+ غزل ابراهیمی ۱۳۹۰/۰۶/۲۱
دیر وقت است و پشت ترافیک سنگین کم کم داری از عصبانیت جوش می آوری که به یاد زودپز زهوار در رفته مادربزرگ که در این مواقع فقط سوت می زند می افتی. شروع می کنی به سوت زدن. چشمت به پوستری می افتد که روی ایستگاه اتوبوس نصب شده است. کلی سواری شخصی به علاوه یکدیگر مساوی با فقط و فقط یک دستگاه اتوبوس شده اند. بعد از خرید کت و شلوار نو از فردای همان روز سوار اتوبوس های قرمز و خنکی می شوی که کولر آنها بهتر از کولر خودروی خودت کار می کند و زودتر هم به محل کار می رسی، به جای ترمز و کلاچ گرفتن هم می توانی با موسیقی های پخش شده از رادیو پیام ریتم بگیری.

بعد از یک هفته سوار یک دستگاه اتوبوس آبی می شوی. راننده ظاهرا چشمانش مشکل دارد. تمام مسافران را در ایستگاه و غیر ایستگاه تابلوی ایست می بیند و درجا روی پدال ترمز می کوبد. هنوز راه نیفتاده یک تابلوی ایست از آن چاق و چله ها باعث می شود دوباره روی ترمز بکوبد. اتوبوس حسابی شلوغ می شود و جای سوزن انداختن نیست. جایت را به پیرمردی می دهی و حلقه ای را که داخلش یک شامپوست می گیری. حلقه درست مانند ترمز اضطراری قطار عمل می کند و اتوبوس با جیغ بنفش و ممتدی می ایستد. دو قدم به جلو پرت می شوی و پایت کمی درد می گیرد. مثل آدم های سر به زیر نگاهت به پاچه شلوارت گره می خورد. شلواری که برای شب عروسی خریده بودی، به گوشه صندلی شکسته گیر کرده و دهنش باز مانده است. صدای سوت زدنت میان همهمه مسافران گم می شود!

  برچسب ها : دست نوشته اتوبوس ترافیک خاطره شهر


   

درباره وبلاگ

کافه فان / Cafefun.ir
سایت اطلاعات عمومی و دانستنی ها

موضوعات

تبليغات

.:: This Template By : web93.ir ::.

برچسب ها: اطلاعات عمومی ، آموزش ، موفقیت ، ازدواج ، دانستنی ، گیاهان دارویی ، تعبیر خواب ، خانه داری ، سخن بزرگان ، دانلود ، بازیگران ، روانشناسی ، فال ، اس ام اس جدید ، دکتر شریعتی ، شاعران ، آموزش یوگا ، کودکان ، تکنولوژی و فن آوری ، دانلود ، تحقیق ، مقاله ، پایان نامه ، احادیث ، شعر ، رمان ، عکس ، قرآن ، ادعیه ، دکوراسیون ، سرگرمی ، اعتیاد ، کامپیوتر ، ترفند ، ورزش ، کد آهنگ ، مقالات مهندسی ، طنز ، دانلود کتاب ، پزشکی ، سلامت ، برنامه اندروید ، زنان ، آشپزی ، تاریخ ، داستان کوتاه ، مدل لباس ، مدل مانتو ، مدل آرایش