیتش بیشتر از کار برای بزرگسالان است. آن ها دل شان می خواهد اجتماع شان را از نو بسازند و با آموزش دادن به بچه ها پایه ها را محکم تر کنند. خمسه هم یکی از آن هاست. او که بیشتر با کار در حوزه کودک شناخته شده در این مورد می گوید: «کار کودک را انتخاب کردم چون فکر می کردم سخت ترین و تاثیرگذارترین کار جهان است. فکر می کنم اگر یک گروهی از هنرمندان و سیاستمداران و فرهیختگان بخواهند کاری برای جامعه بکنند، آن کار باید از مهد کودک ها و پیش دبستانی ها آغاز شود. ژاپنی ها به این علت موفق شدند که همه تئوری های شان را در مراکز پیش دبستانی آزموده اند بنابراین آن سال ها من با آگاهی به سمت کارهای کودک رفتم.»

خودش را در فضای روشنفکری حبس نکرده
او در فضای نخبگی و هنرمندانه غرق نشده. هنرش در جای خودش است و زندگی اش هم در جای خودش. با وجود این که در گروه هنرمندان تحصیل کرده جای می گیرد اما نظراتش می تواند مورد توجه خیلی از نخبگان و هنرمندانی قرار گیرد که با دنیای واقعی خداحافظی کرده اند. او معتقد است: «نخبگان هنری باید شرایط خاصی داشته باشند، به اعتقاد من نخبه هنری، فردی است که به خودش فکر نکند و دنبال منافع فردی خویش نباشد. اگر بخواهیم میزانی را برای نخبه شدن بیان کنیم باید بگوییم نخبه باید 3 ویژگی داشته باشد: اول توانایی، دوم بینش و سوم از منیت به دور بوده و به جمع انسانی بپیوندد.»

مطالعه و پژوهش در کنار کار حرفه ای
او بی گدار به آب نمی زند؛ در مورد کارهایش مطالعه کرده و تمایل زیادی به پژوهش کردن هم دارد. خمسه این 2 را یک ضرورت برای انجام کار های موفق می داند و می گوید: «من یک روحیه ای دارم که خیلی دلم می خواهد در جوان های امروز به وجود بیاید یا اگر هست گسترش پیدا کند و آن روحیه تجربه گرایی و کار پژوهشی است مثلا همان موقع که با بیضایی کار می کردم، پژوهشگر یک مبحثی در زمینه آموزش بودم یا وقتی با عیاری «روز باشکوه» را کار می کردم، یک کار پژوهشی در زمینه کودکان را شروع کردم که منجر به تالیف کتاب شد یا در اوج کارهای سینمایی به یک زمینه دیگر یعنی پژوهش در روان شناسی خانواده وارد شدم و 3 سال در شبکه تهران و در برنامه ای به اسم «جمعه تعطیل نیست» کار می کردم.»

  منبع : برترین ها

   

درباره وبلاگ

کافه فان / Cafefun.ir
سایت اطلاعات عمومی و دانستنی ها

موضوعات

تبليغات

.:: This Template By : web93.ir ::.

برچسب ها: اطلاعات عمومی ، آموزش ، موفقیت ، ازدواج ، دانستنی ، گیاهان دارویی ، تعبیر خواب ، خانه داری ، سخن بزرگان ، دانلود ، بازیگران ، روانشناسی ، فال ، اس ام اس جدید ، دکتر شریعتی ، شاعران ، آموزش یوگا ، کودکان ، تکنولوژی و فن آوری ، دانلود ، تحقیق ، مقاله ، پایان نامه ، احادیث ، شعر ، رمان ، عکس ، قرآن ، ادعیه ، دکوراسیون ، سرگرمی ، اعتیاد ، کامپیوتر ، ترفند ، ورزش ، کد آهنگ ، مقالات مهندسی ، طنز ، دانلود کتاب ، پزشکی ، سلامت ، برنامه اندروید ، زنان ، آشپزی ، تاریخ ، داستان کوتاه ، مدل لباس ، مدل مانتو ، مدل آرایش