+ غزل ابراهیمی ۱۳۹۰/۰۳/۰۳
دارم فکر می­کنم … به پوراندخت که دختر خسرو پرویز بود، نخستین زنی که به سلطنت رسید؛ به آریادخت که در زمان هخامنشیان رییس خزانه بود؛ به آتوسا مادر خشایارشاه که بنیان گزار آموزش و پرورش بود.

یادداشت­هایم را ورق می­زنم، اسامی زنان و در کنارشان نخستین­ها، بنیانگذارها، فعال­ها … همه دنبال حقوق در معرض نابودی خودشان و همتایان­شان دویده­اند، نگران ریختن بال و پرشان بوده­اند، ترسیده­اند کور و کر شوند و فقط کلاغ ببینند و قارقار بشنوند … چقدر مدرسه ساخته­اند، چقدر میتینگ برگزار کرده­اند، چقدر خون دل خورده­اند.

تاریخ ورق می­خورد و تصاویر عوض می­شود؛ زنان با صورت­های محو، جای خود را به زنان بقچه پیچ چادر به سر می­دهد و بعد کم کم چادرها کنار می­رود، روسری­ها کنار می­رود، صورت های معذب، تغییر کرده و با لبخند پوشیده می­شوند و دوباره روسری می­آید و صورت­های معذب … و امروز …

تاریخ باز هم ورق خواهد خورد. ما هم خواهیم رفت و شاید رد و تصویری از من و شما در کتابی، یادداشتی، چیزی باقی بماند و اگر دنیا برقرار باشد کسی بنشیند در واپسین روزهای سال کهنه در موردمان وبلاگ بنویسد …

تاریخ تند و تند ورق می­خورد. حکومت­ها و نهضت­ها می­آیند و می­روند. کتاب­ها و مقالات نوشته و خوانده می­شوند و آنچه می­ماند ما هستیم: زن­ها! با همه­ی مسئولیت­های­مان، نازکدلی هایمان، نیازهای­مان، مردان­مان، فرزندان­مان و دنیای خیلی خیلی بزرگ­مان. ما زن­ها که بالاخره روزی همگی یاد خواهیم گرفت چطور از قدرت­مان برای شاد بودن خودمان و شاد کردن عزیزان­مان استفاده کنیم .

فکر می­کنم شرح مصائب و نک و نال از نداشته­های­مان را جا بگذاریم و قدرت و توانایی­های­مان را با خود همراه کنیم. به قول آقای عزیز من، در این دنیا آنقدر مواهب هست که هرکسی با هر سلیقه­ای بتواند کاملاً کیفور شود.

امروز شنیدم ارتا فرانکلین سرطان دارد، اما همچنان حضورش در صحنه را حفظ کرده است. جراحی سختی کرده ولی گفته به زودی فعالیت­هایش را از سر خواهد گرفت. به عنوان خواننده دوستش ندارم و هرگز نتوانسته­ام با صدایش ارتباط برقرار کنم. به نظرم زیادی داد و بیداد می­کند. اما دوستش دارم، خودش را دوست دارم.

در دهه­ی شصت که امواج مختلف دفاع از حقوق زنان امریکا را درمی­نوردید، همه جا صحبت از خاک بر سری (همان فرودستی و تبعیض و این­ها) زنان بود، ارتا نشست پشت پیانو و به جای نالیدن از بدبختی­ها، از قدرت زنان سرود و خواند. یک چیزهایی را که لابه لای زمزمه­ی قارقاری زندگی یادشان رفته بود را به یادشان آورد...


   

درباره وبلاگ

کافه فان / Cafefun.ir
سایت اطلاعات عمومی و دانستنی ها

موضوعات

تبليغات

.:: This Template By : web93.ir ::.

برچسب ها: اطلاعات عمومی ، آموزش ، موفقیت ، ازدواج ، دانستنی ، گیاهان دارویی ، تعبیر خواب ، خانه داری ، سخن بزرگان ، دانلود ، بازیگران ، روانشناسی ، فال ، اس ام اس جدید ، دکتر شریعتی ، شاعران ، آموزش یوگا ، کودکان ، تکنولوژی و فن آوری ، دانلود ، تحقیق ، مقاله ، پایان نامه ، احادیث ، شعر ، رمان ، عکس ، قرآن ، ادعیه ، دکوراسیون ، سرگرمی ، اعتیاد ، کامپیوتر ، ترفند ، ورزش ، کد آهنگ ، مقالات مهندسی ، طنز ، دانلود کتاب ، پزشکی ، سلامت ، برنامه اندروید ، زنان ، آشپزی ، تاریخ ، داستان کوتاه ، مدل لباس ، مدل مانتو ، مدل آرایش