یکی از دوستان که مدتی پیش به عنوان مدرس در یکی از دانشگاه ها مشغول به کار شده بود از خاطرات دوران تدریسش نقل میکرد:
سر یکی از کلاس هایم توی دانشگاه ، دختری بود که دو ، سه جلسه اول ،ده دقیقه مانده بود کلاس تموم بشه ، زیپ کوله اش رو میکشید و میگفت :
استاد ! خسته نباشید !!!
البته من هم به شیوه همه استاد های دیگه به درس دادن ادامه میدادم و توجهی نمی کردم!
یه روز اواخر کلاس زیر چشمی میپاییدمش ! به محض این که دستش رفت سمت کوله ، گفتم :
خانوم !!! زیپتو نکش هنوز کارم تموم نشده !!!!!
همه کلاس منفجر شدن از خنده ،
نتیجه این کار این بود که دیگه هیچ وقت سر کلاس بلبل زبونی نکرد!!!!
هیچ وقت هم دیگه با اون کوله ندیدمش توی دانشگاه !!!
منبع: عصرونه
برچسب: jok, ايميل طنز, جک باحال, جک بی ادب, جک بی ادبی, جک بی تربیتی, جک بی تربیتی جدید, جک توپ, جک جدید, جک خفن, جک خنده دار, جک زشت, جک غیر بهداشتی, خاطره خنده دار, داستان خنده دار, داستان طنز, طنز, طنز دانشجویی, طنز دانشجویی جدید, طنز نوشته, طنزنوشته, مطالب با حال, مطالب باحال, مطالب بی ادبی, مطالب خفن, مطالب خنده دار, مطالب طنز, مطلب خفن, مطلب طنز, نوشته باحال, نوشته خفن, نوشته خنده دار
.:: This Template By : web93.ir ::.