یه بار می خواستم مخ یه خانم خیلی درست درمونو بزنم. باهم رفتیم کافی
شاپ؛ اومدم بگم بریم اون گوشه بشینیم دنجه، یهو گفتم: بریم اون گوشه بشینم ج
ن د ه …!!!
نتیجه اخلاقی این که تو کافی شاپ هر جایی پیدا کردید همون جا کپه مرگتون را بزارید!
چند سال پیش با دایی و پدربزرگم رفته بودیم فروشگاه رفاه. داییم گفت:
برو هرچی میخای خودت بردار، من وپدر بزرگتم میریم دنبال خرید های خودمون!
خلاصه هرکی رفت یه طرف. منم درحال گردش توفروشگاه بودم و دنبال چای کیسه ای
و شامپو و یه سری خرت و پرت دیگه میگشتم!
رسیدم به یه غرفه، توقفسه های
پایینیش یه عالمه بسته مکعبی کوچولو بود که نوشته روش خارجی بود! فوری
یکیو برداشتم! هی نگاه کردم دیدم از نوشته روش هیچی نمیفهمم! هی دور و بر
قفسه رو نگاه کردم ببینم اسمی از این جنس مرموز هس یا نه! چیزی ندیدم! هی
بسته روبازرسی کردم(نمیشدبازش کرد. آکبندبود). آوردمش نزدیک گوشم تکونش
دادم ببینم شاید توش عطره، چای یا…!
یدفه چشمم افتاد به اون پایین قفسه که رو یه تیکه کاغذ کوچولو نوشته بود: کان دوم!!!
وای
خدای من! یدفه انگاری یه سطل آب داغ ریختن روسرم! نفهمیدم چجوری قوطی رو
پرت کنم سرجاش و در برم! انقده خجالت کشیده بودم! خدا رو شکر کسی دور و برم
نبود تا ببینه وگرنه ابروم میرف! همش باخودم میگفتم: خاک تو سرت دختر!
الان تو دوربین مداربسته دیدنت آبروت رفت!!دیگه تا سه سال نرفتم اون
فروشگاه…
چند سال قبل داشتم می رفتم سر تمرین تیم بسکتبال. جلوی استادیوم یکی
از بچه ها رو دیدم که دو جلسه بود نمیومد. داشت با ساک ورزشی و یه تریپ
کاملا ورزشکاری می رفت تو. منم که باهاش شوخی داشتم بدو بدو رفتم و با یه
سه گام بلند یه پس گردنی خیلی محکم بهش زدم! نمیدونم دستم سنگین بود یا چی
طرف با کله رفت تو آسفالت…!
همه مات مونده بودن. بلند که شد دیدم ای وای دوستم نیست که هیچ، بوکسوره داره میره تمرین بوکس!
حالا هم خندم گرفته، هم میخوام توضیح بدم که اشتباه گرفتم…! اونورم کلی دختر بودن همشون پخش شدن رو زمین از خنده…
یارو انصافا مرام گذاشت هیچی نگفت… حالا یکی از بهترین دوستامه.
رفتم حموم دوش بگیرم لباسامو که در آوردم دیدم ی سوسک رو دیوار
حمومه دمپایی برداشتم بزنم رفت لای در. درو باز کردم دیدم داره میره تو
اتاق. خلاصه پریدم بیرون و زدمش(موقع زدن هم ی فحش بد بهش دادم). یهو سرمو
بلند کردم دیدم من لخت و بابام وایستاده داره با تعجب نگام میکنه.
رفتم موهامو کوتاه کنم، به طرف گفتم لطفا موهامو خیلی کم کوتاه
کنید، خیلی کما یه جور که اصلا پیدا نباشه، اصلا کوتاه که نه فقط یه جور
بشه که مرتب بشه، گفتم ببین من به هر کی میگم کم کوتاه کن گوش نمیده ها
خواهشا توجه کن، بعد از چند دقیقه گفتم اصلا ولش کن بیخیال شدم! پاشدم
رفتم، یه لحظه مغازه منفجر شد از خنده…
یه روز داشتم تلفنی با یکی دوستام دعوا می کردم خیلی از دستش عصبانی بودم وقتی حالم و پرسید به جای اینکه به کنایه بگم مگه دکتری گفتم مگه دامپزشکی!!!!
.:: This Template By : web93.ir ::.