«مژگان شكري» به مناسبت سالگرد درگذشت همسرش حسين حاجيان در منزل نوساز جديدي كه به تازگي نقل مكان كرده بودند، مراسم يادبودي گرفت و پنجشنبه گذشته از دوستان و اقوام نزديك دعوت به عمل آورده بود تا در اين مراسم شركت كنند، از اين رو اقوام غروب پنجشنبه خود را به منزل مژگان شكري رساندند... گفتني است، از آنجا كه اين ساختمان چند طبقه، نوساز بود، اهالي اين ساختمان با كپسول‌هاي گاز به امور آشپزي و گرمايشي مي‌پرداختند و از شركت گاز خواستند كه گاز اين منزل وصل شود... از اين رو در 10 صبح روز پنجشنبه گذشته مامور شركت گاز دماوند به اين منزل كه در منطقه گيلاوند بود، مراجعه كرد و گاز شهري اين خانه را وصل كرد... و حالا اين ساختمان مسكوني چند طبقه آماده پذيرايي از گاز شهري بود!!

از غروب پنجشنبه مهمانان يكي‌يكي به اين آپارتمان 170 متري كه در طبقه آخر ساختمان بود مراجعه كردند، سه نفر از نزديكان براي گرفتن شام لحظاتي قبل از ساعت 8 شب بيرون رفتند و ساعت 8 شب يك اتفاق شوم افتاد. در حالي كه 6 نفر از اقوام از جمله «مژگان شكري» ميزبان مراسم در آشپزخانه بودند، شعله‌اي مانند گرداب از منطقه آشپزخانه بلند شد و ثانيه‌اي بعد منزل را فرا گرفت، انفجاري كه در ورودي ساختمان را از جا كند و 47 نفر را به كام گرفت... بله 47 نفر، آنهايي كه نزديك در ورودي بودند... به راه پله دويدند و آتش به دنبال آنها... چهار نفر از مهمانان ازجمله يك كودك شيرخوار در اتاق خواب انتهايي ساختمان بودند كه با باز شدن در اتاق آتش به آنجا هم سرايت كرد و 6 نفري كه در آشپزخانه بودند، پرت شدند به اتاق نشيمن... و بقيه مهمانان هم، هر كدام به قسمتي از ساختمان برخورد كردند... اين آتش تنها 15 ثانيه طول كشيد و سقف ساختمان را از جا كند، خيلي از لوازم خانه به كوچه پرت شد...

تمامي 47 نفر تا اين لحظه جز يك نفر در بيمارستان‌هاي مختلف تهران بستري هستند... آن 6 نفري كه در آشپزخانه بودند، بالاي 90 درصد سوختگي شديد پيدا كردند... حدود 30 نفر بالاي 50 درصد و همين طور بقيه مهمانان كه در كام آتش فرو رفتند... يكي از آقايان كه نزديك در ورودي بود، و در حالي كه مي‌توانست صحبت كند به يكي ديگر از نزديكانش گفت: تصور كنيد در يك آن، كل خانه به رنگ آتش در آمده بود، انگار كه زير آب مي‌رويد و اطرافتان آب است، تمام محوطه منزل آتش بود، يك موجي از آتش پيدا شد و همه چيز را به هم ريخت...

اما بشنويد بعد از حادثه... خيلي از مجروحان توسط همسايه‌ها به بيمارستان‌هاي اطراف انتقال داده شدند... و بعد هم اورژانس و آتش‌نشاني آمد اما اتفاق نادر اينجاست كه در همان شب علمك گاز توسط شركت گاز كنده شد، در حالي كه بستگان و آشنايان به اين مسئله اعتراض كردند، خانه توسط نيروي انتظامي پلمپ شد. شركت گاز مي‌گويد به دستور نيروي انتظامي ما علمك را برداشتيم (به نقل از يكي از بستگان)... (در صورتي كه در چنين مواقعي دادگستري و مقام‌هاي قضايي بايد در اين رابطه دستور بدهند)... به هر حال با گذشت چند روز از اين حادثه تلخ، هيچ كدام از نهادهاي مربوط به اين حادثه، اطلاع‌رساني نكردند... اين در حالي است كه اهالي شهر دماوند، با شنيدن صداي انفجار يك آن فكر كردند شهر دچار بمباران هوايي شده است...