+ ۱۳۹۰/۰۸/۱۴
غلط نامه: سلام دوستان. اول یه معذرت خواهی خیلی خیلی بزرگ به شما بدهکارم به خاطر این اشتباه واقعا فاجعه ام. و بعد هم یه تشکر فوق العاده از آقا حمید که بنده رو از این اشتباه آگاه کرد.
واقعیتش اینه که این شعر اصلا مال شریعتی نیست مال کتاب شکست سکوت کــ ـارو  دِردِریان هستش.
حالا پیش خودتون فک میکنید که لابد این طرف اجنبیه. ولی نه خیر. این آقای کــ ـارو بچه ی همدانه و برادر آقای ویـــــ ــگن (خواننده) هستش که تو سال 1334 تو سن 28 سالگی خودکشی می کنه و کتاباش هم چاپش ممنــــوعه.(البته این روایت مرگ چندان قابل اعتماد نیست). روایت دیگر و قابل اعتمادتر درباره ی مرگ ایشان این است که:«کــ ـارو در چهارشــنبه هــجدهم جولای ۲۰۰۷ در آســایشگاهی به نام "دهــکده مریم" در دل کالیفورنیا/ امریکا دیده از جهان فرو بست. پیکرش را پس از یک هفته نگهداری در ســردخانه در روز چهارشــنبه بیست و پنجم جولای در گورستان "گلندل" به خاک ســپردند.»
بنده به لطف آقا حمید رفتم و این کتاب و متن اصلی شعر رو خوندم و چون فوق العاده شعر فاجعه و کفرآمیز بود بنده هم  از گذاشتنش در اینجا خودداری می کنم. اما این پست رو با همین نام اینجا میذارم باشه تا اگه دوستی این شعر رو جستجو کرد و به اینجا رسید بفهمه که این شعر مال شریعتی نیس.
حالا خوبه بهتون بگم که چرا خیلی ها این اشتباه رو کردند و این شعر رو به اسم شریعتی زدند. قضیه از این قراره که این شعر توی کتاب انسان شناسی (نیاز انسان امروز) دکتر شریعتی نوشته شده لذا همه فکر می کنند این شعر مال ایشونه
اما غافل از اینکه این شعر مال کـــ ـارو هستش که البته به کفــ ـرنامه کــ ـارو هم معروف شده.
راستی این شعر پایینیه نسبت به نسخه اصلا خیلی جا به جا شده و حتی بخش هایی هم بهش اضافه شده (از جمله بخش آخرش که خیلیها ازش خوششون اومده) و صد البته که بخش های فاجعه اش هم حذف شده. پس به نوعی میشه گفت که این شعر پایینیه مال کــــ ـارو البته به تصحیح و دخل و تصرف فوق العاده زیبا توسط دکتر شریعتی.
امیدوارم که با این توضیحات کمی از بار اشتباهم رو کم کرده باشم.

خدایا کفر نمی گویم ...
پریشانم چه میخواهی تو از جانم ؟؟؟
مرا بی انکه خود خواهم 
اسیر زندگی کردی ؟؟؟
خداوندا اگر روزی 
زعرش خود به زیر آیی ...
لباس فقر پوشی
غرورت را برای تکه نانی
به زیر پای نامردان بیاندازی
وشب آهسته و خسته ...
تهی دست و زبان بسته 
به سوی خانه باز آیی
زمین و آسمان را کفر می گویی، نمی گویی؟
خداوندا اگر در گرماخیز تابستان
تنت بر سایهی دیوار بگشایی
لبت بر کاسهی قیر اندود بگذاری
وقدری آن طرفتر ...
عمارتهای مرمرین بینی 
واعصابت برای سکه ای 
این سو و آن سو در روان باشد
زمین و آسمان را کفر می گویی
نمی گویی؟؟؟...
خداوندا اگر روزی بشر
گردی زحال بندگانت با خبر گردی
پشیمان میشوی از قصهء خلقت 
ازاین بودن از این بدعت ...
خداوندا تو مسئولی
خداوندا تو میدانی که انسان بودن وماندن 
در این دنیا چه دشوار است
چه رنجی می کشد آن کس که انسان است 
و از احساس سرشار است


شعر-کفر-نامه-کارو-خدایا-کفر نمی گویم-پریشانم-خداوندا تو مسئولی-دکتر-علی-شریعتی-کتاب-انسان-شناسی


   

درباره وبلاگ

کافه فان / Cafefun.ir
سایت اطلاعات عمومی و دانستنی ها

موضوعات

تبليغات

.:: This Template By : web93.ir ::.

برچسب ها: اطلاعات عمومی ، آموزش ، موفقیت ، ازدواج ، دانستنی ، گیاهان دارویی ، تعبیر خواب ، خانه داری ، سخن بزرگان ، دانلود ، بازیگران ، روانشناسی ، فال ، اس ام اس جدید ، دکتر شریعتی ، شاعران ، آموزش یوگا ، کودکان ، تکنولوژی و فن آوری ، دانلود ، تحقیق ، مقاله ، پایان نامه ، احادیث ، شعر ، رمان ، عکس ، قرآن ، ادعیه ، دکوراسیون ، سرگرمی ، اعتیاد ، کامپیوتر ، ترفند ، ورزش ، کد آهنگ ، مقالات مهندسی ، طنز ، دانلود کتاب ، پزشکی ، سلامت ، برنامه اندروید ، زنان ، آشپزی ، تاریخ ، داستان کوتاه ، مدل لباس ، مدل مانتو ، مدل آرایش